طراحی الگوی مدیریت اثربخش مدارس ابتدایی در شهر اردبیل، یک پژوهش آمیخته**
محورهای موضوعی :جواد امجدی حور 1 , علی خالق خواه 2 * , حسین تقوی 3 , عادل زاهدبابلان 4
1 - دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
2 - گروه علوم تربیتی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه محقق اردبیلی
3 - Associate Professor, Department of Educational Sciences, Faculty of Educational Sciences and Psychology, Mohaghegh Ardabili University, Ardabil, Iran
4 - استاد گروه علوم تربینی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردییل، ایران
کلید واژه: اثربخشی, مدارس ابتدایی, مدیریت اثربخش,
چکیده مقاله :
چکیده
مقدمه و هدف: مدیریت اثربخش نقش مهمی در بهبود عملکرد و اثربخشی مدیریت دارد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مدیریت اثربخش در مدارس ابتدایی شهر اردبیل انجام شد.
روش شناسی پژوهش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی تعداد 18 نفر از خبرگان مدیریت اثربخش بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و تحت مصاحبه نیمهساختاریافته قرار گرفتند. جامعه پژوهش در بخش کمی مدیران و معاونان زن و مرد مدارس ابتدایی شهر اردبیل بودند که تعداد 397 نفر با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب و به پرسشنامه محققساخته (101 گویهای) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش تحلیل تم در نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از تحلیل عاملی تاییدی، معادلات ساختاری و تحلیل مسیر در نرمافزار spss و SmartPls4 استفاده شده است.
یافتهها: نتایج منجر به شناسایی 3 مقوله اصلی شامل: (مهارت ها و قابلیتهای حرفهای مدیر مدرسه، مهارت ها و قابلیتهای فردی مدیر مدرسه، عوامل بسترساز در ارتقای اثربخشی) و 19 مقوله فرعی گردید. همچنین بار عاملی هر 3 عامل اصلی و 19 عامل فرعی دارای روایی و پایایی مناسبی بودند.
بحث و نتیجهگیری: از آنجا که، مدیریت به عنوان عامل مهم پیشرفت و بهبود محسوب میشود و نقش اول را در این زمینه ایفا میکند، لذا بهکارگیری مقولههای شناسایی شده میتواند مدیریت را در مدارس اثربخش و تسهیل نماید.
Abstract
Introduction and aim: This research was conducted with the aim of designing an effective management model in primary schools in Ardabil city.
research methodology: This study was applied in terms of purpose and mixed (qualitative and quantitative) in terms of execution method. The research population in the qualitative part was 18 effective management experts who were selected by purposeful sampling method and subjected to semi-structured interviews. The population of the research in the quantitative part was male and female principals and vice-principals of primary schools in Ardabil city, 397 people were selected by stratified random sampling method and answered the researcher-made questionnaire. For data analysis, theme analysis method was used in the qualitative part and confirmatory factor analysis, structural equations and path analysis were used in the quantitative part.
Findings: The results led to the identification of 3 main categories including: (school principal's professional skills and capabilities, school principal's individual skills and capabilities, foundational factors in improving effectiveness) and 19 subcategories. Also, the factor load of all 3 main factors and 19 sub-factors had good validity and reliability.
Conclusion: Since management is considered as an important factor of progress and improvement and plays the first role in this field, therefore, the use of identified categories can make management effective and easier in schools.
|
ISSN (Print): 2008-6369- ISSN (Online): 2423-723X
Research Paper
Designing a effective management model in primary schools, a mixed research .
Citation:
)
|
Corresponding author: Address: Tell: Email:
|
Received: Accepted: PP:
Use your device to scan and read the article online
DOI:
Keywords: effectiveness,effective management, elementary schools
|
Extended Abstract
Introduction:
One of the main approaches in order to ensure doing the right things in order to promote activities and optimal use of school resources and take logical and systematic steps to effectively and efficiently achieve the goals of the school is to use the principles and logic of effective management. For this reason, in this research, a model on the effective management of elementary schools in Ardabil city will be presented, so that it will be useful for those who use the results of this research and are interested in management in the school environment.
Method:
This study was applied in terms of purpose and mixed (qualitative and quantitative) in terms of execution method. The research community in the qualitative part was effective management experts in the fields of management and educational sciences, 18 of whom were selected by purposeful sampling and were subjected to semi-structured interviews. The research population in the quantitative part was male and female principals and vice-principals of primary schools in Ardabil city, 397 people were selected by stratified random sampling method and answered the researcher-made questionnaire (101 items). To analyze the data in the qualitative part, the theme analysis method was used in MAXQDA software, and in the quantitative part, confirmatory factor analysis, structural equations and path analysis were used in spss and SmartPls4 software.
Findings:
The findings of the current research showed that the model of effective management in primary schools had 19 sub-themes in the form of 3 main themes including: factors that create a foundation in improving the effectiveness, individual skills and capabilities of the school principal, and professional skills and capabilities of the school principal. Also, the findings of the quantitative section showed that the factor load of all 3 main factors and 19 sub-factors had good validity and reliability, and an effective management model was designed.
Results:
Since management is the most important pillar in achieving the organization's goals and is considered as an important factor of progress and improvement and plays the first role in this field, therefore, the use of identified categories can make management effective and easier in schools.
|
|
شاپا چاپی: 2008-6369- شاپا الکترونیکی: x2423-723
مقاله پژوهشی
طراحی الگوی مدیریت اثربخش مدارس ابتدایی، یک پژوهش آمیخته
تاریخ دریافت: تاریخ پذیرش: شماره صفحات:
از دستگاه خود برای اسکن و خواندن مقاله به صورت آنلاین استفاده کنید
DOI:
واژههای کلیدی: اثربخشی، مدیریت اثربخش، مدارس ابتدایی |
چکیده مقدمه و هدف: مدیریت اثربخش نقش مهمی در بهبود عملکرد و اثربخشی مدیریت دارد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مدیریت اثربخش در مدارس ابتدایی شهر اردبیل انجام شد. روش شناسی پژوهش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی تعداد 18 نفر از خبرگان مدیریت اثربخش بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و تحت مصاحبه نیمهساختاریافته قرار گرفتند. جامعه پژوهش در بخش کمی مدیران و معاونان زن و مرد مدارس ابتدایی شهر اردبیل بودند که تعداد 397 نفر با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب و به پرسشنامه محققساخته (101 گویهای) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش تحلیل تم در نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از تحليل عاملي تاييدي، معادلات ساختاري و تحليل مسير در نرمافزار spss و SmartPls4 استفاده شده است. یافتهها: نتایج منجر به شناسایی 3 مقوله اصلی شامل: (مهارت ها و قابلیتهای حرفهای مدیر مدرسه، مهارت ها و قابلیتهای فردی مدیر مدرسه، عوامل بسترساز در ارتقای اثربخشی) و 19 مقوله فرعی گردید. همچنین بار عاملی هر 3 عامل اصلی و 19 عامل فرعی دارای روایی و پایایی مناسبی بودند. بحث و نتیجهگیری: از آنجا که، مدیریت به عنوان عامل مهم پیشرفت و بهبود محسوب میشود و نقش اول را در این زمینه ایفا میکند، لذا بهکارگیری مقولههای شناسایی شده میتواند مدیریت را در مدارس اثربخش و تسهیل نماید. |
استناد: دوماهنامه علمی- پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی.
* نویسنده مسئول: نشانی: تلفن: پست الکترونیکی:
|
مقدمه
آموزش وپرورش یکی از سازمانهای مهم اجتماعی است که دانش آموزان را برای ایفای نقش مناسب در جامعة آینده آماده میکند(Elffers, Oort, & Karsten, 2012). پرورش استعدادهای کودکان، آشنا نمودن دانش آموزان با معارف دینی، تقویت حس نظم، مسیولیت پذیری و رعایت حقوق دیگران، ایجاد بینش کافی نسبت به تمدن و آموزش اطلاعات بهداشتی، ایمنی، قوانین و هنجارهای اجتماعی از اهداف مهم آموزش و پرورش در دوره ابتدایی هستند(Samii Dorneh, 2014). با توجه به این مأموریت های حساس، دغدغة اندیشمندان حوزۀ تعلیم و تربیت، همواره، شناسایی مدارسی بوده است که بتوانند به بهترین نحو ممکن از انجام این مهم برآیند؛ بدین روی، پژوهشگران، مطالعات خود را در حوزه اثربخشی مدارس1 گسترش دادهاند(İsik, 2020). اوّلين ديدگاه در زمينه اثربخشي در دهه 1950 ميلادي مطرح گرديد که اثربخشي را چنين تعريف ميکند: اثربخشي عبارتست از درجه يا ميزاني که سازمان به هدف هاي مورد نظر نائل ميآيد(daft, 2007). اثربخشي در تمامي مکاتب مطرح بوده است. به طور مثال مکتب کلاسيک به مسائلي همچون حداکثر کردن ميزان توليد و يا کاهش هزينه بهعنوان اثربخشي توّجه داشتند(Olson, Slater, Hult & Olson, 2018). صاحب نظران مکتب روابط انساني و در رأس آنها «التون مايو2 »اثربخشي را ناشي از رضايت خاطر کارکنان مي دانستند. ساير متفکران مديريت علمي، همچون «آبرام مازلو3» و «داگلاس مک گريگور4» به نيازهاي انسان و نهايتاً به موضوع خود شکوفايي توّجه داشتند که در نتيجه بر احساس تعّلق و تعّهد، دلبستگي کارکنان به سازمان و نهايتاً بر ميزان اثربخشي اثر مثبت خواهد داشت. «اتزيوني»5 اثربخشي را ميزان تحّقق اهداف تعريف ميکند و «فيدلر6» که نظريه رهبري اثر بخش را مطرح کرده است، اثربخشي را مشتمل بر روابط مدير با همکاران، ميزان کار از پيش تعيين شده و ميزان قدرتي که مدير از مقام خود به دست مي آورد، مي داند. همچنين «ردين7» معتقد است که اثربخشي به اندازهاي از کار اطلاق ميشود که مديران بتوانند به نتايج معيني با نيازهاي خاصي از طريق اداره درست در موفقيت سازمان دست يابد. او در عين حال اثربخشي را وابسته به شخصيت، رفتار و انتظار مدير، زيردستان، همکاران، هم قطاران و سازمان مي داند(Moghimi, Khonifaru Arabic reader, 2017). اثربخشی، مفهومی بسیار وسیع است که به چشم اندازهای بقای سازمان مربوط میشود و تنها با کارآیی سیستم داخلی سازمان تعیین نمیشود. اثربخشی به محیط پیرامون، عوامل داخلی و جنبههای انسانی و فیزیکی سازمان توجه دارد(Alwani, Taheri Rozbahani and Hemmati, 2013).
مدارس اثربخش، مدارسی با کیفیت در نظر گرفته می شوند. مدارس اثربخش مدارسی هستند که نه تنها در دانش آموزان بلکه در تمام عناصری که با آنها در ارتباط هستند به موفقیت دست می یابند(Ahmad Syukri, Hidayat, Putri, 2017). سامونز، هیلمنز و مورتیمور8 مدارس اثربخش را به گونهای تعریف میکنند که در آن پیشرفت دانشآموزان بهتر از شرایط مورد انتظار است، یا اینکه مدارس اثربخش مدارسی هستند که برای دانشآموزان ارزش بیشتری نسبت به سایرین با ویژگیهای مشابه دارند. مدارس اثربخش مدارسی هستند که توانایی توانمندسازی هر مؤلفه مهم مدرسه را در داخل و خارج دارند و از یک سیستم مدیریتی خوب، شفاف و پاسخگو برای دستیابی مؤثر و کارآمد به چشمانداز مأموریتی برخوردارند(MacBeath, Mortimer, 2001). امروزه صاحبنظران معتقدند که مدارس اثربخش دارای هفت ویژگی اصلی هستند: مأموریت واضح و آشکار، رهبری آموزشی قوی، انتظارات آموزشی سطح بالا، نظارت زیاد بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، جوّ سازمانی سالم و با انضباط، فرصت کافی برای یادگیری، مشارکت والدین و اجتماع در امور مدرسه(Bellei, Morawietz, Pablo Valenzuela, & Vanni, 2020).
در همة سازمانها از جمله سازمانهاي آموزشي مهمترين ركن براي رسيدن به اهداف سازماني، مديريت است و در اين راستا گروهها و سازمانها براي اثربخش تر نمودن خود، مدیریت را مدنظر قرار دادهاند(Dehmardeh and Nastizaei, 2014). در سطوح ابتدایی تحصیلی، نکته حائز اهمیت آن است که انتظارات معلمین از دانش آموزان، اولین نکته پیشبینی کننده در میزان موفقیت و شکست دانش آموزان است. با این وجود، مدیران بهعنوان رهبران آموزشی هستند که مهارتهای بین فردی و حرفهای استثنایی از خود نشان میدهند. این رهبران، یادگیرندگانی هستند که خود و کارکنانشان را مسئول میدانند و در عین حال فضایی امن و دلپذیر ایجاد میکنند. عوامل فوق، وقتی با هم ترکیب شوند، یک محیط یادگیری با قدرت بالا برای موفقیت مدیریت یک مدرسه ایجاد می شود(Grissom, Loeb & Master, 2013). (Rappe & Zwick, 2007) معتقدند مديران بهعنوان اصليترين فرد تصميم گيرنده در مواجهه با مسائل و مشكلات سازماني نقش به سزا و تعيين كنندهاي در موفقيت و يا حتي شكست سازمان ايفا ميكنند. در محيط كار كنونى به مديرانى نياز است كه بتوانند درست تصميم بگيرند، راهحلهاى خلاقانهاى براى مسائل ارائه كنند و در مقابل كار خود پاسخگو باشند. (Hargreaves, Lieberman, Fullan & Hopkins, 2011) نیز، در راستای راهبردهای ارتقای اثربخشی مدرسه بدین نکته اشاره دارند که: مدیران اثربخش همواره در پی بیان و تعیین اهدافی روشن و مشخص برای کارها بوده و در تعیین اهداف، مطمئن میشوند که آنها را با کارکنان خود در میان گذاشته و با منویات و خواسته های آنها ارتباط برقرار کرده اند به نحوی که آنها نیز نقش خود را در دستیابی به آن اهداف مشترک درک کنند. علاوه بر اين، گسترش همه جانبه سازمانهاى آموزشى، لزوم برخوردارى از مدیران ماهر و توانمند را در به كارگيرى دانش و تجربه تخصصى دوچندان كرده است(Taher, 2007). (Surya, 2011)در بخش های مختلفی از کتاب خود تحت عنوان راهنمایی برای مدیریت آموزشی در مدارس، برای مبحث مدیریت اثربخش مینویسد: برای اینکه مدیران فراتر از مدیریت عملیاتی مدرسه، در راستای راهبری اثربخش حرکت کنند، باید ظرفیت کارکنان علی الخصوص معلمین خود را درک کنند، ارتباطات باز را ترویج کنند و بازخورد مفید از آنها را ارائه دهند.
مدیریت اثربخش مدرسه9 در راس طرح ها و برنامه های آموزشی همه کشورهای جهان قرار دارد. از گذشته تا به امروز نیاز به تحقیقات مؤثر در مدرسه و فرآیندهای بهبود مدرسه وجود دارد. مواردی از قبیل: تعیین میزان دستیابی مدارس به اهداف خود، اداره مدارس با مدیریت مؤثرتر، توزیع ناهمگون مدارس از نظر اثربخشی، تأثیرات مدرسه بر رشد جمعیت جوان و دلایل مشابه، ضرورت پرداختن به این تحقیقات را دوچندان میکند(Balci, 2001). تحقیقات (Leithwood, Patten & Jantzi, 2010) تأثیر نقش مدیریت بر اثربخشی مدارس را محدود اما مقتدرانه و مهم ارزیابی میکند. آنها معتقدند که مدیران مدارس نقش کلیدی در اصلاحات و اثربخشیها دارند. به ویژه، مدیرانی که تمرکزشان روی ظرفیت سازی و توسعۀ نقش رهبری در افرادی است که توانایی بر عهده گرفتن این نقش را دارند. (Hosseinzadeh, Sheikhi, Moradi, Soltani and Sheikha, 2022) به بررسی روندهای مدیریتی مشهور به مدیریت مدرسه محور از منظر موانع پیاده سازی و در راستای ارتقای اثربخشی آموزش پرداختهاند. بر اساس یافتهها، از بین موانع احصاء شده در مسیر مدیریت مدرسه محوری، عامل "قدرت و سیاست" از نظر مدیران و معاونین شرکت کننده در پژوهش در رتبه ی اول و دارای بیشترین اهمیت و "عامل مدیریتی" در رتبه پنجم و دارای کمترین اهمیت بوده است.(Calzada, 2023) به بررسی نظرات مربیان از تأثیر ارتباطات اداری بر کیفیت آموزشی و مدیریت مؤثر در مراکز آموزشی منتخب در آفریقای جنوبی پرداخته است. یافتههای پژوهش مزبور نشان داد که استفاده از ابزارهای ارتباطی دیجیتال توسط مدیران میانی مدارس مورد مطالعه، سطح تعاملات و جریانهای ارتباطی درون سازمانها را افزایش میدهد. علاوه بر این، ارتقای میزان تمرکز بر پایداری و تخصیص منابع در راستای بهبود مستمر به برنامهریزی مؤثر و چشمانداز مشترک در داخل مؤسسات تاثیر مثبت دارد. (Adu & Duku, 2023) در راستای بررسی اثربخشی روندهای مدیریت آموزشی، به بررسی ادراک معلمان از تأثیر ارتباطات اداری بر تدریس مؤثر در یک مدرسه منتخب در آفریقای جنوبی پرداخته اند. یافتهها حاکی از آن است که کیفیت و مدیریت ارتباطات اداری بر عملکرد وظایف در معلمان تأثیر میگذارد و بر روند ارتباطی بر دستیابی به اهداف و مقاصد مدرسه نیز تأثیر میگذارد. همچنین مدیران با توجه به مهارت مربیان خود از کانالهای ارتباطی مختلفی برای تصمیمگیریهای ارزشمند استفاده میکنند.
از مطالعات نظری متعدد ارائه شده توسط کارشناسان فوق و مطالعه تئوری تا پیشینه، میتوان نتیجه گرفت که به طور مؤثرتر منظور از مدیریت اثربخش مدرسه عبارت است از: 1) مدارسی که دارای مدیریت خوب، شفاف و پاسخگو هستند، 2) مدارسی که توانمند هستند؛ (توانمندسازی تمامی مولفهها)، 3) مدارسی هستند که معلم بهعنوان الگویی مثبت؛ و دانشآموز هم مسئولیت پذیر است، 4) مدارسی که دارای جو سازمانی سالم و باانضباط و دارای اخلاق کاری خوب است، 5) مدارسی که قادر به بهینه سازی همه ورودیها و فرآیندها برای دستیابی به خروجی آموزشی که پیشرفت تحصیلی است. علیرغم مطالعات متعدد صورت گرفته در این زمینه و اخذ خروجیها به شرح موارد مزبور، مطالعهای جامع و کاملی در داخل کشور در خصوص طراحی الگوی مدیریت اثربخش مدارس ابتدایی، یافت نشد و تحقیقات خارجی هم بدین امر بگونهای نسبتاً محدود و آن هم با رویکردهای تحقیق کمی به این مهم پرداختهاند. در حالیکه به دلیل پیچیده بودن مفهوم مدیریت اثربخش بایسته است با در نظر گرفتن ویژگی های بومی و بومشناختی و فرهنگی بخصوص برای هر جامعه، این مفهوم با رویکردهای روش تحقیق کیفی نیز مورد پژوهش قرار گیرد. از این نظر نیز، انجام مطالعات آمیخته در حوزه آموزش و پرورش و رویکردهای ارتقای اثربخشی مدارس، شایسته توجه بیشتری هستند. لذا، با توجه به این شکاف تحقیقاتی، مدارس ابتدایی نیاز به اصلاح آموزش و پرورش و داشتن الگوی مدیریتی برای بهبود مدارس و استانداردهای کمی و کیفی آموزشی و ارتقای دانشآموزان را دارند. با توجه به ابهام در مولفهها و شرایط مدیریت اثربخش و فقدان دیدگاه روشن در مورد تمایز آن مفاهیم مشابه و وابستگی چهارچوبهای مفهومی به شرایط زمینهای و شواهد دست اول، انجام پژوهش حاضر میتواند از یک سو راهگشای پژوهشهای بیشتر در زمینه مدیریت اثربخش در سازمانهای آموزشی به ویژه آموزش وپرورش و مدارس باشد و از سوی دیگر به متخصصان و برنامهریزان جهت بهبود یک رویکرد مدیریتی جدید کمک نماید. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مدیریت اثربخش در مدارس ابتدایی شهر اردبیل انجام شد.
[1] . Effectiveness of schools
[2] - Alton mayo
[3] - Abram maslow
[4] - Douglas mcgregor
[5] - Etzioni
[6] - Fydlr
[7] - Rdyn
[8] . Sammons, Hilmans & Mortimore
[9] . Effective school management
روش شناسی پژوهش
این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته(کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی از بین اساتید دارای مرتبه دانشیاری و بالاتر در یکی از رشتههای گروه علوم تربیتی و مدیران مدارسی که دارای تحصیلات تکمیلی(ارشد و دکتری) با ده سال سابقه بودند، انتخاب گردید. تعداد نمونه آماری برابر با 18 نفر بودند و تعداد مشخصی از قبل برای انتخاب نمونه مدنظر نبوده و به عبارتی نمونهگیری به صورت هدفمند معیاری بوده است. نمونهگیری در بخش کیفی تا زمانی ادامه یافت که نتایج پژوهش به اشباع رسید و دیگر هیچ تم اصلی یا فرعی به یافتهها اضافه نشد.
جدول 1. جامعه پژوهش در بخش کیفی
رديف | سمت و جايگاه شغلي | تحصيلات | رشته تحصيلي | سنوات خدمت (سال) |
|---|---|---|---|---|
1 | استاد دانشگاه | دكتراي تخصصي | مدیریت آموزشی | 28 |
2 | استاد دانشگاه | دكتراي تخصصي | روان شناسی تربیتی | 25 |
3 | استاد دانشگاه | دكتراي تخصصي | فلسفه تعلیم و تربیت | 22 |
4 | دانشیار دانشگاه | دكتراي تخصصي | مدیریت آموزشی | 20 |
5 | دانشیار دانشگاه | دكتراي تخصصي | مدیریت آموزشی | 20 |
6 | دانشیار دانشگاه | دكتراي تخصصي | مدیریت آموزش عالی | 15 |
7 | مدیر مدرسه | دکترای تخصصی | مدیریت آموزشی | 21 |
8 | مدیر مدرسه | دکترای تخصصی | مدیریت آموزشی | 22 |
9 | مدیر مدرسه | دکترای تخصصی | برنامه ریزی درسی | 24 |
10 | مدیر مدرسه | دکترای تخصصی | برنامه ریزی درسی | 21 |
11 | مدیر مدرسه | کارشناسی ارشد | روانشناسی تربیتی | 22 |
12 | مدیر مدرسه | کارشناسی ارشد | مدیریت آموزشی | 13 |
13 | مدیر مدرسه | کارشناسی ارشد | روانشناسی تربیتی | 18 |
14 | مدیر مدرسه | کارشناسی ارشد | فلسفه تعلیم و تربیت | 11 |
15 | مدیر مدرسه | کارشناسی ارشد | برنامه ریزی درسی | 15 |
16 | مدیر مدرسه | کارشناسی ارشد | برنامه ریزی درسی | 12 |
17 | مدیر مدرسه | کارشناسی ارشد | مدیریت آموزشی | 11 |
18 | مدیر مدرسه | کارشناسی ارشد | مدیریت آموزشی | 13 |
جامعه پژوهش در بخش کمی تعداد 560 نفر از مدیران و معاونان زن و مرد مدارس ابتدایی دولتی شهر اردبیل بودند که از بین آنها تعداد 397 نفر و با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای به عنوان نمونه اماری انتخاب شدند.
جدول 2. جامعه پژوهش در بخش کمی به تفیکیک طبقات جنسیت
جنسیت | تعداد در جامعه آماري | تعداد در نمونه آماري |
مرد | 306 | 212 |
زن | 254 | 185 |
مجموع | 560 | 397 |
روند اجرای پژوهش به این صورت بود که ابتدا مبانی نظری مدیریت اثربخش مطالعه و بر اساس آنها سوالهایی با کمک اساتید راهنما و مشاور جهت مصاحبه با خبرگان طراحی شد. در مرحله بعد نمونههای بخش کیفی انتخاب و مصاحبه با آنها تا زمانی که پژوهش به اشباع رسید، ادامه یافت. سپس، بر اساس مبانی نظری و مصاحبهها یک پرسشنامه 101 گویهای طراحی و همه نمونه آماری آن پاسخ دادند. لازم به ذکر است که قبل از انجام مصاحبه یا تکمیل پرسشنامه برای نمونههای بخش کیفی و کمی اهمیت و ضرورت پژوهش و رعایت ملاحظات اخلاقی بیان و رضایت آنها جهت شرکت در پژوهش جلب شد و در پایان از نمونههای هر دو بخش کیفی و کمی تقدیر و تشکر شد. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمهساختاریافته بود که بر اساس مبانی نظری و با کمک اساتید راهنما و مشاور طراحی شده بود برای بررسی اعتبار اطلاعات و الگوهای مستخرج از مصاحبهها، از دو روش بازآزمایی و توافق درون موضوعی استفاده شده است. برای بررسی اعتبار یافتهها از طریق بازآزمایی، اسناد نوشتاری مربوط به تعداد 4 مصاحبه به صورت تصادفی انتخاب شد و هر کدام از آنها مجدداً و با فاصله زمانی دو هفتهای به وسیله پژوهشگر کدگذاری شد. سپس، اطلاعات مربوط به توافق و انطباق و عدم انطباق کدها با همدیگر مقایسه گردید. یافتهها حاکی از دستیابی به میزان اعتبار 82 درصدی برای روند کدگذاری و تشکیل یافتهها در دو مقطع زمانی مزبور بودهاست. برای اعتبارسنجی یافتهها با رویکرد توافق درون موضوعی نیز، از یکی از محققین دانشگاهی در حوزه مدیریت آموزشی خواسته شد تا برای دو مصاحبه تصادفی از میان موارد مستند شده کد گذاری مجدد انجام دهد. بررسی و مقایسه موارد کدهای مشابه(توافق)، کدهای غیرمشابه(عدم توافق) و تمامی کدهای مستخرج نمایانگر میزان توافق 78 درصد بوده است که این عدد نمایانگر حصول اعتبار مناسب برای یافتههای تحقیق میباشد.
بخش کمی پرسشنامه محققساخته با 101 گویه بود که بر اساس مبانی نظری و مصاحبهها طراحی شده بود. گویهها با توجه به طیف لیکرت پنج درجهای از خیلی زیاد تا خیلی کم نمرهگذاری و نمره ابزار با مجموع نمره گویهها محاسبه میشد. روایی پرسشنامه محققساخته با استفاده از روایی محتوایی و روایی سازه مورد بررسی قرار گرفت که تمامي مؤلفههاي تحت بررسي و معرفهاي آنها، از لحاظ روايي داراي كيفيتي مطلوب تا بسيارمطلوب(روا) بود. براي محاسبه پايايي پرسشنامه هم از ضریب آلفاي كرونباخ استفاده شده است که نتایج در جدول زیر قابل مشاهده است.
جدول 3. ضرایب آلفای کرونباخ پرسشنامه پژوهش
سازه | تعداد گویه | Cronbach's alpha |
|---|---|---|
برقراری فرهنگ هم افزایی در تعاملات مابین اجتماع و مدرسه | 4 | 0.908 |
کنترل و نظارت | 8 | 0.768 |
مهارت های ارتباطی و کیفیت تعاملات اعضاء | 8 | 0.735 |
وجود بورکراسی تسهیلگر | 8 | 0.787 |
شفافیت در اداره امور مدرسه | 2 | 0.944 |
ارائه آموزش های مناسب برای ارتقای مهارت های اثربخشی | 3 | 0.876 |
وجود محیط یادگیری سازنده و توانمندساز در مدرسه | 8 | 0.718 |
خودکارآمدی مدیر | 8 | 0.786 |
مهارت های بهسازی آموزشی | 3 | 0.818 |
صلاحیت اخلاقی مدیر | 2 | 0.967 |
خوداکتفایی مدیریت مدرسه | 4 | 0.885 |
مهارت های شناختی و حل مسئله مدیر | 5 | 0.887 |
مهارت های ادراکی و انسانی مدیر | 3 | 0.944 |
وجود توانایی های پایۀ شغلی در مدیر | 8 | 0.918 |
قابلیتهای تعاملی-اجتماعی مدیر | 4 | 0.744 |
توانایی های هدایت و راهبری مدیر | 11 | 0.821 |
توانایی تیم سازی، سازماندهی و بسیج منابع انسانی | 4 | 0.744 |
وجود مهارت های انگیزشی، تعاون و ارتقای روحیه کاری | 5 | 0.718 |
توجه مناسب به حصول اثربخشی در کنار کارایی | 3 | 0.967 |
عوامل بسترساز در ارتقای اثربخشی | 41 | 0.721 |
مهارت ها و قابلیتهای فردی مدیر مدرسه | 25 | 0.732 |
مهارت ها و قابلیتهای حرفهای مدیر مدرسه | 35 | 0.797 |
با توجه به اينکه ضرايب آلفاي کرونباخ هر كدام از سازههاي پرسشنامه، بزرگتر از مقدار 7/0 به دست آمده است، لذا نتيجه گرفته می شود که پرسشنامه از میزان مناسبي از پايايي بر اساس سازگاری درونی گویه ها برخوردار مي باشد.
برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش تحلیل تم در نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از تحليل آماري آماري تحليل عاملي تاييدي، معادلات ساختاري و تحليل مسير در نرمافزار spss و SmartPls4 استفاده شده است.
یافته ها
جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل تم استفاده شده است. در تحليل دادههاي کيفي با روش تحلیل تم از فرايند سه مرحلهاي کدگذاري استفاده ميگردد. تحلیل تم، روشی برای شناخت، تحلیل و گزارش الگوهای موجود در دادههای کیفی است. این روش، فرایندی برای تحلیل دادههای متنی است و دادههای پراکنده و متنوع را به دادههایی غنی و تفصیلی تبدیل میکند. تحلیل مضمون، صرفاً روش کیفی خاصی نیست بلکه فرایندی است که میتواند در اکثر روشهای کیفی به کار رود(Braun & Clarke, 2006). در ادامه، يافتههاي مرتبط با فراوانی کدهای باز و کدگذاري هدایت شده و روند استخراج و شناخت مفاهيم از اين طریق نشان داده شده است. در جدول (4)، بخشی از فراوانی کدهاي باز و عناوین کدهای هدایت شده مطابق با توضیحات فوق، ارائه گردیده است.
جدول 4. فراوانی کدهاي باز و عناوین کدهای هدایت شده
فراوانی کدهای باز مرتبط | کد هدایت شده | ردیف |
12 | کنترل و نظارت بر کیفیت آموزشی و تدریس کلاسی معلمان | 1 |
11 | جوّ مناسب در راستای رشد همه جانبه کارکنان مدرسه در اجتماع | 2 |
11 | وجود روندهای نظارتی سازگار با ارزشها، فرهنگ و عرف حاکم درجامعه | 3 |
11 | بورکراسی تسهیلگر در جذب ایده ها و نظرات و ایجاد فضای تبادل نظر | 4 |
10 | اطمینان از بهنگام بودن روندهای نظارت و کنترلی و دریافت بازخورد | 5 |
10 | کنترل و نظارت دقیق و مؤثر بر حضور کلاسی معلمان | 6 |
10 | فراهم بودن بودجه و تسهیلات مورد نیاز از طریق سازمانهای بالادستی | 7 |
9 | آشنایی کافی با انواع روش ها و رسانه های ارتباطی با کارکنان | 8 |
8 | همراهی اقتصاد در راستای اثربخشی و شکوفایی نظام آموزش و پرورش | 9 |
8 | وجود روندهای انعطاف پذیرنظارت و کنترل سازگار با تغییرات محیطی | 10 |
8 | کنترل و نظارت بر آموزشهای ضمن خدمت | 11 |
8 | برقراری ارتباط اعضا و گروه در خارج از مدرسه (سازمان بالادستی) | 12 |
8 | آیین نامه های اداری سازگار با ارتقای اثربخشی در مدیریت مدرسه | 13 |
8 | عوامل سیاسی و سیاستهای تسهیلگر اثربخشی در سازمانهای بالادستی | 14 |
8 | توانایی تولید راه حل برای مسائل شناسایی شده | 15 |
8 | قابلیت بهره گیری از خلاقیت و ابتکار در حل مسأله | 16 |
8 | وجود سطح ریسک پذیری معقول در تصمیم گیری ها توسط مدیر | 17 |
8 | توانایی تشخیص استعدادهای افراد مختلف و تفویض وظایف بدانها | 18 |
8 | ایجاد جوّ کاری دوستانه و صمیمی در مدرسه | 19 |
7 | شرایط مساعدفرهنگی در جامعه در قبال نگرش به مدرسه و کارکردهایش | 20 |
7 | برقراری روابط مثبت بین خانه(اولیا) و مدرسه در تک تک دانش آموزان | 21 |
در پژوهش حاضر، ابتدا تمام عوامل استخراجشده از مطالعات، بهعنوان کد در نظر گرفته شده است. سپس با در نظر گرفتن مفهوم هر یک از کدها، آنها در یک مفهوم مشابه دستهبندی شدهاند. بهاینترتیب مقولات(تمهای) پژوهش شکل داده میشود. با توجه به یافته ها، ابتدا مجموعا 649 کد باز به صورت اولیه استخراج گردید که کدهای دارای مضامین کلان و موارد تکراری حذف و نهایتا 602 مورد کد باز پایهای باقی ماند. در آخر، این کدهای باز در قالب 101 کد هدایت شده نهاییسازی شده است. در ادامه یافتهها، موارد مزبور پس از 6 مرحله بازبینی در قالب 19 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی مدلسازی شده است. جدول شماره 5، تبديل مفاهيم به دستهبندي کلي در قالب مقولههاي فرعي و اصلي را نشان ميدهد.
جدول 5. شناسایی مضمون فراگیر، سازماندهنده و پایه (مفاهیم استخراج شده) مدیریت اثربخش مدارس
مضمون فراگیر | مضمون سازمان دهنده | مضامین پایه | ||||
|---|---|---|---|---|---|---|
سطح اول | سطح دوم | |||||
مدیریت اثربخش مدیران مدارس | عوامل بسترساز در ارتقای اثربخشی | برقراری فرهنگ هم افزایی در تعاملات مابین اجتماع و مدرسه | جوّ مناسب در راستای رشد همه جانبه کارکنان مدرسه در اجتماع | |||
شرایط مساعدفرهنگی در جامعه در قبال نگرش به مدرسه و کارکردهایش | ||||||
همراهی اقتصاد در راستای اثربخشی و شکوفایی نظام آموزش و پرورش | ||||||
برقراری روابط مثبت بین خانه(اولیا) و مدرسه در تک تک دانش آموزان | ||||||
کنترل و نظارت | وجود روندهای نظارتی سازگار با ارزشها، فرهنگ و عرف حاکم درجامعه | |||||
وجود روندهای انعطاف پذیرنظارت و کنترل سازگار با تغییرات محیطی | ||||||
اطمینان از بهنگام بودن روندهای نظارت و کنترلی و دریافت بازخورد | ||||||
نظارت بر کارآمدی کارکنان در حفظ دارایی های مادی و معنوی مدرسه | ||||||
کنترل و نظارت دقیق و مؤثر بر حضور کلاسی معلمان | ||||||
کنترل و نظارت بر آموزشهای ضمن خدمت | ||||||
کنترل و نظارت بر کیفیت آموزشی و تدریس کلاسی معلمان | ||||||
نظارت دوسویه بر پیشرفت دانش آموزان با تقویت ارتباطات با اولیا | ||||||
مهارت های ارتباطی و کیفیت تعاملات اعضاء | برقراری ارتباط اعضا و گروه در خارج از مدرسه (سازمان بالادستی) | |||||
توانایی ارتقای سطح شفافیت و صمیمیت با کاربست مهارتهای ارتباطی | ||||||
آشنایی کافی با انواع روش ها و رسانه های ارتباطی با کارکنان | ||||||
برقرای ارتباط موثر و سازنده با اعضای تیم های کاری در مدرسه | ||||||
مهارت اخذ بازخورد کارکنان از دیگران | ||||||
مهارت ارائه مطلب بصورت اثربخش در میان کارکنان | ||||||
مهارت ثبت، مستندسازی و گزارش نویسی وقایع و فرایندها | ||||||
مهارت گوش دادن در میان کارکنان | ||||||
وجود بورکراسی تسهیلگر | کارآمدی نظام پیشنهادات در استخراج و پیگیری راه حل مشکلات مدرسه | |||||
وجود نظام حمایتی و مشوق در ارائه پیشنهادات ارتقای اثربخشی | ||||||
اثربخشی و کارایی فعالیتهای اجرایی و حمایتی در بالادست مدرسه | ||||||
بورکراسی تسهیلگر در جذب ایده ها و نظرات و ایجاد فضای تبادل نظر | ||||||
آیین نامه های اداری سازگار با ارتقای اثربخشی در مدیریت مدرسه | ||||||
فراهم بودن بودجه و تسهیلات مورد نیاز از طریق سازمانهای بالادستی | ||||||
عوامل سیاسی و سیاستهای تسهیلگر اثربخشی در سازمانهای بالادستی | ||||||
وجود بانک اطلاعاتی و شبکه ای سریع، موثر و کارآمد در مدارس | ||||||
شفافیت در اداره امور مدرسه | تعریف اهداف مناسب، واضح و بدون ابهام در راستای ارتقای اثربخشی | |||||
شفافیت در بیان رسالت آموزشی مدرسه در قالب شعار سال تحصیلی | ||||||
ارائه آموزش های مناسب برای ارتقای مهارت های اثربخشی | آموزش در راستای ارتقای سطح انعطاف پذیری واستقلال معلمان ومدیران | |||||
آموزش در راستای ارتقای سطح تاب آوری در مواجهه با موانع اثربخشی | ||||||
وجود دوره های با کیفیت آموزش ضمن خدمت برای کارکنان مدرسه | ||||||
وجود محیط یادگیری سازنده و توانمندساز در مدرسه | تضمین سطح قابل قبول امنیت در فضای آموزشی | |||||
تنظیم محیط یادگیری در راستای ارتقای رشد شناختی دانش آموزان | ||||||
تنظیم محیط یادگیری در راستای ارتقای رشد عاطفی دانش آموزان | ||||||
تنظیم محیط یادگیری بعنوان محرک رشد اجتماعی دانش آموزان | ||||||
تنظیم محیط یادگیری بعنوان محرک در رشد روانی دانش آموزان | ||||||
تنظیم محیط یادگیری در راستای رشد زیبایی شناسانه دانش آموزان | ||||||
برقراری ارتباطات مثبت وتوانمندساز مابین دانش آموزان و کادرمدرسه | ||||||
برقراری محیطی منظم و تمیز در راستای ارتقای اثربخشی آموزش | ||||||
مهارت ها و قابلیتهای فردی مدیر مدرسه | خودکارآمدی مدیر | اعتماد بالا بر قابلیت ها و توانمندی های خود | ||||
عدم تمرکز بر نتایج منفی ناشی ازشکستهاو یادگیری از اشتباهات | ||||||
استقبال از انجام کارهای چالشبرانگیز در محیط کاری | ||||||
عدم دلسردی در برخورد با موانع و شکستها و سعی در زدودن آن | ||||||
نگاه مثبت به مشکلات و مسائل چالشبرانگیز | ||||||
وجود ادارک بالا در تعامل با موقعیتهای مختلف مدیریتی | ||||||
برخورداری از رشد شخصیتی بالا درمواجهه با انواع مسائل کاری | ||||||
تسلط بالا بر امورات محوله | ||||||
مهارت های بهسازی آموزشی | تشویق برای مشارکت اولیای دانش آموزان اخذ منظم بازخوردهای آموزشی | |||||
تنظیم تکالیف بر اساس سبک های یادگیری | ||||||
تنظیم راهبردهای یاددهی بر اساس نیازها و تفاوتهای فردی دانش آموز | ||||||
صلاحیت اخلاقی مدیر | صلاحیت در تشخیص و تمییز مطابق با اصول عالیه اخلاقی | |||||
رعایت اصول اخلاقی در تصمیم گیری ها و انجام فعالیت ها | ||||||
خوداکتفایی مدیریت مدرسه | توانایی خلق و ایده پردازی در مواجهه با مسائل روزمره | |||||
قابلیت تمرکز بالا بر امور مدرسه در راستای حل مسائل | ||||||
توانایی استفاده و به کار گیری فناوری های آموزشی | ||||||
توان بالای انجام کلیه مراحل کاری محوله بدون نیاز به برون سپاری | ||||||
مهارت های شناختی و حل مسئله مدیر | ارزیابی و اخذ بازخورد ناشی از پیاده سازی راه حل ها در حل مسئله | |||||
توان تشخیص مسئله از جنبه های مختلف (محیطی، معلم، خانواده و ...) | ||||||
توانایی تولید راه حل برای مسائل شناسایی شده | ||||||
آشنایی کافی با مهارت های مختلف در حل مسئله (پنجره جوهری و ...) | ||||||
قابلیت بهره گیری از خلاقیت و ابتکار در حل مسأله | ||||||
مهارت های ادراکی و انسانی مدیر | توانایی بالا در درک دیگران (معلم، دانش آموز، والدین و ..) | |||||
توانایی شناخت افراد (معلمان، دانش آموزان و ...) و درک موقعیتها | ||||||
توانایی شناساندن خود به دیگران (وضوح در اعلام خواسته ها) | ||||||
مهارت ها و قابلیتهای حرفهای مدیر مدرسه | وجود توانایی های پایۀ شغلی در مدیر | وجود نگرش کلی مثبت نسبت به تغییر و تحول و بیزاری از ایستایی | ||||
بهره گیری ازتوان خلاقیت و نوآوری در ایجاد پویایی و تغییر درامور | ||||||
توان ایجاد جو آکنده ازاحترام متقابل میان همکاران و دانش آموزان | ||||||
تعهد بالا در انجام کارها | ||||||
توانایی خلق و ایجاد راه حل های مختلف با کمک خرد جمعی و شورا | ||||||
مقبولیت عمومی فرد از سوی دیگران در راهبری امور مدرسه | ||||||
وجود صفات اخلاقی شایسته و لایق برای یک مدیرسازمان آموزشی پرورشی | ||||||
انگیزه باالا و حس توفیق طلبی | ||||||
قابلیتهای تعاملی-اجتماعی مدیر | توان بالا در ایفای نقش اجتماعی در قالب یک مدیر توانمند | |||||
تلاش برای نهادینه کردن یادگیری در میان همکاران در حل مسائل | ||||||
برقرار ارتباط موثر و سازنده با عوامل درون و برون مدرسه ای | ||||||
مسئولیت پذیری اجتماعی مدیر | ||||||
توانایی های هدایت و راهبری مدیر | وجود سطح ریسک پذیری معقول در تصمیم گیری ها توسط مدیر | |||||
توانایی مدیریت در انجام اقدامات ترمیمی در ارتقای کیفیت آموزشی | ||||||
قدرت وتوانایی مدیردرعزل و نصبها برای ارتقای کیفیت آموزشی مدرسه | ||||||
توان سازمان دهی و تشکیل گروه های کاری برای پیشبرد اهداف | ||||||
توان مدیریت بر مبنای نتیجه (نتیجه گرایی) | ||||||
ترویج و گسترش فعالیت جمعی و گروهی | ||||||
توانایی حداکثری بسیج منابع و امکانات در صورت نیاز | ||||||
توان پاسخ گویی و مسئولیت پذیری در قبال جامعه، همکاران، والدین و | ||||||
آشنایی کافی به دانش روز در کسب و یادگیری سریع نیازهای مدیریتی و | ||||||
توانایی استنتاج، استدلال و تصمیم گیری بر مبنای آن | ||||||
نفوذ و تاثیر گذاری بر دیگر اعضای کاری در مدرسه | ||||||
توانایی تیم سازی، سازماندهی و بسیج منابع انسانی | توانایی جذب منابع از بیرون سازمان در راستای ارتقای کیفیت آموزشی | |||||
توان و امکان بسیج منابع و امکانات موجود برای حل مسائل | ||||||
توان بالای تقسیم و تخصیص وظایف و اعضای تیم کاری | ||||||
توانایی تشخیص استعدادهای افراد مختلف و تفویض وظایف بدانها | ||||||
وجود مهارت های انگیزشی، و روحیه بالای کاری | ایجاد جو و روحیه مشارکت و همکاری در بین معلمان و دانش آموزان | |||||
ایجاد جوّ کاری دوستانه و صمیمی در مدرسه | ||||||
ایجاد و تقویت روحیه همکاری و شوق به کار در همکاران | ||||||
وجود اشتیاق،دلبستگی ها و علاقه به شغل شریف معلمی | ||||||
وجود اشتیاق و دلبستگی شغلی بالا در مدیر | ||||||
توجه مناسب به حصول اثربخشی در کنار کارایی | اولویت قرار دادن فعالیتهای ارتقای اثربخشی در کنار ارتقای کارایی | |||||
انتخاب روش مناسب انجام فعالیت های محوله در کمترین زمان ممکن | ||||||
رعایت وقوع حداقل میزان اتلاف در کنار اولویت دهی به اثربخشی | ||||||
با توجه به اين که مدل تحقيق از 3 زیرسازه اندازهگيري از نوع تاییدی تشکيل گرديده است، بر همين اساس نيز بهمنظور شناسايي و تأييد ساختار مدل تحقيق از طريق مدلهاي اندازهگيري، ابتدا ميبايست از بخش پارامتريک مدل، اطمينان حاصلشده و در صورت نياز تغييراتي در مدل ايجاد شود. به عبارت بهتر ارزيابي مدل مسيري در PLS در دو مرحله صورت ميگيرد. در مرحله اول مدلهاي اندازهگيري ارزيابي ميشوند و وقتي شواهد کافي مبني بر روايي و پايايي مدلهاي اندازهگيري به دست آمد، ميتوان به ارزيابي مدل ساختاري پرداخت. بر همين اساس نيز پس از پيادهسازي تحليلهاي عاملي تأييدي با استفاده از روش حداقل مربعات جزئي در نرمافزار SmartPLS، ابتدا شاخصهاي مربوط به مدلهاي اندازهگيري بررسيشده است و سپس بخش ساختاري مدل بررسي گرديده است. در ادامه ميتوان ملاحظه نمود که در شکل ذیل، مدل مسير ساختاري پيادهسازي شده در نرمافزار SmartPLS بهعنوان مدل مفهومي تحقيق تشکيلشده است.
شکل 1. الگوی مدیریت اثربخش در مدارس ابتدایی بر اساس تحلیل عاملی تاییدی
بحث و نتیجه گیری
با توجه به عدم یافتن الگویی دربارهی مدیریت اثربخش مدارس ابتدایی و نقش آن در عملکرد و اثربخشی مدیریت مدارس موردنظر، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مدیریت اثربخش مدارس ابتدایی در شهر اردبیل انجام شد. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که الگوی مدیریت اثربخش در مدارس ابتدایی دارای 19 تم فرعی در قالب 3 تم اصلی شامل: عوامل بسترساز در ارتقای اثربخشی، مهارتها و قابلیتهای فردی مدیر مدرسه و مهارتها و قابلیتهای حرفهای مدیر مدرسه داشت. همچنین بار عاملی هر 3 عامل اصلی و 19 عامل فرعی دارای روایی و پایایی مناسبی بودند. با اینکه پژوهشی دربارهی الگوی مدیریت اثربخش مدارس ابتدایی یافت نشد اما با بررسي دقيق مطالعات مرتبط با اثربخشی مدارس و مدیریت اثربخش، یافتههای این پژوهش در قالب طراحی الگویی بر مدیریت اثربخش مدارس ابتدایی به نوعی در راستای تایید بخشی از یافتههای مطالعاتی چون: Hargreaves, Lieberman, Fullan & Hopkins, (2011) در حوزه ی فرهنگ همافزایی و برقراری ارتباطات موفق در مدرسه؛ Priadi, (2011) در حوزههای خوداکتفایی مدیر، تعامل با کارکنان و پاسخگویی به نگرانیهای آنها، قابلیتهای تعاملی- اجتماعی و پایه شغلی مدیر؛ Chang, (2005) در حوزه تیم سازی و توانایی های هدایت و راهبری مدیر؛ Hosseinzadeh, Sheikhi, Moradi, Soltani and Sheikha, (2022) در حوزه ارتقای قدرت مانور و تفویض وظایف به مدرسه و مدیر؛ vafakhah, (2017) در تاکید بر نقش ارزش هاي فرهنگ سازماني بر ارتقای اثربخشی؛ Calzada, (2023) در حوزه تاکید بر اثرات مثبت ارتباطات اداری بر کیفیت آموزشی و مدیریت مؤثر؛ adu & duko, (2023) در حوزه ادراک ذهنی معلمان و مدیر از چیستی اثربخشی؛ و Adha, Qureshi & Saputra, (2021) در حوزههای صلاحیت و راهبری مدیر بوده است.
دربارهی تم اصلی(عوامل بسترساز در ارتقای اثربخشی) شناسایی شده برای الگوی مدیریت اثربخش در مدارس ابتدایی میتوان گفت که بایستی جو مناسبی در راستای رشد همه جانبه کارکنان مدرسه در اجتماع برقرار بوده و همراهی اقتصادی در جهت اثربخشی و شکوفایی نظام آموزش و پرورش انجام گیرد. بستر مناسبی بر روندهای نظارتی سازگار با ارزشها، فرهنگ و عرف حاکم درجامعه ایجاد شود تا کیفیت آموزشهای ضمن خدمت، حضور عوامل مدرسه و کیفیت آموزش و تدریس کنترل شود. نظام پیشنهادات کارآمدری در استخراج و پیگیری راه حل مشکلات مدرسه وجود داشته باشد تا بر مهارت های ارتباطی و کیفیت تعاملات اعضاء توجه داده شود. وجود بروکراسی تسهلگر، شفافیت در اداره امور مدرسه و وجود محیط یادگیری سازنده و توانمندساز در مدرسه از دیگر عوامل بسترساز مهم در ارتقای اثربخشی هستند که لازم است مورد اهمیت قرار گیرند.
همچنین دربارهی تم اصلی(مهارتها و قابلیتهای فردی مدیر مدرسه) شناسایی شده برای الگوی مدیریت اثربخش در مدارس ابتدایی میتوان گفت که مدیر باید دارای صلاحیت اخلاقی بوده و خودکارآمد باشد. از مهارتهای شناختی، ادراکی و انسانی بالایی برخوردار باشد. داشتن نگاه مثبت به مسائل و مشکلات چالش برانگیز و توانایی خلق و ایدهپردازی و توانایی تولید راهحل در مواجهه با مسائل مختلف از قابلیتهای فردی یک مدیر اثربخش است. مدیر باید توانایی بالایی در درک دیگران(معلم، دانش آموز، والدین و ..)، توانایی شناخت افراد(معلمان، دانش آموزان و ...) و درک موقعیتها را داشته باشد تا بتواند در مواقع ضروری تصمیم اصولی گرفته و سعی در زدودن موانع و مشکلات بوجود آمده باشد.
در خصوص تم اصلی(مهارتها و قابلیتهای حرفهای مدیر مدرسه) شناسایی شده برای الگوی مدیریت اثربخش در مدارس ابتدایی میتوان گفت که مدیر باید از مقبولیت عمومی برخوردار بوده و نگرش کلی و مثبتی نسبت به تغییر و تحول داشته و از توان خلاقیت و نوآوری در ایجاد پویایی و تغییر بهرهمند باشد. در ایفای نقش اجتماعی و برقراری ارتباط موثر و سازنده با عوامل درون و برون مدرسهای توانمند بوده و قدرت ترویج و گسترش فعالیت جمعی و گروهی، توانایی حداکثری بسیج منابع و امکانات در صورت نیاز، توان پاسخ گویی و مسئولیت پذیری در قبال جامعه، همکاران و والدین را داشته باشد. از دانش لازم جهت کسب و یادگیری سریع نیازهای مدیریتی برخوردا باشد تا بتواند در دیگر اعضای کاری در مدرسه نفوذ و اثرگذار بوده و توانایی انتخاب روشهای مناسب برای انجام فعالیتهای محوله در کمترین زمان را داشته باشد.
در یک جمعبندی کلی و به جرات میتوان گفت که مدیران مدارس نقش اساسی در ارتقای اثربخشی و تحقق اهداف آموزش و پرورش را دارند و الگوسازي مدیریت اثربخش و عوامل ارتقاي مدیریت اثربخش در مدرسه همواره در ديالكتيكي تنگاتنگ با شخصیت مدیر بعنوان رهبر و عواملی انگیزشی همچون بالا بودن كيفيت آموزش و تدریس، کیفیت تعاملات اعضا در مدرسه و ايجاد رضايت در آنها از محیط کاری، ارتقاي فعاليتهاي ارزش آفرين همچون توان خلاقیت و ایدهپردازی، ارتقاي دانش و مهارت شغلي، ارتقاي نگرشها و رفتار معلمین و سایر کارکنان در مدرسه از منظر تخصصی و روابط اجتماعی نهفته باشد.
پیشنهادهای کاربردی
با توجه به اين که ارائه آموزشهاي هدفمند در راستاي ارتقاي اثربخشي مدیر، خوداکتفایی و مهارتهای تخصصی مفید از منظر اثربخشی يکي از عوامل موثر بر اثربخشي شناسايي شده است، لذا در اين راستا پيشنهاد ميگردد که مديران و برنامهريزان در راستاي ارتقاي اثربخشي، آموزشهايي هدفمند، مرتبط و مناسب با جايگاه شغلي مدیریت و معلمین، در قالب دورههاي ضمن خدمت و در راستاي ارتقاي توان تخصصي آنها تهيه و تنظيم نمايند. همچنين ارتقاي دانش مديريتي و اجرايي ميتواند يکي از رويکردهاي هدفمند آموزشي در راستاي توسعه و ارتقاي اثربخشي مدیریت مدرسه به شمار آيد.
با توجه به يافتههاي تحقيق در راستاي زمينه سازي براي بروز خلاقيت و نوآوري در کارکنان مدرسه در سمت هاي اجرايي بايستي به نوعي همسويي در نظام کارراهه شغلي با اهداف فردي کارکنان دست يافته شود. در اين راستا بديهي است که به علاقهمنديها و سلايق کادر و مدیریت مدرسه توجه بسياري مبذول شود. در اين راستا پيشنهاد ميشود که مديران به شناسايي استعدادها و شايستگيها بر مبناي پتانسيلهاي افراد و علاقه مندي هاي بالقوه آن ها به تخصيص وظایف و تفویض مسئولیتها بپردازند.
توانمندسازي منابع انساني در راستاي گسترش و تقويت خلاقيت و نوآوري در کارکنان و معلمین و مدیریت مدرسه يکي از زمينه ساز هاي بروز خلاقيت و نوآوري و در نتیجه ارتقای اثربخشی شناخته شده است. در اين راستا توصيه مي شود که دوره هاي توانمندسازي در راستاي ارتقاي اثربخشي کاري ابتدا به صورت دقيق و علمي نيازسنجي شده و سپس پياده سازي گردد.
محدودیت ها
یکی از مهمترین محدودیتهای پژوهش حاضر کمبود ادبیات و تعریف مشخص از مدیریت اثربخش، عدم وجود پژوهش در این زمینه و عدم آشنایی مدیران با این الگوی مدیریتی بود. همچنین پژوهش حاضر در بین مدیران مدارس ابتدایی شهر اردبیل انجام شد و لذا در تعمیم نتایج به سایر مدیران در سایر مقاطع و شهرها باید با احتیاط عمل کرد.
ملاحظات اخلاقی
1. پیش از شروع کار با شرکت کنندگان در مورد موضوع پژوهش صحبت و رضایت آن ها دریافت شد.
2. پیش از شروع کار ، شرکت کننده گان از روش اجرای مطالعه مطلع شدند و به آنها اطمینان داده شد که از اطلاعات شخصی و خصوصی شرکت کنندگان محافظت خواهد شد.
3. نتایج در صورت تمایل برای آنها تفسیر خواهد شد.
4. مشارکت در تحقیق موجب هیچگونه بار مالی برای شرکت کنندگان نخواهد شد.
سپاسگزاری
از همه کسانی (اساتید محترم گروه علوم تربیتی دانشگاه محقق اردبیلی و تمام مدیران گرانقدر مدارس ابتدایی شهر اردبیل) که در نگارش این مقاله با نویسندگان همکاری کردند و راهکارها و پیشنهادات سازندهای را ارایه نمودند، نهایت تشکر و قدردانی را داریم.
تعارض منافع
بنابر اظهارات نویسندگان مقاله حاضر فاقد هرگونه تعارض منافع بوده است.
Adha, M. A., Qureshi, M., & Saputra, B. R. (2021). Spiritual Leadership and its Relationship with Principal Performance and Elementary School Quality in Remote Areas in Indonesia. International Journal of Interdisciplinary Educational Studies, 16(2).
Adu, K. O., & Duku, N. (2023). Educators’ perceptions of the influence of administrative communication on effective teaching in a selected school in South Africa. International Journal of Research in Business and Social Science (2147-4478), 12(2), 493-499.
Ahmad Syukri, H,. Hidayat, H,. Putri, D. (2017). Effective School Management and Its Implications for Community Participation in Education at Jambi Province. Saudi Journal of Humanities and Social Sciences.; Vol-2, Iss-11B (Nov, 2017):1136-1145.
Alwani, Seyed Mehdi; Taheri Rozbahani; Mohammad and Hemti, Shahrukh (2013). Management. Tehran, Termeh Publications. [Persian]
Balci, Ali. (2001). Effective School and School Development. Ankara: Pegem Publications
Bellei, C., Morawietz, L., Pablo Valenzuela, J. & Vanni, X. (2020). Effective schools 10 years on: factors and processes enabling the sustainability of school effectiveness. School Effectiveness and School Improvement, 31(2), 266-288.
Braun, V. & Clarke, V. (2006), “Using thematic analysis in psychology”, Qualitative Research in Psychology, 3(2); 77-101.
Calzada, K. P. D. (2023). Innovative Supervision Practices In Higher Education: Assessing Digitalization, Sustainability, And Quality Management. Journal of Namibian Studies: History Politics Culture, 33, 3287-3312.
Chang, E. (2005). Employees’ overall perception of HRM effectiveness. Human relations, 58(4), 523-544.
Daft, Richard L.; Organization theory and structure design, Ali Parsaian and Seyyed Mohammad Arabi, Tehran, Trading Publishing Company, (2008). second volume. [Persian]
Dehmardeh, Samia and Nastizaei, Nasser (2014). Predicting the effectiveness of school principals based on Cameron and Quinn's competency model. Career and Organizational Consulting Quarterly, 7th Volume, No. 24, pp. 110-93. [Persian]
Elffers, L., Oort, F. J., & Karsten, S. (2012). Making the connection: The role of social and academic school experiences in students' emotional engagement with school in post-secondary vocational education, Learning and Individual Differences, 22(2), 242-250.
Grissom, J. A., Loeb, S., & Master, B. (2013). Effective instructional time use for school.
Hargreaves, A., Lieberman, A., Fullan, M., & Hopkins, D. (Eds.). (2011). Second international handbook of educational change (Vol. 23). Springer Science & Business Media.
Hosseinzadeh, Mehdi and Sheikhi, Saeed and Moradi, Amin and Soltani, Sima and Sheikhe, Sajjad, (1401), ranking school-oriented management barriers using the TOPSIS technique: a case study of secondary schools, the 7th international conference on modern research in psychology. , social sciences, educational and educational sciences, https://civilica.com/doc/1489581. [Persian]
İsik, N,. (2020). Ethical leadership and school effectiveness: The mediating roles of affective commitment and job satisfaction. International Journal of Educational Leadership and Management, 8(1), 60-87.
Leithwood, K., Patten, S., & Jantzi, D. (2010). Testing a conception of how school leadership Influences student learning. Educational Administration Quarterly, 46(5):671–706.
MacBeath, J. & P. Mortimer. (Eds.) (2001). Improving School Effectiveness. Buckingham: Open University Press.
Moghimi, Seyyed Mohammad, Khanifar, Hossein and Arabi Khan, Mehla (2007). Investigating the relationship between personality style and management effectiveness in managers of public organizations, Public Administration, No. 1. [Persian]
Olson, E. M., Slater, S. F., Hult, G. T. M., & Olson, K. M. (2018). The application of human resource management policies within the marketing organization: The impact on business and marketing strategy implementation. Industrial Marketing Management, 69, 62-73.doi:https://doi.org/10.1016/j.indmarman.2018.01.029.
Priadi, S. (2011). Educational Management Handbook for School of Education Student. Department of Educational Administration Faculty of Education Yogyakarta State University priadisurya@ uny. ac. id.
Rappe, C,. Zwick, T,. (2007). Developing Leadership competence of Production unit managers. Journal of Management Development 2007; 26(4): 312-330.
Samii Daroneh, Reza (2014). The principles and goals of primary education, the second national conference of psychology and educational sciences, Islamic Azad University, Shadgan branch, pp. 718-726. [Persian]
Surya, P. (2011). Educational management, handbook for school of education student. Yogyakarta State University.
Taher, S. (2007). Competency based human resource management program, MEIRC Consultant and Training Company.
Vafakhah, Shadi (2017) Analysis of the influence of culture types (Hofstede's model) on human resource management processes in the standard PMBOK project management model, Human Resource Management Research Quarterly, 10th year, number 2 (32 series), pp. 1-25. [Persian]