استفاده از کشت مخلوط و باکتری های محرک رشد گیاه منجر به افزایش پایداری نظامهای کشاورزی می گردد. بهمنظور بررسی اثر ازتوباکتر بر عملکرد بادامزمینی و ذرت در کشت مخلوط، یک آزمایش دو ساله بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در آستانه اشرفی چکیده کامل
استفاده از کشت مخلوط و باکتری های محرک رشد گیاه منجر به افزایش پایداری نظامهای کشاورزی می گردد. بهمنظور بررسی اثر ازتوباکتر بر عملکرد بادامزمینی و ذرت در کشت مخلوط، یک آزمایش دو ساله بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در آستانه اشرفیه، استان گیلان، انجام شد. عامل اول شامل باکتری ازتوباکتر کروکوکوم (تلقیح و عدم تلقیح) و عامل دوم شامل الگوی کشت مخلوط در 8 سطح شامل کشت خالص ذرت، کشت خالص بادامزمینی، الگوهای کشت مخلوط افزایشی (100 درصد بادامزمینی+100 درصد ذرت، 100 درصد بادامزمینی+ 50 درصد ذرت و 100درصد ذرت+50 درصد بادامزمینی) و الگوهای کشت مخلوط جایگزینی (50 درصد ذرت+50 درصد بادامزمینی، 67 درصد ذرت+33 درصد بادامزمینی و 33 درصد ذرت+67 درصد بادامزمینی) بودند. نتایج نشان داد عملکرد دانه ذرت و بادامزمینی بهطور معنیداری تحت تأثیر ازتوباکتر و نسبت کشت مخلوط قرار گرفت. کاربرد ازتوباکتر سبب افزایش عملکرد دانه ذرت و بادامزمینی بهترتیب به میزان 16 و 10 درصد گردید. حداکثر و حداقل نسبت برابری زمین بهترتیب در الگوی کشت مخلوط 100 درصد بادامزمینی+50 درصد ذرت و 50 درصد ذرت+50 درصد بادامزمینی مشاهده شد و کاربرد ازتوباکتر سبب افزایش نسبت برابری زمین بین 12 تا 16 درصد در الگوهای مختلف کشت مخلوط گردید. با توجه به عدم امکان کنترل ماشینی علفهایهرز در الگوهای کشت مخلوط افزایشی، در صورت آلودگی کم مزرعه به علفهایهرز، الگوی کشت 100 درصد بادامزمینی+50 درصد ذرت همراه با کاربرد ازتوباکتر مناسب خواهد بود. در غیراینصورت، با توجه به نسبت برابری زمین و عملکرد بادام زمینی، الگوی کشت مخلوط 67 درصد بادامزمینی+33 درصد ذرت همراه با کاربرد ازتوباکتر مناسب خواهد بود.
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر خاک ورزی، کودهای آلی و میکوریزا بر صفات کمی و جذب عناصر در ذرت انجام شد. آزمایش به صورت اسپلیت اسپلیت پلات با 4 تکرار در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در مرداد ماه سال زراعی 1396 و 1397 در شهرستان ایوان در استان ایلام انجام شد. خاک ورزی در 3 سطح چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر خاک ورزی، کودهای آلی و میکوریزا بر صفات کمی و جذب عناصر در ذرت انجام شد. آزمایش به صورت اسپلیت اسپلیت پلات با 4 تکرار در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در مرداد ماه سال زراعی 1396 و 1397 در شهرستان ایوان در استان ایلام انجام شد. خاک ورزی در 3 سطح (بدون خاک ورزی، خاک ورزی تا عمق 10 سانتیمتر و خاک ورزی تا عمق 30 سانتیمتر)، کود آلی در 3 سطح (عدم مصرف، ورمیکمپوست 30 تن در هکتار و کود گاوی 30 تن در هکتار) و قارچ میکوریزا جنسGlomus mosseae و به روش تلقیح با خاک (مصرف و عدم مصرف) بود. در سیستم خاکورزی سطحی، عملکرد دانه بهمقدار 7053/2 کیلوگرم در هکتار حاصل شد که نسبت به تیمار بدون خاک ورزی که کمترین مقدار را داشت 21 درصد افزایش نشان داد. در سیستم خاکورزی سطحی و مصرف کود گاوی، بیشترین عملکرد دانه بهمقدار 8198/2 کیلوگرم در هکتار حاصل شد. برهمکنش میکوریزا و خاکورزی بر عملکرد دانه معنیدار بود. در حالت خاکورزی سطحی و میکوریزا حداکثر عملکرد دانه بهمقدار 7076/1 کیلوگرم در هکتار حاصل شد که اختلاف معنیداری با تیمار بدون خاک ورزی و عمیق هم در حالت مصرف میکوریزا و هم در حالت عدم مصرف میکوریزا داشت. با توجه به نتایج به دست آمده در این بررسی مشخص شد که اجرای خاک ورزی سطحی نسبت به عمیق موجب افزایش عملکرد گیاه شده است.
پرونده مقاله
به منظور بررسی تأثیر تراکم های کاشت و مقادیر مختلف نیتروژن بر شاخص سبزینگی و سطح برگ، عملکرد دانه و روغن، کارایی مصرف آب و نیتروژن در گیاه آفتابگردان، آزمایشی در بهار سال 1398 در مزرعه تحقیقات کشاورزی استان سمنان اجرا گردید. آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بل چکیده کامل
به منظور بررسی تأثیر تراکم های کاشت و مقادیر مختلف نیتروژن بر شاخص سبزینگی و سطح برگ، عملکرد دانه و روغن، کارایی مصرف آب و نیتروژن در گیاه آفتابگردان، آزمایشی در بهار سال 1398 در مزرعه تحقیقات کشاورزی استان سمنان اجرا گردید. آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تراکم کاشت در چهار سطح (چهار، شش، هشت و 10 بوته در متر مربع) به عنوان عامل اصلی و میزان کود نیتروژن (در پنج سطح عدم کاربرد، مصرف 50، 100، 150 و 200 کیلوگرم اوره در هکتار) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. صفات شاخص سبزینگی برگ، ارتفاع گیاه، وزن صد دانه، محتوی نیتروژن دانه و محتوی درصد روغن دانه تحت تأثیر اثر ساده تراکم کاشت معنی دار شد به نحوی که با افزایش تراکم بوته از میزان صفات فوق کاسته شد. همچنین، عامل نیتروژن، صفات مورد بررسی را به طور معنی داری تحت تأثیر قرار داد، به طوری که با افزایش میزان نیتروژن مصرفی، از صفر به 200 کیلوگرم اوره در هکتار، شاخص سبزینگی برگ 15/3 درصد افزایش یافت. بیشترین مقادیر صفات ارتفاع بوته (149/3 سانتی متر)، وزن صد دانه (5/4گرم) و نیتروژن دانه (54/7 کیلوگرم در هکتار) در تیمار 150 کیلوگرم اوره در هکتار و به ترتیب 14/13، 9/70 و 24/3 درصد بیشتر از عدم کاربرد به دست آمد. مقایسه نتایج کارایی مصرف آب حاکی از آن بود که در تراکم چهار بوته در متر مربع و افزایش نیتروژن مصرفی، همراه با افزایش ارتفاع و شاخص سطح برگ، کارایی مصرف آب نیز افزایش یافت اما سطوح بالاتر تراکم منجر به کوچک تر شدن اندازه گیاه، کمتر شدن زیست توده گیاه و کاهش کارای آب مصرفی شد. بیشترین میزان کارایی مصرف نیتروژن در تراکم هشت بوته در متر مربع و عدم کاربرد کود نیتروژنه به دست آمد. در نهایت، حداکثر عملکرد دانه (4016 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد روغن (1827 کیلوگرم در هکتار) با مصرف 150 کیلوگرم اوره در هکتار و تراکم هشت بوته در متر مربع به دست آمد.
پرونده مقاله
با توجه به اهمیت تنوع ژنتیکی در برنامه های اصلاحی، پژوهش حاضر با مطالعه 28 رقم گندم دوروم با هدف شناسايي پاسخ رفتاری آنها به کمبود روی در خاک آهکی، به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. فاکتورهای مورد مطالعه شامل ارقام گندم دوروم و چکیده کامل
با توجه به اهمیت تنوع ژنتیکی در برنامه های اصلاحی، پژوهش حاضر با مطالعه 28 رقم گندم دوروم با هدف شناسايي پاسخ رفتاری آنها به کمبود روی در خاک آهکی، به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. فاکتورهای مورد مطالعه شامل ارقام گندم دوروم و کاربرد خاکی روی بود. بوته های گندم 45 تا 60 روز در شرایط کنترل شده نگهداری و در نهایت کف بر شده و پارامترهای مورد نظر مطالعه گردید. در شرایط کمبود روی کمترین و بیشترین وزن خشک اندام های هوایی به ترتیب در ژنوتیپ های PGS و Cheheldaneh و در شرایط کافی بودن آن به ترتیب در ژنوتیپ های Celcuklu و Cheheldaneh حاصل شد. کمترین غلظت روی در شرایط کمبود روی به ژنوتیپ 45430 و بالاترین مقدار به ژنوتیپ Ozbec و در شرایط کاربرد روی کمترین و بیشترین غلظت روی به ترتیب در ژنوتیپ های Durbel و Mirzabey اندازه گیری شد. از طرفی، در شرایط کافی بودن روی، ارقام Amonos و Durbel به طور مشترک کمترین و ژنوتیپ 45430 بیشترین محتوای روی را داشتند. بیشترین علایم کمبود روی در ژنوتیپ Durbel و کمترین علایم در ژنوتیپ Dena ظاهر شد. در شرایط کمبود روی ارقام Zenit و Cakmak و در شرایط کاربرد روی ارقام Mirzabey و Kunduru به ترتیب بیشترین و کمترین کارآیی مصرف روی را نشان دادند. از نظر علایم ظاهری، میزان ماده خشک اندام های هوایی، کارآیی روی، محتوا و غلظت روی تنوع بالایی مشاهده شد. همچنین، محتوا و غلظت روی در اندام های هوایی ارقام متحمل مانند Dena و Cheheldaneh الزاماً بیشتر از ارقام حساس مانند Uzbek، Amonous و Aydin در هر دو شرایط کمبود روی و کافی بودن آن نیست و ممکن است در ارقام مقاوم میزان و محتوای روی در اندام های هوایی کمتر از ارقام حساس باشد. در بین پارامترهای مورد بررسی علایم ظاهری، میزان ماده خشک اندام های هوایی و کارآیی روی، پارامترهای مناسب تری بوده و ارزیابی براساس نتایج هر سه پارامتر توصیه می گردد. به عبارت دیگر، ژنوتیپ هایی که میزان کارآیی روی و میزان ماده خشک بیشتر ولی علایم ظاهری کمتری در شرایط کمبود روی دارند مانند Dena متحمل به کمبود روی می باشند.
پرونده مقاله
به منظور بررسی تأثیر روشهای خاکورزی و کود نیتروژن برشاخص های اگروفیزیولوزیک ذرت آزمایشی در سال زراعی 1395 و 1396 در مزرعهتحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس انجام گرفت. آزمایش به صورت کرت های یک بار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تكرار انجام شد. ع چکیده کامل
به منظور بررسی تأثیر روشهای خاکورزی و کود نیتروژن برشاخص های اگروفیزیولوزیک ذرت آزمایشی در سال زراعی 1395 و 1396 در مزرعهتحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس انجام گرفت. آزمایش به صورت کرت های یک بار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تكرار انجام شد. عاملهای آزمایش شامل خاکورزی در سه سطح (بدون خاکورزی، خاکورزی حفاظتی و خاکورزی مرسوم) در کرت اصلی و کود شیمیایی نیتروژن در چهار سطح شامل عدم مصرف کودهای شیمیایی صفر، 33، 66 و 100 درصد میزان توصیه شده کود نیتروژن از منبع کود اوره بر اساس آزمون خاک در کرت فرعی بود. نتایج مقایسه میانگین اثر خاکورزی نشان داد بیشترین عملکرد دانه به میزان 10247 کیلوگرم در هکتار و عملکرد بیولوژیک به میزان 15754 کیلوگرم در هکتار از تیمار خاکورزی حفاظتی به دست آمد. مقایسه میانگین برهمکنش سال در خاکورزی نیز نشان داد بیشترین کارایی جذب نیتروژن در تیمار خاکورزی حفاظتی در سال دوم به میزان 0/09 کیلوگرم برکیلوگرم مشاهده شد که نسبت به تیمار بدون خاکورزی در سال اول 47 درصد افزایش نشان داد. کارایی جذب نیتروژن در تیمارهای خاکورزی در سال دوم نسبت به سال اول افزایش یافت که این افزایش در تیمارهای خاکورزی حفاظتی و بدون خاکورزی بیشتر بود. مقایسه میانگین تیمار کود نیتروژن نشان داد که بیشترین نیتروژن دانه در تیمار 100 درصد کود نیتروژن به میزان 1/98 درصد به دست آمد که نسبت به تیمار شاهد 25/7 درصد افزایش نشان داد. به طورکلی، نتایج این مطالعه نشان داد با اعمال روشهای خاکورزی حفاظتی میتوان کمترین آسیب را به ساختمان خاک وارد کرد و از این طریق میتوان حداکثر عملکرد و کارایی در گیاه ذرت را داشت. از این رو، با توجه به عملکرد دانه مناسب ترین تیمار برای منطقه مورد مطالعه استفاده از خاکورزی حفاظتی در شرایط استفاده از 66 درصد نیتروژن توصیه شده میباشد.
پرونده مقاله
به منظور بررسی تأثیر مدیریت تغذیه رقمهای مختلف سیب زمینی بر عملکرد کمی و کیفی و مقدار عناصر غذایی غده سیب زمینی آزمایشی در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد دزفول به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوكهاي کامل تصادفی با سه تکرار در طی دو سال زراعی 1396-1395 انجام شد. تیماره چکیده کامل
به منظور بررسی تأثیر مدیریت تغذیه رقمهای مختلف سیب زمینی بر عملکرد کمی و کیفی و مقدار عناصر غذایی غده سیب زمینی آزمایشی در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد دزفول به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوكهاي کامل تصادفی با سه تکرار در طی دو سال زراعی 1396-1395 انجام شد. تیمارهای مورد بررسی عبارت بودند از تغذیه در سه سطح (تغذیه با کودهای شیمیایی اوره، سوپرفسفات تریپل و سولفات پتاسیم (به ترتیب 180، 150 و 100 کیلوگرم در هکتار)، تغذیه با کود آلی هیومیک اسید و کود بیولوژیکی فسفر بارور2 (به ترتیب 1 کیلوگرم و 100 گرم در هکتار) و تیمار تغذیه تلفیقی با کودهای شیمیایی+هیومیک اسید+فسفر بارور 2، در کرت های اصلی و رقمهای سیب زمینی (سانته، آریندا و ساوالان) در کرت¬های فرعی قرار گرفتند. تیمارهای تغذیه با کود شیمیایی درصد ماده خشک بالاتری از سایر تیمارها داشتند و تیمار تغذیه با کود شیمیایی+هیومیک اسید+فسفر بارور 2 در رتبه بعدی قرار گرفت. رقم سانته در سال دوم تحقیق و تغذیه با کود شیمیایی به مقدار 27/69 درصد، ماده خشک بالاتری از سایر تیمارها داشت و پس از آن رقم ساوالان در همین تیمار تغذیه و در سال دوم کشت با درصد ماده خشک برابر 26/47 درصد قرار داشت. مقدار نیتروژن سیب زمینی در سال دوم نسبت به سال اول افزایش معنی داری داشته و بیشترین غلظت نیتروژن سیب زمینی در تیمارهای مورد مطالعه در سال دوم تحقیق مشاهده شد. بیشترین غلظت فسفر در تیمار تغذیه با هیومیک اسید+ فسفر بارور 2 در سال دوم به میزان 3/31 میلیگرم بر گرم در رقم آریندا بهدست آمد. تیمارهای تغذیه با هیومیک اسید در مجموع شرایط بهتری از سایر تیمارها از نظر غلظت فسفر داشتند. بر اساس نتایج صفات کیفی، کمترین مقادیر سم سولانین به میزان 546/4 و 632/2 میکروگرم برگرم ماده خشک در رقم ساوالان به ترتیب در سال اول و دوم به دست آمد. تیمارهای تغذیه با کود شیمیایی و رقم آریندا در هر دو سال تحقیق، کمترین مقدار سم سولانین را به خود اختصاص دادند. رقم ساوالان عملکرد بهتری نسبت به سایر رقمها داشت و در مجموع استفاده از کود زیستی فسفر بارور 2 و هیومیک اسید باعث بهبود خصوصیات کمی و کیفی سیب زمینی در شرایط اقلیمی شمال خوزستان شد.
پرونده مقاله
به منظور بررسی مدیریت آبیاری و اثرات مقادیر مختلف کود نیتروژنه بر روی ذرت هیبرید سینگل کراس 704 آزمایشی به صورت کرت های خرد شده، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار طی دو سال زراعی 1394 و 1395 در استان گلستان، در مزرعه ای واقع در شهر مزرعه کتول، انجام شد. عامل چکیده کامل
به منظور بررسی مدیریت آبیاری و اثرات مقادیر مختلف کود نیتروژنه بر روی ذرت هیبرید سینگل کراس 704 آزمایشی به صورت کرت های خرد شده، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار طی دو سال زراعی 1394 و 1395 در استان گلستان، در مزرعه ای واقع در شهر مزرعه کتول، انجام شد. عامل اصلی، دور آبیاری بر حسب روز در چهار سطح شامل 7، 14، 21 و 28 روز و عامل فرعی، کود نیتروژنه در چهار سطح شامل 60، 120، 180 و 240 کیلوگرم در هکتار بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل دور آبیاری و نیتروژن بر وزن هزار دانه، عملکرد دانه، نیتروژن دانه و عملکرد زیست توده معنی دار بود. نتایج نشان داد که آبیاری 28 روزه نسبت به آبیاری 7 تا 14 روزه عملکرد دانه و میزان نیتروژن، فسفر، پتاسیم دانه را کاهش داد. افزایش کود نیتروژنه تا حد 180و 240 کیلوگرم در هکتار عملکرد بیولوژیک، اجزای عملکرد، عملکرد دانه و میزان نیتروژن، فسفر و پتاسیم دانه را افزایش داد. اما مصرف نیتروژن در مقادیر بیشتر در شرایط تنش (دور آبیاری 21 تا 28 روزه) نه تنها اثر مثبتی بر عملکرد نداشت بلکه در این شرایط عملکرد دانه نسبت به مصرف 180 تا 240 کیلوگرم نیتروژن در هکتار کاهش یافت. بیشترین عملکرد دانه در ترکیب تیمار آبیاری 7 و 14 روزه و سطح نیتروژن 240 تا 180 کیلوگرم در هکتار و به میزان 12209، 11416 و 10147 کیلوگرم در هکتار به¬دست آمد. نتایج مقایسه میانگین بین دو سال نشان داد که بیشترین تعداد دانه در بلال583 عدد، تعداد دانه در ردیف 3/40 عدد، وزن هزار دانه 138/9 گرم و نیتروژن دانه 3/991 میکروگرم بر گرم و زن خشک مربوط به سال دوم بود.
پرونده مقاله
به منظور بررسی اثر دگرآسیبی عصاره آبی گلبرگ زعفران و فلاونویید کل استخراج شده بر شاخص های جوانه زنی و برخی صفات مورفولوژیک، کلروفیل کل و قندهای محلول گیاهچه یولاف وحشی، آزمایشی در سال 1397 در آزمایشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تهران انجام شد. آزمایش به صورت فا چکیده کامل
به منظور بررسی اثر دگرآسیبی عصاره آبی گلبرگ زعفران و فلاونویید کل استخراج شده بر شاخص های جوانه زنی و برخی صفات مورفولوژیک، کلروفیل کل و قندهای محلول گیاهچه یولاف وحشی، آزمایشی در سال 1397 در آزمایشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تهران انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار که عامل اول نوع عصاره در دو سطح (عصاره تام و فلاوونوئید کل) و عامل دوم غلظت عصاره ها (آب مقطر، 50، 100 و 150 میلی گرم در لیتر) بود. نتایج حاکی از آن بود که بیشترین طول ساقه، طول ریشه و وزن تر گیاهچه در تیمار عدم مصرف عصاره به¬دست آمد. اعمال تیمار عصاره گلبرگ زعفران باعث کاهش صفات فوق شد به نحوی که کمترین میزان طول ساقه چه، طول ریشه چه و وزن تر کل گیاهچه به ترتیب با میانگین های، 5/2 سانتی متر، 5/1سانتی متر و 0/013 گرم در تیمار فلاوونوئیدهای کل و تیمار 150 میلی گرم عصاره به دست آمد. عصاره تام باعث کاهش میزان کلروفیل کل شد به نحوی که نسبت فلاوونوئید کل 7/92 درصد کمتر بود. با این حال در بین غلظت¬های مورد استفاده تنها 150 میلی گرم عصاره باعث کاهش میزان کلروفیل کل شد و سایر سطوح تفاوت معنی داری با هم نداشتند. میزان مانوز گیاهچه با اعمال عصاره تام کاهش یافت که نسبت به تیمار فلاوونوئید کل 6/7درصد کمتر بود. بیشترین میزان گلوکز در تیمار عدم مصرف عصاره (3/12 میلی گرم بر گرم وزن تر) به دست آمد و افزایش غلظت عصاره منجر به کاهش میزان گلوکز شد. بیشترین عملکرد دانه در غلظت صفر عصاره (150 گرم در متر مربع) به دست آمد. افزایش غلظت عصاره ها منجر به کاهش 23/8، 28/7 و 20/9 درصدی شاخص سطح برگ، ارتفاع بوته و عملکرد زیستی شد. اثرگذاری عصاره فلاوونوئید کل بیشتر از عصاره تام بود. در مجموع، تأثیر بازدارندگی عصاره تام در میزان مانوز و در مورد فلاوونوئید کل، تأثیر کاهندگی عصاره در کلروفیل کل و نسبت ساقه به ریشه بیشتر بود. بیشترین تأثیر بازدارندگی رشدی به ترکیبات فلاونوئیدی مربوط است و وجود سایر ترکیبات در کنار ترکیبات فلاونوئیدی از بازدارندگی آنها می کاهد.
پرونده مقاله