روایت شناسی رمان پایی که جا ماند بر اساس نظریه ژرارژنت
رضا زنداور
1
(
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
)
رقیه صدرائی
2
(
دانشیار علوم وتحقیقات ادبیات فارسی
)
مریم برزگر
3
(
زبان و ادبیات فارسی ،علوم انسانی و اجتماعی ،علوم و تحقیقات، تهران
)
کلید واژه: روایت شناسی, روایت, ژرارژنت, رمان پایی که جا ماند,
چکیده مقاله :
چکیده
کتاب « پایی که جاماند» که در زمره ی ادبیّات دفاع مقدّس قرار می گیرد به قلم سیّد ناصر حسینی پور نوشته شده است. حسینی پور در این اثر، خاطرات اسارت خود را به صورت یادداشت های روزانه ارائه کرده است. این جستار درپی آن است که کتاب مذکور را براساس نظریه ی ژرارژنت با توجه به شاخصه های (زمان، وجه و لحن ) بررسی کند. نتایج پژوهش نشان می دهد با توجه به این که کل اثر در زمان حال به نگارش در آمده و وقایع مربوط به گذشته را به رشته تحریر کشیده است، نویسنده از نظر زمانی به گذشته نگری تکیه دارد. در تحلیل داستان، راوی اول شخص است و خود یکی از شخصیت های اصلی داستانی (قهرمان) است که در اکثر اتفاقات یا حضور دارد یا ناظر بر آنها می باشد.
تکرار در این اثر مد نظر نویسنده نیست و برای کمتر شدن حجم مطالبش در موارد معدودی از بسامد بازگو بهره برده است و از بسامد مکرر برای مقاصدی مثل تأكيد، ضرورت و اهمیت مطلب استفاده کرده است. کانونی گر(سید ناصر) از زاویه دید محدود به تماشای فضای داستان نشسته است، چرا که دایره اطلاعاتش محدود به حضور اشخاص در فضای داستان می باشد.
ﮐﻠﯿﺪ واژهﻫﺎ: روایت شناسی، روایت، ژرارژنت، رمان پایی که جا ماند
چکیده انگلیسی :
Abstract
The book "The Foot That Stayed Behind," which falls under the genre of Sacred Defense literature, is written by Seyyed Nasir Hosseini Pour. In this work, Hosseini Pour presents his captivity memories in the form of diary entries. This paper aims to analyze the mentioned book according to Gérard Genette's theory, focusing on the characteristics of (time, mood, and tone). The research findings indicate that, since the entire work is written in the present tense while recounting past events, the author relies on a retrospective view regarding time. In the story analysis, the narrator is in the first person and is one of the main characters of the narrative (the hero), who is either present in most events or observes them.
Repetition is not a focus for the author in this work; instead, he utilizes instances of recounting to reduce the volume of content and employs repeated recounting for purposes such as emphasis, necessity, and significance of the matter. The focalizer (Seyyed Nasir) observes the narrative space from a limited viewpoint, as his circle of information is confined to the presence of individuals within the story's setting.
منابع و مآخذ 1) ایگلتون، تری (1388) پیش درآمدی بر نطریه ادبی، ترجمه عباس مخبر، تهران: مرکز
2) بورنوف، رئال اوئله (1378) جهان رمان، نازیلا خلخالی، چاپ اول، تهران: مرکز
3) بینیاز، فتح الله.(1387) درآمدی بر داستان نویسی و روایت شناسی با اشاره ای موجز به آسیبشناسی رمان و داستان کوتاه ایران، تهران: انتشارات افراز
4) تايسن، ليس (1387) نظریه های نقد ادبی معاصر، ترجمه مازيار حسين زاده و فاطمه حسيني، تهران: نگاه امروز
5) تودوروف، تزوتان ( 1382) بو طبقای ساختارگرا، ترجمه محمد نبوي، چاپ سوم، تهران: آگاه
6) تولان مایکل جی (۱۳۸۳) درآمدی نقادانه- زبان شناختی بر روایت ترجمه ابو الفضل حرى، تهران: نيلوفر
7) جیرار، جینت ( 1401) کاوش نامه ادبیات تطبیقی، دوره 12 ، شماره3
8) چتمن، سيمور (1390) داستان و گفتمان: ساختار روایی در داستان و فیلم، ترجمه راضيه سادات ميرخندان، چاپ اول، قم: مركز پژوهش هاي اسلامی صدا و سيما
9) حسینی پور، ناصر(1392،1400) پایی که جاماند، تهران: سوره مهر
10) رستمی، فرشته (1389) ساختار صدا در داستان های مندنی پور: نقش زاویه دید در صدای داستان، بوستان ادب، سال دوم
11) ریمون كنان شلوميت(1387)روايت داستاني بوطيقاي معاصر، ترجمه ابولفضل حري، ، چـاپ اول، تهران: نيلوفر
12) لوته ياكوب ( 1388) مقدمه اي بر روايت در ادبيات و سينما، ترجمه اميد نيك فرجام، چاپ اول، تهران: مينوي خرد
13) مكاريك، ايرنا ريما (1388) دانش نامه ی نظریه های ادبی معاصر، ترجمه مهران مهاجر و محمد نبوي، چاپ سوم، تهران: آگاه
14) می، چالز، (1994) داستان کوتاه: حقیقت هنر ترجمه راشین گلشن، تهران: شرکت سهامی انتشار
15) مارتین، والاس (1389و 1391) نظریه های روایت، ترجمه محمد شهبا، چاپ چهارم، تهران: هرمس
16) نعمتی، علیرضا (1384) راهی به سوی نورپیرامون« ارتباط روحی با امام زمان(ع)»، ناشر: خورشید مکه