ارائه الگوی تاثیر سرمایه روانشناختی، رضایت از زندگی، همدلی، احساس گناه و شرمساری با خود بخشایشگری در دانشجویان
محورهای موضوعی : علوم تربیتیحبیب اله نادری 1 , فرانک سالاریان 2 , مرضیه اسلامی 3 , پانته آ اسداله زاده 4
1 - استادیار گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
2 - دانشجوی دکتری گروه روانشناسی، واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران
3 - دانشجوی دکتری گروه روانشناسی، واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران
4 - دانشجوی دکتری گروه روانشناسی، واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران
کلید واژه: همدلی, رضایت از زندگی, سرمایه روانشناختی, احساس شرم و گناه, واژگان کلیدی: خودبشخایشگری,
چکیده مقاله :
چکیده پژوهش حاضر، با هدف ارائه الگوی تاثیر سرمایهروانشناختی، رضایت از زندگی، همدلی، احساس گناه و شرمساری با خود بخشایشگری میباشد. جامعه آماری دانشجویان مقطع کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه پیام نور ساری به تعداد 260 نفربوده است، که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 152 نفر (63 پسر و 59 دختر)، تعیین و سپس با سهم جمعیت هر طبقه در جامعه، حجم نمونه با توجه به هر سال تحصیلی مشخص و پرسشنامهها بین دانشجویان - که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند- اجرا شد، ابزارهای گردآوری دادهها شامل؛ شاخص واکنشگری بین فردی دیوس (1994)، مقیاس حالت شرم و گناه مارشال، سانفتنز و تانگنی (1995)، مقیاس خودبخشایگری ول، دی شی و واکینی (2008)، مقیاس رضایت از زندگی، دینر و همکاران (1985) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007)، بود. محقق با بررسی پیشینه و مدلهای مفهومی، مدل مفهومی را از خود بخشایشگری ارایه کرده است که در مطالعات مختلف تایید شده است. یافتهها نشان داد که بین سرمایهروانشناختی، رضایت از زندگی، همدلی و خودبخشایشگری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. یعنی با افزایش سرمایه روانشناختی، رضایت از زندگی و همدلی، خودبخشایشگری افزایش مییابد. همچنین بین احساس گناه و شرمساری و خود بخشایشگری رابطه معکوس و معناداری وجود دارد یعنی با افزایش احساس گناه و شرمساری، خودبخشایشگری کاهش مییابد. همچنین نتایج مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد؛ احساس شرم، همدلی و رضایت از زندگی اثر مستقیمی بر خودبخشایشگری دارند و رضایت از زندگی و همدلی نیز دارای نقش واسطهای بودند.
Abstract The purpose of this study is to investigate the structural pattern of capitalistic, life satisfaction, empathy, feelings of guilt and shame with self-suffrage the statistical population consisted of 260 undergraduate students in Payam Noor University of Sari. By using the Morgan table, 152 people (63 boys and 59 girls), and then, with the share of each class in the community, the sample size according to Each academic year and the questionnaires were randomly selected among the students. The data collection tools included the interpersonal Reaction Index (1998), Shams and Sins, Marshall, Suntens, and Tangney (1995), Self-Scorecard Scale Wel, Dee Sie and Vakini (2008), Life Satisfaction Scale, Diner et al. (1985), and Lutans and Hamarra Psychological Capital Inventory (2007). By investigating the background and conceptual models, the researcher presented a conceptual model of self-sacrifice, which has been confirmed in various studies. The results showed that there is a positive and significant relationship between capital-seeking, life satisfaction, empathy and self-esteem. By increasing psychological capital, life satisfaction and empathy, self-esteem increases. There is also a reciprocal relationship between feelings of guilt and shame and self-remission. In other words, with increasing sense of sin and shame, self-esteem decreases. Also, the results of structured structural equation modeling showed that emotion of shame, empathy and life satisfaction had a direct effect on self-esteem, and life satisfaction and empathy also had a mediator role.
_||_