ذال معجمه در گویش محلۀ ناساگ شهر گراش
محورهای موضوعی : زبان، گویش ها و ادبیات مناطق مرکزی (اصفهان، فارس، تهران، سمنان و غیره))مصطفی سعادت 1 , کتایون نمیرانیان 2
1 - استاد رشتۀ ژنتیک دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
2 - استادیار زبانشناسی دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
کلید واژه: گویش, زبان شناسی, گراش, ذال معجمه, تغییرات آوایی,
چکیده مقاله :
در طول عمر زبان فارسی، از فارسی باستان گرفته تا فارسی دری، تبدیل حروف به یکدیگر بارها رخ داده است. یکی از این تغییرات تکاملی، تبدیل حرف ت به ذ و سپس به د است. به این ذال که مخصوص واژه های فارسی است، اصطلاحاً ذال معجمه یا ذال فارسی گفته می شود. برای تلفظ ذال و دال این قاعده وجود داشته که اگر ماقبل آن ساکن و غیر حرف علّه (واو، الف، ی) باشد، دال و در غیر اینصورت ذال تلفظ می شده است. در این پژوهش نشان داده شده که ذال معجمه در واژه های فراوانی از گویش محله ناساگ گراش (و همچنین در گویش لمزانی) وجود دارد. علاوه بر آن نشان داده شد که اگرچه در اغلب موارد، ذال فارسی در میانه یا آخر واژه ها قرار گرفته و حرف ماقبل، دارای حرکت است، اما می توان واژه هایی یافت که ذال معجم پس از حرف ساکن قرار گرفته است. این یافته ها با قاعدهای که برای ذال معجمه بیان شد، همخوان نیست.
During the life of Persian language, from Ancient Persian to Dari Persian the changes of the phonemes to each other has been frequently occurred. An example for such an evolutional change is conversion of phoneme “t” to “dh” and thereafter to “d”. The Phoneme “dh” which is specific to Persian words is called “dhāl mojama” or “Persian dhāl”. There are some rules to pronounce it such as: the previous letter in this case was soundless and of course not one of vowels “a,w” and “y” will be pronounced “d”, otherwise it must be pronounced “dh”. In the present article, it is indicated that “dhāl mojama” occurs in many words of Nasāg dialect. In addition, it is discussed that, though, in most cases, “Persian dhāl” is settled in the middle or end exceptions in which “dh” appears at the beginning or after a soundless letter. This result is not compatible with the claimed rules for “dhāl mojama”.
- ابوالقاسمی، محسن(1375)، دستور تاریخی زبان فارسی، چاپ اول، تهران: سمت.
- ارزنکار، محمد صالح(1395)، آواشناسی و دستور زبان گویش لمزانی، چاپ اول شیراز: انتشارات ایلاف.
- اقتداری، احمد(1334)، فرهنگ لارستانی، چاپ اول، تهران: فرهنگ ایران زمین.
- بهار، محمد تقی (1382)، سبکشناسی، چاپ نهم، تهران: انتشارات امیر کبیر.
- سلامی، عبدالنبی(1383)، گنجینۀ گویششناسی فارس، دفتر اول، چاپ اول، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی
- سلامی، عبدالنبی(1386)، گنجینۀ گویششناسی فارس، دفتر چهارم، چاپ اول، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
- سلامی، عبدالنبی(1388)، گنجینۀ گویششناسی فارس، دفتر پنجم، چاپ اول، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
- سلامی، عبدالنبی(1390)، گنجینۀ گویششناسی فارس، دفتر ششم، چاپ اول، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
- صلاحی، عبدالعلی(1395)، جامعهشناسی گراش: بررسی فرآیند توسعه و نوسازی شهرستان گراش، چاپ اول، شیراز: انتشارات انالحق.
- علییاری بابلقانی، سلمان(1396)، گنجینۀ گویشهای ایرانی(هفت گویش از حاشیه زاگرس)، چاپ اول، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
- فرهوشی، بهرام(1390)، فرهنگ زبان پهلوی، چاپ ششم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
- گردیزی، عبدالحی بن ضحاک(1384)، زینالاخبار، تصحیح رحیم رضازاده ملک، چاپ اول، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
- مکنزی، د. ن(1373)، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، ترجمۀ مهشید میرفخرایی، چاپ اول، تهران: انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
- نیبرگ، ه. س (1380)، دستورنامۀ پهلوی، چاپ اول، تهران: انتشارات اساطیر با همکاری مرکز بین المللی گفتگوی تمدنها.
- احمد، نذیر (1350)، «ذال فارسی»، ایرانشناسی، جلد دوم، ش 2، صص 19-77.
_||_