فهرس المقالات سامان پاشایی


  • المقاله

    1 - تأثیر تمرین هوازی و کورکومین بر سطوح آپلین، مقاومت به انسولین و گلوکز در موش‌های صحرایی مبتلا به دیابت نوع 2
    تحقیقات در علوم ورزشی و گیاهان دارویی , العدد 1 , السنة 1 , بهار 1400
    مقدمه و هدف: پژوهش‌های پیشین تأثیر مثبت تمرین هوازی و کورکومین را بر دیابت نشان داده‌اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین هوازی با و بدون مکمل کورکومین بر سطوح آپلین، مقاومت به انسولین و گلوکز در موش های مبتلا به دیابت نوع 2 بود. مواد و روش ها: 40 سر موش صحرایی نر به أکثر
    مقدمه و هدف: پژوهش‌های پیشین تأثیر مثبت تمرین هوازی و کورکومین را بر دیابت نشان داده‌اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین هوازی با و بدون مکمل کورکومین بر سطوح آپلین، مقاومت به انسولین و گلوکز در موش های مبتلا به دیابت نوع 2 بود. مواد و روش ها: 40 سر موش صحرایی نر به‌طور تصادفی به 5 گروه 8 تایی شامل شاهد سالم، شاهد دیابتی، دیابت+کورکومین، دیابت+ تمرین هوازی، دیابت +کورکومین + تمرین هوازی تقسیم شدند. پس از اعمال مداخله بر اساس نام گروه حیوانات قربانی شدند و متغیرهای مورد نظر در نمونه‌های پلاسمایی جمع آوری شده اندازه‌گیری شدند. داده‌ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک‌طرفه آنالیز شدند و ارزش P کمتر از 05/0 به‌عنوان تفاوت معنی‌دار در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد تمرین هوازی با شدت متوسط باعث افزایش سطوح آپلین (05/0P<) و کاهش مقاومت انسولینی (05/0P<) و گلوکز (05/0P<) پلاسمای موش‌های دیابتی شد. استفاده از کورکومین نیز باعث افزایش سطوح آپلین (05/0P<) و کاهش مقاومت انسولینی (05/0P<) و گلوکز (05/0P<) پلاسمای موش‌های دیابتی شد. بحث و نتیجه گیری: تمرین هوازی با شدت متوسط می‌تواند راه‌حلی مناسب برای کاهش قند خون و جلوگیری از افزایش آن در پی بیماری دیابت شود. همچنین، مصرف کورکومین در محدوده مقادیر سلامت به همراه تمرین هوازی می‌تواند بر حصول نتایج بهتر تأثیر بگذارد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تأثیر تمرین هوازی و کورکومین بر غلظت پلاسمایی پروتئین واکنشگر C موش های صحرایی دیابتی
    تحقیقات در علوم ورزشی و گیاهان دارویی , العدد 4 , السنة 2 , پاییز 1400
    زمینه و هدف: پژوهش‌های پیشین تأثیر مثبت تمرین هوازی و کورکومین بر متغیرهای مختلف در شرایط دیابت را نشان داده‌اند. همچنین ترکیب این مداخلات، ممکن است اثر هم‌افزایی بر متغیرهای پژوهش داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی اثر مستقل و ترکیبی تمرین هوازی و مکمل کورکومین بر غلظت پر أکثر
    زمینه و هدف: پژوهش‌های پیشین تأثیر مثبت تمرین هوازی و کورکومین بر متغیرهای مختلف در شرایط دیابت را نشان داده‌اند. همچنین ترکیب این مداخلات، ممکن است اثر هم‌افزایی بر متغیرهای پژوهش داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی اثر مستقل و ترکیبی تمرین هوازی و مکمل کورکومین بر غلظت پروتئین واکنشگر C پلاسمایی موش‌های صحرایی دیابتی می‌پردازد.روش‌ها: 40 سر موش صحرایی نر به‌طور مساوی به گروه‌های کنترل سالم، کنترل دیابتی، تمرین دیابتی، کورکومین دیابتی و تمرین +کورکومین دیابتی تقسیم شدند. تمرین هوازی (پنج جلسه/هفته، هر جلسه 30 دقیقه با سرعت 22 متر/دقیقه، شیب: پنج درصد) و مکمل‌دهی (30 میلی‌گرم/کیلوگرم وزن بدن، سه روز/هفته) به مدت هشت هفته انجام شد. 48 ساعت پس از دریافت آخرین مداخله، موش‌ها قربانی شدند.یافته‌ها: دیابت باعث افزایش غلظت پروتئین واکنشگر C پلاسمایی شد (001/0P=). تمرین باعث کاهش غلظت پروتئین واکنشگر C پلاسمایی (001/0P=) در موش‌های دیابتی شد. کورکومین نیز باعث کاهش پروتئین واکنشگر C پلاسمایی (001/0P=) در موش‌های دیابتی شد. ترکیب تمرین و مکمل نسبت به تمرین تنها/مکمل تنها اثر بیشتری در کاهش غلظت پروتئین واکنشگر C پلاسمایی داشت (001/0P<).نتیجه‌گیری: تمرین و کورکومین به‌طور مجزا غلظت پروتئین واکنشگر C پلاسمایی موش‌های صحرایی دیابتی را کاهش دادند. همچنین به نظر می‌رسد استفاده از ترکیب تمرین و کورکومین نسبت به استفاده از هر یک به‌تنهایی، بیشتر بر متغیر پژوهش حاضر مؤثر بوده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - پاسخ سطوح برخی مایوکاین های پلاسما در مردان چاق به 12 هفته تمرینات مختلف مقاومتی
    زیست شناسی جانوری , العدد 0 , السنة 16 , زمستان 1402
    چاقی و بیماری‌های قلبی عروقی از عوامل اصلی مرگ¬ومیر در دنیا می‌باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی مختلف سنتی، دایره‌ای و تناوبی روی پروتئین ترشح اسیدی و غنی از سیستئسن (SPARC) و فاکتور نروتروفیک مشتق شده از مغز (BDNF) در مردان چاق بود. برای این منظور 4 أکثر
    چاقی و بیماری‌های قلبی عروقی از عوامل اصلی مرگ¬ومیر در دنیا می‌باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی مختلف سنتی، دایره‌ای و تناوبی روی پروتئین ترشح اسیدی و غنی از سیستئسن (SPARC) و فاکتور نروتروفیک مشتق شده از مغز (BDNF) در مردان چاق بود. برای این منظور 44 مرد چاق داوطلب بعد از همگن¬سازی بر اساس ویژگی‌های فردی و به روش تصادفی به 4 گروه کنترل (11 نفر)، دایره¬ای (11 نفر)، سنتی (11 نفر) و تناوبی (11 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی¬ها 12 هفته تمرینات مقاومتی مختلف سنتی، دایره‌ای و تناوبی را به صورت هر هفته سه جلسه دادند. نمونه خونی قبل از اولین جلسه تمرینی و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین گرفته شد و برای آنالیز شاخص‌ها مورد استفاده قرار گرفت. بررسی تعییرات بین گروهی برای BDNF و SPARC نشان داد که بین گروه¬ها اختلاف معنی¬دار وجود دارد (001/0p <). نتایج آزمون بونفرونی برای BDNF نشان داد که بین کنترل با تناوبی (001/0p < ) و کنترل با دایره¬ای (001/0p <) و کنترل با سنتی (012/0p =) تفاوت معنی‌داری مشاهده شد. همچنین بررسی تغییرات درون گروهی نشان داد که مقادیر BDNF در گروه‌های تمرین سنتی (008/0p =)، گروه تمرین دایره‌ای (001/0p <) و گروه تمرین تناوبی (001/0p < ) افزایش معنی‌دار وجود دارد. نتایج آزمون بونفرونی برای SPARC نشان داد که بین گروه‌های کنترل با مقاومتی تناوبی (001/0p < )، کنترل با مقاومتی دایره¬ایی (001/0p < ) تفاوت معنی¬داری مشاهده شد. همچنین بررسی تغییرات درون گروهی نشان داد که مقادیر SPARC در گروه‌های تمرین سنتی (001/0p < )، گروه تمرین تناوبی (001/0p < ) و گروه تمرین دایره‌ای (001/0p <) کاهش معنی‌دار وجود دارد. در تحقیق حاضر، نشان داده شد که 12 هفته تمرین مقاومتی سنتی، دایره‌ای و تناوبی منجر به افزایش سطوح پلاسمایی BDNF و کاهش سطوح پلاسمایی SPARC در مردان چاق شد. نتایج نشان داد تغییرات مطلوب در پروتکل‌های تمرین مقاومتی دایره¬ای و تناوبی بهتر از نوع سنتی بود. تفاصيل المقالة