تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد4,السنة
15
,
زمستان
1402
در ادب فارسی کم نیستند آثاری که با عنوانِ مجمع الحکایات، مجمعالنوادر و... نوشتهشدهاند؛ آثاری با ارزش و تأثیرگذار که در کنار محبوبیت و مقبولیت، نقش عظیمی در شکلگیری و پایهریزی داستان و داستانپردازی در ادبیات فارسی داشتهاند. در میان حکایتهای این کتب، کمتر حکایاتی أکثر
در ادب فارسی کم نیستند آثاری که با عنوانِ مجمع الحکایات، مجمعالنوادر و... نوشتهشدهاند؛ آثاری با ارزش و تأثیرگذار که در کنار محبوبیت و مقبولیت، نقش عظیمی در شکلگیری و پایهریزی داستان و داستانپردازی در ادبیات فارسی داشتهاند. در میان حکایتهای این کتب، کمتر حکایاتی یافت میشوند که نویسنده، خود خالق آن باشد. چهبسا نویسندهای بیشتر حکایات را از منابع پیشین یا آثار همعصرش آورده و با توانایی هنری و متناسب با سبک متداول عصر خود، آنها را بر پایۀ مضمون موردنظر طبقهبندی کرده است.مجمعالنوادر، مجموعهای از حکایتها و روایتها و مثلهایی است که توسّط فیضالله بن زینالعابدین بن حسام بنبانی معروف به صدر جهان (زنده ۹۰۷ ق) در زمان محمود شاه بیگره (863- 917 ق) تحریر یافته و به نام او اتحاف شده است. بنبانی در این اثر بهتصریح خود از منابع همزمان یا پیشین خویش بهره جسته و در نگارش این کتاب طریق ایجاز را در پیشگرفته است. یکی از این منابع، بهارستان جامی (با 28 حکایت و روایت مشترک) است. با بررسیهای انجامگرفته آبشخور اصلی این حکایتها در متون عربی و فارسی پیشازاین دو نویسنده نیز یافت شد. بیشترین بسامد را کتب نثر الدّر فی المحاضرات، تذکرة الحمدونیة و محاضرات الأدباء دارا است. منابع فارسی سهم کمتری از این بسامد دارند. باوجود اشتراکات و افتراقات سبکی و هنری بنبانی و جامی بهویژه توجه بنبانی به ایجاز و وفاداری او به متن اصلی و شیوه سادهنویسی و به نظم درآوردن حکایات توسط جامی سبب شده است اختلافات بسیاری در بیان مفهوم حکایات به وجود آید.
تفاصيل المقالة
مطالعات زبان و ادبیات غنایی
,
العدد4,السنة
13
,
پاییز
1402
جلیسالمشتاق منظومهای عاشقانه است که در سال 870 توسط شاعری ناشناخته با نام یا تخلص «علی» در دورۀ حکمرانی امیر شیرانشاه فرخیسار (869- 907) سرود شده است. این اثر، برگردان منظوم بساتینالانس اخستان دهلوی (726 ق)، دبیر و ادیب دورۀ سلطان غیاثالدین تغلق و محمدشاه تغلق است أکثر
جلیسالمشتاق منظومهای عاشقانه است که در سال 870 توسط شاعری ناشناخته با نام یا تخلص «علی» در دورۀ حکمرانی امیر شیرانشاه فرخیسار (869- 907) سرود شده است. این اثر، برگردان منظوم بساتینالانس اخستان دهلوی (726 ق)، دبیر و ادیب دورۀ سلطان غیاثالدین تغلق و محمدشاه تغلق است. با توجه به دستنویس ریاحین القلوب، ترجمۀ منظوم گلستان از شاعری به نام امیر سید علی حسینی (زنده در تاریخ 860) و تقدیم آن به سلطان خلیل شروان شاه (820- 868) و از قرائن موجود در این اثر، چنین بر میآید که سرایندۀ جلیسالمشتاق همین سید علی حسینی باشد. این منظومه حکایت عشق کشورگشا (پسر پادشاه بتیهان هند) با ملکآرا (دختر پادشاه چین) است که در خلال آن چندین حکایت دیگر نیز نقل شده است. با توجه به پیشینۀ مشترک این دو اثر، افتراقات و اشتراکاتی در داستانپردازی، ترکیبات، شخصیتها و صحنهپردازیهای آنها دیده میشود. سرایندۀ جلیسالمشتاق در توصیفات خود از اصطلاحات موسیقی، نجومی و عناصر طبیعی بهره جسته و با زبانی ساده برخلاف زبان پیچیده و مغلق بساتینالانس با پیروی از وزن و بحر شاهنامه به روایت این داستان پرداخته است. برگردان این دو متن ارزشمند ادبی با آبشخور هندی به نظم و نثر، بیانگر نفوذ و تأثیر عمیق زبان، فرهنگ و ادب فارسی در شبهقارۀ سدۀ هشتم است. در این پژوهش با تحلیل و مقایسۀ این دو متن به بررسی افتراقات و اشتراکات آن پرداخته شده است.
تفاصيل المقالة
پژوهشنامه نسخه شناسی متون نظم و نثر فارسی
,
العدد2,السنة
8
,
بهار-تابستان
1402
روضةحسینیة، یکی از تألیفات سیّد احمد اردکانی یزدی، عالم، مورّخ و محدث شیعی(سدۀ 13هـ ق) به زبان فارسی است. عمدۀ موضوع این اثر به زندگانی امام حسین(ع) و واقعه جانگداز عاشورا و کربلا اختصاص دارد. اردکانی در نقل هر موضوعی سندی را با ذکر نام راوی و صاحباثر ارائه داده، أکثر
روضةحسینیة، یکی از تألیفات سیّد احمد اردکانی یزدی، عالم، مورّخ و محدث شیعی(سدۀ 13هـ ق) به زبان فارسی است. عمدۀ موضوع این اثر به زندگانی امام حسین(ع) و واقعه جانگداز عاشورا و کربلا اختصاص دارد. اردکانی در نقل هر موضوعی سندی را با ذکر نام راوی و صاحباثر ارائه داده، سپس به تحلیل و تفسیر برخی از آنها و ترجمۀ آیات، ابیات، نقلقولها، روایات راویان و مقتلنگاران پرداخته است. وی در روضۀحسینیۀ از مطالب و اسناد معتبر بهرهجسته و از بافتههای روضهخوانان و معرکهگیرانی که آثاری کذب دربارۀ واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) ارائه دادهاند، دوری جستهاست. اگرچه بیشتر مقتلنگاران پیش از وی مطالبی بدون مستندات ارائه دادهاند، این پرسش پیش میآید که اردکانی چه اندازه در کار خود موفق بوده و امتیاز او، نسبت به دیگر مقتلنگاران چه حدّ است؟ چنین برمیآید وی با اشراف و تکیه بر مجموعهای از متون، روایات و احادیث معتبر شیعی بهویژه مثیرالاحزان ابن نمایحلی، الامالی شیخ صدوق، إعلامُ الوَری طبرسی، الملهوف سیّد بن طاووس و... نیز تفاسیری؛ مانند تفسیر ابن عباس، امام حسن عسگری (ع) و... توانسته برخی از شبهات و روایات ضعیف دربارۀ شهادت امام حسین (ع) و واقعۀ کربلا را برطرف نماید. اردکانی را میتوان یکی از نخستین مترجمان بخشهایی از کتب مقاتل، همچون لهوف سیّد طاووس و... تلقی کرد. از این رو روضةحسینیه جایگاه اسنادی مهمی برای مطالعه و تحقیق دربارۀ مقتلنویسی محسوب میشود. در این مقاله با نگاهی مختصر به مقتلنویسی، به معرفی ابعاد شخصیّتی اردکانی و نیز معرفی نسخۀ حاضر و اهمّیت آن پرداخته شده است.
تفاصيل المقالة
حکایت و حکایتنویسی در طول قرنها یکی از پرکاربردترین و محبوبترین شیوههای تألیف و نگارش کتاب بوده است. نویسندگان زیادی در این وادی قدم نهاده و آثار ارزشمندی به زبان فارسی و عربی خلق نمودهاند. مجمعالنوادر تألیف فیضالدّین زینالعابدین حسام بنبانی( زنده 907 هـ) یکی أکثر
حکایت و حکایتنویسی در طول قرنها یکی از پرکاربردترین و محبوبترین شیوههای تألیف و نگارش کتاب بوده است. نویسندگان زیادی در این وادی قدم نهاده و آثار ارزشمندی به زبان فارسی و عربی خلق نمودهاند. مجمعالنوادر تألیف فیضالدّین زینالعابدین حسام بنبانی( زنده 907 هـ) یکی از این کتب باارزش است که به گفته خودِ نویسنده با نگاهی به کتب پیشینیان در غایت ایجاز و اختصار، بر نمطی جدید و طرزی نو به زبان فارسی تألیف شده است. از منابع پرکاربرد بنبانی، میتوان به نثر الدر فی المحاضرات تألیف منصور بن حسین آوی (در حدود ۳۴۵-۴2۲ ق) که به زبان عربى و شامل گفتهها، آداب، نکتههاى بلیغ و ظریف است، اشاره نمود. با توجه به تعداد فراوان حکایات مشترک و همچنین عناوین مشابه این دو اثر (نوادر متنبئین، نوادر طفیلیان، نوادر مجانین، نوادر معلمان، نوادر زنان و...) به نظر میرسد بنبانی در شیوه تألیف و تقسیمبندی مجمعالنوادر به این کتاب توجه داشته است و شیوه تازهای که بنبانی ادعا میکند در مجمعالنوادر بهکاربرده است، با توجه به نثر الدر فی المحاضرات خلق کرده است. شیوهای که در آثار فارسی قبل از بنبانی دیده نمیشود. بنبانی در کنار ترجمه حکایات به زبان فارسی، در استفاده از حکایات و عناوین، خود را محدود و مقید به شیوه آوی در نثر الدر نکرده و گاه در ساختار حکایات این کتاب دست برده است یا حکایات را ذیل عنوان دیگری در مجمعالنوادر بهکاربرده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications