-
المقاله
1 - دولت «مقتدر مشروطه» در اندیشه ملکالشعراء بهارسیاست پژوهی ایرانی (سپهر سیاست سابق) , العدد 2 , السنة 7 , تابستان 1399وضعیت آشفته و بحرانی ایران پس از مشروطه که از جنگ و بیثباتی سیاسی ناشی میشد، موجب گردید تا ایدۀ دولت مقتدر پررنگ شود. بسیاری از نخبگان سیاسی و فکری آن زمان با درک شرایط بحرانی، این ایده را دنبال کردند و با ایدۀ دیکتاتوری منوّر راه را برای حکومت رضاخان باز نمودند. ملک أکثروضعیت آشفته و بحرانی ایران پس از مشروطه که از جنگ و بیثباتی سیاسی ناشی میشد، موجب گردید تا ایدۀ دولت مقتدر پررنگ شود. بسیاری از نخبگان سیاسی و فکری آن زمان با درک شرایط بحرانی، این ایده را دنبال کردند و با ایدۀ دیکتاتوری منوّر راه را برای حکومت رضاخان باز نمودند. ملکالشعراء بهار از جمله کسانی بود که نخستینبار این موضوع را مطرح کرد. در این راستا، پژوهش حاضر، با بهرهگیری از روش هرمنوتیک قصدگرای اسکینر، این موضوع را مورد بررسی قرار داد. هدف این پژوهش، فهم اندیشۀ بهار دربارۀ دولت مقتدر و تمایز آن با ایدههای رایج در سالهای پایانی عصر قاجار بود، مبنی بر اینکه که بهار حاضر نبود دولت مقتدر را بدون مبانی اساسی مشروطه، یعنی آزادی، عدالت و وجود مجلسی قوی بپذیرد. انگیزۀ بهار در گرایش به ایدۀ دولت مقتدر چه بود؟ و با توجّه به نیّت اصلی بهار یعنی استبدادستیزی، برداشت او از دولت مقتدر چه تفاوتی با برداشت روزگار خود داشت؟ سوالات اصلی پژوهش هستند. در فرضیۀ نخست، مهمترین انگیزۀ بهار در گرایش به ایدۀ دولت مطلقه تأمین مصلحت کشور بود. همچنین بهار با در نظر داشتن اساس مشروطیت در حکومت مقتدر مدّ نظرش، ایدۀ دولت مقتدر مشروطه را دنبال میکرد. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - بررسی گفتمان اسلام سیاسی و تبارشناسی اسلامگراییسیاست پژوهی ایرانی (سپهر سیاست سابق) , العدد 1 , السنة 10 , بهار 1402هدف پژوهش حاضر بررسی گفتمان اسلام سیاسی و تبارشناسی اسلامگرایی بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و از نظریه گفتمان لاکلا و موف نیز استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که اسلام سیاسی در بین مسلمانان، گفتمانی است که صورتبندی خاصی از جامعه و سیاست را با محوریت دال مرک أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی گفتمان اسلام سیاسی و تبارشناسی اسلامگرایی بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و از نظریه گفتمان لاکلا و موف نیز استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که اسلام سیاسی در بین مسلمانان، گفتمانی است که صورتبندی خاصی از جامعه و سیاست را با محوریت دال مرکزی اسلام ارائه میدهد و تلاش میکند اسلام را از منظر سیاسی مورد تأکید قرار داده و آن را از دایره صرفاً مذهبی خارج سازد. همچنین درصدد است تا اسلام را به دال برتر تمامی گفتمانهای امت اسلامی تبدیل کند. تعیین دالهای گفتمان اسلامی حوزه نبرد گفتمان مدرنیته غرب با اسلامگرایان بوده است، برای تبیین دالهای اسلام سیاسی رویکردهای اندیشهای، اجتماعی و جریانشناسی بهکار برده شده است، ولی رویکرد گفتمانی از ظرفیت گستردهتر و انعطافپذیرتری در تبیین جریانهای جوامع اسلامی برخوردار است. در بین صورتبندیهای این گفتمان، اسلام سیاسی مردمسالار با قرار گرفتن در مقابل مقولههای جدیدی از قبیل دموکراسی، انتخابات، حکومت و سیاستسازی، به بازتعریف نشانههای متعدد اسلام سیاسی سنتی ازجمله تبیین نقش شورا، مشورت، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، عدالت اقتصادی، جایگاه غیرمسلمانان و زنان در جامعه اسلامی، اقدام کرده است. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - گفتمان انقلاب اسلامی و ترسیم الگوی بدیل برای دولتسیاست پژوهی ایرانی (سپهر سیاست سابق) , العدد 2 , السنة 6 , تابستان 1398جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک دولت جدید، دارای پیچیدگیهایی است و درک و شناخت این پیچیدگیها و ارتباط میان اسلام سیاسی فقاهتی و جمهوریت اهمیت زیادی دارد. همچنین رسیدن به این شناخت برای درک بهتر عملکرد نظام جمهوری اسلامی نیز اهمیت بسزایی دارد و برای فهمیدن این پیچیدگی أکثرجمهوری اسلامی ایران به عنوان یک دولت جدید، دارای پیچیدگیهایی است و درک و شناخت این پیچیدگیها و ارتباط میان اسلام سیاسی فقاهتی و جمهوریت اهمیت زیادی دارد. همچنین رسیدن به این شناخت برای درک بهتر عملکرد نظام جمهوری اسلامی نیز اهمیت بسزایی دارد و برای فهمیدن این پیچیدگیها باید این مبانی شناخته و منشأ آن به درستی فهمیده شود. بر این اساس، هدف اصلی این مقاله فهم بنیاد اساسی دولت در جمهوری اسلامی ایران است.این مقاله براساس روش گفتمان لاکلا و موف به تحلیل بنیاد دولت در جمهوری اسلامی پرداخته و آن را در قالب گفتمانی بدیل برای دیگر گفتمانهای رقیب خود، مورد بررسی قرار میدهد. بر این اساس، دال مرکزی گفتمان انقلاب اسلامی اسلام سیاسی فقاهتی است که با استقرار جمهوری اسلامی در ولایت فقیه تجلی پیدا میکند.نتایج پژوهش نشان داد،دولت در جمهوری اسلامی ایران، الگویی متفاوت و بدیل نسبت به تمام الگوهای پیشین از خود ترسیم کرد. این مسئله با توجه به تحول گفتمانیای که در اثر انقلاب اسلامی پیش آمد و با مرکزیت ولایت فقیه به وجود آمد. از اینرو باید در نظر داشت که نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه، بدیل تمامی الگوهای گفتمانی پیش از خود و نیز گفتمانهای رقیب خود است. تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - «بررسی تطبیقی مفهوم عقلانیت در اندیشه های ماکس وبر و شهید مطهری و تبعات سیاسی آن»کاوش های عقلی , العدد 1 , السنة 1 , پاییز 1401هسته پایدار اندیشه های ماکس وبر و شهید مطهری عقلانیت است. عقلانیت در اندیشه های وبر با عبور از خوانش پارسونزی، بر اساس سوبژکتویسم کانتی امری برساخته است. یعنی انسان واقعیت را نه در مطابقت با واقع بلکه باید آن را جعل و اعتبار کند؛ چون در حوزه های اندیشه و اخلاقیات هیچ پد أکثرهسته پایدار اندیشه های ماکس وبر و شهید مطهری عقلانیت است. عقلانیت در اندیشه های وبر با عبور از خوانش پارسونزی، بر اساس سوبژکتویسم کانتی امری برساخته است. یعنی انسان واقعیت را نه در مطابقت با واقع بلکه باید آن را جعل و اعتبار کند؛ چون در حوزه های اندیشه و اخلاقیات هیچ پدیده فرهنگی پیشینی وجود ندارد؛ همچنین عقلانیت در تفکرات شهید مطهری، جنبه های وسیعی چون وحیانی و قرین شرع بودن را در بر می گیرد که از ابزارهای گوناگونی همچون تجربه، وحی، نقل و عقل بهره می برد و از انجا که توانسته است به ابعاد مختلف اجتماعی انقلاب جامعیت بخشد مبنای ایدئولوژیک انقلاب اسلامی است. در این مقاله از روش تحقیق کیفی استفاده شده و روش تجزیه داده ها بصورت توصیفی است. نتیجه ای که به دست آمد این است که عقلانیت در اندیشه های وبر بر اساس ادراکات اعتباری و نه ادراکات حقیقی در منظومه فکری شهید مطهری قابل فهم و تحلیل می باشد. تفاصيل المقالة -
المقاله
5 - بررسی چیستی و پیامدهای گفتمان جبهه مقاومت اسلامی در خاورمیانهسیاستپژوهیِ اسلامیایرانی , العدد 5 , السنة 1 , زمستان 1401از جنبش هایی که امروزه در تلاش است که در تحولات منطقه خاورمیانه تاثیرات موثری داشته باشد جبهه ی مقاومت اسلامی است. این جنبش در چند دهه ی اخیر در متن تحولات منطقه خاورمیانه و نظام بین الملل اثرگذار بوده و توانسته با الهام گیری از گفتمان انقلاب اسلامی بطور گسترده مطرح گرد أکثراز جنبش هایی که امروزه در تلاش است که در تحولات منطقه خاورمیانه تاثیرات موثری داشته باشد جبهه ی مقاومت اسلامی است. این جنبش در چند دهه ی اخیر در متن تحولات منطقه خاورمیانه و نظام بین الملل اثرگذار بوده و توانسته با الهام گیری از گفتمان انقلاب اسلامی بطور گسترده مطرح گردد. بر این اساس گفتمان جبهه ی مقاومت با قدرتی فزاینده توانسته تقابل جدی تری با نظام سلطه ایجاد نماید. بطوری که می توان گفت مقابله با نظام سلطه در کشورهایی مانند عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن منجر به تغییر چالش ها و شکست هژمونی استکبار در منطقه گردیده است. با توجه به روند تحولات جهانی و منطقه ای، در این مقاله سعی شده است در پاسخ به پرسش چگونگی تبیین گفتمان مقاومت و پیامدهای آن در خاورمیانه از نظریه لاکلا و موفق با روش تحلیلی - توصیفی و شیوه تحلیل گفتمان استفاده نماید. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که می توان نشانه هایی را که در گفتمان مقاومت طبقه بندی شده اند را به دو دسته طبقه بندی نمود . بخش اول عوامل سلبی (نفی) و بخش دوم عوامل ایجابی (اثباتی) هستند. در مرکز بعد سلبی گفتمان مقاومت سلطه ستیزی قراردارد یعنی مهمترین نشانه ی سلبی نفی سلطه وسلطه ستیزی است . اما مهمترین وجوه اثباتی گفتمان مقاومت، مفاهیم عدالت خواهی، حق طلبی، صلح طلبی، عزت طلبی، اقتدار، معنویت گرایی و مصلحت گرایی می باشد . تفاصيل المقالة -
المقاله
6 - مقایسه گفتمان جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه با کشور عربستان از منظر چالشهای ایدئولوژیکپژوهش های سیاسی و بین المللی , العدد 1 , السنة 12 , بهار 1400ایران و عربستان دو کشور مهم و تعیینکننده در خاورمیانه محسوب میشوند که دلایل گوناگونی سبب تنش مداوم در روابط این دو کشور شده است. رقابت میان این دو کشور اغلب تحت تأثیر اختلافات ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک بسیار، تشدید میشود که در هنگام آشوب ها و ناآرامی های منطقهای، دشمنی أکثرایران و عربستان دو کشور مهم و تعیینکننده در خاورمیانه محسوب میشوند که دلایل گوناگونی سبب تنش مداوم در روابط این دو کشور شده است. رقابت میان این دو کشور اغلب تحت تأثیر اختلافات ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک بسیار، تشدید میشود که در هنگام آشوب ها و ناآرامی های منطقهای، دشمنی های آنها افزایش می یابد. هدف این تحقیق بررسی تضاد ایدئولوژیک این دو کشور است و برای دستیابی به این هدف از روش تحقیق تحلیلی-توصیفی بهره برده شده است. براساس نتایج می توان بیان نمود که روابط ایران و عربستان همواره میان الگوی همزیستی و تعارض در نوسان بوده است. بعد از انقلاب اسلامی ایران الگوی تعارضی بر روابط این دو کشور غالب بوده که میتوان از آن با عنوان جنگ سرد منطقه ای نام برد. دلیل اصلی این موضوع رقابت منطقهای، ایدئولوژیکی و ژئوپولیتیکی این دو کشور بوده است. تفاصيل المقالة -
المقاله
7 - جایگاه رویکرد سیاسی ـ معنوی سرمایهاجتماعی در پیروزیهای دوران دفاع مقدستحقیقات سیاسی و بین المللی , العدد 5 , السنة 14 , زمستان 1401در خلال جنگ تحمیلی، فرهنگ پایداری و مقاومت مردمی که با تاکید بر اصولی همچون ظلم ستیزی و شهادت طلبی جمهوری اسلامی ایران غنیتر هم شده بود، نقش مهمی در برابر نیروهای مهاجم ایفا کرد. جنگ آزمون بسیار بزرگی برای روحیه مقاومت و شکیبایی ملی بود. بر همین اساس پژوهش حاضر باهدف ا أکثردر خلال جنگ تحمیلی، فرهنگ پایداری و مقاومت مردمی که با تاکید بر اصولی همچون ظلم ستیزی و شهادت طلبی جمهوری اسلامی ایران غنیتر هم شده بود، نقش مهمی در برابر نیروهای مهاجم ایفا کرد. جنگ آزمون بسیار بزرگی برای روحیه مقاومت و شکیبایی ملی بود. بر همین اساس پژوهش حاضر باهدف ارزیابی جایگاه رویکرد سیاسی ـ معنوی سرمایهاجتماعی در پیروزیهای دوران دفاع مقدس به روش کتابخانهای به نگارش درآمده است. یافتهها نشان میدهد: سرزمین ایران در طول تاریخ خود بهخصوص در دویست سال گذشته موردتهاجم دشمنان قرارگرفته و بخشهایی از مناطق راهبردی خود را ازدستداده است. اما در حماسه هشت سال دفاع مقدس با توجه به رهبری کاریزمایی امام خمینی (ره) و بهرهمندی از آموزههای دینی و تشیع انقلابی، شهادت گرایی روحیه ایثار و فداکاری درراه خدا، فرهنگ مهدویت و غیبت و... تودههای مردم به سمت جبهههای جنگ هجوم آوردند و رزمندگان ایرانی در یک جنگ نامتقارن، دشمن متجاوز را وادار به عقبنشینی و شکست نمودند. یکی از شاخصهای مهم این تحقیق که آن را با سایر پژوهشها متفاوت میسازد نقش باورهای عمیق مذهبی و قدرت معنوی در پیروزیهای رزمندگان ایرانی درروند تحولات جنگ تحمیلی عراق علیه ایران میباشد. تفاصيل المقالة -
المقاله
8 - Philosophical and political components in the opinions of Soroush and DavariInternational Journal of Political Science , العدد 2 , السنة 12 , بهار 2022 -
المقاله
9 - Investigating the Impact of President Joe Biden’s Government on the Relations between Saudi Arabia and Qatar, Emphasizing the Role of IranInternational Journal of Political Science , العدد 5 , السنة 12 , زمستان 2022The crisis in Qatar's political relations with Saudi Arabia and other Arab countries took place on June 5, 2017, which followed the talks of the Emir of Qatar regarding the importance of Iran and interaction with it, and the severance of diplomatic relations between Qat أکثرThe crisis in Qatar's political relations with Saudi Arabia and other Arab countries took place on June 5, 2017, which followed the talks of the Emir of Qatar regarding the importance of Iran and interaction with it, and the severance of diplomatic relations between Qatar and the four Arab countries led by Saudi Arabia. In the wake of this crisis, the Trump administration took a middle position and encouraging Qatar to accept Saudi’s conditions, especially regarding relations and interactions with Iran. It also undertook a wide diplomatic effort to reduce the crisis, but the differences in the positions of American officials such as Trump, Tillerson, Pompeo and other officials of the Ministry of Foreign Affairs brings to mind a kind of passivity and lack of determination in order to secure the strategic interests of the United States in the region. With the defeat of Trump in the 2020 presidential elections and the ascension of the Democrats to power and the change of priorities in the Persian Gulf region, especially in relation to Iran, it seems that the performance of the Biden administration regarding the crisis in the relations between Saudi Arabia and Qatar is different from that of the Trump administration. The signs of this change can be seen in the change of crisis level and reduction of tensions. This article aims to examine the diplomatic crisis between Saudi Arabia and Qatar from the perspective of the role of Iran and the view of the new administration of the United States of America and Joe Biden himself on this issue and to answer the basic question of how the variable of Iran can affect the role of the United States of America, Saudi Arabia, and Qatar have an impact on the diplomatic crisis that began between Qatar and Saudi Arabia in 2017, and what direction will the future crisis between the two countries go in the Biden administration, and what will be the impact of other influential factors in the Persian Gulf region? In this article, using the analytical-explanatory method and using library sources, it shows that the change in the approach of the Biden administration towards Iran will cause the position of Saudi Arabia to become softer towards Qatar, and accordingly, the tension between Saudi Arabia and Qatar, one of the main parts of which was Qatar's relations with Iran, to move towards the mitigation of the crisis and the resumption of relations. تفاصيل المقالة -
المقاله
10 - راهبرد مقاومتی جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه بر اساس نظریه امنیتی مکتب کپنهاگ (2014-2019)مطالعات روابط بین الملل , العدد 65 , السنة 17 , بهار 1403همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 و روی کار آمدی جمهوری اسلامی قدرت های جهانی با روش های مختلف از جنگ نظامی گرفته تا انواع تحریم های اقتصادی تلاش نمودند انقلاب اسلامی را خنثی و متوقف سازند. در این شرایط جمهوری اسلامی ایران به جهت حفظ امنیت و حیات خود و گس أکثرهمزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 و روی کار آمدی جمهوری اسلامی قدرت های جهانی با روش های مختلف از جنگ نظامی گرفته تا انواع تحریم های اقتصادی تلاش نمودند انقلاب اسلامی را خنثی و متوقف سازند. در این شرایط جمهوری اسلامی ایران به جهت حفظ امنیت و حیات خود و گسترش گفتمان انقلاب سیاست تشکیل گروه های مقاومت را در منطقه غرب آسیا در پیش گرفت. در این پژوهش تلاش شده سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی ایران و نقش گروه های مقاومت در آن ها و نیز ارتباط این سیاست های با مکتب امنیتی کپنهاگ بررسی گردد. سوال اصلی پژوهش که در اینجا مطرح می شود این است که چگونه می توان راهبرد مقاومتی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه را با اثرپذیری از مکتب کپنهاگ مورد تجزیه و تحلیل قرار داد؟ همچنین فرضیه به این صورت مطرح می گردد که به نظر می رسد راهبرد جمهوری اسلامی ایران در حوزه نظامی، اقتصادی، سیاسی و زیست محیطی در منطقه خاورمیانه تحت تاثیر تئوری مکتب کپنهاگ و نظریات باری بوزان شکل گرفته است. تفاصيل المقالة -
المقاله
11 - بررسی راهبرد دولت آمریکا از حضور در اوراسیا در دوره ترامپمطالعات روابط بین الملل , العدد 3 , السنة 16 , پاییز 1402اوراسیا شامل دو قاره اروپا و آسیا میشود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به نظر میرسد نظم کنونی جهان که قبلا یک طرفه از سوی آمریکا برای سالها تعیین میشد با ظهور چین با چالشهای جدی مواجه شده است. این مقاله تحلیلی در مورد سیاستهای ایالات متحده در دوره ترامپ در قب أکثراوراسیا شامل دو قاره اروپا و آسیا میشود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به نظر میرسد نظم کنونی جهان که قبلا یک طرفه از سوی آمریکا برای سالها تعیین میشد با ظهور چین با چالشهای جدی مواجه شده است. این مقاله تحلیلی در مورد سیاستهای ایالات متحده در دوره ترامپ در قبال کشورهای اوراسیا با رویکردی واقعگرایانه ارائه میدهد. آمریکا همواره بازیگر قدرتمند ژئوپلیتیکی در منطقه بوده که توانسته است روابط خود را با شرکا و با در نظر گرفتن منافع ملی خود شکل دهد. سوال اصلی این پژوهش این است که راهبرد دولت آمریکا از حضور در اوراسیا در دوره ترامپ چیست؟ از این رو هدف این پژوهش بررسی سیاستهای دولت آمریکا در اوراسیا در دوران ترامپ میباشد. بر این اساس میتوان گفت سیاست دولت دونالد ترامپ در قبال اوراسیا با رویکردی مبتنی بر عملگرایی محض همراه بوده است. منافع دولت آمریکا در این منطقه به طور عمده شامل مشکل مبارزه با تروریسم، تقویت امنیت منطقهای و یکپارچگی منطقهای، جنبههای انرژی و اقتصادی و همچنین مهار متناوب دو بازیگر تأثیرگذار در اوراسیا یعنی چین و روسیه است. نتایج پژوهش نشان میدهد ترامپ در پیشبرد سیاستهای آمریکا در اوراسیا ناکام بود زیرا نتوانست برای ایالات متحده یک بازوی قوی و محکم بیابد. دلیل این ناکامی را نیز میتوان از یک سو استقلال نسبی کشورهای اوراسیا نسبت به قدرتهای جهانی و از سوی دیگر فاصله جغرافیایی آمریکا و اوراسیا دانست زیرا اگرچه کشورهای اوراسیایی استقلال خود را از آمریکا و چین حفظ کردهاند اما توجه بیشتری به سمت چین داشتند و ترامپ در سوق دادن آنها به سوی آمریکا چندان موفق نبود. تفاصيل المقالة -
المقاله
12 - واکاوی رویکرد جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه با بهره گیری از نظریه مقاومتگفتمان سیاسی انقلاب اسلامی , العدد 5 , السنة 1 , زمستان 1401بحران سوریه که ابتدا با اعتراضات مردمی شروع و در ادامه به جنگ داخلی و تقابل مخالفان مسلح و گروه های تروریستی با حکومت بشار اسد منجر شد، بازیگران متعددی را هم درگیر این منازعه کرد. برخی کشورها به حمایت از مخالفان بشار اسد برخاستند و برای سرنگونی نظام حاکم همه مساعی خود ر أکثربحران سوریه که ابتدا با اعتراضات مردمی شروع و در ادامه به جنگ داخلی و تقابل مخالفان مسلح و گروه های تروریستی با حکومت بشار اسد منجر شد، بازیگران متعددی را هم درگیر این منازعه کرد. برخی کشورها به حمایت از مخالفان بشار اسد برخاستند و برای سرنگونی نظام حاکم همه مساعی خود را به کار بستند. بازیگرانی هم بودند که در جهت حمایت و بقای حکومت بشار اسد قدم برداشتند. جمهوری اسلامی ایران، یکی از بازیگران شاخص این جبهه بود که با ورودش به صحنه منازعه، نقشی کلیدی و انکارناپذیر در تغییر شرایط جنگ داشت. این تحقیق هم بر این مبنا پایه گذاری شده که چرا جمهوری اسلامی ایران مشارکتی مستقیم در جنگ سوریه داشت و چه نظریه ای می تواند این مشارکت را تشریح و تحلیل کند؟ برای پاسخ به این پرسش ها، باید رویکرد ایران بعد از انقلاب اسلامی را بررسی کرد. رویکردی که براساس مقاومت، نفی نظام سلطه، بازدارندگی، مبارزه با رژیم صهیونیستی، حمایت از جنبش های آزادیبخش و افزایش نفوذ و قدرت منطقه ای بنا شده است. بنابراین با تشدید منازعه و جنگ در سوریه، جمهوری اسلامی ایران که نابودی نظام سوریه را به معنای تضعیف و از هم گسیختگی محور مقاومت، کاهش توان بازدارندگی و قدرت منطقه ای خود می دانست،با محاسبه اشتراکات ایدئولوژیک، ژئوپلتیک و استراتژیک میان خود و نظام سوریه، مشارکتی فعال و تعیین کننده در بحران داشت و زمینه بقای نظام اسد و اتحاد راهبردی خود با سوریه را فراهم کرد. تفاصيل المقالة