هدف پژوهش: تأکید بر اینکه ارتباطات انسانی در صنعت هتلداری افزون بر ارتباطات کلامی، در قالبهای مختلف ارتباطات غیرکلامی ازجمله زبان بدن، حرکات صورت، تماس چشمی، ایما و اشاره، فاصله اجتماعی و ... باید مورد توجه قرار گیرد. وفاداری میهمانان هتل، حاصل عالیترین سطح رضایتمند أکثر
هدف پژوهش: تأکید بر اینکه ارتباطات انسانی در صنعت هتلداری افزون بر ارتباطات کلامی، در قالبهای مختلف ارتباطات غیرکلامی ازجمله زبان بدن، حرکات صورت، تماس چشمی، ایما و اشاره، فاصله اجتماعی و ... باید مورد توجه قرار گیرد. وفاداری میهمانان هتل، حاصل عالیترین سطح رضایتمندی آنها و وابسته به شایستگی کارکنان هتلها است. شناسایی و اولویتبندی مهارتهای ارتباطی کارکنان هتلها موجب هموارکردن مسیر موفقیت هتلها در جلب رضایت گردشگران است.
روش پژوهش: این تحقیق با رویکرد کیفی انجام شده و ازنظر نحوهی گردآوری دادههای موردنیاز، توصیفی است.
جامعه آماری: با توجه به شرایط کنونی گردشگری و با توجه به روش انجام پژوهش که مبتنی بر نظر خبرگان (صاحبنظران صنعت هتلداری و گردشگری) است، برای نمونهگیری از روش نمونهگیری گلولهبرفی استفاده شد و طی چندین مرحله برخی کارشناسان زبده شناسایی و پس از دریافت اطلاعات از هر کدام، از آنها خواسته شد که افراد صاحب نظر دیگر را معرفی کنند و در نهایت تعداد 12 نفر از خبرگان جامعه آماری برای مشارکت در طراحی مدل انتخاب شدند.
روش انجام پژوهش: شناسایی، تجزیه و تحلیل، و اولویتبندی مهارتهای ارتباطی کارکنان هتلها در تعامل با گردشگران خارجی، با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) صورت گرفته است.
یافتههای پژوهش: شاخصهای آشنایی با زبان کشور مبدأ گردشگران، توانایی در نشان دادن لذت از همکلامی و گفتگو با آنها، تعامل محترمانه با گردشگران، آشنایی با نشانههای مثبت و منفی زبان بدن مانند حرکات سر و یا تماسهای چشمی، اجتناب از اهانت به آنها و صبوری در شنیدن سخنان گردشگران خارجی، از مهمترین مؤلفههای مهارتهای ارتباطی مؤثر کارکنان هتل در تعامل با گردشگران خارجی است.
تفاصيل المقالة
اوقات فراغت فرصتی برای انتقال فرهنگ، تقویت انسجام و نشاط اجتماعی است؛ با این حال، واقعیت مصرف اوقات فراغتِ زنان در شهرها و بهویژه کلانشهر تهران حاکی از سهم بسیار کمتر زنان در اوقات فراغت نسبت به مردان و محدودیت جدی امکانات تفریحی، ورزشی و فراغتی آنان است. در پژوهش حاض أکثر
اوقات فراغت فرصتی برای انتقال فرهنگ، تقویت انسجام و نشاط اجتماعی است؛ با این حال، واقعیت مصرف اوقات فراغتِ زنان در شهرها و بهویژه کلانشهر تهران حاکی از سهم بسیار کمتر زنان در اوقات فراغت نسبت به مردان و محدودیت جدی امکانات تفریحی، ورزشی و فراغتی آنان است. در پژوهش حاضر به مسائل اوقات فراغت زنان متأهل ساکن شهر تهران پرداخته شده و این مهم از طریق گردآوری دادهها به روش کیفی و با اتخاذ تکنیک مصاحبه نیمهساختیافته، انجام پذیرفته است. یافتههای پژوهش، از خلال مصاحبه با 23 متخصص شامل سیاستگذاران، مدیران اجرایی و اساتید دانشگاه بدست آمده است. برای تحلیل دادهها از تحلیل مضمون استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد، دو دسته مسائل درونحاکمیتی و برونحاکمیتی، مسائل فراغتی زنان متأهل شهر تهران را تشکیل میدهند. مسائل درون حاکمیتی شامل حاشیهای شدن، فقدان نگاه ویژه به زن، بیتفاوتی، سیاستهای نمایشی و خلأ مدیریتی است. محدودیت، غلبه مصرف، انباشت فراغت و پروژه نمایشی بدن مسائل برونحاکمیتی هستند. بهعلاوه، مسائل اوقات فراغت زنان متأهل شهر تهران دارای ریشه فرهنگی و ناشی از کمتوجهی و کژفهمی فرهنگی نسبت به زن و اوقات فراغت است.
تفاصيل المقالة
در بحث از رفتار مصرفکننده در بازاریابی، و باتوجهبه اهمیت رضایت مشتریان در رفتار خرید آتی و میزان وفاداری مشتریان برای خرید مجدد، بررسی عوامل مؤثر بر رضایت و نارضایتی مشتریان در کسبوکارها ضرورتی روزافزون یافته است. این پژوهش در چارچوب نظریه دوعاملی (دو طیفی) رضایت مشت أکثر
در بحث از رفتار مصرفکننده در بازاریابی، و باتوجهبه اهمیت رضایت مشتریان در رفتار خرید آتی و میزان وفاداری مشتریان برای خرید مجدد، بررسی عوامل مؤثر بر رضایت و نارضایتی مشتریان در کسبوکارها ضرورتی روزافزون یافته است. این پژوهش در چارچوب نظریه دوعاملی (دو طیفی) رضایت مشتریان به شناسایی عوامل مؤثر بر نارضایتی مشتریان در صنعت سکوهای ویدئو درخواستی (وی.اُ.دی.ها) در ایران میپردازد. برای تحقق این منظور حدود ۴۴ هزار دادة برخط مشتریانِ دو رهبر این بازار در ایران یعنی شرکتهای فیلیمو و نماوا از سه بستر کافهبازار، توییتر و اینستاگرام با روش خزشگری داده گردآوری و پس از پالایش روشمند اولیه تعداد حدود ۳۵۰۰ داده مرتبط با روش تحلیل مضمون بررسی و نقشه مضامین این پژوهش ترسیم شد. یافتهها نشان میدهند چهار عامل ضعفهای محتوایی، ضعفهای نرمافزاری، هزینههای بالای مصرفکننده، و روابطعمومی و ارتباط با مشتریان ضعیف از عوامل مؤثر بر نارضایتی مشتریان وی.اُ.دی.های ایرانی هستند. در نتیجه میتوان گفت اگرچه بهبود وضعیت این عوامل از سوی هر یک از سکوها لزوماً رضایت مشتریان را به همراه نخواهد داشت اما هرگونه تلاشی از سوی این شرکتها برای رفع یا کاهش عوامل نارضایتی یا بهبود آنها میتواند در مسیر ارتقای رضایت مشتریان و ارتقا جایگاه رقابتی آنها کارساز شود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications