فهرس المقالات شهرام پازوکی


  • المقاله

    1 - تصوف در صورت‌بندی گفتمانی رساله ردّ صوفیه
    تاریخ و تمدن اسلامی , العدد 2 , السنة 15 , تابستان 1398
    هم‌زمان با عزم پادشاهان صفویه بر حاشیه رانی و کوتاه کردن دست صوفیان قزلباش از دستیابی به قدرت و تنفیذ شریعت به مثابه ابزار کسب مشروعیت، متون ردّیه برخی فقیهان بر ضد تصوف نیز در نیمه دوم عصر صفوی رشد قابل توجهی یافت. یکی از فقیهان اخباری اثرگذارِ این عرصه ملا محمدطاهر أکثر
    هم‌زمان با عزم پادشاهان صفویه بر حاشیه رانی و کوتاه کردن دست صوفیان قزلباش از دستیابی به قدرت و تنفیذ شریعت به مثابه ابزار کسب مشروعیت، متون ردّیه برخی فقیهان بر ضد تصوف نیز در نیمه دوم عصر صفوی رشد قابل توجهی یافت. یکی از فقیهان اخباری اثرگذارِ این عرصه ملا محمدطاهر قمی است که با نگارش رسائل متعددی در مخالفت با تصوف، حکمت و فلسفه از پرکارترین ردّیه نویسان این برهه زمانی محسوب می شود. این مقاله با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی و با بهره جستن از الگوی تحلیل لاکلاو ـ موفه در پی واکاوی گزاره های زبانی و آشکارسازی ساخت‌های گفتمان مدار یکی از این متون جنجال‌برانگیز یعنی رساله ردّ صوفیه برآمده است. دستاوردهای مقاله حاکیست که مؤلف از منظر دال برتر گفتمان خود، یعنی تشیع و شریعت اسلام به ستیزه با گفتمان رقیب که حول دال مرکزی طریقت و حقیقت دین نظم یافته، برآمده و بر این اساس با سوء تشخیص و تقلیل معنایی عناصر گفتمان غیرخودی، تصوف را بی بهره از اسلام و در بعضی مواقع برآمده از تسنن معرفی می نماید. این وانمایی ها و شدت یافتن غیریت سازی میان دو گفتمان تأثیر بسزایی در دخالت های هژمونیک بعدی خصوصا در دوره قاجاریه داشت. هژمونی با ابزار زور، قطعیت و عدم ابهام در منازعات را به گفتمان صوفی ستیزان هدیه داد. بر اثر این مداخله به طور رسمی تصوف و قرائت های باطنی از دین در گفتمان عامه به حاشیه رانده شد و گفتمان ظاهرگرایانه گفتمان غالب فهم دینی جامعه واقع گشت. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مفهوم «احساس» در آثار نخستین شلایرماخر
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 14 , تابستان 1399
    در نظام الاهیاتی شلایرماخر، مفهوم احساس جایگاه مهمی دارد و شالودة تجربة دینی در نگاه او مبتنی بر آن است. سؤال پژوهشی مقالة حاضر، دربارة مفهوم احساس (Gefühl) از نگاه شلایرماخر با توجه به آثار او تا سال 1792 میلادی است. شلایرماخر در زمانه ای زیسته که مواجهة فیلسوفان أکثر
    در نظام الاهیاتی شلایرماخر، مفهوم احساس جایگاه مهمی دارد و شالودة تجربة دینی در نگاه او مبتنی بر آن است. سؤال پژوهشی مقالة حاضر، دربارة مفهوم احساس (Gefühl) از نگاه شلایرماخر با توجه به آثار او تا سال 1792 میلادی است. شلایرماخر در زمانه ای زیسته که مواجهة فیلسوفان با مسائل مابعدالطبیعه و الاهیات، نسبت به دوران باستان و قرون وسطی تفاوت های چشمگیری یافته است. هرچند موضوعات اصلی فلسفه هم‌چون خدا، نفس و جاودانگی آن، محوریت خود را از دست نداده بودند، اما فیلسوفان از افقی دیگر به آن‌ها می‌نگریستند و این سبب انقلابی در نظام های الاهیات مدرسی شد. شلایرماخر از یک سو در ردای کشیش مسیحی پا به میدان می‌نهد که متأثر از جریان فلسفة کانتی و اندیشه های اوست؛ از سوی دیگر او به دنبال تعریفی دوباره از دین با توجه به مفهوم احساس است تا بتواند دین را از فروکاست به اخلاق کانتی برهاند. او در رساله های نخستین خویش با تأثیرگرفتن از ارسطو و فیلسوفان یونانی و جریان فلسفة استعلایی کانت، حول مفهوم احساس می کوشد دینداری و الاهیات مسیحی را از سیطرة اندیشه های کانت و عقل گرایی دورة روشنگری نجات دهد؛ در این مقاله می کوشیم با تأکید بر آثار اولیه شلایرماخر تا سال 1792 سیر تحولات مفهوم احساس را بررسی کنیم. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - نمادشناسی منورا، چراغدان هفت شاخه یهود
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 14 , تابستان 1399
    یکی از برجسته ترین نماد های دین یهود، منورا یا چراغدان هفت شاخه ای است که خاستگاه اصلی آن به کتاب مقدس باز می گردد و به باور یهودیان، به فرمان خداوند به موسی و با طراحی خداوند، برای خیمۀ عهد ساخته شد. این چراغدان محبوب‌ترین نماد دینی یهود تا قرون وسطی بود. بخش زیادی از أکثر
    یکی از برجسته ترین نماد های دین یهود، منورا یا چراغدان هفت شاخه ای است که خاستگاه اصلی آن به کتاب مقدس باز می گردد و به باور یهودیان، به فرمان خداوند به موسی و با طراحی خداوند، برای خیمۀ عهد ساخته شد. این چراغدان محبوب‌ترین نماد دینی یهود تا قرون وسطی بود. بخش زیادی از هنر یهود به این نماد اختصاص دارد و نقش آن در دیوارنگاره ها و موزاییک کاری های کنیسه ها، حکاکی بر روی ظروف، حجاری ستون ها، قبور مردگان، تابوت های سنگی، شیشه کاری ها و... دیده می شود. توجه به خاستگاه و ریشۀ این نماد ما را به حوزۀ گسترده ای از معانی، هم‌چون ریشه های مربوط به خود کتاب مقدس، و تأثیراتی که این دین از کهن ترین تمدن های باستان پذیرفته است، می رساند. در بیشتر ادیان و نیز در دین یهود حضور خداوند با نور یا آتش همراه است، که نماد آگاهی و معرفت است. به همین سبب یکی از معانی اصلی این نماد را حضور خداوندی و نور شناخت او می دانند. هم‌چنین آن را نمادی از درخت زندگی و درخت دانش، هفت سیاره، هفت آسمان، هفت روز آفرینش، هفت ملک مقرب... نیز دانسته اند. برخی نیز طرح آن را با ایزدبانوان باروری و درختان مقدس که نماد این ایزدان اند، مرتبط دانسته اند. نوشتار حاضر به بررسی مفاهیم نمادین منورا و ارتباط آن با زمینه های تاریخی و باورهای یهودی می پردازد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - تروبادورها و تحول اندیشه عشق در قرون وسطی
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 13 , تابستان 1398
    در پایان قرن یازدهم، در بخش های جنوبی فرانسه، مکتبی از غزل سرایی به وجود آمد که جنبه اشرافی، شرک، و ضد مذهبی داشت. از ظواهر آن نشان نفوذ عرب پیدا بود، این سبک از پاریس به لندن رفت و مینه سنگرهای آلمانی را به وجود آورد، و در ایتالیا موجد سبک لطیف طبقه خنیاگران شاعرانه‌ای أکثر
    در پایان قرن یازدهم، در بخش های جنوبی فرانسه، مکتبی از غزل سرایی به وجود آمد که جنبه اشرافی، شرک، و ضد مذهبی داشت. از ظواهر آن نشان نفوذ عرب پیدا بود، این سبک از پاریس به لندن رفت و مینه سنگرهای آلمانی را به وجود آورد، و در ایتالیا موجد سبک لطیف طبقه خنیاگران شاعرانه‌ای شد که زمینه را برای ظهور دانته فراهم ساخت. تروبادورها شاعرانی بودند که خصلتی عاشق پیشه داشتند. کل سنت تروبادوری، در سال 1209میلادی در جهاد آلبی ژن‌ها از بین رفت؛ آتش این جنگ را پاپ اینوسنت سوم برافروخت، که یکی از هولناک‌ترین جنگ‌های صلیبی تاریخ اروپا است. تروبادورها با بدعت مانوی آلبی ژن‌ها که در آن دوران متداول بود پیوند برقرار کردند، هر چند جنبش آلبی ژن‌ها در واقع اعتراضی علیه روحانیت قرون وسطی بود. لذا تروبادورها و تحول فکر عشق در میان آن‌ها، به شیوه‌ای بسیار پیچیده با زندگی مذهبی در آمیخت. مفاهیم و درون مایه اشعار و ترانه‌های تروبادوری عموماً برگرفته از مسایل روز، خصوصاً نشر عقاید کاتارها است. کاتاریسم با توجه به ارعاب و وحشت به پا شده توسط سران کلیسا برای نشر عقاید بدعت‌گذارانه خود، اشعار تروبادورها را برگزیدند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - جایگاه ابوالعباس قصاب آملی در تبارنامة معنوی شیخ اشراق
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 9 , زمستان 1394
    ابوالعباس قصاب آملی از عارفان سدة چهارم قمری، و از سرآمدان فتوت و جوانمردی است که در مقالة حاضر علت حضور وی در تبارنامة معنوی شیخ اشراق در کتاب المشارع و المطارحات باز کاویده شده است. به نظر می‌رسد که با توجه به قرابت بسیار آراء وی با مبانی سلوک دیگر عرفای خسروانی در جا أکثر
    ابوالعباس قصاب آملی از عارفان سدة چهارم قمری، و از سرآمدان فتوت و جوانمردی است که در مقالة حاضر علت حضور وی در تبارنامة معنوی شیخ اشراق در کتاب المشارع و المطارحات باز کاویده شده است. به نظر می‌رسد که با توجه به قرابت بسیار آراء وی با مبانی سلوک دیگر عرفای خسروانی در جانب شرقی حکمت، همچون توحید شهودی و دیگر متفرعات آن، و نیز به جهت هم‌سنخی مشی و مشرب جوانمردانة وی با حکمت خسروانی و آئین‌های مزدایی، و همچنین قرائن متنی و عقلی دیگری که به تفصیل شرح داده خواهد شد، می‌توان وی را به مثابة حلقة واسطه‌ای در انتقال خمیرة ازلی حکمت از شهریاران روحانی ایران باستان (کیومرث، فریدون و کیخسرو) و پس از آنها بایزید بسطامی و حلاج، به ابوالحسن خرقانی به شمار آورد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    6 - حدیث «خَلقَ اللهُ آدمَ عَلی صُورَتِه» در ادیان ابراهیمی
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 14 , تابستان 1399
    عرفا بر این باورند که حدیث نیز مانند کتاب الله دارای ظاهر و باطن است و تأکید آن‌ها بر درک و فهم حدیث به جای توجّه به سلسلة راویان می‌باشد. نکتة بسیار مهم نگرش فراتاریخی و تأویلی آن‌ها در مواجهه با احادیث حِکمی و عرفانی است که ناشی از نوع نگاه آن‌ها می‌باشد. آنان معتقدند أکثر
    عرفا بر این باورند که حدیث نیز مانند کتاب الله دارای ظاهر و باطن است و تأکید آن‌ها بر درک و فهم حدیث به جای توجّه به سلسلة راویان می‌باشد. نکتة بسیار مهم نگرش فراتاریخی و تأویلی آن‌ها در مواجهه با احادیث حِکمی و عرفانی است که ناشی از نوع نگاه آن‌ها می‌باشد. آنان معتقدند روش محدّثین که بیشتر بر سند حدیث تکیه می‌کنند، چه بسا حدیث را از درک محتوایش باز ‌دارد. به عنوان مثال روایت آفرینش آدم بر صورت خداوند، نخستین بار در سفر پیدایش مطرح می‌شود و از جمله مستندات صوفیه و عرفا است که اکثر فقها و محدّثین با توجه به این‌که این آموزه نخستین بار در کتاب مقدّس یهودیان آمده، آن را اقتباسی از مواریث یهودی دانسته، عنوان اسرائیلیّات به آن داده و جزء احادیث موضوعه و مجعول و لذا مردود به شمار می‌آورند؛ در حالی‌که از دید عرفا در همة ادیان اعتقاد به این‌که خداوند آدم را به صورت یا حقیقت خویش آفریده، یک اصل و حقیقت معنوی است و این‌که در یکی (یهودیّت) به صراحت در تورات آمده و در دیگری (اسلام) در قرآن به همان عبارت نیامده ولی در روایات آمده، نمی‌تواند دلیلی بر بی‌اساس و موضوعه بودن آن باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    7 - بهشت از دیدگاه ایمانوئل سودنبرگ
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 13 , تابستان 1398
    در فرهنگ‌ها و ادیان گوناگون به‌صور مختلفی، بهشت و یا وضعیت زندگی نیکان پس از مرگ تبیین شده است؛ اما همة آنان بهشت را جایگاه آسایش و راحتی می‌دانند. سودنبرگ هم که مسیحی پروتستان است، ساختار بهشت را بر‌مبنای شهودات خود و در قالب دین مسیحیت ترسیم کرده است. بهشت او بر‌مبنای أکثر
    در فرهنگ‌ها و ادیان گوناگون به‌صور مختلفی، بهشت و یا وضعیت زندگی نیکان پس از مرگ تبیین شده است؛ اما همة آنان بهشت را جایگاه آسایش و راحتی می‌دانند. سودنبرگ هم که مسیحی پروتستان است، ساختار بهشت را بر‌مبنای شهودات خود و در قالب دین مسیحیت ترسیم کرده است. بهشت او بر‌مبنای میزان عشق به‌ پروردگار است و هر‌چه فردی کیفیات خیر بیشتری‌ را از جانب پروردگار در خود و در وجه باطنیش داشته باشد، در زندگی پس ‌از مرگ، بیشتر از نور پروردگار بهره‌مند می‌شود. ما آفریده شدیم تا فرشته شویم و پروردگار، بهشت را به‌خاطر کسانی که در بهشت هستند و فرشته می‌شوند، می‌آفریند و تمام نعمات ناشی از عشق و حکمت الهی را به‌آنان اعطا می‌کند. پروردگار، انسان است و بهشت تصویر اوست؛ فرشتگان هم شبیه به ‌انسان هستند. وجه باطنی و درونی انسان به ‌میزانی شکل بهشت می‌شود که دارای کیفیات عشق و ایمان باشد؛ اما تفاوت انسان‌ها با فرشتگان در این است که لایه‌های خارجی‌تر انسان به‌ شکل این دنیاست و به ‌آن اندازه که ما درگیر خیر و خوبی باشیم، دنیای درون ما نیز به‌شکل بهشت در‌می‌آید. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    8 - قواعد عرفانی: امکان یا امتناع؟
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 15 , تابستان 1400
    یکی از موضوعات مهمی که در مطالعه و بررسی شاخه‌های مختلف علوم اسلامی مثل فقه، کلام و فلسفه با آن مواجه ایم این است که این علوم از قواعد کلی برخوردارند و علمای این علوم با توجه به این قواعد به شرح مسائل و رفع شبهات‌ می‌پردازند. حال سؤال آن است که آیا عرفان اسلامی نیز از ا أکثر
    یکی از موضوعات مهمی که در مطالعه و بررسی شاخه‌های مختلف علوم اسلامی مثل فقه، کلام و فلسفه با آن مواجه ایم این است که این علوم از قواعد کلی برخوردارند و علمای این علوم با توجه به این قواعد به شرح مسائل و رفع شبهات‌ می‌پردازند. حال سؤال آن است که آیا عرفان اسلامی نیز از این موضوع مستثنی نبوده و از قواعدی بر خوردار است یا چنین نیست و ثانیاً اگر از قواعدی برخوردار است منشأ و خاستگاه قواعد عرفانی چیست؟ در این مقاله نخست به تعریف قاعده و مشخص کردن عناصر اصلی قاعده در علوم دینی پرداخته آنگاه بر اساس متون عرفانی، اعمّ از عرفان نظری و عرفان عملی، وجود یا عدم وجود قواعد بررسی شده است. نتیجه این بررسی نشان می‌دهد اوّلاً عرفان اسلامی، به عنوان یک علم، نیز از قواعد کلی برخوردار است و ثانیاً این قواعد یا مستقیما مأخوذ از آیات قرآنی و روایات است یا غیر مستقیم مبتنی برمفاد آنهاست. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    9 - سیر تحول فکر و اندیشة ایمانوئل سودنبرگ، عارف پروتستان قرن هجدهم
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 11 , زمستان 1396
    اندیشه‌های ایمانوئل سودنبرگ[1] متأثر از فضای فکری زمانة او بود. موضوع بزرگ آن زمانه را دوگانگی و تباین میان علم و دین می‌دانند. او با برگزیدن مسیر علم سیر خود را شروع کرد تا اینکه به قلمرو متعالی واقعیات معنوی رسید و به فراسوی دانش زمانه برآمد. وی نه از علم خود چشم پوشی أکثر
    اندیشه‌های ایمانوئل سودنبرگ[1] متأثر از فضای فکری زمانة او بود. موضوع بزرگ آن زمانه را دوگانگی و تباین میان علم و دین می‌دانند. او با برگزیدن مسیر علم سیر خود را شروع کرد تا اینکه به قلمرو متعالی واقعیات معنوی رسید و به فراسوی دانش زمانه برآمد. وی نه از علم خود چشم پوشید و نه از ایمانش بلکه دست به ترکیب جهان‌بینی‌هایی زد که رو در روی یکدیگر ایستاده بودند. سودنبرگ سعی داشت نظریات خود را که شاید امکان تجربة آن برای همگان ممکن نبود، بصورت منطقی و عاقلانه بازگو کند. تحولات افکار و آرا سودنبرگ از گستره آرا یک دانشمند عالم فیزیکی و مادی شروع شد و به گستره شهودات یک عارف مسیحی پروتستان انجامید. حضور او در پایان قرن هفدهم و سال‌های آغازین قرن هجدهم در مکتب لوتری یادآور یاکوب بومه[2] بود. وی عرفانی را بنیان نهاد که تنها بر مفاهیم کتاب مقدّس در دین مسیحی تکیه داشت. 3. Emanuel Swedenborg 4. Jacob Boehme تفاصيل المقالة

  • المقاله

    10 - ابوالفضل بغدادی جانشین گمنام شیخ احمد غزالی
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 6 , بهار 1391
    طریقة شاه نعمت الله ولی براساس آنچه در کرسی نامه ها آمده است به احمدغزالی(د 520 ق)، ازعرفای مکتب خراسان و قطب سلسلة معروفیه، منتهی میشود. این طریقه در مغرب عالم اسلامگسترش یافته و با چند واسطه به ابومدین (د 594 ق) در تلمسان الجزایر رسیده و سپس تا شاهنعمت الله ولی (د 834 أکثر
    طریقة شاه نعمت الله ولی براساس آنچه در کرسی نامه ها آمده است به احمدغزالی(د 520 ق)، ازعرفای مکتب خراسان و قطب سلسلة معروفیه، منتهی میشود. این طریقه در مغرب عالم اسلامگسترش یافته و با چند واسطه به ابومدین (د 594 ق) در تلمسان الجزایر رسیده و سپس تا شاهنعمت الله ولی (د 834 ق) امتداد پیدا کرده است. نام ابومدین بهعنوان شیخِ ابنعربی به کرّات درنوشته هایش مشاهده میشود. بنابراین با یافتن مستنداتی دالّ بر نسب طریقتی شاه نعمت الله ولیمیتوان گسترش طریقت احمدغزالی را از ایران به مغرب عالم اسلام، به واسطة شیخ ابومدین،پی گرفت. نوشتة حاضر به یکی از این زنجیره ها یعنی شیخ ابوالفضل بغدادی، جانشین احمد غزالی،پرداخته است. احتمال ها برای تعیین هویت حقیقی او بررسی شده و میزان اعتبار آنها با بیان دلایلمشخص گردیده است تفاصيل المقالة

  • المقاله

    11 - دیدگاه توماس مرتن درباب اسلام و تصوف
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 15 , زمستان 1400
    از اندیشه‌‌های منحصر ‌بفرد توماس مرتن، راهب معاصر مسیحی می توان به پروژه گفتگوی بینا-دینی که وی در رسالات و مقالات متعددش به آن پرداخته است، اشاره کرد. مرتن بر آن بود تا طرح کلی اندیشه اش یعنی پروژه ی گفتگوی بین ادیان با غیر مسیحیان را توسعه دهد و در آن گفتگو، مسیری بیا أکثر
    از اندیشه‌‌های منحصر ‌بفرد توماس مرتن، راهب معاصر مسیحی می توان به پروژه گفتگوی بینا-دینی که وی در رسالات و مقالات متعددش به آن پرداخته است، اشاره کرد. مرتن بر آن بود تا طرح کلی اندیشه اش یعنی پروژه ی گفتگوی بین ادیان با غیر مسیحیان را توسعه دهد و در آن گفتگو، مسیری بیابد که بر پایه ی اشتراکات و تشابهات اعتقادی و مناسک عملی باورمندان ادیان غیر مسیحی، راهی برای غنای تجربه ی دینی بشر در همه ادیان بیابد و مسیر ارتباط دینی آنها با مسیحیت را بگشاید. در این مقاله بر آنیم تا در ابتدا مواجهه ی توماس مرتن با دین اسلام، مشخصاً تصوف و عرفان اسلامی را توضیح دهیم و سپس در بستر پروژه ی گفتگوی بین ادیان که وی مطرح می نماید، گفتگوی میان اسلام و مسیحیت را تحلیل نماییم. این تحلیل با رجوع به مفاهیم مهم تصوف که مورد نظر مرتن است نظیر ذکر، مراقبه، بقاء و فنای فی الله صورتبندی می‌شود و سپس می‌توانیم نتیجه بگیریم که دیدگاه مرتن مبنی بر اینکه می‌توان از مسیر عرفان، مسیحیت و اسلام را به یکدیگر نزدیک کرد، ادعایی قابل پذیرش است گرچه عاری از نقد نیست. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    12 - بدعت و راست‌کیشی در مسیحیت نخستین با نگاهی به نظرات والتر بائر
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 15 , تابستان 1400
    دین مسیحیت از دل شریعت سخت‌گیر یهود پدیدار شد و به تدریج راه خود را جدا کرد. نوشته‌های پدران کلیسا مؤیّد آن است که ایشان ضمن ترسیم ابعاد راست‌کیشی، سایر نظرات را بدعت می‌دانستند. ایشان دیدگاه خود را تنها خوانش صحیح از مسیحیت که منطبق بر تعالیم عیسی و رسولان بود، تلقّی ک أکثر
    دین مسیحیت از دل شریعت سخت‌گیر یهود پدیدار شد و به تدریج راه خود را جدا کرد. نوشته‌های پدران کلیسا مؤیّد آن است که ایشان ضمن ترسیم ابعاد راست‌کیشی، سایر نظرات را بدعت می‌دانستند. ایشان دیدگاه خود را تنها خوانش صحیح از مسیحیت که منطبق بر تعالیم عیسی و رسولان بود، تلقّی کرده و بر مبارزه با بدعت‌گذاران تأکید داشتند. روی‌کار آمدن حکومت مسیحی در قرن چهارم، دایره قدرت اصحاب کلیسا را بیشتر و عرصه را بر سایرین تنگ‌تر کرد. این باور که مسیحیت نخستین از تنوّع و تکثّر برخوردار نبوده و نظرات کلیسای رُم تنها قرائت موجود و صحیح بوده است تا قرن گذشته در بین محققان مقبول بود. اما اوّل بار والتر بائر، پژوهشگر صدر مسیحیت، با نگارش کتابی این نظریه را مورد نقد قرار داد. وی با آوردن شواهد گوناگون کوشید تا در تعریف مسیحیت اوّلیه از منظر تاریخی و مستقل از دیدگاه‌های کلیسای کاتولیک تجدید نظر کند. بر مبنای تحقیقات او مسیحیت از ابتدا متنوّع بوده و ما شاهد وجود انواع مسیحیت هستیم که کلیسای رُم آنها را بر نتابیده و در پی گسترش نفوذ خود، سعی در از میان بر داشتن دیگر عقاید داشت، امری که با مسیحی شدن امپراتوری روم سرعت بیشتری یافت. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    13 - گونه‌شناسی روابط صوفیان با هندوها از دوره میانه تا سلطنت گورکانیان هند
    پژوهشنامه ادیان , العدد 1 , السنة 15 , زمستان 1400
    تصوف در دوره‌های مختلف تأثیرات متفاوتی بر افکار هندوان گذاشت، همچنانکه تأثیرات بسیاری نیز از ایشان پذیرفت. صوفیان بسته به اینکه به چه دوره‌ای در تاریخ شبه‌قاره تعلق داشتند، در کدام قسمت از این سرزمین مستقر شدند و از چه جریان‌های رایجی در تمدن اسلامی زمان خود متاثر بودند أکثر
    تصوف در دوره‌های مختلف تأثیرات متفاوتی بر افکار هندوان گذاشت، همچنانکه تأثیرات بسیاری نیز از ایشان پذیرفت. صوفیان بسته به اینکه به چه دوره‌ای در تاریخ شبه‌قاره تعلق داشتند، در کدام قسمت از این سرزمین مستقر شدند و از چه جریان‌های رایجی در تمدن اسلامی زمان خود متاثر بودند، مناسبات متفاوتی با هندوان برقرار کردند. این مناسبات به طور‌ کلی صوفیان را در شمار یکی از سه مکتب تصوف راست‌کیش، فلسفی و عامّه قرار می‌داد. در یک تقسیم‌بندی کلی این سه مکتب به شش گونه مختلف ظاهر شده که می‌توان برای هر یک مصادیق تاریخی روشنی ارائه کرد. این روابط شش‌گانه را می‌توان به شکل تطبیق، تعامل، تحول، جذب، پذیرش و نهایتا تقابل صورت‌بندی کرد. این پژوهش بر آن است تا به طور اجمالی این طبقه‌بندی را با تکیه بر شواهد تاریخی، انتظام بخشد. بازه این تحقیق بین قرن سوم هجری، یعنی زمانی که تصوف در هند به شکل معناداری حضور خود را آغاز کرد، تا قرن دهم هجری، اوایل سلطنت گورکانی، است. تفاصيل المقالة