فهرس المقالات رکسانا موگوئی


  • المقاله

    1 - بررسی و مقایسه میزان جذب نیترات در برخی سبزیجات در جنوب تهران
    علوم و تکنولوژی محیط زیست , العدد 9 , السنة 23 , پاییز 1400
    زمینه و هدف : سبزیجات تازه و فرآوری شده، به خصوص سبزیجات برگ دار، منابع عمده دریافت نیترات در رژیم غذایی هستند. اهمیت میزان رشد و عدم آلودگی این سبزیجات، به ویژه با توجه به تمرکز کشت آن‌ها در زمین‌های کشاورزی حاشیه شهرها که احتمال استفاده از منابع فاضلابی در آن‌ها می‌رو أکثر
    زمینه و هدف : سبزیجات تازه و فرآوری شده، به خصوص سبزیجات برگ دار، منابع عمده دریافت نیترات در رژیم غذایی هستند. اهمیت میزان رشد و عدم آلودگی این سبزیجات، به ویژه با توجه به تمرکز کشت آن‌ها در زمین‌های کشاورزی حاشیه شهرها که احتمال استفاده از منابع فاضلابی در آن‌ها می‌رود بسیار زیاد است. هدف این طرح تعیین غلظت نیترات در قسمت خوراکی محصولات تربچه، نعناع و جعفری و مقایسه آن با حدود مجاز بود و همچنین گیاهانی که دارای بیش‌ترین قدرت جذب نیترات در جنوب شهر تهران در سال 1394 بودند معرفی شدند. روش بررسی : محصولات مورد نظر در ماه های مرداد و شهریور سال 1394 از منطقه کشاورزی شهرک احمدیه واقع در جنوب تهران طی 3 نوبت جمع آوری شدند .بر روی هر نمونه سه بار آزمایش تکرار شد و در نهایت 90 نمونه مورد آزمایش قرار گرفت آزمایشات با استفاده از دستور العمل ارایه شده توسط سازمان ملی استاندارد ایران انجام شد. یافته ها : نتایج نشان داد که میانگین نیترات در تربچه، برگ تربچه، برگ نعناع، ساقه نعناع، برگ جعفری و ساقه جعفری به ترتیب (342/±1 02/ 19)،(895/0 ± 00/11)،(369/1 ± 70/17)،(936/1 ± 69/26)،(261/1 ± 82/20)،(00/1 ± 43/22) میلی گرم بر- کیلوگرم بودند، بنابراین بیش ترین غلظت نیترات در بین نمونه های آزمایش شده مربوط به سبزی نعناع و کم ترین میزان آن مربوط به سبزی تربچه بود. همچنین غلظت نیترات در محصولات مورد نظر در جنوب تهران کم تر از حد مجاز بود. بحث و نتیجه گیری : اگرچه غلظت نیترات در این محصولات کم‌تر از حد مجاز بود اما با توجه به آبیاری سبزیجات در این منطقه با فاضلاب هایی که غلظت نیترات را در محصولات ممکن است بالا ببرد، ضرورت دارد بررسی میزان نیترات با تعداد نمونه بیش تری صورت گیرد و کنترل دایمی غلظت نیترات در این محصولات ضروری می باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - شناسایی مؤلفه‌های تأثیرگذار بر مدیریت و برنامه‌ریزی محیط‌زیست شهری امن با تأکید بر رویکرد شهر دوستدار کودک (مطالعه موردی: کلان‌شهر تهران)
    علوم و تکنولوژی محیط زیست , العدد 139 , السنة 25 , زمستان 1402
    زمینه و هدف: فضاهای شهری در برآورده ساختن نیازهای اجتماعی و فردی کودکان نقش منحصربه‌فردی دارند. در این راستا، با توجه به اینکه کودکان به‌عنوان سازندگان نسل‌های بعدی به شمارمی روند؛ برنامه‌ریزی و طراحی صحیح محیط‌زیست شهری متناسب با زندگی کودکان در سوق دادن جامعه‌ی انسانی أکثر
    زمینه و هدف: فضاهای شهری در برآورده ساختن نیازهای اجتماعی و فردی کودکان نقش منحصربه‌فردی دارند. در این راستا، با توجه به اینکه کودکان به‌عنوان سازندگان نسل‌های بعدی به شمارمی روند؛ برنامه‌ریزی و طراحی صحیح محیط‌زیست شهری متناسب با زندگی کودکان در سوق دادن جامعه‌ی انسانی به سمت جامعه¬ای سالم و مطلوب از اهمیت زیادی برخوردار است. بدین منظور، تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل تأثیرگذار بر مدیریت و برنامه‌ریزی محیط‌زیست شهری امن با تأکید بر رویکرد شهر دوستدار کودک در کلان‌شهر تهران انجام گرفته است. روش بررسی: روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی-اکتشافی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات با بهره‌گیری از روش دلفی (15 نفر از نخبگان و مدیران حوزه مدیریت برنامه ریزی محیط زیست شهری) و کاربست تکنیک تحلیل اثرات متقاطع در نرم‌افزار Micmac در سال 1401صورت گرفته است. یافته‌ها: یافته‌ها نشان می‌دهد که بیشترین اثرگذاری در بین مؤلفه‌های مورد بررسی در راستای مدیریت و برنامه‌ریزی محیط‌زیست شهری امن با تأکید بر رویکرد شهر دوستدار کودک در کلان‌شهر تهران مربوط به مؤلفه‌های قوانین احترام به دیدگاه کودک (اعمال و ادغام دیدگاه کودکان در برنامه‌ریزی و طراحی‌های شهری از نظر جنبه‌های مختلف کالبدی، ذهني و رفتاری)، حقوق زندگی و توسعه‌ی حداکثری کودک (اقدامات قانونی مناسب برای کاهش آلودگی‌های شهری) و کیفیت محیطی (مناسب بودن پیاده‌روها و خیابان‌ها برای استفاده‌ی کودکان) می‌باشد. بحث و نتیجه‌گیری: با توجه به وضعیت موجود و کمبود مؤلفه‌های کلیدی و استراتژیک تأثیرگذار در راستای توسعه‌ی سیستم، آینده‌ی مدیریت و برنامه‌ریزی محیط‌زیست شهری امن با تأکید بر رویکرد شهر دوستدار کودک در کلان‌شهر تهران نامطلوب خواهد بود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - بررسی کارایی گندم (Triticum aestivum) و کینوا (Chenopodium quinoa) برای شوری زدائی کلسیم، منیزیم، سدیم، پتاسیم و کلر تحت تنش های مختلف شوری آب
    فیزیولوژی محیطی گیاهی , العدد 1 , السنة 17 , بهار 1401
    این پژوهش برای ارزیابی توانایی رشد و کاهش شوری آب توسط دو گیاه کینوا و گندم به صورت گلخانه‌ای و هیدروپونیک اجرا شد. این تحقیق در قالب آزمایش فاکتوریل دو عاملی بر پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار صورت گرفت. تیمارها شامل 4 سطح شوری صفر (شاهد)، 5، 10 و 15 دسی زیمن أکثر
    این پژوهش برای ارزیابی توانایی رشد و کاهش شوری آب توسط دو گیاه کینوا و گندم به صورت گلخانه‌ای و هیدروپونیک اجرا شد. این تحقیق در قالب آزمایش فاکتوریل دو عاملی بر پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار صورت گرفت. تیمارها شامل 4 سطح شوری صفر (شاهد)، 5، 10 و 15 دسی زیمنس بر متر (حاصل اختلاط آب دریاچه نمک عقدا با آب شهر) و دو گونه گندم و کینوا بود. در این تحقیق صفاتی چون وزن خشک کل بوته، میزان تجمع عناصر کلسیم، منیزیم، سدیم، پتاسیم و کلر کل بوته و کارایی جذب عناصر از آب و شوری‌زدایی توسط گیاهان اندازه‌گیری شد. نتایج این تحقیق نشان داد که گیاه کینوا نسبت به گندم توانایی بیشتری در شوری‌زدائی، جذب و انباشت عناصر در خود داشته و به عنوان گیاهی مقاوم در برابر تنش شوری بود. نتایج نشان داد که غلظت سدیم، کلر و منیزیم در بوته (به ترتیب برای گندم به میزان 48/5، 12/10 و 12/1 گرم و کینوا به میزان 76/10، 65/11و 66/2 گرم) و میزان کارایی جذب سدیم، کلر و منیزیم از آب (به ترتیب برای گندم 28/12، 30/11 و 22/20 درصد و کینوا به میزان 12/23، 60/14 و 79/24 درصد) به طور معنی‌داری با افزایش شوری افزایش یافت. غلظت عناصر کلسیم و پتاسیم در گیاهان (به ترتیب برای گندم به میزان 14/1 و 92/5 ‌گرم و کینوا به میزان 21/3 و 76/10 گرم) با افزایش شوری کاهش یافتند. به‌طورکلی کینوا برتری معنی‌داری در تولید ماده‌ی خشک، جذب و کارایی جذب عناصر نسبت به گندم نشان داد به همین دلیل می‌تواند از این گیاه به عنوان یک گیاه جایگزین برای کشت در شرایط شوری و وجود آب‌های نامتعارف دانست. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - اندازه گیری و مقایسه فعالیت لیپاز، لیپواکسیژناز و فیتاز در کینوا و آمارانت
    نوآوری در علوم و فناوری غذایی , العدد 2 , السنة 10 , تابستان 1397
    بیماران مبتلا به سلیاک نیازمند پیروی از یک رژیم فاقد گلوتن در سراسر عمر خود هستند. آمارانت و کینوا شبه غلات فاقد گلوتنی هستند که ارزش تغذیه ای بالایی دارند و می توانند برای تولید محصولات نانوایی با کیفیت به کار روند. با وجود اینکه تحقیقات مختلف ارزش غذایی و ترکیبات سودم أکثر
    بیماران مبتلا به سلیاک نیازمند پیروی از یک رژیم فاقد گلوتن در سراسر عمر خود هستند. آمارانت و کینوا شبه غلات فاقد گلوتنی هستند که ارزش تغذیه ای بالایی دارند و می توانند برای تولید محصولات نانوایی با کیفیت به کار روند. با وجود اینکه تحقیقات مختلف ارزش غذایی و ترکیبات سودمند تغذیه ای را در کینوا و آمارانت نشان داده اند اما فعالیت آنزیمی آن ها ناشناخته مانده یا تحقیقات اندکی بر روی آن ها صورت گرفته است. با توجه به اهمیت آنزیم ها در تولید محصولات با کیفیت نانوایی، در این تحقیق میزان فعالیت آنزیم های لیپاز، لیپواکسیژناز و فیتاز در آمارانت و کینوا بررسی شده است تا اثرات مفید یا زیان آور آنزیم های این دانه ها در کاربرد های غذایی شناسایی شوند و با اصلاح فعالیت آنزیمی این شبه غلات، محصولات با کیفیت بالاتری ازآن ها تهیه گردد؛ همچنین در صورت امکان، از آرد این دانه ها برای اصلاح و غنی سازی آرد گندم استفاده شود. نتایج این تحقیق نشان داده است که تمامی روش های به کار رفته در این تحقیق کارآیی لازم برای سنجش فعالیت آنزیمی را داشته اند؛ کینوا و آمارانت دارای فعالیت لیپازی، لیپواکسیژنازی و فیتازی بوده اند. فعالیت آنزیم لیپواکسیژناز در کینوا به طور معناداری(P < 0.05) از آمارانت بیشتراست و فعالیت آنزیم های لیپاز و فیتاز در کینوا نسبت به آمارانت به طور معنا داری(P < 0.05) کمتر است تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - بررسی رشد ‌هایدروپونیک و جذب CS پایدار از محلول‌ها توسط Chenopodium album و Amaranthus chlorostachys
    پژوهش های علوم و فنون دریایی , العدد 1 , السنة 7 , بهار 1391
    سازگاری اکولوژیکی علف‌های هرز برای رویش در محیط‌های آلوده به فلزات سنگین و عناصر رادیواکتیو، همچنین قدرت این گیاهان در پالایش آب، خاک، آب‌های زیرزمینی و لجن می‌تواند مبنای استقرار سیستم گیاه پالائی آب با علف‌های هرز محسوب شود. لذا در این مقاله رشد‌هایدروپونیک دو گونه عل أکثر
    سازگاری اکولوژیکی علف‌های هرز برای رویش در محیط‌های آلوده به فلزات سنگین و عناصر رادیواکتیو، همچنین قدرت این گیاهان در پالایش آب، خاک، آب‌های زیرزمینی و لجن می‌تواند مبنای استقرار سیستم گیاه پالائی آب با علف‌های هرز محسوب شود. لذا در این مقاله رشد‌هایدروپونیک دو گونه علف هرز Chenopodium album و Amaranthus chlorostchys به منظور پالایش پساب مورد مقایسه قرار گرفته و کارائی پالایش سزیم سنجیده شده است. در این راستا سیستم‌هایدروپونیک با استفاده از محلول هوگلند در دو بستر مایع و جامد مستقر گردید. pH، غلظت دقیق عناصر ماکرو و میکرو و نحوه استقرار بذر و گیاهچه‌ها در محلول به عنوان عوامل محدود کننده رشد گیاه، اثرات متفاوتی بر رشد یا عدم ادامه رشد گیاه داشت به نحوی که Chenopodium album در سیستم‌هایدروپونیک با بستر جامد و Amaranthus chlorostachys در صورت استقرار مناسب در سیستم‌هایدروپونیک بستر مایع، تا سطح مورد نظر رویش یافتند. سپس این دو گیاه به مدت 14 روز در معرض پالایش پساب 5/0 میلی گرم بر لیتر سزیم کلراید قرار گرفتند. کارائی پالایش آب آلوده به سزیم توسط این دو گیاه به ترتیبChenopodium album 57/7 ± 99/52 وAmaranthus chlorostachys 92/3 ± 68/41 درصد بود. این دو گونه همچنین قادر به تجمع سزیم در بخش‌های هوائی گیاه بودند و می توانند گزینه‌های مناسبی برای فرایند گیاه پالائی باشند. تفاصيل المقالة