فهرس المقالات محمدرضااسعد اسعد


  • المقاله

    1 - تحلیل و بررسی عناصر و تصویرهای هنری طبیعت در اشعار سعدی و پترارک با تأکیدبرنسخ مصوّر
    زیبایی‌شناسی ادبی , العدد 2 , السنة 12 , تابستان 1400
    چکیدهوشتة پیش رو مقایسه‌ای است تطبیقی، بین غزلیات سعدی و سونت‎های پترارک، که به جنبه‎های زیبایی آفرینی طبیعت، تصویرسازی‎ها و تصویرگرایی‎های شعری که در قالب تشبیه ، استعاره و نماد قرار گرفته؛ توجه شده است. سعدی از بزرگترین و سرآمدترین شاعران زبان و ادبیات أکثر
    چکیدهوشتة پیش رو مقایسه‌ای است تطبیقی، بین غزلیات سعدی و سونت‎های پترارک، که به جنبه‎های زیبایی آفرینی طبیعت، تصویرسازی‎ها و تصویرگرایی‎های شعری که در قالب تشبیه ، استعاره و نماد قرار گرفته؛ توجه شده است. سعدی از بزرگترین و سرآمدترین شاعران زبان و ادبیات فارسی در قرنهفتم هجری و پترارک از مشهورترین شاعران و نویسندگان قرن چهاردهم میلادی و مشهور به پدر اومانیسم، کهاشعار عاشقان ه اش او را معروف کرد. آنچه در اولین برخورد به چشم می خورد مضمون واحد در اشعار هر دو شاعر در نگاه به طبیعت است. اما در نگاهی دقیق تر متوجه تفاوتهای آنان م یشویم. هر دو شاعر در اندیشه های عاشقانةخود از طبیعت و عناصر و مظاهر آن بهره جستهاند و هر کدام به فراخور حال خویشتن و محیط زندگی به گونه اییخاص، عناصر طبیعت را در اشعار خویش بکار برد هاند و صحنه هایی زیبا آفریده اند. آشنایی با سبک و سنت هایادبی دیگر ملل، نه تنها ما را با فرهنگ و علوم آنها آشنا می سازد بلکه، کمک بزرگی در جهت ارتقاء علم و دانش وفرهنگ کشور ما میباشد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی با رویکرد تطبیقی می باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تحلیل زیبایی شناسی سماع و موسیقی آفرینش در نگاه مولانا
    زیبایی‌شناسی ادبی , العدد 5 , السنة 13 , زمستان 1401
    موسیقی در اساطیر ملل مختلف، از اهمیت بسزایی برخوردار است. این علم به مثابة یکی از بخش‌های حکمت نظری، بواسطة همسانی در ادراکات شهودی و درونی، بعد متافیزیکی، خطاناپذیری و ...، با عرفان ادبی، پیوندی ناگسستنی دارد. بسط مفهومی موسیقی از همین جا نشأت گرفت که منجر به رهایی از أکثر
    موسیقی در اساطیر ملل مختلف، از اهمیت بسزایی برخوردار است. این علم به مثابة یکی از بخش‌های حکمت نظری، بواسطة همسانی در ادراکات شهودی و درونی، بعد متافیزیکی، خطاناپذیری و ...، با عرفان ادبی، پیوندی ناگسستنی دارد. بسط مفهومی موسیقی از همین جا نشأت گرفت که منجر به رهایی از فضای مونولوگ و تک‌بعدی و سوق یافتن به موسیقی روح کیهانی گردید که تدریجاً در عرفان نیز رسوخ کرد و قوت گرفت. ادراک از موسیقی که تجلی ساز سماع عارفانه بوده و رستاخیز عوالم و حالت های روحانی سالک است یک موسیقی افلاکی و کیهانی را نمایان شده وبعد شهودی پیدا می کند و مستقیما با عواطف و احساسات را درگیر می کند. مولوی نگاه بسیار زیبایی شناسانه ای از دریافت موسیقی دارد و چون در دریافت های باطنی در مرتبه بالایی از واردات قلبی بوده و به بیان دیگرنمادی از همه نظام ها و عرف ها و عادت ها را داراست ارتباط میان نگاه او و تفکراتش با موسیقی کیهانی این مهم را نمایان می کند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - بررسی شخصیت‌های قهرمان و ضدقهرمان در چند اثر داستانی دهه‌های هفتاد و هشتاد
    زیبایی‌شناسی ادبی , العدد 2 , السنة 7 , تابستان 1395
    قهرمان داستان و شخصیت مقابل او در چهار اثر متعلق به دهه دهه ها 70 و 80 چراغ ها را خاموش می کنم اثر زویا پیرزاد، انگار گفته بودی لیلی اثر سپیده شاملو، نیمه غایب از حسین سناپور و هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها از رضا قاسمی. هدف اصلی این پژوهش مشخص کردن این موضوع است که آیا أکثر
    قهرمان داستان و شخصیت مقابل او در چهار اثر متعلق به دهه دهه ها 70 و 80 چراغ ها را خاموش می کنم اثر زویا پیرزاد، انگار گفته بودی لیلی اثر سپیده شاملو، نیمه غایب از حسین سناپور و هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها از رضا قاسمی. هدف اصلی این پژوهش مشخص کردن این موضوع است که آیا رمان های ذکر شده واقعیت های دهه هفتاد و هشتاد را منعکس می کنند یا خیر؟ این پژوهش، با بررسی دقیق مفهوم قهرمان داستان و شخصیت مقابل آن، رقیب شخصیت اول، شخصیت اصلی و هدف های آن ها و مطالعه شرایط اجتماعی دهه هفتاد و هشتاد و ارتباطی که خواننده با شخصیت اول داستان برقرار می کند مشخص می کند که آثار نامبرده تصویر واضحی از واقعیت های اواخر دهه هفتاد و دهه هشتاد ترسیم می کنند. انتشار مداوم این رمان ها هم چنین بیان گر محبوبیت انکار ناشدنی آن ها و ارتباط گیری خواننده با قهرمانان و در نتیجه شناخت نگارش و شخصیت پردازی موفقیت آمیز نویسندگان از قهرمانان و رقیبان داستان هایشان است. روش پژوهش روشی توصیفی تحلیلی است که عمدتا به منابع آکادمیک منتشر شده متصل می باشند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - بررسی دیرینه‌شناسی عرفان‌اجتماعی از دیدگاه فوکو با تکیه بر منطق‌الطیر عطار و مثنوی مولوی
    عرفان اسلامی , العدد 79 , السنة 21 , بهار 1403
    عرفان اسلامی به¬مثابه یک نهاد اجتماعی، در تاریخ اجتماعی ایران، از اهمیت والایی برخوردار است. چنانکه از بدو شکل¬گیری، با بهره¬گیری از تعالیم خاص خود در پی تثبیت گزاره¬های قدرت برآمد و با تأثیر از شرایط سیاسی، مذهبی و اجتماعی، به¬عنوان یک گفتمان قدرتمند، در معادلات اجتماع أکثر
    عرفان اسلامی به¬مثابه یک نهاد اجتماعی، در تاریخ اجتماعی ایران، از اهمیت والایی برخوردار است. چنانکه از بدو شکل¬گیری، با بهره¬گیری از تعالیم خاص خود در پی تثبیت گزاره¬های قدرت برآمد و با تأثیر از شرایط سیاسی، مذهبی و اجتماعی، به¬عنوان یک گفتمان قدرتمند، در معادلات اجتماعی، سیاسی و مذهبی در تاریخ ایران نقشی برجسته پیداکرد. مولوی و عطار از جمله ادیبان عارفی هستند که در قالب کلام منظومشان در مثنوی معنوی و منطق‌الطیر، به بیان اندیشه‌های اجتماعی خویش، از منظر عرفانی پرداخته‌‌اند. پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی بیان¬می‌دارد که ساختار قدرت به¬تعبیر فوکویی آن، در عرفان اجتماعی، بر پایه جایگاه پیر و تعالیم لازم‌الاجرای او تبیین گردیده¬است به¬گونه‌ای که هژمونی قدرت در مقام پیر، با توجه به وجوه تاریخی و معرفتی در عرفان اسلامی در دستگاه نظری و عملیِ سازمانِ خانقاه، منجر به سوژه سازی مرید می‌شود؛ و پیر نیز، با تکیه بر اصل ولایت و انسال کامل، در حوزه قدرت و در امر راهبردی اجتماعی، دارای جایگاهی شاخص است. کلیدواژه¬ها: عرفان اجتماعی، دیرینه‌شناسی، میشل فوکو، مثنوی مولوی، منطق‌الطیر عطار. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - بررسی انگاره های سیاسی و اجتماعی مولوی در مثنوی و معنوی با رویکرد زیبایی شناختی
    زیبایی‌شناسی ادبی , العدد 4 , السنة 14 , زمستان 1402

    در این پژوهش تلاش شده است با رویکردی زیبایی¬شناختی به بررسی عرفان اجتماعی مثنوی معنوی مولوی، با نگاهی نوین و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی پرداخته شود. عرفان اجتماعی، عرفانی است که از آغاز تا پایان، سویه‌های مشخص اجتماعی دارد و در مرحله نهایی سلوک، یعنی در أکثر

    در این پژوهش تلاش شده است با رویکردی زیبایی¬شناختی به بررسی عرفان اجتماعی مثنوی معنوی مولوی، با نگاهی نوین و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی پرداخته شود. عرفان اجتماعی، عرفانی است که از آغاز تا پایان، سویه‌های مشخص اجتماعی دارد و در مرحله نهایی سلوک، یعنی در سفر چهارم از اسفار اربعه، که شهود می‌باشد، ماهیت اجتماعی یافته و عارف، رسالت هدایت، تربیت و مدیریت اجتماعی را در ابعاد مختلف به تناسب اقتضائات وجودی و عینی بر عهده می‌گیرد. بنابراین، در این پژوهش، دیدگاه‌های مولوی از رهیافت‌های سیاسی و اجتماعی بر بنیاد زیبایی¬شناختی مورد تحلیل قرار گرفته است. مثنوی معنوی علاوه بر آنکه منبعی غنی از بینش¬ها و اندیشه¬های عارفانه و سیاسی است با زبانی شاعرانه و ارایه قصه¬های آموزنده، اندیشه¬های اجتماعی و سیاسی را به زیبایی به مخاطبان منتقل می¬کند. مولوی با حفظ جایگاه خود و با بهره-گیری از مولفه¬های زیبایی¬شناختی در حوزه زبان و بیان، تصاویر و نمادها، فرم و ساختار، تمثیل، مضامین و موسیقی کلام، به عنوان یک مصلح اجتماعی، نهاد حاکمیت سیاسی جامعه را مورد خطاب قرار می‌دهد و در جهت پبشبرد بهتر امور اجتماع و توده مردم، تشویق و تحذیر می‌نماید. در واقع مولوی تلاش دارد که در منظومه‌ تعلیمی خود، با کنشی هنری، اصول و مسائل عرفان اسلامی را در سبک زندگی اجتماعی تسری دهد تا گرایش توحیدی بر جامعه و حاکمیت، در جهت اصلاح امور، به سمت زیست اخلاقی و معنوی، و برقراری عدل اجتماعی از طریق تدبیر و ساماندهی آن میسر شود.

    تفاصيل المقالة

  • المقاله

    6 - بررسی انگاره‌های سیاسی و اجتماعی مولوی در مثنوی معنوی با رویکرد زیبایی¬شناختی
    زیبایی‌شناسی ادبی , العدد 1 , السنة 15 , بهار 1403

    در این پژوهش تلاش شده است با رویکردی زیبایی¬شناختی به بررسی عرفان اجتماعی مثنوی معنوی مولوی، با نگاهی نوین و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی پرداخته شود. عرفان اجتماعی، عرفانی است که از آغاز تا پایان، سویه‌های مشخص اجتماعی دارد و در مرحله نهایی سلوک، یعنی در أکثر

    در این پژوهش تلاش شده است با رویکردی زیبایی¬شناختی به بررسی عرفان اجتماعی مثنوی معنوی مولوی، با نگاهی نوین و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی پرداخته شود. عرفان اجتماعی، عرفانی است که از آغاز تا پایان، سویه‌های مشخص اجتماعی دارد و در مرحله نهایی سلوک، یعنی در سفر چهارم از اسفار اربعه، که شهود می‌باشد، ماهیت اجتماعی یافته و عارف، رسالت هدایت، تربیت و مدیریت اجتماعی را در ابعاد مختلف به تناسب اقتضائات وجودی و عینی بر عهده می‌گیرد. بنابراین، در این پژوهش، دیدگاه‌های مولوی از رهیافت‌های سیاسی و اجتماعی بر بنیاد زیبایی-شناختی مورد تحلیل قرار گرفته است. مثنوی معنوی علاوه بر آنکه منبعی غنی از بینش¬ها و اندیشه¬های عارفانه و سیاسی است با زبانی شاعرانه و ارایه قصه¬های آموزنده، اندیشه¬های اجتماعی و سیاسی را به زیبایی به مخاطبان منتقل می¬کند. مولوی با حفظ جایگاه خود و با بهره¬گیری از مولفه¬های زیبایی¬شناختی در حوزه زبان و بیان، تصاویر و نمادها، فرم و ساختار، تمثیل، مضامین و موسیقی کلام، به عنوان یک مصلح اجتماعی، نهاد حاکمیت سیاسی جامعه را مورد خطاب قرار می‌دهد و در جهت پبشبرد بهتر امور اجتماع و توده مردم، تشویق و تحذیر می‌نماید. در واقع مولوی تلاش دارد که در منظومه‌ تعلیمی خود، با کنشی هنری، اصول و مسائل عرفان اسلامی را در سبک زندگی اجتماعی تسری دهد تا گرایش توحیدی بر جامعه و حاکمیت، در جهت اصلاح امور، به سمت زیست اخلاقی و معنوی، و برقراری عدل اجتماعی از طریق تدبیر و ساماندهی آن میسر شود.

    تفاصيل المقالة