تحلیل زیبایی شناسی سماع و موسیقی آفرینش در نگاه مولانا
الموضوعات :سعید رضائی 1 , محمدرضا اسعد 2 , fatemeh Gharemani 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبـیات فارسی، واحد اراک،دانـشگاه آزاد اسـلامی، ، اراک، ایران.
2 - استادیارگروه زبان و ادبیات فارسی،واحد اراک،دانشگاه آزاد اسلامی،اراک،ایران.
3 - استادیارگروه زبان و ادبیات فارسی،واحد اراک،دانشگاه آزاد اسلامی،اراک،ایران.
الکلمات المفتاحية: اساطیر, مولوی, کلیدواژه: شهود, موسیقی, سماع,
ملخص المقالة :
موسیقی در اساطیر ملل مختلف، از اهمیت بسزایی برخوردار است. این علم به مثابة یکی از بخشهای حکمت نظری، بواسطة همسانی در ادراکات شهودی و درونی، بعد متافیزیکی، خطاناپذیری و ...، با عرفان ادبی، پیوندی ناگسستنی دارد. بسط مفهومی موسیقی از همین جا نشأت گرفت که منجر به رهایی از فضای مونولوگ و تکبعدی و سوق یافتن به موسیقی روح کیهانی گردید که تدریجاً در عرفان نیز رسوخ کرد و قوت گرفت. ادراک از موسیقی که تجلی ساز سماع عارفانه بوده و رستاخیز عوالم و حالت های روحانی سالک است یک موسیقی افلاکی و کیهانی را نمایان شده وبعد شهودی پیدا می کند و مستقیما با عواطف و احساسات را درگیر می کند. مولوی نگاه بسیار زیبایی شناسانه ای از دریافت موسیقی دارد و چون در دریافت های باطنی در مرتبه بالایی از واردات قلبی بوده و به بیان دیگرنمادی از همه نظام ها و عرف ها و عادت ها را داراست ارتباط میان نگاه او و تفکراتش با موسیقی کیهانی این مهم را نمایان می کند.
_||_