بررسی دیرینهشناسی عرفاناجتماعی از دیدگاه فوکو با تکیه بر منطقالطیر عطار و مثنوی مولوی
الموضوعات : عرفان اسلامیفاطمه شیخی 1 , محمدرضااسعد اسعد 2 , محسن ایزدیار 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران.
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران.نویسنده مسئول
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران.
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
عرفان اسلامی به¬مثابه یک نهاد اجتماعی، در تاریخ اجتماعی ایران، از اهمیت والایی برخوردار است. چنانکه از بدو شکل¬گیری، با بهره¬گیری از تعالیم خاص خود در پی تثبیت گزاره¬های قدرت برآمد و با تأثیر از شرایط سیاسی، مذهبی و اجتماعی، به¬عنوان یک گفتمان قدرتمند، در معادلات اجتماعی، سیاسی و مذهبی در تاریخ ایران نقشی برجسته پیداکرد. مولوی و عطار از جمله ادیبان عارفی هستند که در قالب کلام منظومشان در مثنوی معنوی و منطقالطیر، به بیان اندیشههای اجتماعی خویش، از منظر عرفانی پرداختهاند. پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی بیان¬میدارد که ساختار قدرت به¬تعبیر فوکویی آن، در عرفان اجتماعی، بر پایه جایگاه پیر و تعالیم لازمالاجرای او تبیین گردیده¬است به¬گونهای که هژمونی قدرت در مقام پیر، با توجه به وجوه تاریخی و معرفتی در عرفان اسلامی در دستگاه نظری و عملیِ سازمانِ خانقاه، منجر به سوژه سازی مرید میشود؛ و پیر نیز، با تکیه بر اصل ولایت و انسال کامل، در حوزه قدرت و در امر راهبردی اجتماعی، دارای جایگاهی شاخص است. کلیدواژه¬ها: عرفان اجتماعی، دیرینهشناسی، میشل فوکو، مثنوی مولوی، منطقالطیر عطار.