پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد4,السنة
18
,
پاییز
1400
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت تربیت زیبایی شناسانه دانشجویان معماری در مراکز آموزش عالی استان گیلان و تبیین اهمیت آن در شکل گیری گرایشات و سلیقه زیبایی شناختی آن ها، در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ صورت پذیرفت. روش پژوهش با توجه به ماهیت آن در شمار تحقیقات توصیفی- تحلیلی و در طیف أکثر
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت تربیت زیبایی شناسانه دانشجویان معماری در مراکز آموزش عالی استان گیلان و تبیین اهمیت آن در شکل گیری گرایشات و سلیقه زیبایی شناختی آن ها، در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ صورت پذیرفت. روش پژوهش با توجه به ماهیت آن در شمار تحقیقات توصیفی- تحلیلی و در طیف مطالعات ارزشیابی قرار می گیرد. برای جمع آوری داده ها، از دو نوع پرسشنامۀ تدوین شده مبتنی بر الگوی استخراج شده از بخش کیفی پژوهش، در طیف لیکرت و پرسشنامۀ تصویری بهره گرفته شد. برای آزمون روایی پرسشنامه از روش روایی محتوا استفاده شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه، از ضریب آلفای کرونباخ و برای محاسبۀ آن از نسخه ۲۱ نرم افزار SPSS، در دو مرحله بهره گرفته شد که به ترتیب معادل ۸۹/۰ و ۹۲/۰ به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد، دانشجویان هر دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در جریان آموزش، از دانش زیبایی شناسانه بالاتری نسبت به بینش و توانش زیبایی شناسانه برخوردار شده اند؛ به گونهایکه در دورۀ کارشناسی، نمرات کسب شده در حوزۀ دانش ۳۹/۳، در حوزۀ بینش ۱۲/۳ و در حوزۀ توانش ۸۶/۲ برآورد شد. در دورۀ کارشناسی ارشد نیز، نمرات کسب شده در حوزههای مذکور به ترتیب معادل ۵۷/۳، ۱۸/۳ و ۹۸/۲ به دست آمد. این امر در گرایش محسوس سلیقۀ زیبایی شناختی دانشجویان به زیبایی فرمال نیز نمود یافت؛ به عبارت دیگر بر اساس یافته ها، گرایش یکجانبۀ جریان آموزشی به سمت بنیان آموزش در این عرصه، در حال تربیت معمارانی تکقطبی در دیدگاه زیبایی شناسانه است.
تفاصيل المقالة
تغییر و تحولات ایجاد شده در حوزه هنرها و جابجایی مرزهای تعریف هنر از قرن بیستم به بعد متاثر از تحولات جامعه شناختی این عصر، در نگاه زیبایی شناختی بشر مدرن به محیط نیز تاثیر قابل توجهی داشته است. اما براستی این تغییر معیارها و مولفه های زیبایی شناسی در معماری، ریشه در ک أکثر
تغییر و تحولات ایجاد شده در حوزه هنرها و جابجایی مرزهای تعریف هنر از قرن بیستم به بعد متاثر از تحولات جامعه شناختی این عصر، در نگاه زیبایی شناختی بشر مدرن به محیط نیز تاثیر قابل توجهی داشته است. اما براستی این تغییر معیارها و مولفه های زیبایی شناسی در معماری، ریشه در کدام تحولات بنیادین در نگرش زیبایی شناسانه به هنر، در گذار از جامعه سنتی دیروز به جامعه مدرن امروز دارد؟ در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا با روش تحلیلی-تطبیقی مبتنی بر اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای و با رویکردی جامعه شناسانه و با تحلیل فرآیند آفرینش و سیر هنر در گذار از جامعه سنتی پیشین به جامعه مدرن امروز، به شناسایی مهم ترین عوامل نزول ماهیت هنر و کاهش طول عمر تجربه زیبایی شناختی آثار هنری معاصر، به ویژه در عرصه معماری، دست یافت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که زیبایی شناسی در هنر از جمله هنر معماری ایرانی، در گذار از جامعه سنتی دیروز به جامعه مدرن امروز، بتدریج از آنچه واجد کیفیات زیبایی شناسی نمادین و مفهومی با عمر بلندتر که روح جمعی جامعه در آن جاری است، دور شده و به سمت زیبایی شناسی فرمی، فردگرا و فاقد مفاهیم ارجاعی، که دارای عمق ادراک سطحی تر و در نتیجه عمر کوتاه تری است، گرایش پیدا کرده است.
تفاصيل المقالة
چکیدهمقدمه: باوجود تأثیرات قابلتوجه آتریومها بر تهویه طبیعی و شرایط حرارتی داخل ساختمان، دانش کافی در مورد تأثیر پارامترهای مختلف طراحی بر عملکرد انرژی و تهویه آتریومها وجود ندارد. این پژوهش، به بررسی تأثیر عوامل کالبدی آتریوم بر عملکرد حرارتی و تهویه ساختمانهای بلن أکثر
چکیدهمقدمه: باوجود تأثیرات قابلتوجه آتریومها بر تهویه طبیعی و شرایط حرارتی داخل ساختمان، دانش کافی در مورد تأثیر پارامترهای مختلف طراحی بر عملکرد انرژی و تهویه آتریومها وجود ندارد. این پژوهش، به بررسی تأثیر عوامل کالبدی آتریوم بر عملکرد حرارتی و تهویه ساختمانهای بلند در اقلیم شهر رشت میپردازد.هدف: هدف این پژوهش، به بررسی تأثیر عوامل کالبدی آتریوم بر عملکرد حرارتی و تهویه ساختمانهای بلند است.روششناسی تحقیق: رویکرد اصلی روش تحقیق این مطالعه کمی بوده و از روش شبیهسازی استفاده میکند. ساختمان مرجع شبیهسازی، ساختمانی بلندمرتبه با ده طبقه و پلان مربع با طرح باز، دارای یک آتریوم مستطیل در مرکز ساختمان، تعریفشده است. شاخصهای عملکرد حرارتی و عملکرد تهویه بهعنوان متغیرهای وابسته و ابعاد و جهتگیری آتریوم بهعنوان متغیر مستقل موردبررسی قرارگرفته است. نتایج بهدستآمده از شبیهسازی علاوه بر بررسی در قالب آمار توصیفی، مورد آزمونهای همبستگی و رگرسیون قرار میگیرد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، ساختمان های بلند شهر رشت میباشد.یافتهها: یافته نشان میدهد که متغیرهای طول و عرض آتریوم، محیط و مساحت آتریوم در مدل مرجع در اقلیم شهر رشت، رابطه معنادار و مستقیم با نیاز انرژی و حجم تهویه ساختمان دارد. اگرچه افزایش ابعاد آتریوم باعث کاهش نیاز روشنایی و افزایش توان تهویه ساختمان میشود، اما تا حد قابلتوجهی باعث افزایش نیاز حرارتی و به تبع آن، نیاز انرژی کل ساختمان میشود.نتایج: بر اساس یافتهها، نتیجهگیری میشود که در یک مساحت مساوی استفاده از آتریوم مربع شکل بهطورکلی نتایج بهتری را رقم میزند. همچنین آتریومهای مستطیل شکل با کشیدگی در محور شمالی-جنوبی، پاسخ بهتری ازنظر عملکرد انرژی نسبت به سایر جهتگیریها در شهر رشت دارا است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications