دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی
,
العدد2,السنة
23
,
تابستان
1401
هدف اینپژوهش پیشبینی اشتیاق به برقراری روابط در نوجوانان بر اساس هیجان خواهی، حمایت اجتماعی و شادکامی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم بود. این پژوهش از نظر نوع توصیفی و از نظر روش همبستگی بود. جامعه آماری همه دانشآموزان دختر متوسطه دوم شهرستان قم در سال 98-1397 بودند. أکثر
هدف اینپژوهش پیشبینی اشتیاق به برقراری روابط در نوجوانان بر اساس هیجان خواهی، حمایت اجتماعی و شادکامی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم بود. این پژوهش از نظر نوع توصیفی و از نظر روش همبستگی بود. جامعه آماری همه دانشآموزان دختر متوسطه دوم شهرستان قم در سال 98-1397 بودند. نمونه مورد مطالعه 375 نفر از دانش آموزان دختر بودند که به وسیله فرمول کوکران محاسبه و با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه های اشتیاق به برقراری روابط مک کروسکی (Willingness To Communicate Questionnaire)، هیجان خواهی زاکرمن (Sensation Seeking Questionnaire)، حمایت اجتماعی زیمت (Perceived Social Support Questionnaire) و شادکامی آرگیل (Oxford Happiness Questionnaire) به عنوان ابزار پژوهشی استفاده شد. برای تحلیل داده ها ازآزمون های رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد از میان مؤلفههای هیجان خواهی، مؤلفههای ماجراجویی (001/0P<)، تجربه جویی (015/0P=)، تنوع طلبی (001/0P<) و گریز از بازداری(001/0P<)، حمایت اجتماعی با مؤلفههای خانواده (001/0P<) و اشخاص مهم (001/0P<)، و شادکامی با زیر مؤلفه عزت نفس (001/0P<)، می توانند اشتیاق به برقراری رابطه را به صورتی معنی داری پیش بینی کنند. نتایج مطالعه نشان داد هیجان خواهی و شادکامی رابطه مثبت و معنیدار و مؤلفه خانواده رابطه معکوس و معنی دار با اشتیاق به برقراری روابط دارد. در نتیجه افزایش هیجان خواهی و شادکامی و کاهش حمایت خانواده منجر به افزایش اشتیاق به برقراری روابط میشود.
تفاصيل المقالة
نشريه روانشناسی اجتماعی
,
العدد1,السنة
9
,
بهار
1400
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف مقایسه عزتنفس و مشکلات بینفردی دانشجویان پزشکی مبتلا به اختلال خودشیفته ناسازگار، خودشیفته سازگار و عادی انجام گرفت. روش کار: روش پژوهش علّی- مقایسهای بود. از جامعه دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران، 210 فرد به روش نمونهگی أکثر
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف مقایسه عزتنفس و مشکلات بینفردی دانشجویان پزشکی مبتلا به اختلال خودشیفته ناسازگار، خودشیفته سازگار و عادی انجام گرفت. روش کار: روش پژوهش علّی- مقایسهای بود. از جامعه دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران، 210 فرد به روش نمونهگیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب و بر مبنای ارزیابی دو پرسشنامه سیاهه خودشیفتگی آسیبشناختی (PNI) و مقیاس شخصیت خودشیفتگی (NPI) در سه گروه 70 نفره خودشیفتگی سازگار، خودشیفتگی ناسازگار و فاقد خودشیفتگی قرار گرفتند. جهت سنجش متغیرهای موردنظر از پرسشنامههای مقیاس عزتنفس روزنبرگ (RSES) و مقیاس مشکلات بینفردی 32 سؤالی (IIP-32) استفاده و در نهایت تجزیه و تحلیل دادهها به روش تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی انجام شد. نتایج: نتایج نشان داد عزتنفس در هر سه گروه تفاوت معنیداری با یکدیگر نشان دادند (05/0p <) و عزتنفس در گروه خودشیفته سازگار بیشتر از دو گروه دیگر گزارش شده است. همچنین تمامی ابعادهای مشکلات بینفردی در هر سه گروه تفاوت معنیداری با یکدیگر نشان دادند (05/0p <). نتیجهگیری: خودشیفتگی ناسازگار میتواند بر عزتنفس و مشکلات بینفردی دانشجویان علوم پزشکی تأثیر منفی بگذارد. ویژگیهایی همچون عدم اعتماد به دیگران، عدم بیان مستقیم احساسات، عدم همدلی و نادید گرفتن احساسات دیگران در افراد خودشیفته ناسازگار با کم بودن میزان حمایتگری و مشارکت همخوانی دارد. افراد با ویژگیهای خودشیفتگی ناسازگار از حضور در جمع فقط به عنوان ابزاری برای ایجاد احساس برتری و تسلط در خود استفاده مینمایند، در تصمیمات مهم زندگی تابع دیگران نبوده و بدون توجه به تأثیری که بر دیگران بر جای میگذارند خود را ابراز مینمایند. در اصل وجود رگههای خودشیفتگی در حد سازگار و ناسازگار باعث ایجاد مشکلات بینفردی در مقیاس حمایتگری و مشارکت میشود. چرا که احساس استحقاق و برتری، فقدان همدلی، ناتوانی در ایجاد و حفظ پیوندهای گرم و عاطفی با دیگران و عدم جهتگیری اشتراکی نسبت به روابط موجب میشود تا پیشنیازهای برقراری روابط سالم بینفردی در این افراد دچار آسیب گردد.
تفاصيل المقالة
هدف: اعتیاد به دلیل ماهیت پیشروندهاش نه تنها زندگی فرد معتاد را تحتالشعاع قرار میدهد بلکه مشکلات زیادی را برای خانواده و جامعه ایجاد کرده و بار زیادی به آنها تحمیل میکند. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی با تحلیل رفتار متقابل بر عوامل شخصیتی معتاد أکثر
هدف: اعتیاد به دلیل ماهیت پیشروندهاش نه تنها زندگی فرد معتاد را تحتالشعاع قرار میدهد بلکه مشکلات زیادی را برای خانواده و جامعه ایجاد کرده و بار زیادی به آنها تحمیل میکند. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی با تحلیل رفتار متقابل بر عوامل شخصیتی معتادان بهبود یافته انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی مردان معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر قم در سال 2019 تشکیل داد که از بین آنها با روش نمونهگیری هدفمند تعداد 60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی 20 نفری جایگزین شدند. گردآوری دادهها با کمک پرسشنامه صفات پنجگانه شخصیت- فُرم کوتاه (کوستا و مکگری، 1992) انجام شد. آزمودنیهای دو گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه درمان به صورت هفتهای یک جلسه قرار گرفتند اما برای گروه کنترل مداخله درمانی اعمال نشد. تحلیل دادهها با روشهای آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیری ا و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرمافزار SPSS/24 انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد بین سه گروه در نمرات پس آزمون عوامل شخصیتی شامل نورزگرایی، برونگرایی، گشودگی به تجربه، مقبولیت و با وجدانی از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نیز نشان داد بین اثربخشی این دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که واقعیت درمانی و تحلیل رفتار متقابل هر دو به یک اندازه باعث بهبود عوامل شخصیتی در معتادان بهبودیافته شدهاند و میتوان این برنامهها را به عنوان درمان تکمیلی به مراکز ترک اعتیاد توصیه کرد.
تفاصيل المقالة
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ همخوانی/ ناهمخوانی سبک تفکر استاد- دانشجو با ابعاد خلاقیت دانشجویان است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است.جامعه آماری این پژوهش، کل دانشجویان موسسه آموزش عالی اجتهاد در سال تحصیلی 95-94 بود که از این تعداد، 100 نفر (39 نفر پسر و 61 نفر أکثر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ همخوانی/ ناهمخوانی سبک تفکر استاد- دانشجو با ابعاد خلاقیت دانشجویان است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است.جامعه آماری این پژوهش، کل دانشجویان موسسه آموزش عالی اجتهاد در سال تحصیلی 95-94 بود که از این تعداد، 100 نفر (39 نفر پسر و 61 نفر دختر) با روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامۀ سبکهای تفکر و پرسشنامه خلاقیت تورنس، پاسخ دادند. اساتید آنها ـ که 6 نفر بودند ـ نیز با پرسشنامۀ سبکهای تفکر در تدریس، مورد آزمون قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان دادند که به طور کلی، همخوانی سبکهای تفکر قضایی (01 /0 > p r=-0/34, ) و محافظه کارانه (r=- 0/42 ,01 /0 > p) با ابتکار ونیز همخوانی همین سبکها با بسط در خلاقیتr=-0/32) , ,01 /0 > p ) روابط معنادار داشتهاند. در بررسی چهار بعد خلاقیت، همخوانی سبک قضایی (Beta=-0/35) و ناهمخوانی سبک آزاداندیش ((Beta=0/37 دارای بیشترین پیش بینی کنندگی بودند. نتیجه نهایی این بود که همخوانی سبکهای تفکر بیشتر از ناهمخوانی با خلاقیت ارتباط داشته است و برای پرورش خلاقیت بهتر است سبکهای تفکر قضایی و آزاداندیش را در اساتید و دانشجویان پرورش داد.
تفاصيل المقالة
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی
,
العدد2,السنة
17
,
تابستان
1400
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامة رواندرمانگری مثبتنگر بر افزایش سرمایة روانشناختی و مدل بهزیستی پرما در دانشآموزان انجام شد. در یک پژوهش شبهتجربی با طرح پیشآزمونـ پسآزمون با گروه گواه غیرمعادل و همراه با پیگیری دوماهه، 52 دانشآموز دختر در دو گروه آزمایش (2 أکثر
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامة رواندرمانگری مثبتنگر بر افزایش سرمایة روانشناختی و مدل بهزیستی پرما در دانشآموزان انجام شد. در یک پژوهش شبهتجربی با طرح پیشآزمونـ پسآزمون با گروه گواه غیرمعادل و همراه با پیگیری دوماهه، 52 دانشآموز دختر در دو گروه آزمایش (27 نفر) و گواه (25 نفر) قبل و بعد از برنامة آموزشی به پرسشنامة سرمایة روانشناختی (لوتانز، آولیو، آوی و نورمن، 2007) و سیاهة رواندرمانی مثبتنگر (رشید و سلیگمن، 2013) پاسخ دادند. از طریق 7 جلسه و هر جلسه دو ساعت، بستة روانیـ آموزشی رواندرمانگری مثبتنگر به شیوة گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج روش آماری تحلیل واریانس مختلط ساده نشان داد بستة روانی/ آموزشی رواندرمانگری مثبتنگر در افزایش وجوه سرمایة روانشناختی شامل خودکارآمدی، امید، تابآوری و خوشبینی و ابعاد مدل بهزیستی پرما شامل هیجانهای مثبت، تعهدمندی، روابط، معنا و پیشرفت، مؤثر بوده است. نتایج این پژوهش، همسو با دیگر پیشرفتهای انجامشده ذیل رویکرد آموزش و پرورش مثبت، نشان میدهد که مداخلة روانیـ آموزشی رواندرمانگری مثبتنگر از طریق تغذیة منابع مقابلهای یادگیرندگان و تجهیز سرمایة روانی آنها در تدارک مهارتهای ناظر بر تأمین بهزیستی، شادکامی و نیرومندیهای منشی یادگیرندگان در کنار دیگر مهارتهای تحصیلی سنتی در مؤثر بوده است.
تفاصيل المقالة
روانشناسی سلامت و رفتار اجتماعی
,
العدد9,السنة
3
,
بهار
1402
هدف پژوهش حاضر پیشبینی رفتارهای آسیب به خود براساس راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی با نقش واسطهای کنترل تکانه در نوجوانان مراجعهکننده به مراکز کاهش آسیب شهر تهران بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل نوجوانان 14 تا 18 سال أکثر
هدف پژوهش حاضر پیشبینی رفتارهای آسیب به خود براساس راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی با نقش واسطهای کنترل تکانه در نوجوانان مراجعهکننده به مراکز کاهش آسیب شهر تهران بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل نوجوانان 14 تا 18 سال مراجعهکننده به مراکز گذری کاهش آسیب شهر تهران منطقه 12 (محله شوش-هرندی) در چهار ماهه اول سال 1401 بودند که به روش نمونهگیری تصادفی ساده از میان نوجوانان مراجعهکننده به این مراکز تعداد 300 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه آسیب به خود (SHI) (سانسون و همکاران، 1998)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) (گارنفسکی و همکاران، 2001) و مقیاس تکانشگری (BIS-11) (بارت و همکاران، 2004) بود. دادهها با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد کنترل تکانه رابطه بین تنظیم شناختی هیجانی (39/0= B) با رفتارهای آسیب به خود را در نوجوانان واسطهگری میکند. همچنین با توجه به مقادیر کسب شده048/0= RMSEA ، 99/0= CFI ،99/0= GFI ،81/1= cmin/df و 055/0= p-value مدل از برازش خوبی برخوردار است.
تفاصيل المقالة
اهمال کاری تحصیلی، پدیده ای شایع در دانشجویان است، که معمولا با تجارب ذهنی ناراحت کننده همراه است. اهمال کاری، صورتی شایع از شکست در خودتنظیمی شناخته می شود. از نظر هدف پژوهش حاضر کاربردی و هدف اصلی تعیین اثر بخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتظیمی بر کاهش اهمال کاری تحصی أکثر
اهمال کاری تحصیلی، پدیده ای شایع در دانشجویان است، که معمولا با تجارب ذهنی ناراحت کننده همراه است. اهمال کاری، صورتی شایع از شکست در خودتنظیمی شناخته می شود. از نظر هدف پژوهش حاضر کاربردی و هدف اصلی تعیین اثر بخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتظیمی بر کاهش اهمال کاری تحصیلی و مولفه های آن در دانشجویان تحصیلات تکمیلی است. فرضیه محقق پیش بینی مثبت این اثر بخشی بود. پژوهش ازلحاظ روش، نیم آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم و تحقیقات در نیم سال دوم تحصیلی 96-97 انتخاب شد. بر اساس نمونهگیری خوشهای،30 نفر به شکل تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفرِ(کنترل و آزمایش) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی( 8 جلسهای 120 دقیقهای ) قرار گرفتند. و در انتها پسآزمون از هر دو گروه به عمل آمد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اهمال کاری سولومون و راثبلوم و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پنتریچ استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها، فرضیه محقق را تایید و نشان داد که دانشجویان گروه آزمایش نسبت به دانشجویان گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری اهمال کاری تحصیلی کمتری داشتند(p <0.01). با توجه به یافته ها میتوان گفت زمانی که فراگیران به مهارتهای خودتنظیمی مجهز میشوند، میتوانند بر اهمال کاری ناشی از امتحان و انجام تکلیف فائق آیند. همچنین میتوانند برای انجام پروژه علمی، زمان و منابع مهم را تخصیص دهند و اهمالکاری خود را کاهش دهند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications