فهرس المقالات داوود حبیبی


  • المقاله

    1 - بررسی اثر محلول‌پاشی سالیسیلیک اسید بر خصوصیات فیتوشیمیایی عصاره الکلی اندام های مختلف گیاه دارویی Verbascum songaricum Schrenk
    اکوفیتوشیمی گیاهان دارویی , العدد 5 , السنة 8 , زمستان 1399
    گل ماهور (Verbascum songaricum Schrenk) گیاه دارویی چند ساله علفی متعلق به تیره Scrophulariaceae دارای خواص درمانی متعددی است. کاربرد الیسیتورهای زیستی سبب افزایش متابولیت‌های ثانویه در نظام‌های کشاورزی پایدار در راستای بهبود کیفیت مواد موثره در گیاهان دارویی می شود. به أکثر
    گل ماهور (Verbascum songaricum Schrenk) گیاه دارویی چند ساله علفی متعلق به تیره Scrophulariaceae دارای خواص درمانی متعددی است. کاربرد الیسیتورهای زیستی سبب افزایش متابولیت‌های ثانویه در نظام‌های کشاورزی پایدار در راستای بهبود کیفیت مواد موثره در گیاهان دارویی می شود. به منظور ارزیابی اسپری برگی سالیسیلیک اسید بر خصوصیات فیتوشیمیایی برگ و گل گیاه دارویی گل ماهور تحقیق حاضر در قالب طرح بلوک‌های کـامل تصـادفی در مزرعه تحقیقاتی گیاهان داوریی شهرکرد در دو سال زراعی 95 و 96 اجرا شد. محلول‌پاشی سالیسیلیک‌اسید در سه سطح (شاهد، 5/0 و 1 میلی مولار بر لیتر) در سه مرحله بر روی گل ماهور در چهار تکرار اعمال گردید..اندازه گیری میزان فنل-کل در برگ و گل با استفاده از روش اسپکتروفتومتری (فولین سیکالچو) ارزیابی شد و همچنین میزان فنولیک‌اسید بر اساس اسید گالیک و فلاونوئید‌ها (فلاونول کوئرسیتن) در عصاره گل ماهور (به عنوان مهمترین اندام دارویی این گیاه) با اسـتفاده از دسـتگاه HPLC تعیین گردید. بر اساس نتایج حاصل، اثر سالیسیلیک‌اسید در سال دوم بر روی ترکیبات فنل‌کل گل، فنولیک اسید و فلاونوئید‌های موجود در عصاره گل‌ این گیاه معنی‌دار بود. بر اساس یافته‌ها می‌توان نتیجـه گرفـت، محلول‌پاشی سالیسیلیک اسید، باعث ارتقای ترکیبات پلی فنلی به میزان 26 درصد در مقدار فلاونئید در گل از نوع فلاونول کورستین و 20درصد در میزان اسید فنولیک از نوع گالیک اسید در گل گیاه دارویی گل ماهور می‌شود. تفاصيل المقالة


  • المقاله

    3 - بررسی اثر سرب و مس بر محتوای کلروفیل، غشا لیپیدی، محتوی آب نسبی و فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در گونه گیاهی خلر (Lathyrus sativus)
    اکوفیزیولوژی و فیتوشیمی گیاهان دارویی و معطر , العدد 2 , السنة 2 , تابستان 1389
    بعضی از گونه های گیاهی از قابلیت مقاومت دربرابر شرایط تنش محیطی برخوردار بوده، به طوری که با مکانیزم عمل خود مانع از تولید بیشتر اکسیژن های رادیکال آزاد شده و یا با اکسیژن های رادیکال آزاد تولیدی مقابله میکنند. از آنجایی که اولین گام در اجرای استراتژی های گیاه پالایی شن أکثر
    بعضی از گونه های گیاهی از قابلیت مقاومت دربرابر شرایط تنش محیطی برخوردار بوده، به طوری که با مکانیزم عمل خود مانع از تولید بیشتر اکسیژن های رادیکال آزاد شده و یا با اکسیژن های رادیکال آزاد تولیدی مقابله میکنند. از آنجایی که اولین گام در اجرای استراتژی های گیاه پالایی شناسایی گونه های گیاهی است که قادر به مقاومت در برابر فلزات سنگین می باشد، این تحقیق به منظور بررسی اثرات سرب و مس بر روی گونه گیاهی خلر در خاک های آلوده به این عناصر صورت پذیرفت. بر این اساس به منظوربرآورد و شناسایی توانایی گیاه خلر نسبت به عناصر سنگین سرب و مس آزمایشی در پاییز 1387 بر روی خلر رقم زنجان با نام علمی(Lathyrussativus)انجام شد. در این راستا از چهار غلظت سرب0،200،400،800و چهار غلظت مس0،150،300،450میلی گرم بر کیلوگرم خاک که به ترتیب نمک هر یک از آنها حاوی نیترات و سولفات بود، در قالب آزمایش فاکتوریل به صورت طرح کاملا تصادفی و در 4 تکرار استفاده شد که در این راستا به بررسی اثرات این آلاینده ها بر برخی از صفات فیزیولوژی گیاه مورد مطالعه پرداختیم. اگرچه نتایج آزمایش حاکی از افت محتوی کلروفیل کل و غشا لیپیدی تحت سمیت عناصر سنگین سرب و مس بود اما فعالیت بیشتر آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز(SOD)با افزایش سطوح سرب و مس در این گونه گیاهی مانع از تولید بیشتر اکسیژن های رادیکال آزاد تولیدی در این گونه گیاهی شد، به طوری که همبستگی منفی بین محتوی کلروفیلaکلروفیلbو کلروفیل کل با آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز(SOD)مشاهده شد، همچنین همبستگی بین ظرفیت مالون دی آلدهید(MDA)که وسیله ای برای اندازه گیری فرایند پراکسیداسیون لیپید است با آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز(SOD)مثبت بود بدین معنی که افزایش ظرفیت این بیومارکر که نشاندهنده تولید بیشتر اکسیژن برای تخریب غشا لیپیدی است با فعالیت بیشتر آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز(SOD)برای هضم و حذف بیشتر اکسیژن های مخرب همراه بود. همچنین وضعیت آب در بافت برگها(RWC)تحت تاثیر این عناصر قرار نگرفت. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - بررسی تاثیر باکتری های محرک رشد و کود نیتروژن بر کیفیت دانه آفتابگردان (.Helianthus annus L)
    اکوفیزیولوژی و فیتوشیمی گیاهان دارویی و معطر , العدد 4 , السنة 2 , پاییز 1389
    به منظور مطالعه اثر کود شیمیایی نیتروژن و باکتری های محرک رشد (نیتروکسین و بیوفسفر) بر کیفیت دانه آفتابگردان (.Helianthus annus L) در راستای کاهش مصرف کودهای شیمیایی، اصلاح خاک و بهبود وضعیت تغذیه ای گیاه آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار د أکثر
    به منظور مطالعه اثر کود شیمیایی نیتروژن و باکتری های محرک رشد (نیتروکسین و بیوفسفر) بر کیفیت دانه آفتابگردان (.Helianthus annus L) در راستای کاهش مصرف کودهای شیمیایی، اصلاح خاک و بهبود وضعیت تغذیه ای گیاه آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال 1388 به اجرا در آمد. تیمار های آزمایشی شامل چهار سطح کود نیتروژن 0، 54، 108 و 161 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و باکتری های محرک رشد در چهار سطح شاهد (بدون مصرف)، نیتروکسین (حاوی باکتری های محرک رشد ازوتوباکتر و آزوسپیریلوم)، بیوفسفر (حاوی باکتری های محرک رشد باسیلوس و سودوموناس) و کود تلفیقی (نیتروکسین + بیوفسفر) بود. کاربرد باکتری های محرک رشد منجر به افزایش عملکرد روغن، نیتروژن و فسفر دانه نسبت به تیمار شاهد (بدون باکتری) شد. بیشترین عملکرد روغن به عنوان با اهمیت ترین صفت مورد بررسی در تیمار کود تلفیقی (نیتروکسین+بیوفسفر) با1042.24کیلوگرم در هکتار که نسبت به شاهد (721.32کیلوگرم روغن در هکتار)، افزایش30.08درصدی را نشان داد. همچنین مشاهده شد کاربرد سطوح کود نیتروژن تاثیر معنی داری بر عملکرد روغن، نیتروژن دانه و پتاسیم دانه گذاشت به طوری که بالاترین میزان عملکرد روغن در سطح 161 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به مقدار953.32کیلوگرم روغن در هکتار، که نسبت به تیمار شاهد (803.5کیلوگرم روغن در هکتار) افزایش15.72درصد رشد را نشان داد. اثر متقابل باکتری های محرک رشد و نیتروژن بر روی نیتروژن دانه دارای تاثیر معنی داری بود. در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد توانایی ازوتوباکتر و آزوسپیریلوم در فرایند تثبت نیتروژن و اینکه توانمندی سودوموناس وباسیلوس در کنترل عوامل بیماری زایی گیاه و انحلال فسفات های نامحلول، به طور موثری باعث افزایش عملکرد روغن می شود، همانطور که از نتایج مشخص می شود کاربرد کودهای بیولوژیک نقش مفید و موثری در بهبود خصوصیات کیفی گیاه آفتابگردان دارد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - بررسی اثر کودهای بیولوژیک، هومیک اسید و نانو پلیمر سوپرجاذب بر برخی صفات فیزیولوژیکی گیاه یونجه یکساله (Medicago scutellata) تحت تنش کادمیوم
    اکوفیزیولوژی و فیتوشیمی گیاهان دارویی و معطر , العدد 5 , السنة 2 , زمستان 1389
    این پژوهش به منظور بررسی تاثیر جداگانه و توام باکتری های محرک رشد گیاه به صورت(Azotobacter crococom) mix،(Azospirillum lipoferum)،(Pseudomonas putida)و قارچ میکوریزا (Glomus intraradices) به همراه هومیک اسید و پلیمر سوپر جاذب در بهبود شرایط رشد و همچنین محتوای کلروفیل، أکثر
    این پژوهش به منظور بررسی تاثیر جداگانه و توام باکتری های محرک رشد گیاه به صورت(Azotobacter crococom) mix،(Azospirillum lipoferum)،(Pseudomonas putida)و قارچ میکوریزا (Glomus intraradices) به همراه هومیک اسید و پلیمر سوپر جاذب در بهبود شرایط رشد و همچنین محتوای کلروفیل، میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت و ظرفیت بیومارکرهای تخریبی در گیاه یونجه یکساله (Medicago scutellata) در شرایط سمیت فلز سنگین کادمیوم صورت پذیرفت. این آزمایش در پاییز سال 1388 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار انجام شد. فاکتور اول در این آزمایش سطوح فلز سنگین کادمیوم، که به ترتیب شامل (0- 40 - 80 میلی گرم در کیلوگرم خاکCdCl2) و فاکتور دوم این آزمایش ترکیبات تیماری (باکتری های محرک رشد، قارچ میکوریزا، هومیک اسید و پلیمر سوپرجاذب) در 16 سطح بود. نتایج آزمایش حاکی از این امر بود که با افزایش غلظت کادمیوم در خاک میزان محتوای کلروفیلa،bوa+bکاهش معنی داری از خود نشان داد (P<0.05) و همچنین میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت و ظرفیت بیومارکرهای تخریبی مورد مطالعه به طور معنی داری افزایش پیدا کردند (P<0.05). با افزایش کادمیوم خاک و جذب این عنصر در گونه یونجه یکساله ظرفیت هر یک از نشاندارکنندگان زیستی، مالون دی آلدهید (MDA)، دی تیروزین و دی هیدروکسی گوآنوزین (8-oH-DG) افزایش معنی داری را نشان دادP<0.05)) به طوری که این افزایش ناشی از اثرات سمی کادمیوم به ترتیب بر لیپید آلدهیدی، پروتئین و هسته سلولی بود همچنین روندی کاهشی در محتوای کلروفیلa، کلروفیلbو کلروفیل کل (a+b) در بالاترین غلظت کادمیوم (80 میلی گرم در کیلو گرم) به کار برده شده در خاک مشاهده شد. فعالیت و عملکرد سه آنزیم سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، کاتالاز (CAD) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) در پاسخ به سمیت ناشی از کادمیوم در اندام هوایی گونه مورد مطالعه افزایش معنی داری را نشان داد (P<0.05). با توجه به اثرات متقابل فاکتورهای آزمایش مشاهده شد که تیمار های]b5(کاربرد پلیمر سوپرجاذب + باکتری های محرک رشد) وb9(کاربرد باکتری های محرک رشد + هومیک اسید)[در بالاترین سطح سمیت کادمیوم (80 میلی گرم در کیلو گرم خاک) دارای کمترین فعالیت آنزیمSOD،CATوGPXبودند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    6 - بررسی اثرات تنش شوری بر روی رشد و تغییرات فیتوهورمونی گندم تلقیح شده با باکتری های محرک رشد و اسید هیومیک
    اکوفیزیولوژی و فیتوشیمی گیاهان دارویی و معطر , العدد 5 , السنة 3 , زمستان 1390
    افزایش عملکرد محصولات زراعی، به ویژه گندم به علت داشتن بیشترین سطح زیر کشت و مصرف در کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اسید هیومیک به عنوان یک اسید آلی حاصل از هوموس و سایر منابع طبیعی و باکتری های محرک رشد از طریق اثرات هورمونی و بهبود جذب عناصر غذایی جهت بالا بردن أکثر
    افزایش عملکرد محصولات زراعی، به ویژه گندم به علت داشتن بیشترین سطح زیر کشت و مصرف در کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اسید هیومیک به عنوان یک اسید آلی حاصل از هوموس و سایر منابع طبیعی و باکتری های محرک رشد از طریق اثرات هورمونی و بهبود جذب عناصر غذایی جهت بالا بردن عملکرد دانه در گندم به خصوص در شرایط تنش شوری می توانند موثر واقع شود. به منظور بررسی اثرات تنش شوری بر روی رشد و تغییرات فیتوهورمونی گندم تلقیح شده با باکتری های محرک رشد و اسید هیومیک، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب در بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال 1389 اجراء شد. تیمارهای آزمایشی شامل اسیدهیومیک در دو سطح شامل {(A0): شاهد، (A1) : مصرف اسیدهومیک}، و سطوح شوری در سه سطح شامل {(B0): شاهد، (B1): شوری پایین به میزان 75 میلی مولار، (B3)، شوری بالا به میزان 150 میلی مولار}، استفاده از میکروارگانیسم ها در پنج سطح شامل {(C0) شاهد، (C1)، تلقیح بذربا باکتری آزوسپیریلوم لیپوفروم، (C2)،تلقیح بذر با باکتری ازتوباکتر کروکوم، (C3)، تلقیح بذر با باکتری سودوموناس پوتیدا، (C4)، تلقیح بذر با باکتری های (ازتوباکتر کروکوم، آزوسپیریلوم لیپوفروم، سودوموناس پوتیدا) به صورتMix} بود. نتایج نشان داد اثر متقابل تلقیح بذر با باکتری های محرک رشد و مصرف اسید هیومیک در زمان اعمال تنش شوری بر عملکرد دانه، جیبرلین، اکسین و سیتوکینین معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه از تیمار تلقیح بذر با باکتری ازتوباکتر کروکوم و عدم مصرف اسید هیومیک و اعمال تنش شوری 75 میلی مولار بدست آمد و بیشترین میزان هورمون جیبرلین و سیتوکینین از تیمار تلقیح بذر با باکتری آزوسپیریلوم لیپوفروم و عدم مصرف اسید هیومیک و اعمال تنش شوری 150 میلی مولار حاصل گردید، ضمن آنکه بیشترین میزان هورمون اکسین نیز از تیمار تلقیح بذر با باکتری های محرک رشد به صورتMixو مصرف اسید هیومیک و عدم اعمال تنش شوری به دست آمد. تفاصيل المقالة