فهرس المقالات حسین کارشکی


  • المقاله

    1 - ارزیابی محتوای برنامه درسی رشته علوم تربیتی گرایش آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 4 , السنة 10 , پاییز 1392
    هدف این پژوهش، ارزیابی محتوای برنامه درسی رشته علوم تربیتی گرایش آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی بود. پژوهش حاضر، با روشی توصیفی پیمایشی انجام شد و جامعه آماری آن شامل دانشجویان سال سوم و چهارم رشته علوم تربیتی گرایش آموزش و پرورش پیش‌دبستانی و دبستانی، مدیران و مرب أکثر
    هدف این پژوهش، ارزیابی محتوای برنامه درسی رشته علوم تربیتی گرایش آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی بود. پژوهش حاضر، با روشی توصیفی پیمایشی انجام شد و جامعه آماری آن شامل دانشجویان سال سوم و چهارم رشته علوم تربیتی گرایش آموزش و پرورش پیش‌دبستانی و دبستانی، مدیران و مربیان مهدهای کودک شهر مشهد و معلمان مدارس ابتدایی نواحی هفت‌گانه شهر مشهد است. نمونه انتخابی، در مجموع 83 نفر بودند که شامل 53 نفر از شاغلان آموزش و پرورش پیش دبستانی، معلمان مدارس ابتدایی و نیز 30 نفر از دانشجویان سال سوم و چهارم رشته علوم تربیتی گرایش آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی می‌شد. برای ارزیابی محتوای برنامه درسی رشته علوم تربیتی، ارزیابی شیوه تدریس اساتید، ارزیابی تناسب محتوای ارائه شده توسط استادان با محتوای برنامه، و اصلاحات و پیشنهادات ارائه شده از 4 پرسشنامه‌ محقق ساخته معتبر استفاده شد و روایی و پایای ابزارها احراز گردید. به منظور تحلیل داده‌های گردآوری شده شاخص‌های توصیفی، تحلیل واریانس یک‌راهه و آزمون خی‌دو مورد استفاده قرار گرفت. یافته‌ها نشان داد که شرکت کنندگان، کیفیت محتوای برنامه درسی رشته را در سطح متوسط ارزیابی کردند. مربیان مهد در مقایسه با دانشجویان و معلمان مدارس ابتدایی نگرش بهتری در مورد محتوای برنامه درسی رشته دارند. شرکت کنندگان در پژوهش با اعمال اصلاحات پیشنهادی موافق بودند. نتایج آزمون خی دو نیز نمایان ساخت که گروه‌های مورد مطالعه، جز در 4 مورد، در سایر موارد هیچ اختلاف نظری با یکدیگر نداشته‌اند. علاوه بر این، نتایج نشان داد که از منظر دانشجویان کیفیت تدریس اساتید (05/0 تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مقایسه انگیزش تحصیلی و کیفیت زندگی دانش‌آموزان پسر مشمول ارزشیابی توصیفی با ارزشیابی سنتی
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 1 , السنة 11 , بهار 1393
    پژوهش حاضر، با هدف مقایسه انگیزش تحصیلی و کیفیت زندگی دانش‌آموزان پسر مشمول ارزشیابی توصیفی با ارزشیابی سنتی پایه چهارم ابتدایی شهر قاین انجام شده است. جامعه آماری آن دانش‌آموزان پایه چهارم شهر قاین در سال تحصیلی90 ـ 89 بالغ بر 698 نفر دانش‌آموز پایه چهارم ابتدایی (70 ن أکثر
    پژوهش حاضر، با هدف مقایسه انگیزش تحصیلی و کیفیت زندگی دانش‌آموزان پسر مشمول ارزشیابی توصیفی با ارزشیابی سنتی پایه چهارم ابتدایی شهر قاین انجام شده است. جامعه آماری آن دانش‌آموزان پایه چهارم شهر قاین در سال تحصیلی90 ـ 89 بالغ بر 698 نفر دانش‌آموز پایه چهارم ابتدایی (70 نفر تمامی دانش‌آموزان طرح ارزشیابی توصیفی و 628 نفر از کلاس‌های ارزشیابی سنتی‌) بوده که با روش نمونه‌گیری چند مرحله‌ای، حجم نمونه 136 نفر برآورد شده است. روش این پژوهش توصیفی از نوع علی ـ مقایسه‌ای بود و به منظور گردآوری داده‌ها پرسشنامه انگیزه به تحصیل همچنین پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی در مدرسه مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های مانوا (MANOVA) وآزمون t استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین انگیزش تحصیلی دانش‌آموزانی که با ارزشیابی کیفی ـ توصیفی سنجش می‌شوند با دانش‌آموزانی که با تحت سنجش ارزشیابی سنتی سنجش بودند، تفاوت معناداری مشاهده نشد (115/ 0P=، 585/1-=t). بین کیفیت زندگی در مدرسه دانش‌آموزانی که با ارزشیابی کیفی ـ توصیفی سنجش می‌شوند با دانش‌آموزانی که تحت سنجش با ارزشیابی سنتی بودند، تفاوت معناداری مشاهده نشد (750/0P=، 318/0=t). بین کیفیت زندگی و انگیزش تحصیلی دانش‌آموزان رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - تأثیر کاربست الگوی جاناسن در یادگیری مبتنی بر مسأله بر نگرش، رضایت و یادگیری در برنامه‌های آموزش ضمن خدمت معلمان
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 5 , السنة 10 , زمستان 1392
    هدف پژوهش حاضر، ارزشیابی اثربخشی ناشی از کاربست الگوی طراحی مسأله محور سازنده گرا در آموزش ضمن خدمت معلمان است. روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. به منظور سنجش متغیر نگرش و رضایت از طرح پس ـ آزمون با گروه گواه و برای سنجش متغیر یادگیری از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با أکثر
    هدف پژوهش حاضر، ارزشیابی اثربخشی ناشی از کاربست الگوی طراحی مسأله محور سازنده گرا در آموزش ضمن خدمت معلمان است. روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. به منظور سنجش متغیر نگرش و رضایت از طرح پس ـ آزمون با گروه گواه و برای سنجش متغیر یادگیری از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. نمونه آماری، متشکل از دو گروه معلمان شرکت کننده در دوره ضمن خدمت ارزشیابی توصیفی شهرستان لامرد بود که با استفاده از شیوه نمونه‌گیری در دسترس، یکی از این گروه‌ها به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه گواه انتخاب شد. تعداد فراگیران در این گروه‌ها 68 نفر بود. ابزارهای پژوهش شامل دو پرسشنامه جهت سنجش نگرش و رضایت فراگیران و آزمون پیشرفت تحصیلی جهت سنجش میزان یادگیری فراگیران بود. جهت تعیین روایی کلیه ابزارها از روایی محتوایی استفاده شد و جهت پایایی دو پرسشنامه نگرش و رضایت از روش آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت که به ترتیب معادل96/0و94/0 محاسبه شد. پایایی آزمون تدوین شده، با استفاده از روش کودر ریچاردسون معادل 83/0 محاسبه گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری، آزمون‌های تک متغیری تحلیل واریانس، و کوواریانس تک متغیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که به کارگیری الگوی طراحی مسأله محور سازنده گرا در آموزش ضمن خدمت معلمان موجب افزایش اثربخشی این دوره‌های آموزشی می‌شود (P= 0/001). همچنین نتایج، پیرامون مؤلفه‌های تشکیل دهنده اثربخشی نشان داد که فراگیران در گروه مساله محور سازنده گرا رضایت بیشتر (p=0/001) نگرش مثبت‌تر (p=0/001) و یادگیری بهتر (p=0/001) نسبت به فراگیران گروه سنتی و موضوع ـ محور داشتند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - نقش سبک رهبری تحولی مدیران در پیش‌بینی کارآفرینی اجتماعی کارکنان: مطالعه تطبیقی دانشگاه‌های دولتی با دانشگاه‌های غیردولتی مشهد
    ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی , العدد 4 , السنة 3 , پاییز 1392
    زمینه: نیاز به کارآفرینی اجتماعی در کاهش تبعات بحران بر اقشار آسیب پذیر، امری ضروری است. با توجه به آنکه بسیاری از مقوله های اجتماعی و محیطی حساس به زمان هستند، کوتاهی در تشخیص اهمیت کارآفرینی اجتماعی و عدم حمایت کافی از آن در این برهه زمانی اشتباه بسیار بزرگی است. هدف أکثر
    زمینه: نیاز به کارآفرینی اجتماعی در کاهش تبعات بحران بر اقشار آسیب پذیر، امری ضروری است. با توجه به آنکه بسیاری از مقوله های اجتماعی و محیطی حساس به زمان هستند، کوتاهی در تشخیص اهمیت کارآفرینی اجتماعی و عدم حمایت کافی از آن در این برهه زمانی اشتباه بسیار بزرگی است. هدف: هدف این تحقیق بررسی نقش سبک رهبری تحولی مدیران در پیش بینی کارآفرینی اجتماعی کارکنان و همچنین تطبیق و مقایسهدانشگاه های دولتی با دانشگاه های غیردولتی شهر مشهد از این حیث بود. روش: روش پژوهش توصیفی-پیمایشی بود.پژوهش دارای دو جامعه آماری بود، شامل کلیه کارکنان رسمی و قرارداد مشخص شاغل در واحدهای ستادی دانشگاه های دولتی و غیردولتی شهر مشهد که در سال تحصیلی 1389-1390 دارای حداقل 3 سال سابقه کاری و 6 ماه سابقه کار با مدیر مافوق خود بودند. نمونه دانشگاه های دولتی دانشگاه فردوسی و نمونه دانشگاه های غیردولتی دانشگاه‌های خیام و سجاد بود که هدفمند انتخاب شدند. تعداد آزمودنی های آنها به ترتیب برابر با 145، 25 و 19 نفر بودند. ابزار پژوهش، دو پرسشنامه سنجش رهبری تحولی بس و اولیو (1985) و پرسشنامه محقق ساخته کارآفرینی اجتماعی براساس نظریه دیز (1998) بودکه ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه‌ها به ترتیب 98/0 و 94/0 به دست آمد و روایی تحلیل عاملی آنها نیز به تأیید رسید. یافته‌ها: در هر دو جامعه پژوهش: 1) میزان انطباق رفتاری مدیران با سبک رهبری تحولی و همچنین میزان کارآفرینی اجتماعی کارکنان در سطح بالایی وجود دارد. 2) بین سبک رهبری تحولی و کارآفرینی اجتماعی رابطه معنی داری هست وسبک رهبری تحولی مدیران قابلیت پیش بینی کارآفرینی اجتماعی کارکنان را دارا است. 3) بین رفتار منطبق مدیران با سبک رهبری تحولی بر حسب جنسیت کارکنان تفاوت معنی داری وجود ندارد. 4) بین رفتار منطبق مدیران با سبک رهبری تحولی و سن کارکنان رابطه معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری: نظر به اهمیتی که سبک رهبری تحولی و شاخص های آن دارد، و از طرفی قرابتی که اهداف کارآفرینی اجتماعی با اهداف سازمان‌های آموزشی دارد، سازمان های گوناگون به ویژه سازمان های آموزشی می‌توانند در پیشبرد اهداف خود نتایج این پژوهش را به کار گیرند و زمینه های تحقیق و توسعه آنها را مهیا سازند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - ساختارعاملی مقیاس خودمختاری پژوهشی
    پژوهش های یاددهی و یادگیری (پژوهشنامه تربیتی سابق) , العدد 1 , السنة 13 , بهار 1397
    پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی مقیاس خودمختاری پژوهشی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده‌های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد به تعداد 3199 نفر بود که از طریق فرمول کوکران حجم نمونه 220 نفر تعیین و أکثر
    پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی مقیاس خودمختاری پژوهشی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده‌های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد به تعداد 3199 نفر بود که از طریق فرمول کوکران حجم نمونه 220 نفر تعیین و به روش نمونه‌گیری سهمیه‌ای انتخاب شدند. روایی محتوای مقیاس توسط 8 نفر از متخصصان دانشگاه فردوسی مشهد و بر اساس محاسبه شاخص CVI برای تمام گویه های مقیاس مورد بررسی قرار گرفت و گویه‌های نامناسب حذف شدند. برای احراز روایی سازه مقیاس از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد، نتایج تحلیل مؤلفه‌های اصلی با چرخش واریماکس نشان داد که ارزش ویژه 5 عامل قابل‌ملاحظه بود که درمجموع 52/69 درصد واریانس مقیاس خودمختاری پژوهشی را تبیین می‌کردند. شاخص‌های نیکویی برازش مدل را تأیید نمودند. همچنین برای تعیین پایایی مقیاس خودمختاری پژوهشی از روش همسانی درونی(ضریب آلفا) استفاده شد، نتایج نشان داد ضریب آلفای کل مقیاس86/0 و در خرده مؤلفه‌های آزادی انتخاب، توانایی انتخاب، خودآگاهی، قدرت ارزیابی و مسئولیت‌پذیری به ترتیب 74/0، 75/0، 78/0، 70/ 0 و 72/0 به‌دست آمد. درمجموع می‌توان گفت که مقیاس خودمختاری پژوهشی، از همسانی درونی مطلوب و روایی کافی برخوردار بود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    6 - بررسی اعتبار و روایی نسخه فارسی مقیاس نیازهای اساسی روان‌شناختی در محیط یادگیری الکترونیکی
    فن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی , العدد 4 , السنة 4 , پاییز 1392
    هدف این پژوهش، تهیه نسخه فارسی پرسش‌نامه نیازهای اساسی روان‌شناختی در محیط یادگیری الکترونیکی سوریبو و همکاران و بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی آن در جامعه دانشجویان دوره‌ های یادگیری الکترونیکی بود. این پژوهش مقطعی، توصیفی همبستگی بود و بر روی 218 نفر از دانشجویان أکثر
    هدف این پژوهش، تهیه نسخه فارسی پرسش‌نامه نیازهای اساسی روان‌شناختی در محیط یادگیری الکترونیکی سوریبو و همکاران و بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی آن در جامعه دانشجویان دوره‌ های یادگیری الکترونیکی بود. این پژوهش مقطعی، توصیفی همبستگی بود و بر روی 218 نفر از دانشجویان دوره‌های یادگیری الکترونیکی علوم حدیث مشهد با روش نمونه‌ گیری در دسترس انجام گرفت. ابتدا، پرسش‌نامه نیازهای اساسی روان‌شناختی در محیط یادگیری الکترونیکی از انگلیسی به فارسی ترجمه و روایی صوری آن توسط 3 نفر از متخصصان یادگیری الکترونیکی و 3 نفر از دانشجویان دوره‌های یادگیری الکترونیکی تأیید گشت. سپس جهت تکمیل، در اختیار دانشجویان قرار گرفت. اعتبار پرسش‌نامه از طریق هم‌سانی درونی و روایی سازه با هر دو روش تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل اکتشافی با استفاده از نرم‌افزار SPSS و LISREL بررسی گردید. ضرایب آلفای کرونباخ برای تمام خرده‌مقیاس‌ها و کل مقیاس از نظر روان‌سنجی مطلوب بود. بررسی ساختار عاملی این پرسش‌نامه با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی از الگوی 3 عاملی حمایت کرد که 41 درصد واریانس را تبیین می‌کرد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز حاکی از برازش قابل قبول گزینه‌ ها بود. بنابراین،پرسش‌نامه‌ نیازهای اساسی روان‌شناختی در محیط یادگیری الکترونیکی، در جامعه ایران پایایی و روایی خوبی دارد و ابزار مناسبی در ارزیابی جنبه‌ های انگیزشی و روان‌شناختی یادگیری در ایران می‌باشد. تفاصيل المقالة