-
المقاله
1 - بررسی خواستگاری زنان از مردان در شاهنامۀ فردوسی با رویکرد روان شناختی کارل گوستا یونگتفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 2 , السنة 13 , تابستان 1400در شاهنامۀ فردوسی در آن چه مربوط به دورۀ پهلوانی و اساطیری است به خواستگاری دختران از پسران یا زنان از مردان برمیخوریم که با فرهنگ و عُرف امروز ما سازگاری ندارد، اما حقیقتی است از روزگار پهلوانی و آغاز پیدایش حکومت های نخستین که بر مدار کشاورزی و گله داری ونیاز به زمین أکثردر شاهنامۀ فردوسی در آن چه مربوط به دورۀ پهلوانی و اساطیری است به خواستگاری دختران از پسران یا زنان از مردان برمیخوریم که با فرهنگ و عُرف امروز ما سازگاری ندارد، اما حقیقتی است از روزگار پهلوانی و آغاز پیدایش حکومت های نخستین که بر مدار کشاورزی و گله داری ونیاز به زمین های آباد شکل گرفته اند. پهلوانان که تنومندی و نیرومندی ویژه دارند در جنگ ها و حکومت های نخستین مقامی والا پس از شاهان و گاه حتی برتر از شاهان قرار می گیرند؛ بنابراین دختر بزرگان و شاهزاده خانم ها آرزو دارند با پهلوانان ازدواج کنند تا دارای فرزندان سالم و نیرومند شوند که بعدها ارج خانوادگی را پاس بدارند. پژوهندگان این گفتار بر آن هستند با رویکرد روان شناختی کارل گوستا یونگ، روان شناس نامدار غربی، که بر مبنای آنیما و آنیموس در ناخودآگاه روان زنان و مردان وجود دارند و به صورت انگیزۀ درونی و بیرونی در خود آگاه پدیدار می شوند بپردازند و عملکردها و حوادث ناشی از شکل گیری آنیما و آنیموس را به دو صورت مثبت و منفی واکاوی نمایند. این پژوهش که به روش (توصیفی _ تحلیلی_ تطبیقی) انجام می گیرد نشان می دهد که انتخاب همسر در شاهنامه در دورۀ پهلوانی در ناخودآگاه روان شخصیت های داستان جای دارد که زنان می توانند نماد آنیمای مثبت و منفی موجود در روان انسان بوده و در سرنوشت شاهزادگان و پهلوانان مؤثر باشند. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - بررسی ارزش های اجتماعی زنان شاهنامه فردوسی با رویکرد جامعه شناختی امیل دورکیمتفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 1 , السنة 15 , بهار 1402آشنایی با رفتار و منش زنان یک امری جمعی و نیازمند فهم جامعهشناختی است. دورکیم نظریه همبستگی را از طریق نمودهای وجدان جمعی مطرح و ادعا می کند که با تراکم مادّی و اخلاقی، جامعه بشرّی مراحل تکامل خود را به سوی پیشرفت و تکثرگرایی طی میکنند. تعارض هویّتی، حالتی فردی اما ا أکثرآشنایی با رفتار و منش زنان یک امری جمعی و نیازمند فهم جامعهشناختی است. دورکیم نظریه همبستگی را از طریق نمودهای وجدان جمعی مطرح و ادعا می کند که با تراکم مادّی و اخلاقی، جامعه بشرّی مراحل تکامل خود را به سوی پیشرفت و تکثرگرایی طی میکنند. تعارض هویّتی، حالتی فردی اما انعکاسی از حیات جمعی ارزشهای ساختاری-اجتماعی و بازتابدهندۀ مسائل جمعی است. هدف از انجام این نوشتار بررسی ارزش های اجتماعی در رفتار و منش زنان شاهنامه فردوسی با رویکرد جامعه شناختی امیل دورکیم می باشد که با نظر به هویّت اجتماعی زنان، ازدواج و حجاب نگاشته شده است. روش پژوهش در این نوشتار از نوع (توصیفی -تحلیلی –تطبیقی) است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که زنان در شاهنامه فردوسی براساس هویّت زنانه خویش در مقاطع مختلف زندگی نقش های متفاوتی را ایفا میکنند. برخی از دیدگاه های فردوسی که در اشعارش منعکس شده با دیدگاه دورکیم همسو بوده که هر دو، زن و مرد را یکسان در نظر می گیرند. بر طبق نظریۀ همبستگی اجتماعی و همسویی آن با شاهنامه می توان گفت که عوامل اجتماعی از جمله تحصیلات، طبقه اجتماعی، میزان استفاده از رسانه های جمعی و خردگرایی با ازدواج زود هنگام و یا ازدواج بی پایه مانند: ازدواج با محارم رابطۀ معکوسی دارند. همچنین عواملی چون سنتّی بودن خانواده، بی اعتمادی به خانواده پدری و نابرابریهای جنسیتی با ازدواج زود هنگام و بی پایه رابطه مستقیم دارد. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - بررسی آیینها و آلات بزم در شاهنامهبهارستان سخن , العدد 2 , السنة 18 , تابستان 1400چکیده پژوهش حاضر درصدد بررسی آیینها و آلات بزم در شاهنامه است. از این منظر پس از بسط فضای مفهومی موضوع، به بررسی آیینها و آلات بزم خواهد پرداخت. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این پژوهش، روشتحقیق، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای است. یافتههای ت أکثرچکیده پژوهش حاضر درصدد بررسی آیینها و آلات بزم در شاهنامه است. از این منظر پس از بسط فضای مفهومی موضوع، به بررسی آیینها و آلات بزم خواهد پرداخت. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این پژوهش، روشتحقیق، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای است. یافتههای تحقیق حکایت از آن دارند که اولاً، در شاهنامه فردوسی از جنگها و مبارزات پهـلوانان سخن به میان آمده است که در میان این ابیات با فزونی آیینها و آلات بزم روبهرو میشویم، ثانیاً فردوسی از هنر بزم خود برای پروراندن داستـانهای حماسی خود به نحو احسن استفاد نمودهاند که در میان شاعران معاصر و شاعران بعد از خود کمنظیر وحتّی بینظیر است، ثالثاً؛ موسیقی بزم شاهنامه نسبت به موسیقی رزم آن- با توجّه به موضوع رزمی شاهنامه- از بسامد پایینی برخوردار است، با این حال سازهای بزمی و رزمی همسو با هم در جای جای شاهنامه مشاهده میشود. تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - بررسی هویّت زنان شاهنامه فردوسی با دیدگاه فمینیستی سیمون دوبوواربهارستان سخن , العدد 4 , السنة 19 , پاییز 1401شاهنامه شاهکار ارزشمند فردوسی، بازتاب ارزش های فرهنگی و هویّت ملّی ایران است. زنان در شاهنامه فردوسی براساس هویّت زنانه خویش در مقاطع مختلف زندگی نقش های متفاوتی را ایفا میکنند. سیمون دوبووار، نویسندۀ فمنیست فرانسوی دهۀ هفتاد، در کتاب جنس دوّم زنان را دارای قابلیّت های أکثرشاهنامه شاهکار ارزشمند فردوسی، بازتاب ارزش های فرهنگی و هویّت ملّی ایران است. زنان در شاهنامه فردوسی براساس هویّت زنانه خویش در مقاطع مختلف زندگی نقش های متفاوتی را ایفا میکنند. سیمون دوبووار، نویسندۀ فمنیست فرانسوی دهۀ هفتاد، در کتاب جنس دوّم زنان را دارای قابلیّت های فکری و یادگیری برابر با مردان می داند که نباید آنها را صرفاً براساس برداشتی ثابت از زنانگی قضاوت کرد. هدف از این جستار بررسی نگاه فردوسی به زنان شاهنامه و تحلیل آن با دیدگاه فمنیستی سیمون دوبووار است. این پژوهش که به روش (توصیفی- تحلیلی- تطبیقی) انجام میگیرد نشان می دهد که سیمون دووبوار جوامع زنان را جنس دوّم میداند و زنان باید نقش همسری و مادری را کنار بگذارند تا بتوانند با مردان رقابت کنند. نمونه های بارز از کوچک و فرودست شمردن زنان در برابر مردان، طبیعتی که دووبوار وجود و ماهیّت آن را مورد انتقاد قرار داده است. طبیعتی منحصر به زنان که آنان را غیر قابل اعتماد میسازد، در اشعار فردوسی مشهود است. برخی سرودههای فردوسی زن را کمعقل و جنس دوّم برمیشمرد که نباید در امور کارها با او به مشورت پرداخت. اشعار فردوسی نشاندهندۀ فرهنگ و نظام مردسالار است. تفاصيل المقالة -
المقاله
5 - بررسی تطبیقی ساختار تقابلی شعر «پادشاه فتح» از نیما یوشیج و «اسطورۀ آفرینش» بر پایۀ نظریۀ لوی استروسمطالعات ادبیات تطبیقی , العدد 2 , السنة 18 , بهار 1403تقابل¬های دو¬گانه، ساده¬ترین و در عین حال مهم¬ترین رابطۀ میان واژه¬هاست که در علم ساختارگرایی مورد بررسی قرار می¬گیرد. اعتقاد به ستیز دو بُن مایۀ خیر و شرّ، در ساختار نظام خلقت که با اسطورۀ آفرینش آغاز می شود؛ در شعر نیما یوشیج به عنوان شاعری أکثر
تقابل¬های دو¬گانه، ساده¬ترین و در عین حال مهم¬ترین رابطۀ میان واژه¬هاست که در علم ساختارگرایی مورد بررسی قرار می¬گیرد. اعتقاد به ستیز دو بُن مایۀ خیر و شرّ، در ساختار نظام خلقت که با اسطورۀ آفرینش آغاز می شود؛ در شعر نیما یوشیج به عنوان شاعری اسطوره¬ساز، جایگاه ویژه¬ای دارد. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل تقابل¬های به کار رفته در شعر پادشاه فتح نیما یوشیج و تطبیق آن با ساختار تقابلی اسطورۀ آفرینش، نوشته شده است. از آنجا که مشهورترین نظریه¬پرداز تقابل¬های دوگانه در اسطوره، لوی استروس، قوم شناس فرانسوی است؛ کوشیده شده تا این تقابل¬ها بر پایۀ نظریۀ او ارائه گردد. یافته¬های این پزوهش نشان دهندۀ آن است که در ساختار اسطورۀ آفرینش، تقابل¬های دو¬گانه، جایگاه نخست را به خود اختصاص داده است و نیما یوشیج با الگوپذیری از ساختار تقابلی این اسطوره، علاوه بر کاربرد انواع تقابل¬ها در شعر پادشاه فتح، کوشیده است تا با بازآفرینی این اسطوره در قالب شعر، نارضایتی خود را از اوضاع سیاسی و اجتماعی نشان دهد.
تفاصيل المقالة