فهرس المقالات bahram abedi


  • المقاله

    1 - Effect of two types of resistance and functional training programs on myostatin and follistatin of young active men
    Journal of Physical Activity and Hormones , العدد 1 , السنة 5 , بهار 1403
    Abstract Objective: The present study aimed at the effect of two types of resistance and functional training programs on myostatin and follistatin of young active men. Materials and Methods: In the study, 45 active young men with an age range of 18 to 28 years were sele أکثر
    Abstract Objective: The present study aimed at the effect of two types of resistance and functional training programs on myostatin and follistatin of young active men. Materials and Methods: In the study, 45 active young men with an age range of 18 to 28 years were selected as available and placed in three groups of intense functional exercises, traditional resistance exercises and control. Bleeding was done in two stages: pre-Test (24 hours before the start of the intervention period) and post-test (48 hours after the end of the intervention period). The training phase took place in eight weeks and three sessions each week. The data collected was analyzed by T-dependent method, covariance and benfronian tracking test. Findings: The results of the present study showed that intense functional training and traditional resistance training had a significant effect on the reduction of myostatin in young active men. Participants in the intense performance training group were statistically lower in myostatin compared to participants in the traditional resistance training group. Intense functional training and traditional resistance training had a significant effect on the increase in follistatin in young active men. Participants in the intense performance training group were statistically higher than participants in the traditional follistatin resistance training group. Intense functional training and traditional resistance training had a significant impact on increasing the strength of the lower and upper limbs of active young men. Participants in the intense performance training group had statistically higher lower and upper limb strength compared to participants in the traditional resistance training group. Conclusion: Overall, the results of the present study showed that 8 weeks of traditional HIFT and resistance training improved protein synthesis factors and improved the performance of young athletes. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تاثیر تمرین تناوبی شدید و عسل آویشن بر بیان ژن GLUT4 عضله نعلی و شاخص مقاومت به انسولین موش های صحرایی چاق مبتلا به دیابت نوع دو
    فعالیت بدنی و تندرستی , العدد 4 , السنة 2 , پاییز 1402
    مقدمه: اختلال در ترشح و عملکرد انسولین دربافت های مختلف بدن علل عمده ابتلابه دیابت نوع دو می باشد. هدف ازمطالعه حاضربررسی تاثیرتمرین تناوبی شدیدوعسل آویشن بربیان ژن GLUT4 عضله نعلی وشاخص مقاومت به انسولین موش های صحرایی چاق نرمبتلا به دیابت نوع دومی باشد. روش : دراین مط أکثر
    مقدمه: اختلال در ترشح و عملکرد انسولین دربافت های مختلف بدن علل عمده ابتلابه دیابت نوع دو می باشد. هدف ازمطالعه حاضربررسی تاثیرتمرین تناوبی شدیدوعسل آویشن بربیان ژن GLUT4 عضله نعلی وشاخص مقاومت به انسولین موش های صحرایی چاق نرمبتلا به دیابت نوع دومی باشد. روش : دراین مطالعه تجربی 36 سرموش (8-5 هفته‌ای با وزن10±110 g) به‌طور تصادفی به 4 گروه دیابت، دیابت-تمرین، دیابت-مکمل و دیابت-تمرین-مکمل تقسیم شدند. برای القا دیابت نوع دو، STZ با دوز 25 mg/kg به شیوه درون صفاقی تزریق شد. تمرین تناوبی شدید برای 5 جلسه در هفته و مدت 8 هفته انجام گردید. عسل آویشن به مقدار 3 g/kg در گروه های مکمل برای 5 روز در هفته قبل از تمرین گاواژ شد پس از خون‌گیری و بافت برداری بیان ژن GLUT4 عضله نعلی و شاخص مقاومت به انسولین اندازه گیری شد برای آنالیز داده‌ها از آزمون آنووآ یک‌طرفه و تعقیبی بونفرونی استفاده شد.یافته ها: تغییرات انسولین درگروه تجربی افزایش معناداری را نشان داد 0.05>P) مقادیر مقاومت به انسولین در گروه مکمل نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری داشت (0.001=P)،اما تغییرات این شاخص در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل، مکمل و گروه تمرین مکمل کاهش معناداری را نشان داد (0.001≥p) میزان GLUT4 درگروه تمرینی افزایش معناداری داشته است. (0.05>P) تغییرات گلوکز در گروه تمرینی با کاهش معناداری همراه بوده است(0.05>P)نتیجه گیری: به‌نظر می‌رسد هشت هفته تمرین تناوبی به تنهایی و همراه با مصرف عسل آویشن باعث بهبود وضعیت مقاومت به انسولین و افزایش بیان ژن GLUT4 در نمونه های دیابتی میشود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - تأثیر تمرین هوازی و ملاتونین بر شاخص های گلایسمیک زنان مبتلا به دیابت نوع دو
    مطالعات نوین در متابولیسم ورزش و فعالیت بدنی , العدد 4 , السنة 1 , زمستان 1402

    هدف: مطالعه حاضر با هدف تأثیر هشت هفته تمرین هوازی و ملاتونین بر شاخص های‌ گلایسمیک زنان مبتلا به دیابت انجام گرفت. روش‌شناسی پژوهش: در این پژوهش نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمونبا گروه کنترل انجام شد40 بیمار زن مبتلا به دیابت نوع 2 به صورت در دسترس أکثر

    هدف: مطالعه حاضر با هدف تأثیر هشت هفته تمرین هوازی و ملاتونین بر شاخص های‌ گلایسمیک زنان مبتلا به دیابت انجام گرفت. روش‌شناسی پژوهش: در این پژوهش نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمونبا گروه کنترل انجام شد40 بیمار زن مبتلا به دیابت نوع 2 به صورت در دسترس و با توجه به شرایط ورود به مطالعه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 4 گروه 10 نفری تمرینات هوازی، مصرف ملاتونین، تمرینات هوازی به همراه مصرف ملاتونین و کنترل قرار گرفتند. مقادیر گلوکز و انسولین با استفاده از کیت‌های مخصوص بصورت 12 ساعت ناشتایی اندازه‌گیری شد. سپس در گروه های تمرین، تمرین هوازی به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه انجام شد، در گروه های ملاتونین نیز آزمودنی‌ها روزانه 6 میلی‌گرم ملاتونین را برای هشت هفته و یک ساعت قبل از خواب مصرف نمودند. 48 ساعت پس از اتمام دوره تمرینی و مکمل‌دهی خون‌گیری مرحله پس آزمون انجام شد. داده-های به دست آمده یا استفاده از آزمون‌های تی وابسته و آزمون کوواریانس با آزمون تعقیبی بنفرونی در نرم افزار spss تحلیل شد. یافته‌ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد تمرین هوازی، ملاتونین و تمرین هوازی-ملاتونین تاثیر معناداری بر میزان گلوکز، انسولین و شاخص های مقاومت به انسولین زنان مبتلا به دیابت نوع دو دارد. نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان نتیجه گرفت که تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل ملاتونین، می‌تواند در بهبود شاخص های‌گلایسیمیک زنان مبتلا به دیابت نوع دو مؤثر میباشد.

    تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف مکمل ویتامین D بر اینترلوکین- 6 و اینترلوکین- 15 زنان دارای اضافه وزن
    تحقیقات در علوم ورزشی و گیاهان دارویی , العدد 5 , السنة 1 , زمستان 1399
    مقدمه و هدف: ویتامین D نقش مهمی در درمان و پیشگیری از سندروم متابولیک دارد که ممکن است مزایای تمرین ورزشی را افزایش دهد. مطالعه حاضر با هدف تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف مکمل ویتامین D بر اینترلوکین- 6 و اینترلوکین- 15 زنان دارای اضافه وزن انجام گرفت. مواد أکثر
    مقدمه و هدف: ویتامین D نقش مهمی در درمان و پیشگیری از سندروم متابولیک دارد که ممکن است مزایای تمرین ورزشی را افزایش دهد. مطالعه حاضر با هدف تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف مکمل ویتامین D بر اینترلوکین- 6 و اینترلوکین- 15 زنان دارای اضافه وزن انجام گرفت. مواد و روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون انجام گرفت، 60 زن دارای اضافه وزن با دامنه سنی 20 تا 35 سال به صورت در دسترس انتخاب و در 4 گروه 15 نفری تمرینات مقاومتی، ویتامین D، تمرین مقاومتی همراه با ویتامین D و دارونما قرار گرفتند. نمونه های خونی آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون (پس از ۸ هفته تمرین) جمع آوری شد. پروتکل تمرینی شامل ٨ هفته اجرای تمرینات مقاومتی بود که سه جلسه در هفته برگزار شد. آزمودنی ها در دو گروه مصرف ویتامین روزانه میزان ٣٠٠٠ واحد ویتامین D را به صورت کپسول مصرف نمودند (شب و قبل از خوابیدن). همچنین آزمودنی های گروه دارونما نیز از دارونمای لاکتوز دریافت کردند. داده های به دست آمده توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شد (p <0.05). یافته ها: تمرین مقاومتی و تمرین مقاومتی همراه با مصرف ویتامین D باعث کاهش معنی دار اینترلوکین-6 و افزایش معنی دار اینترلوکین-15 زنان دارای اضافه وزن گردید (05/0>P). دیگر نتایج حاکی از اثر بیشتر تمرین مقاومتی همراه با مصرف ویتامین D در مقایسه با تمرین مقاومتی به تنهایی در کاهش اینترلوکین-6 و افزایش اینترلوکین-15 بود (p <0.05). بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که زنان دارای اضافه وزن و چاق با استفاده از مصرف ویتامین D همراه با تمرین مقاومتی احتمالا می توانند از بروز فشارهای التهابی ناشی از انجام فعالیت های ورزشی و پیامدهای بعدی آن جلوگیری کنند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - اثر دو نوع تمرین تداومی و تناوبی بر برخی نشانگر‌های کبد چرب در زنان مبتلا به دیابت نوع 2
    تحقیقات در علوم ورزشی و گیاهان دارویی , العدد 1 , السنة 1 , بهار 1400
    مقدمه و هدف: کبد چرب به عنوان شرایط پاتوفیزیولوژیک در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 شناخته شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر نوع تمرین (تدامی و تناوبی) بر نشانگر های جدید کبد چرب در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بود. مواد و روش ها: 30 زن مبتلا به دیابت نوع 2 به صورت تصادفی أکثر
    مقدمه و هدف: کبد چرب به عنوان شرایط پاتوفیزیولوژیک در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 شناخته شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر نوع تمرین (تدامی و تناوبی) بر نشانگر های جدید کبد چرب در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بود. مواد و روش ها: 30 زن مبتلا به دیابت نوع 2 به صورت تصادفی به سه گروه تمرینات تناوبی (10 نفر)، تمرینات تداومی (10 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت 8 هفته و هر هفته سه جلسه به تمرینات تناوبی و تداومی پرداختند. نمونه های خونی قبل و پس از 8 هفته پروتکل تمرینی از سه گروه گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از آزمون تحلیل کواریانس استفاده گردید (05/0≥P). یافته ها: محصول تجمعی چربی (LAP) و شاخص چربی کبد (FLI) پس از تمرینات تداومی و تناوبی، در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری داشت (05/0≥P) با این وجود در متغیر های شاخص استئاتوز کبدی (HSI) و شاخص استئاتئز فرامینگهام (FSI) تغییر معنی داری مشاهده نشد (05/0≤P) همچنین تفاوت معنی داری بین دو گروه تداومی و تناوبی در سطح LAPو FLI مشاهده نشد (05/0≤P). بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد 8 هفته انجام تمرینات تداومی و تناوبی موجب کاهش معنی دار در شاخص های LAPو FLI در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 می گردد. با توجه به نتایج به دست آمده در تحقیق حاضر استفاده از برنامه تمرینات تداومی و تناوبی در برنامه هفتگی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 می تواند مفید باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    6 - مقایسه تاثیر مصرف کوتاه مدت به تنهایی و ترکیبی از مکمل‌های ال آرژنین و ال سیترولین بر توان هوازی ‏و بی‌هوازی فوتبالیست‌های جوان
    تحقیقات در علوم ورزشی و گیاهان دارویی , العدد 1 , السنة 3 , بهار 1402
    هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر مصرف کوتاه مدت به تنهایی و ترکیبی از مکمل‌های ال آرژنین و ال سیترولین بر توان هوازی و بی‌هوازی فوتبالیست‌های جوان انجام گرفت.مواد روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون انجام گرفت، 60 فوتبالیست جوان مرد با دام أکثر
    هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر مصرف کوتاه مدت به تنهایی و ترکیبی از مکمل‌های ال آرژنین و ال سیترولین بر توان هوازی و بی‌هوازی فوتبالیست‌های جوان انجام گرفت.مواد روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون انجام گرفت، 60 فوتبالیست جوان مرد با دامنه سنی 15 تا 18 سال که به صورت در دسترس انتخاب و در 4 گروه 15 نفری مکمل ال- آرژنین، مکمل ال- سیترولین، ترکیبی از مکمل ال- آرژنین وال- سیترولین و دارونما قرار گرفتند. در مراحل پیش آزمون و پس آزمون توان هوازی و بی‌هوازی آزمودنی‌ها با استفاده از آزمون‌های یویو و آزمون RAST اندازه‌گیری شد. دوره مصرف مکمل به مدت 7 روز بود. مقدار مکمل‌های ال- آرژنین و ال- سیترولین به تنهایی 4/2 گرم در روز بود که در گروه ترکیبی هر یک از مکمل‌ها 2/1 گرم مصرف شدند.یافته ها: مصرف کوتاه مدت (7 روز) مکمل ال آرژنین، مکمل ال سیترولین و ترکیبی از مکمل ال آرژنین و ال سیترولین بر افزایش توان هوازی، اوج توان بی‌هوازی، میانگین توان بی‌هوازی، حداقل توان بی‌هوازی و کاهش شاخص خستگی فوتبالیست‌های جوان تاثیر معنی‌داری دارد (05/0> P ) . دیگر نتایج حاکی از اندازه اثر بیشتر ترکیبی از مکمل ال آرژنین و ال سیترولین در مقایسه با مکمل ال آرژنین و مکمل ال سیترولین به تنهایی در بهبود توان هوازی و بی‌هوازی فوتبالیست‌های جوان می‌باشد. نتیجه گیری: براساس یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان نتیجه گرفت که مصرف ترکیبی از مکمل‌های ال آرژنین و ال سیترولین، می‌تواند در افزایش توان هوازی و بی‌هوازی فوتبالیست‌های جوان مؤثر باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    7 - مقایسه اثربخشی دو برنامه تمرینی مقاومتی کششی و مقاومتی پلایومتریک بر هایپرتروفی (TGF-β1) و قدرت عضلانی در دختران هندبالیست
    فیزیولوژی حرکت و تندرستی , العدد 1 , السنة 3 , پاییز 1402
    هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر تمرینات مقاومتی کششی و مقاومتی پلایومتریک بر TGF-β1 و قدرت عضلانی دختران هندبالیست انجام گرفت.مواد روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون انجام گردید 36 نفر از دختران هندبالیست در دامنه سنی 18 تا 30 سال بص أکثر
    هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر تمرینات مقاومتی کششی و مقاومتی پلایومتریک بر TGF-β1 و قدرت عضلانی دختران هندبالیست انجام گرفت.مواد روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون انجام گردید 36 نفر از دختران هندبالیست در دامنه سنی 18 تا 30 سال بصورت تصادفی در سه گروه تمرینات پلایومتریک، کششی و کنترل قرار گرفتند. اندازه‌گیری قدرت عضلانی و خون‌گیری در دو مرحله 24 ساعت قبل از شروع مداخله‌ها و 48 ساعت پس از پایان مداخله‌ها انجام شد. گروه کنترل در فعالیت‌های هندبالی و گروه‌های تمرینی به اجرای تمرینات مورد نظر پرداختند. داده‌ها جمع آوری شده به روش تی وابسته، کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد.یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که شش هفته تمرین مقاومتی پلایومتریک و تمرین مقاومتی کششی بر کاهش سطوح سرمی TGF-β1 و افزایش قدرت عضلانی اندام فوقانی و تحتانی تاثیر معنی‌داری دارد (05/0>P). دیگر نتایج نشان داد که بین گروه تمرین مقاومتی پلایومتریک و تمرین مقاومتی کششی در سطوح TGF-β1، قدرت عضلانی اندام فوقانی و تحتانی ‎ تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). علاوه براین نتایج حاکی از اندازه اثر بیشتر تمرین مقاومتی پلایومتریک در مقایسه با تمرین مقاومتی کششی بر متغیرهای تحقیق بود.نتیجه گیری: طبق یافته‌های پژوهش حاضر به نظر میرسد تمرین مقاومتی پلایومتریک نسبت به تمرین مقاومتی کششی، می‌تواند در کاهش سطوح سرمی TGF-β1 و افزایش قدرت عضلانی ورزشکاران دختر مؤثرتر باشد. تفاصيل المقالة





  • المقاله

    12 - تاثیر هشت هفته تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل ال آرژنین بر MMP-9، TIMP-2 زنان دارای اضافه وزن
    علوم ورزش , العدد 1 , السنة 15 , بهار 1402
    مطالعه حاضر با هدف تاثیر هشت هفته تمرین هوازی به همراه مکمل ال آرژنین بر MMP-9، TIMP-2 زنان دارای اضافه وزن انجام گرفت. در این پژوهش نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون انجام گرفت، 60 زن دارای اضافه وزن با دامنه سنی 20 تا 30 سال به صورت در دسترس انتخاب و در 4 گروه أکثر
    مطالعه حاضر با هدف تاثیر هشت هفته تمرین هوازی به همراه مکمل ال آرژنین بر MMP-9، TIMP-2 زنان دارای اضافه وزن انجام گرفت. در این پژوهش نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون انجام گرفت، 60 زن دارای اضافه وزن با دامنه سنی 20 تا 30 سال به صورت در دسترس انتخاب و در 4 گروه 15 نفری تمرینات هوازی، مکمل ال آرژنین، تمرین هوازی + مصرف مکمل ال آرژنین و دارونما قرار گرفتند. نمونه های خونی آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون (48 ساعت قبل از فعالیت بدنی و مصرف مکمل) و پس آزمون (48 ساعت بعد) جمع آوری شد. پروتکل تمرینی شامل ٨ هفته تمرینات هوازی بود که سه جلسه در هفته برگزار شد. آزمودنی ها در دو گروه مصرف مکمل ال آرژنین روزانه یک گرم مکمل ال آرژنین را مصرف نمودند. همچنین آزمودنی های گروه دارونما در طول این دوره به مصرف مالتی دکسترین پرداختند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شد. نتایج نشان داد که تمرین هوازی، مصرف مکمل ال آرژنین و تمرین هوازی همراه با مصرف مکمل ال آرژنین باعث افزایش معنی دار MMP-9، و کاهش معنی دار TIMP-2 زنان دارای اضافه وزن گردید (05/0>P). دیگر نتایج حاکی از اندازه اثر بیشتر تمرین هوازی همراه با مصرف مکمل ال آرژنین در افزایش MMP-9، و کاهش TIMP-2 در مقایسه با تمرین هوازی و مصرف مکمل ال آرژنین به تنهایی بود. به طور کلی توأم با انجام تمرینات هوازی، مصرف مکمل ال ـ آرژنین (احتمالاً) می تواند سبب تحریک بیشتر فرآیند رگ زایی در زنان دارای اضافه وزن شود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    13 - Effect of Eight Weeks of Aerobic Training with Moqlenjan Supplementation on Lipid Profile and Glycemic Indices of Overweight Men
    Report of Health Care , العدد 4 , السنة 3 , پاییز 2017
    Introduction: Moqlenjan supplement plays an important role in the treatment and prevention of dyslipidemia and diabetes and may increase the benefits of exercise. This study was conducted to examine the effect of aerobic training with Moqlenjan supplementation on lipid أکثر
    Introduction: Moqlenjan supplement plays an important role in the treatment and prevention of dyslipidemia and diabetes and may increase the benefits of exercise. This study was conducted to examine the effect of aerobic training with Moqlenjan supplementation on lipid profiles and glycemic indices of overweight men. Methods: In this clinical study, 32 overweight men in the age range of 35 to 45 years old and BMI 26.93±1.3 kg.m-2 were randomly divided into four groups of eight: 1) aerobic training, 2) Moqlenjan supplement, 3) aerobic training along with the Moqlenjan supplementation 4) control. Groups 1 and 3 performed aerobic exercise 60-80% of maximum heart rate for eight weeks, three sessions per week, and each session for 40 to 50 minutes. Also, groups 1 and 3 consumed two 250 mg tablets per day for eight weeks. Before the start of the study and 48 hours after the last training session, the variables of the research were measured from all the groups. For data analysis, SPSS software version 21 was used for statistical analysis of variance analysis and paired sample t-test. The significance level of the tests was less than 0.05. Results: Aerobic training, supplementation and aerobic training along with supplementation caused a significant decrease in fat, triglyceride, cholesterol, LDL, and insulin resistance, and a significant increase in HDL (P≤0.05), but did not change the weight and body mass index (P> 0.05). The results also showed that aerobic training along with supplementation has more effect on the above variables than aerobic training and supplement alone. Conclusion: It seems that aerobic training along with Moqlenjan supplement results in a higher reduction in the percentage of fat, triglyceride, cholesterol, LDL, and insulin resistance, as well as a higher increase in the HDL in comparison with aerobic training exercise and supplementation alone.
    Therefore, it is recommended that these people use aerobic training with Moqlenjan supplement to lower blood lipids, improve insulin resistance, and prevent diabetes. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    14 - The Effect of One Session of Exhaustive Training on Some Biochemical Markers of Skeletal Muscles and Hepatic Metabolism in Men Handball Players
    Report of Health Care , العدد 5 , السنة 3 , زمستان 2017
    Introduction: Evidence has shown that an increase in the skeletal and hepatic biochemical markers is one of the main factors in the exhaustion of the individual. The aim of this study was to investigate the effect of one session of exhaustive training on some biochemica أکثر
    Introduction: Evidence has shown that an increase in the skeletal and hepatic biochemical markers is one of the main factors in the exhaustion of the individual. The aim of this study was to investigate the effect of one session of exhaustive training on some biochemical markers of skeletal muscles and hepatic metabolism in men handball players. Methods: The present study was a quasi-experimental research method in which 12 handball players with at least 2 years' experience in a superior league (age= 21.42±1.56 years, height= 186 ± 5.85 cm and weight= 83.25 ± 10 kg, body mass index= 24.09 ± 2.93 kg. m-2) were randomly selected. Fasting blood samples were collected before and immediately after the maximum Bruce protocol test in order to measure the biochemical changes in skeletal muscles (LDH, CPK and lactate) and hepatic metabolism (ALT and AST). Paired t-test was used to analyze the data. The significance level was less than 0.05. Results: The results showed that the lactate dehydrogenase (P = 0.004), lactate (P = 0.001) and alanine aminotransferase (P = 0.001) levels increased significantly immediately after the exhaustive exercise. The levels of creatine phosphokinase (P = 0.20), aspartate aminotransferase (P = 0.16) increased but the increase was not statistically significant. Conclusion: According to the findings of this study, it can be concluded that progressive exhaustive exercise may increase in some of the biochemical markers of skeletal muscle and liver metabolism. Therefore, it is recommended to trainers and athletes to pay more attention to the training principles of practice. تفاصيل المقالة