ارزیابی نقش گرایش کارآفرینانه، ساختار سازمانی و بازارگرایی بر عملکرد کسب و کار شرکت های تولیدی (شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار)
الموضوعات : مدیریت بازاریابیهاشم نیکومرام 1 , کامبیز حیدرزاده 2
1 - دانشیار، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
2 - استادیار، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
الکلمات المفتاحية: تولید (کسب) اطلاعات, انتشار (پخش) اطلاعات, پاسخگویی (پاسخگو بودن ), نوآوری, مخاطره پذیری, پیشگامی یا پیشتازی, رسمی بودن, متمرکز بودن, گروه بندی یا تخصص گرایی, بازارگرا یی, گرایش کارآفرینانه, عملکرد کسب و کار,
ملخص المقالة :
جدیدترین مطالعات در آغاز هزاره سوم ( 2002 )، چالشی بالقوه را بین بازارگرایی و گرایش کارآفرینانهدر راستای دستیابی به عملکرد برتر کسب و کار، نشان می دهد. این مسئله برای بازاریاب ها تشویشبرانگیز و متأثرکننده است زیرا می تواند بدین معنا باشد که بازارگرا بودن، مختص شرکتی است که صرفاً،سعی در کارآفرینی و نوآوری دارد . سؤال اصلی این پژوهش عبارت است از : تأثیر اتخاذ گرایشکارآفرینانه و بازارگرایی بر عملکرد کسب و کار شرکت های تولیدی (شرکت های پذیرفته شده در بورساوراق بهادار) چگونه است؟بدین منظور شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که تولیدکننده کالای مصرفی، واطلاعات مالی 3 سال آن ها موجود بوده مورد بررسی قرار گرفته و از سوی دیگر با استفاده از پرسشنامه، اطلاعات مورد نظر این شرک ت ها از بالاترین فرد مسئول در امور بازاریابی هر شرکت گردآوری شد. متغیرهای اصلی تحقیق عبارتند از : گرایش کارآفرینانه، ابعاد ساختاری سازمان و بازارگرایی. شاخص های عملکرد نیز شامل : سهم بازار، رشد فروش و حاشیه فروش می باشند. از سوی دیگر روش تحقیق حاضر نیز تحقیق همبستگی، با ماهیت کاربردی و مقطعی می باشد. نتایج نشان داده که گرایش کارآفرینانه، رابطه مستقیم و مثبتی با بازارگرایی ندارد، بلکه از طریق کاهش گروه بندی، تأثیر معکوس بر بازارگرایی قابل مشاهده است . همچنین مشخص شده است که تأثیر اجرایی گرایش کارآفرینانه، هنگامی که توسط بازارگرایی تعدیل م ی گردد با هنگامی که توسط بازارگرایی تعدیل نگردد تفاوتی نمی کند و بی تأثیر است . سازمان ها برای ایجاد یا حفظ اصول بازارگرایی در سازمان خود، باید به کاهش گروه بندی در ساختار سازمانی خود، همت گمارند . به عبارت دیگر، با کاهش میزان گستردگی وظایف، در یک محدوده از پیش تعیین شده، یا به عبارت دیگر کاهش تخصصی بودن به این معنا که کارها و فعالیت های سازمان کمتر به وظایف جداگانه و تخصصی تفکیک و تقسیم شوند در راستای اجرای اصول بازارگرایی قدم خواهند گذارد.