رابطه گرانباری نقش و فرسودگی شغلی با نقش میانجی هوش عاطفی در معلمان
الموضوعات :طاهره حسین زاده قلعه نو 1 , بهرنگ اسماعیلی شاد 2 , پریسا تجلی 3
1 - دانش آموخته گروه علوم تربیتی، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامی، بجنورد، ایران
2 - استادیار گروه علوم تربیتی، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامی، بجنورد، ایران
3 - استادیار گروه روانشناسی عمومی و استثنایی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: فرسودگی شغلی, گرانباری نقش, هوش عاطفی,
ملخص المقالة :
هدف پژوهش حاضر، تبیین رابطه گرانباری نقش و فرسودگی شغلی با نقش میانجی هوش عاطفی در بود. پژوهش از لحاظ ماهیت، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل 250 نفر معلمان ابتدایی شهر اسفراین بود که بصورت نمونه برداری تصادفی طبقه ای نسبی بر اساس فرمول کوکران 152 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های گرانباری نقش راد و همکاران (2008)، فرسودگی شغلی مسلچ (1985) و هوش عاطفی پترایدز و فارنهام (2001) بود. روایی پرسشنامه ها به تائید 10 نفر از خبرگان رسید و پایایی از طریق روش آلفای کرونباخ به ترتیب 0.79، 0.80 و 0.82 بدست آمد. داده ها به وسیله نرم افزارهای Smart PLS 3/2 و SPSS 25 تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین گرانباری نقش و فرسودگی شغلی با نقش میانجی هوش عاطفی در معلمان در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معناداری وجود دارد. ضریب مسیر استاندارد شده بین گرانباری نقش و فرسودگی شغلی برابر 0.611 شده که نشان از تاثیر مستقیم (مثبت) گرانباری نقش بر فرسودگی شغلی می باشد. همچنین ضریب مسیر استاندارد شده بین گرانباری نقش و هوش عاطفی برابر 0.390 – شده که نشان از رابطه معکوس بین این دو عامل دارد. همچنین ضریب مسیر استاندارد شده بین هوش عاطفی و فرسودگی شغلی برابر 0.589 – شد.
_||_