توان تبیینشوندگی اثربخشی سازمانهای آموزش و پرورش توسط مولفههای هوش سازمانی و اولویتبندی آنها
الموضوعات :مرضیه احمدپور 1 , رمضان جهانیان 2 , پریسا ایران نژاد 3
1 - دانش آموخته کارشناسی ارشد/گروه مدیریت آموزشی ,واحد علوم و تحقیقات البرز، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران.
2 - * نویسنده مسئول، دانشیار، گروه علوم تربیتی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران.
3 - استادیار، گروه علوم تربیتی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران.
الکلمات المفتاحية: هوش سازمانی, آموزش و پرورش, کلمات کلیدی: اثربخشی سازمانی,
ملخص المقالة :
هوش سازمانی، مفهوم جدیدی در عرصه ادبیات سازمان و مدیریت میباشد که شامل تمام ظرفیتهای فکری کارکنان سازمان است. موفقیت هر سازمان در دستیابی به اهدافش، توسط منابع انسانی باهوش تضمین میشود. سازمانهای آموزش و پرورش نیز جهت دستیابی به اهداف خود (اثربخشی سازمانی)، نیازمند کارکنانی باهوش سازمانی بالا هستند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تبیینشوندگی اثربخشی سازمانهای آموزش و پرورش توسط مولفههای هوش سازمانی صورت گرفته است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان آموزش و پرورش منطقه 16 شهر تهران است که تعداد 82 نفر از آنها بر اساس فرمول کوکران به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شده اند. روش پژوهش، از نوع توصیفی- همبستگی بوده و براساس اهداف نیز پژوهشی کاربردی است. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی آلبرشت با 49 گویه و ضریب آلفای کرونباخ 98/0 و پرسشنامه اثربخشی سازمانی محقق ساخته توسط حمیدی با 20 گویه و ضریب آلفای کرونباخ 96/0 میباشد که روایی آن توسط اساتید فن تایید گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها، در سطح آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و در سطح آمار استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق آزمون کالموگروف – اسمیرنوف، تحلیل رگرسیون تک متغیره و آزمون رتبه ای فریدمن، انجام شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که تمام مولفههای هوش سازمانی، قادر به پیشبینی اثربخشی سازمانهای آموزش و پرورش هستند. البته در میان مولفههای هوش سازمانی، مولفه روحیه دارای پایینترین میزان سهم همبستگی با اثربخشی سازمانی است و کمترین قدرت پیش بینی کنندگی را دارد. همچنین طبق یافتههای آزمون رتبه ای فریدمن، مولفه روحیه با بالاترین میانگین رتبه، در اولویت اول قرار دارد.
_||_