نفوذپذیری خاک، از مهم ترین عوامل مؤثر در میزان تولید رواناب و ارزیابی وضعیت آبخیزهاست و راه کارهای متعددی برای بهبود آن ارائه شده است. ولی استفاده ازذرات نانو به صورت جداگانه و در ترکیب با افزودنی های آلی با هدف بهبود میزان نفوذ آب در خاک کم تر استفاده شده است. به همین چکیده کامل
نفوذپذیری خاک، از مهم ترین عوامل مؤثر در میزان تولید رواناب و ارزیابی وضعیت آبخیزهاست و راه کارهای متعددی برای بهبود آن ارائه شده است. ولی استفاده ازذرات نانو به صورت جداگانه و در ترکیب با افزودنی های آلی با هدف بهبود میزان نفوذ آب در خاک کم تر استفاده شده است. به همین دلیل در پژوهش حاضر سعی ش دتأثیر افزودنی آلی ورمی کمپوست به میزان 100 گرم بر مترمربع و هم چنین نانوسیلیکا در سه سطح سه، هفت و 10 گرم بر مترمربع به صورت جداگانه و ترکیبی برنفوذپذیری خاک حساس به فرسایش منطقه مرزن آباد- کندلوس در شرایط آزمایشگاهی و با استفاده از کرت های کوچک فرسایشی ارزیابی شود. برای همین منظورمقدار نفوذ آب در خاک پس از شبیه سازی باران طرح با شدت 50 میلی متر بر ساعت و دوام 50 دقیقه در تیمارهای مختلف اندازه گیری شده و در نهایت تجزیه و10 گرم بر مترمربع) در سطح اطمینان ) (NS تحلیل های آماری انجام شد. نتایج نشان داد که تمام تیمارهای مورد استفاده در پژوهش به جز تیمار سطح سه نانوسیلیکا ( 3و نیز (NS نانوسیلیکا سطح دو ( 2 ،(NS نانوسیلیکا سطح یک ( 1 ،(V) 99 درصد نفوذپذیری خاک نسبت به تیمار شاهد را افزایش داد. میزان نفوذ آب در خاک تیمارهای،24/ به ترتیب 79 (VNS و ورمی کمپوست و نانوسیلیکا سطح سه ( 3 (VNS ورمی کمپوست و نانوسیلیکا سطح دو ( 2 ،(VNS ورمی کمپوست و نانوسیلیکا سطح یک ( 10/24 درصد کاهش داشت. تفاوت در عملکرد کاربرد جداگانه و ترکیبی ورمی کمپوست و ،(NS 23 درصد افزایش و در ( 3 / 15/09 و 30 ،14/05 ،10/18 ،30/63نانوسیلیکا مؤید ضرورت استفاده صحیح از افزودنی ها در مدیریت منابع آب و خاک است.
پرونده مقاله
ارزیابی قابلیتهای کاربری اراضی مبتنی بر شرایط منطقه برای کاهش اثرات انسانی بر منابع طبیعی و شناسایی کاربریهای متناسب ضروری است. حال آنکه انتخاب شیوه مناسب بررسی قابلیت اراضی در مقیاس حوزه آبخیز کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از اینرو مطالعه حاضر با هدف کاربست و اعت چکیده کامل
ارزیابی قابلیتهای کاربری اراضی مبتنی بر شرایط منطقه برای کاهش اثرات انسانی بر منابع طبیعی و شناسایی کاربریهای متناسب ضروری است. حال آنکه انتخاب شیوه مناسب بررسی قابلیت اراضی در مقیاس حوزه آبخیز کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از اینرو مطالعه حاضر با هدف کاربست و اعتبارسنجی سه روش سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO)، وزارت کشاورزی ایالات متحده امریکا(USDA) و سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور (FRWMO) در ارزیابی قابلیت اراضی حوزه آبخیز گلازچای اشنویه در آذربایجان غربی انجام شد. بر همین اساس با استفاده از دادههای موجود و تهیه 122 نمونه خاک و همچنین ویژگیهای توپوگرافی و هواشناسی، نقشه معیارهای مختلف و بر اساس استانداردهای ذکر شده در سه روش مذکور قابلیت اراضی برای آبخیز مطالعاتی تهیه شد. نتایج نشان داد بیشترین تغییرات مطلق در مدل FRWMO با مساحت 6682 هکتار و کمترین تغییرات مطلق نیز در مدل FAOبا مساحت 5656 هکتار بوده است. از طرفی دیگر بیشترین عدم تطابق کاربری فعلی با قابلیت اراضی در روش FRWMO با شاخص Kappa 64/0 بود که بهدلیل اعمال شیبهای زیاد برای کاربریهای کشاورزی و باغی است. بنابراین توصیه میشود برنامهریزی کاربری اراضی با توجه به قابلیت اراضی منطقه و همچنین در نظر گرفتن شرایط اقتصادی و اجتماعی ذینفعان آبخیز پس از اعمال تغییرات کاربری، بهنحوی انجام شود که رضایت حداکثری همه ذینفعان را در پی داشته و منجر به پایداری حوزه آبخیز شود.
پرونده مقاله
زمینه و هدف: پروژههای آبخیزداری بهمنظور حفاظت از منابع پایه آب، خاک و پوشش گیاهی و تداوم تولید از طریق حفظ حاصلخیزی خاک و پایداری کشاورزی طراحی و اجرا میشوند، لذا شناخت صحیح مشکلات حوزه آبخیز، ضرورتی انکارناپذیر بهمنظور برنامهریزیهای آینده در خصوص طرحهای اجرایی و چکیده کامل
زمینه و هدف: پروژههای آبخیزداری بهمنظور حفاظت از منابع پایه آب، خاک و پوشش گیاهی و تداوم تولید از طریق حفظ حاصلخیزی خاک و پایداری کشاورزی طراحی و اجرا میشوند، لذا شناخت صحیح مشکلات حوزه آبخیز، ضرورتی انکارناپذیر بهمنظور برنامهریزیهای آینده در خصوص طرحهای اجرایی و مدیریت منابع طبیعی محسوب میشود و مدیریت مؤثر منابع طبیعی کشور و مهار تخریب آنها مبتنی بر تبیین و اتخاذ ساختار و چارچوب منسجم برای شناسایی صحیح مشکلات حوزه آبخیز و تعیین راهبرد مناسب برای تعیین اقدامات اجرایی بهعنوان یک رودیکرد نوظهور در مدیریت حوزههای آبخیز کشور ضروری است. لذا در پژوهش حاضر رویکرد الگویی کاربست ترکیبی رویکردهای فشار-حالت-پاسخ و برنامهریزی راهبردی در مدیریت جامع و مشکلمحور حوزه آبخیز میخساز استفاده شد.روش پژوهش: در این پژوهش، برای شناسایی مشکل حوزه آبخیز میخساز از مدل مفهومی PSR استفاده شد. معیارهای مناسب برای شناسایی مشکلات در چهار دسته عوامل اقلیمی، هیدورلوژی، انسانی و مورد ارزیابی قرار گرفتند. در همین راستا، شاخصها و معیارهای تأثیرگذار بر حوزه آبخیز میخساز بعد از بررسی خودهمبستگی و همخطی بین معیارها جمعبندی شد. به دلیل مختلف بودن منابع اطلاعاتی، همه داده ها به ترتیب برای معیارهای با اثر مثبت و منفی بر سلامت منطقه استاندارد شدند سپس از میانگین هندسی برای ترکیب شاخصهای فشار-حالت-پاسخ برای هریک از زیر آبخیز ها استفاده شد و در نهایت مشکلات اصلی موجود در بخشهای مختلف آبخیز بر اساس ارزش هر یک از عوامل مؤثر بر طبقه شناسایی شدند. همچنین برای تعیین راهبرد مطلوب از روش تجزیهوتحلیل راهبردی کیفی و کمّی استفادهشده است. در مرحله بعد تحلیلهای ارزیابی عوامل درونی و بیرونی پس از شناسایی قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدها، جدول درونی و بیرونی ایجاد و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. در نهایت تحلیل برنامهریزی راهبردی کمی (QSPM) تهیه شد. سرانجام راهبردهایی برای مدیریت حوزه آبخیز میخساز ارائه شد.یافتهها: یافتهها نشان داد عمده مشکل حوزه آبخیز میخساز مربوط به محدودیت عمق خاک بوده که با تغییرات سطح کاربری اراضی و افزایش فرسایش ویژه، تشدید شده و باعث افزایش خسارت سیل میشود. لذا با دخالت عوامل انسانی، خصوصاً تغییر کاربری منجر به بروز مشکلات شده است. در میان معیارهای در نظر گرفتهشده به ترتیب عمق خاک، تغییرات سطح کاربری و فرسایش وِیژه بدترین وضعیت را به ترتیب با امتیاز 40/0، 51/0 و 53/0 داشته که موجب ایجاد اختلال در عملکرد آبخیز میخساز شده اند. تمرکز بر مشکلات اصلی و تعیینکننده از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین راهبرد مناسب ST میباشد. دستیابی به بیشینه بهرهمندی از قوتها و مزیتهای درون بخشی برای مقابله با تهدیدها و آسیبهای بیرونی و به کمینه رساندن آنهاست. همچنین نتیجه تحلیل برنامه ریزی راهبردی کمّی نشان داد که ابتدا اولویت با راهبرد کاهش تخریب منابع و سپس راهبردهای کاهش مهاجرت موقت و دائم، افزایش درآمد خانوار و تقویت برنامههای حفاظت خاک و آب با نمره‎های جذابیت به ترتیب 58/1، 52/1، 51/1 و 50/1 در اولویتهای بعدی قرار میگیرد. لذا میتوان با فرصتها و قوتهای موجود بر ضعفها و تهدیدهای موجود در حوزه آبخیز مطالعاتی غلبه نمود.نتایج: پژوهش پیشِرو باهدف شناخت مشکلات حوزه آبخیز میخساز در غرب مازندران با استفاده از مدل مفهومی فشار-حالت-پاسخ (PSR) و تعیین راهبرد مطلوب برای مدیریت مشکل با استفاده از تحلیل SWOT انجام گرفت. نتایج نشان داد مشکلات اصلی حوزه آبخیز میخساز به ترتیب شامل محدودیت عمق خاک، تغییرات سطح کاربری و فرسایش ویژه است. همچنین نتیجه تحلیل برنامه ریزی راهبردی کمّی نشان داد که ابتدا اولویت با راهبرد کاهش تخریب منابع میباشد. نتایج حاصل از بررسی بر ضرورت لحاظ اقدامات اجرایی متناسب با نوع و اهمیت هر یک از عوامل مؤثر بر شاخصهای مطالعاتی در حوزه آبخیز میخساز دلالت دارد. لذا راهبرد استفاده از مزیت های بالقوه موجود در فرصتهای محیطی، باید برای جبران نقاط ضعف موجود در حوزه آبخیز مورداستفاده قرار گیرد.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: امروزه بومسازگانها نقش بی بدیلی در تأمین نیازهای انسانی و ارائه خدمات متنوع به ذینفعان خود برعهده دارند. اما بروز پدیدههای متعدد از جمله افزایش جمعیت و افزایش تقاضا برای رفع نیازهای انسانی، خدمات بومسازگان (ES) را با مشکل مواجه ساخته است. از این چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: امروزه بومسازگانها نقش بی بدیلی در تأمین نیازهای انسانی و ارائه خدمات متنوع به ذینفعان خود برعهده دارند. اما بروز پدیدههای متعدد از جمله افزایش جمعیت و افزایش تقاضا برای رفع نیازهای انسانی، خدمات بومسازگان (ES) را با مشکل مواجه ساخته است. از این رو، تخریب زمین یک مسئله مهم محیطزیستی است که تحتتأثیر عناصر و عوامل مختلفی قرار دارد. برهمیناساس اقدامات مدیریتی و حفاظتی و استقرار پوشش گیاهی در یک آبخیز میتواند نقش ارزشمندی در حفاظت خاک و جلوگیری از فرسایش ایفا نماید. لذا در این پژوهش سعی شده است نقش عملیات زیستی و مدیریتی حوزه آبخیز شارقنج خراسان جنوبی بر فرسایش خاک در شدت های مختلف بارندگی مورد ارزیابی قرار گیرد.روش پژوهش: حوزه آبخیز شارقنج با مساحت 87/94 کیلومترمربع در شهرستان بیرجند استان خراسان جنوبی واقع شده است. میانگین بارندگی سالیانه آبخیز نیز حدود 210 میلی متر است. حوزه آبخیز شارقنج به دلیل دارا بودن شیب زیاد در قسمت شرق و جنوب شرق، قرارگیری مناطق مسکونی و اراضی باغی در حریم و بستر رودخانه و رژیم بارشی شدید در بهار از پتانسیل سیل خیزی خوبی برخوردار است. برای ارزیابی نقش عملیات اصلاحی زیستی بر فرآیند فرسایش خاک در حوزه آبخیز مطالعاتی از مدل InVEST استفاده شد. برای آمادهسازی ورودیهای مدل از دادههای بارندگی سالیانه ایستگاههای قائن، بیرجند، موسویه و منصورآباد برای دوره زمانی 1381 تا 1399 و برای دوره بازگشت های 2، 5، 10 و 50 سال استفاده شد. در ادامه عاملهای فرسایندگی باران، فرسایشپذیری خاک، مدیریت پوشش و عامل حفاظت زمین تعیین شد.یافته های پژوهش: بیشینه مقادیر شاخص فرسایندگی باران در دوره بازگشت های 2، 5، 10 و 50 سال به ترتیب 08/47، 68/63، 01/85 و 94/98 و کمینه این عامل در همان دوره بازگشت ها به ترتیب 88/42، 68/56، 47/74 و 85/85 مگاژول در میلیمتر بر هکتار بر ساعت تعیین شد. همچنین مقدار رسوب تولیدشده در دوره بازگشتهای 2، 5، 10 و 50 سال به ترتیب 27/6699، 56/9024، 27/17452 و 30/20862 تن بوده که بعد از اعمال سناریوی مدیریتی به ترتیب به 39/6439، 37/8668، 94/16892 و 87/17390 تن کاهش یافته است. نتایج به دست آمده بر کاهش 9/3، 9/3، 2/3 و 7/1 درصد به ترتیب برای دوره بازگشتهای 2، 5، 10 و 50 سال دلالت دارد.نتیجهگیری: در این پژوهش نقش مدیریت زیستی در کنترل فرسایش و رسوب در سطح حوزه آبخیز شارقنج در دوره بازگشت های مختلف بارندگی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با افزایش شدت بارندگی، در کاربری فعلی، میزان فرسایش و رسوب افزایش یافته است اما با اعمال سناریوهای مدیریتی در سطح زیرآبخیزهای مختلف، فرسایش و رسوب در دوره بازگشت های مختلف بارندگی، کمی کاهش یافته است. با توجه به اینکه شدت بارندگی در منطقه نقش مهمی در ایجاد فرسایش ایفا می کند و اثر آن با ترکیب اراضی شیب دار تشدید میشود، استفاده اصولی و متناسب با توان اراضی، می تواند نقشی مؤثری در پیش-گیری از تخریب زمین داشته باشد. لذا رهیافت های این پژوهش می تواند برای ارائه الگوی مدیریتی مناسب برای مدیران، بهره برداران و ذی نفعان حوزه های آبخیز سودبخش باشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به‌منظور بررسی الگوی تغییرات مؤلفه‌های رواناب از جمله میزان رواناب در طول مدت زمان بارندگی، مجموع رواناب خروجی از سطح مطالعاتی، زمان شروع و خاتمه رواناب و حتی میزان رواناب در گام‌های زمانی مختلف متأثر از پلی‌آکریل‌آمید (PAM) در آزمایش چکیده کامل
پژوهش حاضر به‌منظور بررسی الگوی تغییرات مؤلفه‌های رواناب از جمله میزان رواناب در طول مدت زمان بارندگی، مجموع رواناب خروجی از سطح مطالعاتی، زمان شروع و خاتمه رواناب و حتی میزان رواناب در گام‌های زمانی مختلف متأثر از پلی‌آکریل‌آمید (PAM) در آزمایشگاه شبیه‌ساز باران و فرسایش انجام گرفت. در این پژوهش، از سه کرت کوچک مکعبی به ابعاد 5/0 متر و حجم کلی 125/0 متر مکعب و با شیب 20 درصد استفاده شد. تیمارهای پژوهش شامل تیمار شاهد و هفت تیمار با مقادیر 4/0، 6/0، 1، 2، 3، 4 و 6 گرم در متر مربع از PAM بوده است. نتایج پژوهش بیانگر کاهش غیرمعنی‌دار (49/0=P) میزان رواناب تیمارهای مختلف PAM بود. همچنین کاهش مقدار رواناب در تیمارهای با مقادیر مختلف PAM از روند خاصی تبعیت نکرد. افزون بر این، بیشترین کاهش مجموع رواناب به‌ترتیب در تیمارهای 2، 6 و 1 گرم در متر مربع اتفاق افتاد. زمان شروع رواناب با افزایش مقدار PAM تا دو گرم در متر مربع، افزایش و زمان خاتمه رواناب با افزایش مقدار PAM تا یک گرم در متر مربع، کاهش یافته است. همچنین با ارزیابی مقدار رواناب در گام‌های زمانی مشترک به‌طور جداگانه مشاهده شد که استفاده از PAM در مهار رواناب در تمام گام‌ها به جز گام زمانی اول و سوم اختلافی معنی‌دار (12/0<P) ندارد.
پرونده مقاله
عوامل متعددی بر تعیین و تغییر فرآیند تولید رواناب و ایجاد فرسایش خاک موثر هستند. لیکن نقش بسیاری از این عوامل مانند فرآیندهای انجماد و ذوب به خوبی مدنظر قرار نگرفته است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شبیه سازی و تبیین اثرات چرخه انجماد- ذوب در خاک تحت شرایط شبیه سازی بار چکیده کامل
عوامل متعددی بر تعیین و تغییر فرآیند تولید رواناب و ایجاد فرسایش خاک موثر هستند. لیکن نقش بسیاری از این عوامل مانند فرآیندهای انجماد و ذوب به خوبی مدنظر قرار نگرفته است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شبیه سازی و تبیین اثرات چرخه انجماد- ذوب در خاک تحت شرایط شبیه سازی باران بر تولید رواناب و رسوب انجام گرفت. پس از تحلیل شرایط دمای هوا و اعماق مختلف خاک حاکم بر منطقه مادری و تعیین عمق هدف 10 سانتی متر و القاء انجمادبه مدت سه روز و ذوب به مدت دو روز، واقعه بارشی با شدت 2/1 میلی متر در دقیقه و با تداوم 30 دقیقه بر تیمارهای آزمایشی و در آزمایشگاه شبیه ساز باران و فرسایش خاک دانشگاه تربیت مدرس شبیه سازی شد. نتایج به دست آمده، رفتار معنی دار و متفاوت خاک متاثر از انجماد و چرخه انجماد- ذوب را تایید کردند.به نحوی که زمان شروع رواناب در تیمارهای انجماد و انجماد- ذوب به ترتیب 74/2 و 25/3 برابر نسبت به تیمار شاهد کاهش نشان داد. همچنین، تیمارهای مذکور به ترتیب 46/1 و 16/1 برابر، تولید رواناب و 92/11 و 65/2 برابر، تولید رسوب را افزایش دادند. عملکرد لنزهای یخی و جبهه یخ بندان و ایجاد رطوبت نزدیک به اشباع پس از تکمیل چرخه، از مهم ترین عوامل موثر در رفتار متفاوت خاک تحت چرخه انجماد- ذوب ارزیابی شدند.
پرونده مقاله
تعیین صحیح و پیشبینی رسوبات حمل شده بهوسیله جریان رودخانهای در پروژههای مدیریت منابع آب، برنامهریزی و کاهش سیل و پایداری محیطزیست بسیار مهم میباشد. تجزیه و تحلیلهای اندازه ذرات میتواند اطلاعات مهمی در مورد منشاء رسوبات، تاریخچه حمل و نقل و شرایط رسوبگذاری آن چکیده کامل
تعیین صحیح و پیشبینی رسوبات حمل شده بهوسیله جریان رودخانهای در پروژههای مدیریت منابع آب، برنامهریزی و کاهش سیل و پایداری محیطزیست بسیار مهم میباشد. تجزیه و تحلیلهای اندازه ذرات میتواند اطلاعات مهمی در مورد منشاء رسوبات، تاریخچه حمل و نقل و شرایط رسوبگذاری آنها ارائه دهد. حال آنکه این مهم تاکنون در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر در رودخانه واز در استان مازندران با هدف بررسی برداشت شن و ماسه بر تغییرات دانه‎بندی رسوبات معلق در بالادست و پاییندست محل برداشت شن و ماسه انجام گرفت. برای این منظور، نمونهبرداری از بالادست و پاییندست محل برداشت طی یک دورۀ یکساله بهصورت ماهانه از بهمن 1390 تا دی ماه 1391 انجام پذیرفت. بهمنظور دانهبندی رسوبات معلق از دستگاه Master Sizer و برای استخراج مؤلفههای میانگین، جورشدگی، چولگی و کشیدگی از نرمافزار GRADISTAT استفاده شد. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که دامنۀ تغییرات 10D از 34/0 تا 12/1 میکرون، 50D از 24/3 تا 41/13 میکرون و همچنین 90D از 12/14 تا 74/90 میکرون و میانگین اندازه ذرات نیز در دامنۀ بین 19/3 تا 45/11 میکرون متغیر بوده است. همچنین دامنه تغییرات جورشدگی، چولگی و کشیدگی بهترتیب از 11/3 تا 38/6، 13/0- تا 32/0- و 88/0 تا 29/1 میکرون اندازهگیری شد. عدم استمرار فعالیت و فاصله محلهای نمونهبرداری از معادن مورد مطالعه را میتوان بهعنوان دلایل عمده عدم وجود اثر معنیدار معادن برداشت شن و ماسه بر ویژگیهای دانهبندی رسوبات معلق در رودخانه واز معرفی نمود.
پرونده مقاله
فرسایش خاک در مقیاس جهانی، منطقهای و محلی یکی از معضلات اساسی میباشد. از این نظر اتخاذ تدابیر مدیریتی در مهار اثرات آن اهمیت قابل توجهی دارد. علاوه بر این، یکی از فنآوریهای جدید در مقوله مهار فرسایش خاک، استفاده از مواد افزودنی از جمله پلیآکریلآمید است. از طرفی ب چکیده کامل
فرسایش خاک در مقیاس جهانی، منطقهای و محلی یکی از معضلات اساسی میباشد. از این نظر اتخاذ تدابیر مدیریتی در مهار اثرات آن اهمیت قابل توجهی دارد. علاوه بر این، یکی از فنآوریهای جدید در مقوله مهار فرسایش خاک، استفاده از مواد افزودنی از جمله پلیآکریلآمید است. از طرفی بهرغم کاربرد پلیآکریلآمید در مدیریت رواناب و فرسایش خاک، تأثیر همزمان نوع و سطح مصرف آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از اینرو پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیرپذیری هدررفت خاک در کرتهای کوچک از کاربرد نوع پودری و محلول سطوح مختلف پلیاکریلآمید با مقادیر 4/0، 2 و 6 گرم بر مترمربع در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. در این پژوهش از سه کرت کوچک به ابعاد 5/0 در 5/0 متر، با شیب 30 درصد استفاده شد. برای انجام پژوهش حاضر، پس از گذشت 48 ساعت از زمان استفاده از پلیآکریلآمید در شکلهای پودری و محلول، باران با دو شدت 50 و 80 میلیمتر بر ساعت بهترتیب با تداوم 17 و 8 دقیقه روی کرتها شبیهسازی و نمونهبرداریهای لازم انجام شد. نتایج حاصل از آزمون آماری دلالت بر اثر معنیدار (00/0=P) شکل مصرف پلیآکریلآمید و شدت بارندگی مختلف بر میزان هدررفت خاک در سطوح مختلف مصرف پلیآکریلآمید بود. همچنین شکل پودری مصرف پلیاکریلآمید در شرایط مورد نظر در این پژوهش از عملکرد بهتری برخودار بوده و لذا کاربرد آن به حالت محلول برای مهار هدررفت خاک پیشنهاد میشود.
پرونده مقاله
مهار فرسایش خاک اهمیتی بسیار در مدیریت و حفاظت از منابع آب و خاک دارد. بر همین پایه، روش‌ها و شیوه‌های مختلفی برای مهار فرسایش خاک معرفی و مورد استفاده قرار گرفته‌اند. یکی از فناوری‌های نوین در زمینه مدیریت منابع خاک و آب در سال‌های اخیر، استفاد چکیده کامل
مهار فرسایش خاک اهمیتی بسیار در مدیریت و حفاظت از منابع آب و خاک دارد. بر همین پایه، روش‌ها و شیوه‌های مختلفی برای مهار فرسایش خاک معرفی و مورد استفاده قرار گرفته‌اند. یکی از فناوری‌های نوین در زمینه مدیریت منابع خاک و آب در سال‌های اخیر، استفاده از افزودنی‌های خاک می‌باشد. حال‌آن‌که ابعاد مختلف کاربرد آن در حفاظت خاک به‌طور جامع مد نظر قرار نگرفته است. از این‌رو پژوهش حاضر به‌منظور ارزیابی کمّی استفاده از افزودنی‌ مهم پلی‌آکریل‌آمید بر مؤلفه‌های هدررفت خاک و غلظت رسوب خروجی در مقیاس کرت کوچک و در شرایط آزمایشگاهی در خاک‌های لسی شهرستان بجنورد واقع در استان خراسان شمالی صورت گرفت. بدین منظور، سطوح مختلف مصرف پلی‌آکریل‌آمید شامل 4/0، 6/0، 1، 2، 3، 4 و 6 گرم در مترمربع و یک تیمار شاهد (بدون استفاده از افزودنی پلی‌آکریل‌آمید) و با سه تکرار مدنظر قرار گرفت. سپس، تیمارهای مطالعاتی تحت بارش‌ مصنوعی با شدت 2/1 میلی‌متر در ساعت و دوام نیم ساعت قرار گرفته و مقدار هدررفت خاک و غلظت رسوب در زمان‌های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. تحلیل نتایج حاصل نشان‌دهندۀ معنی‌دار بودن اثر کاهنده استفاده از پلی‌آکریل‌آمید بر هدررفت خاک (04/0=P) و غلظت رسوب (004/0=P) دارد. بیشترین مقدار مجموع هدررفت خاک و غلظت رسوب کل در تیمار شاهد به‌ترتیب با مقدار 32/49 گرم و 79/10 گرم در لیتر و کمترین مقدار هدررفت خاک و غلظت رسوب در تیمار 6 گرم در مترمربع به‌ترتیب با مقدار 03/18 گرم و 93/6 گرم در لیتر رخ داد. همچنین نتایج بدست آمده مؤید عدم تأثیرپذیری معنی‌دار (3/0<P) مقدار هدررفت خاک و غلظت رسوب در هر گام زمانی از پلی‌آکریل‌آمید بود. بر پایه نتایج بدست آمده می‌توان استفاده از پلی‌آکریل‌آمید به‌عنوان یکی از گزینه های مناسب برای حفاظت منابع آب و خاک را پیشنهاد نمود.
پرونده مقاله
هر چند بررسی تغییرات زمانی و مکانی مولفه های هیدرولوژی اساس مدیریت صحیح و کارآی منابع آب و خاک در مقیاس حوزه آبخیز محسوب می شود، لیکن این مهم کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر همین اساس، در این تحقیق میزان آورد رواناب، رسوبات معلق و مواد مغذی محلول (نیترات و فسفات) از ط چکیده کامل
هر چند بررسی تغییرات زمانی و مکانی مولفه های هیدرولوژی اساس مدیریت صحیح و کارآی منابع آب و خاک در مقیاس حوزه آبخیز محسوب می شود، لیکن این مهم کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر همین اساس، در این تحقیق میزان آورد رواناب، رسوبات معلق و مواد مغذی محلول (نیترات و فسفات) از طریق ورودی های فعال دریاچه زریوار محاسبه و تغییرات زمانی و مکانی آن ها بررسی گردیده است. برای این منظور، 8 نقطه نمونه برداری روی 7 ورودی دریاچه از فروردین 1390 تا اردیبهشت 1391 مورد پایش روزانه در شرایط جریان پایه و هم چنین نمونه برداری با فواصل زمانی یک ساعت در طول رگبارها قرار گرفت. طی سال 1390، میزان آورد رواناب، رسوب معلق، نیترات و فسفات ورودی به دریاچه به ترتیب برابر با 7/9 میلیون مترمکعب و 8/685، 4/25 و 15/1 تن بود. با وقوع 7 رگبار در دو دوره در این مدت به ترتیب 6/1 میلیون متر مکعب رواناب، 8/685 تن رسوب معلق، 4 تن نیترات و 211 کیلوگرم فسفات به دریاچه حمل گردید. در حالت آب پایه 1/8 میلیون مترمکعب رواناب، 65/718 کیلوگرم رسوب معلق، 4/21 تن نیترات و 35/944 کیلوگرم فسفات وارد دریاچه شد. نتایج تحقیق حاکی از مشارکت مکانی بسیار بیش تر بخش های شمالی حوزه آبخیز دریاچه زریوار در آورد رواناب و نیترات بود. همچنین بیش ترین آورد رسوبات معلق از بخش های شمالی و غربی دریاچه بود. در حالی که بخش غربی دریاچه بیش ترین آورد فسفات را داشت. از نظر زمانی نیز بیش ترین آورد رواناب، رسوب -معلق، نیترات و فسفات به ترتیب در فصول بهار و زمستان اتفاق افتاد. همچنین، حدود 82 درصد رسوب معلق در دوره مطالعاتی طی یک بارش بهاره 50 ساعته وارد دریاچه زریوار شده که نشان گر تغییر پذیری بسیار زیاد رسوب معلق در شرایط رگبار و ضرورت لحاظ آن در مدیریت منابع آب و خاک در حوزه آبخیز بسته این دریاچه است.
پرونده مقاله
آگاهی از نوع، میزان و نحوهی انتقال بار رسوبی در مقیاسهای زمانی و مکانی متفاوت، بهمنظور پایش رفتار هیدرولیکی کانال و جریان متأثر از فعالیتهای معدنکاوی و مدیریت مناسبتر برداشت شن و ماسه ضروری است. حال آنکه ابعاد مختلف تأثیر بهرهبرداری معادن شن و ماسه و تغییرپذیری چکیده کامل
آگاهی از نوع، میزان و نحوهی انتقال بار رسوبی در مقیاسهای زمانی و مکانی متفاوت، بهمنظور پایش رفتار هیدرولیکی کانال و جریان متأثر از فعالیتهای معدنکاوی و مدیریت مناسبتر برداشت شن و ماسه ضروری است. حال آنکه ابعاد مختلف تأثیر بهرهبرداری معادن شن و ماسه و تغییرپذیری آنها در مقیاسهای زمانی و مکانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از اینرو پژوهش حاضر به بررسی تأثیر معادن واز علیا با برداشت شدت کم و بهصورت سنتی، واز سفلی با برداشت نیمه صنعتی و با استفاده از ماشینآلات نیمه سنگین و معدن آلشرود با برداشت صنعتی و با استفاده از ماشینآلات سنگین در استان مازندران بر میزان غلظت بار معلق بهصورت ماهانه از بهمن 1390 تا دی 1391 پرداخته است. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش حاضر، مقدار غلظت بار معلق در بالادست معدن واز علیا در ماههای خرداد، آذر، بهمن و اسفند بهترتیب 40، 5، 23 و 75 درصد در معدن واز سفلی در ماههای فروردین، مرداد و بهمن بهترتیب 2، 12 و 36 درصد و در معدن آلشرود نیز در ماههای اردیبهشت، خرداد و اسفند بهترتیب 71، 50 و 94 درصد نسبت به پاییندست افزایش و در دیگر ماهها کاهش یافت. لذا مقدار غلظت بار معلق در شرایط فعالیت معدن و شدت برداشت، افزایش بیشتری نسبت به قبل از معدن داشت. همچنین، دامنه اثر محدود و حداکثر در حدود چند صد متری محل برداشت بر غلظت رسوبات معلق و قاعدتاً همزمان با مدت برداشت نیز مورد تائید قرار گرفت.
پرونده مقاله
بررسی ویژگیهای فیزیکی رسوبات معلق از موضوعات مهم در مطالعه رودخانههاست. یکی از این ویژگیهای فیزیکی، توزیع اندازه ذرات رسوبی معلق است که نمایانگر ارتباطات مهمی بین منابع تولید رسوب و فرآیندهای رسوبی در حوزههای آبخیز میباشد. با این وجود پژوهشهای مرتبط با دانهبندی چکیده کامل
بررسی ویژگیهای فیزیکی رسوبات معلق از موضوعات مهم در مطالعه رودخانههاست. یکی از این ویژگیهای فیزیکی، توزیع اندازه ذرات رسوبی معلق است که نمایانگر ارتباطات مهمی بین منابع تولید رسوب و فرآیندهای رسوبی در حوزههای آبخیز میباشد. با این وجود پژوهشهای مرتبط با دانهبندی ذرات رسوب معلق بسیار محدود میباشد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی دانهبندی رسوبات معلق رودخانه کجور طی دوره زمانی یک ساله انجام شد. برای این منظور تعداد 24 نمونه رسوب معلق با فواصل تقریبی 15 روزه و در شرایط مختلف دبی جریان رودخانه (دبی پایه تابستان، دبیهای متوسط و سیلابی) برداشت و پس از آمادهسازی، تعیین قطر و توزیع ذرات آنها بهوسیله دستگاه تعیین قطر لیزری HORIBA LA-950 انجام گردید. نتایج نشان داد که ذرات رسوب معلق این رودخانه در شرایط مختلف و طی مدت نمونهبرداری در بازه قطری 82/0 تا 55/353 میکرون قرار داشته و ذرات سیلت با مقدار 68/97 درصد، سهم اصلی ترکیب بار معلق را تشکیل دادهاند. همچنین نتایج حاکی از آن است که بارندگی و برداشت شن و ماسه نقش مهمّی در افزایش ذرات درشتدانه بار معلق ایفا نموده و در نمونههای سیلابی، دانهبندی ذرات با فاصله زمانی شروع سیل تا برداشت نمونه در ارتباط بوده است.
پرونده مقاله
فرسایش خاک از چالشهای مهم در حفاظت بهینه از منابع آب و خاک است. پوشش سطح زمین، بر فرآیندهای تولید رواناب و هدررفت خاک مؤثر است. امروزه مواد افزودنی و اصلاح کننده متنوعی با هدف حفظ آب و خاک در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد. با وجود این، نقش مواد اصلاحی آلی قابل چکیده کامل
فرسایش خاک از چالشهای مهم در حفاظت بهینه از منابع آب و خاک است. پوشش سطح زمین، بر فرآیندهای تولید رواناب و هدررفت خاک مؤثر است. امروزه مواد افزودنی و اصلاح کننده متنوعی با هدف حفظ آب و خاک در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد. با وجود این، نقش مواد اصلاحی آلی قابل دسترس و دوستدار محیط زیست کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر همین پایه، در این پژوهش به بررسی تأثیر کاربرد کاه و کلش برنج با مقدار نیم کیلوگرم در مترمربع در مقیاس کرت و در سه تکرار با شیب 20 درصد بر مقدار رواناب و هدررفت خاک با استفاده از شبیهساز باران روی خاک لومی رسی شنی پرداخته شد. پس از پخشکردن کاه و کلش در سطح خاک، کرتها به مدت 15 دقیقه تحت بارش 50 و 90 میلیمتر بر ساعت قرار داده شدند. نتایج نشان داد که اثر تیمارها در دو شدت 50 و 90 میلیمتر بر ساعت بر کاهش حجم رواناب و در مقایسه با کرت شاهد بهترتیب در حدود 90 و 96 درصد بود و مقدار هدررفت خاک در هر دو شدت را کاملاً متوقف نمود. همۀ اختلافات در سطح احتمال یک درصد معنیدار ارزیابی شد.
پرونده مقاله