برای بررسی اثر فاصله بلوکهای کف بر مشخصات پرش هیدرولیکی، پژوهش حاضر در قالب مطالعه آزمایشگاهی انجام شد. تعداد 36 آزمایش در محدودۀ تغییرات عدد فرود، عمق پایاب نسبی و فاصله بلوکهای کف از دریچه انجام گرفت. تحلیل ابعادی برای تفسیر نتایج و مطالعه تأثیر هر یک از پارامترهای چکیده کامل
برای بررسی اثر فاصله بلوکهای کف بر مشخصات پرش هیدرولیکی، پژوهش حاضر در قالب مطالعه آزمایشگاهی انجام شد. تعداد 36 آزمایش در محدودۀ تغییرات عدد فرود، عمق پایاب نسبی و فاصله بلوکهای کف از دریچه انجام گرفت. تحلیل ابعادی برای تفسیر نتایج و مطالعه تأثیر هر یک از پارامترهای موثر مورد استفاده صورت گرفت. نتایج نشان داد فاصله بلوکهای کف از دریچه، اثر ناچیزی بر استهلاک انرژی نسبی دارد. افزایش عدد فرود از 4/6 تا 8، تنها منجر به افزایش 8 درصد استهلاک انرژی نسبی ناشی از پرش هیدرولیکی شد. لیکن با افزایش عمق پایاب از 26/5 تا 36/7، استهلاک انرژی نسبی 34 درصد افزایش یافت. نتایج راندمان استهلاک انرژی نشان داد که افزایش فاصله بلوک، اثری ناچیز بر راندمان استهلاک انرژی دارد. همچنین با افزایش عدد فرود و همچنین کاهش عمق پایاب نسبی مقدار راندمان استهلاک انرژی کاهش مییابد. نتایج همچنین نشان داد که افزایش فاصله بلوکهای کف از 18/0 به 36/0، تأثیر قابل ملاحظهای بر طول نسبی پرش هیدرولیکی دارد به گونهای که این طول به طور میانگین حدود 115 درصد افزایش مییابد.
پرونده مقاله
فرسایش خاک و اثرات مرتبط با آن یکی از مشکلات بزرگ زیست محیطی جهان میباشد، که اثرات مخرب آن هم در درون منطقه و هم در بیرون منطقه قابل چشم پوشی نیست. پاشمان و انتقال ذرات خاک به وسیله قطرات باران، آغازگر مکانیسم فرسایش آبی میباشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تغییرات ز چکیده کامل
فرسایش خاک و اثرات مرتبط با آن یکی از مشکلات بزرگ زیست محیطی جهان میباشد، که اثرات مخرب آن هم در درون منطقه و هم در بیرون منطقه قابل چشم پوشی نیست. پاشمان و انتقال ذرات خاک به وسیله قطرات باران، آغازگر مکانیسم فرسایش آبی میباشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تغییرات زمانی فرسایش پاشمانی در شیبها و کاربریهای مختلف با استفاده از شبیهساز باران بود. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی و در سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل مدت زمان بارندگی در چهار سطح 5، 10، 15 و 20 دقیقه، شیب در دو سطح 5 و 15 درصد و در دو کاربری جنگل و کشاورزی بود. مقایسه میانگینها نشان داد که مقدار پاشمان در مدت زمان بارندگی20 دقیقه به ترتیب 8/2، 67/1 و 08/1 برابر زمانهای 5، 10 و 15 دقیقه است. همچنین میانگین مقدار پاشمان در کاربری کشاورزی 37/29 و در کاربری جنگل 56/25 گرم بر متر مربع بود. نتایج حاکی از آن است که با افزایش درجه شیب از 5 به 15 درصد فرسایش پاشمانی 11 درصد افزایش مییابد. به طور کلی، با افزایش درجه شیب و تغییر کاربری از جنگل به کشاورزی مقدار پاشمان به طوری معنیدار افزایش مییابد، لیکن بین زمانهای انتهایی بارش (15 و 20 دقیقه) از نظر مقدار تفاوت معنیداری مشاهده نگردید.
پرونده مقاله
ویژگیهای هیدرولیکی خاک اهمیت زیادی در چرخۀ آبی طبیعت دارند. هدف از انجام این پژوهش، امکانسنجی استفاده از اطلاعات طیفی خاک در گستره مرئی، مادون قرمز نزدیک و میانی (2500-350 نانومتر) بهمنظور برآورد پارامتریک ویژگیهای هیدرولیکی خاک بود. بدین منظور، بازتاب ابرطیفی نمونه چکیده کامل
ویژگیهای هیدرولیکی خاک اهمیت زیادی در چرخۀ آبی طبیعت دارند. هدف از انجام این پژوهش، امکانسنجی استفاده از اطلاعات طیفی خاک در گستره مرئی، مادون قرمز نزدیک و میانی (2500-350 نانومتر) بهمنظور برآورد پارامتریک ویژگیهای هیدرولیکی خاک بود. بدین منظور، بازتاب ابرطیفی نمونههای خاک با استفاده از دستگاه اسپکترورادیومتر و به کمک روشهای استاندارد اندازهگیری شد. پس از انجام پیشپردازشهای طیفی، همبستگی بین مقادیر بازتاب در هر یک از طول موجهای منحنیهای حذف پیوستار طیفی با پارامترهای هیدرولیکی مدل معلم- ونگنوختن ( ، n و Ks*) مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از روش رگرسیون مرحلهای چندگانه، روابط ریاضی مربوطه پیریزی و تحت عنوان توابع انتقالی طیفی پارامتریک (PSTFs) نامگذاری شدند. بر اساس نتایج، بیشترین ضریب همبستگی بین متغیرها در طول موجهای نزدیک به 550 و 2300 نانومتر (برای پارامترهای و n ) و 1927 نانومتر (برای پارامتر Ks*) بهدست آمد. توابع انتقالی طیفی دقت تقریباً یکسانی در برآورد پارامترهای (54/0=R) و n(58/0=R) نشان دادند. در حالیکه این توابع، بهترین تخمینها را برای پارامتر Ks*با ضریب همبستگی (R) برابر با 76/0 نشان دادند. با استفاده از توابع انتقالی طیفی، مقدار رطوبت خاک به ازای تمامی پتانسیلهای ماتریک با متوسط RMSE برابر cm3 cm-3 017/0 برآورد شد. بر اساس نتایج این پژوهش، اگرچه پارامترهای هیدرولیکی تخمینی با دقت بسیار بالایی همراه نبودند، لیکن این رویکرد ضمن آنکه میتواند به عنوان کاربرد نوینی از طیفسنجی خاک مطرح شود، میتواند به عنوان روشی غیرمستقیم برای برآورد پارامتریک ویژگیهای هیدرولیکی خاک نیز معرفی شود.
پرونده مقاله
حفاظت از منابع آب و خاک از ضروریترین ارکان تولید در بخش کشاورزی و حفاظت زیست بوم است. لذا با توجه به محدودیت منابع آب و خاک، بررسی روشهای بهینهسازی مصرف آب و کود در باغهای چای از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش، به منظور تحلیل بهرهوری اقتصادی آب و کود نیتروژ چکیده کامل
حفاظت از منابع آب و خاک از ضروریترین ارکان تولید در بخش کشاورزی و حفاظت زیست بوم است. لذا با توجه به محدودیت منابع آب و خاک، بررسی روشهای بهینهسازی مصرف آب و کود در باغهای چای از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش، به منظور تحلیل بهرهوری اقتصادی آب و کود نیتروژن در آبیاری بارانی تکمیلی باغهای چای، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده نواری با شش سطح نیتروژن صفر، 100، 200، 300 ، 400 و 500 کیلوگرم نیتروژن در هکتار (N0 تا N5) و پنج سطح آبیاری شامل آبیاری کامل (I4)، آبیاری ناقص (I1، I2 و I3) و سطح بدون آبیاری (I0) در چهار تکرار طی سالهای 1387 تا 1389 اجرا شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان بهرهوری اقتصادی آب و کود نیتروژن با انجام آبیاری بارانی تکمیلی به میزان 3424 مترمکعب و کاربرد 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار حاصل شد. افزایش و یا کاهش مقدار نیتروژن از مقدار توصیه شده در شرایط آبیاری کامل سبب کاهش بهرهوری اقتصادی آب و کود گردید. بهترین بهرهوری اقتصادی آب در سطوح آبیاری ناقص مربوط به کاربرد 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بود، لیکن بیشترین بهرهوری اقتصادی کود در این شرایط با کاربرد 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بهدست آمد. در شرایط بدون آبیاری (دیم) کاربرد 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار برای دستیابی به حداکثر بهرهوری اقتصادی کود در باغهای چای توصیه میشود.
پرونده مقاله
افزایش جمعیت و رشد تقاضا برای آب، همواره مدیران این بخش را با چالشی اساسی مواجه نموده است. این در حالی است که تغییر اقلیم در آیندهای نه چندان دور بیش از پیش بر پیچیدگیهای این چالش میافزاید. در این مطالعه به منظور بررسی اثر تغییر اقلیم بر سیستم تأمین آب حوضه آبریز کرخ چکیده کامل
افزایش جمعیت و رشد تقاضا برای آب، همواره مدیران این بخش را با چالشی اساسی مواجه نموده است. این در حالی است که تغییر اقلیم در آیندهای نه چندان دور بیش از پیش بر پیچیدگیهای این چالش میافزاید. در این مطالعه به منظور بررسی اثر تغییر اقلیم بر سیستم تأمین آب حوضه آبریز کرخه، نخست با استفاده از 15 مدل GCMs و چند سناریوی انتشار گازهای گلخانهای، تغییرات بارش و دما برای افق زمانی 2050 بررسی شد. سپس با واسنجی یک مدل بارش-رواناب، سریهای زمانی بارش و دما، برای تولید سریهای زمانی آورد رودخانه بکار گرفته شد. به دلیل عدم قطعیت مدلهای GCMs در برآورد دما و بارش، آبدهی پیشبینی شده برای اواسط قرن جاری از 56 درصد کاهش تا 34 درصد افزایش، داشته اند. لذا برای حل مشکل عدم قطعیت، با استفاده از روش خوشهبندی سلسله مراتبی، 35 سری زمانی آبدهی به 5 خوشه گروهبندی و از هر خوشه یک نماینده انتخاب شد. ارزیابی وضعیت تخصیص آب با استفاده از مدل WEAP و به روش شبیهسازی انجام گرفت. همچنین سه استراتژی مدیریتی افزایش راندمان آبیاری، استفاده مجدد آب و تغییر الگوی کشت برای سازگاری با تغییر اقلیم ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که ساخت سدهای جدید به دلیل افزایش تخصیص آب در بالادست، میتواند اطمینانپذیری تأمین آب کشاورزی پاییندست سد کرخه را تا کمتر از 70 درصد کاهش دهد. همچنین استفاده مجدد از آب، با اطمینانپذیری 91 درصد، به عنوان موثرترین راهکار برای سازگاری با تغییرات اقلیمی شناخته شد. هر چند تغییر الگوی کشت روشی کم هزینهتر است، لیکن اجرای آن منوط به همکاری کشاورزان میباشد.
پرونده مقاله
آگاهی از نوع، میزان و نحوهی انتقال بار رسوبی در مقیاسهای زمانی و مکانی متفاوت، بهمنظور پایش رفتار هیدرولیکی کانال و جریان متأثر از فعالیتهای معدنکاوی و مدیریت مناسبتر برداشت شن و ماسه ضروری است. حال آنکه ابعاد مختلف تأثیر بهرهبرداری معادن شن و ماسه و تغییرپذیری چکیده کامل
آگاهی از نوع، میزان و نحوهی انتقال بار رسوبی در مقیاسهای زمانی و مکانی متفاوت، بهمنظور پایش رفتار هیدرولیکی کانال و جریان متأثر از فعالیتهای معدنکاوی و مدیریت مناسبتر برداشت شن و ماسه ضروری است. حال آنکه ابعاد مختلف تأثیر بهرهبرداری معادن شن و ماسه و تغییرپذیری آنها در مقیاسهای زمانی و مکانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از اینرو پژوهش حاضر به بررسی تأثیر معادن واز علیا با برداشت شدت کم و بهصورت سنتی، واز سفلی با برداشت نیمه صنعتی و با استفاده از ماشینآلات نیمه سنگین و معدن آلشرود با برداشت صنعتی و با استفاده از ماشینآلات سنگین در استان مازندران بر میزان غلظت بار معلق بهصورت ماهانه از بهمن 1390 تا دی 1391 پرداخته است. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش حاضر، مقدار غلظت بار معلق در بالادست معدن واز علیا در ماههای خرداد، آذر، بهمن و اسفند بهترتیب 40، 5، 23 و 75 درصد در معدن واز سفلی در ماههای فروردین، مرداد و بهمن بهترتیب 2، 12 و 36 درصد و در معدن آلشرود نیز در ماههای اردیبهشت، خرداد و اسفند بهترتیب 71، 50 و 94 درصد نسبت به پاییندست افزایش و در دیگر ماهها کاهش یافت. لذا مقدار غلظت بار معلق در شرایط فعالیت معدن و شدت برداشت، افزایش بیشتری نسبت به قبل از معدن داشت. همچنین، دامنه اثر محدود و حداکثر در حدود چند صد متری محل برداشت بر غلظت رسوبات معلق و قاعدتاً همزمان با مدت برداشت نیز مورد تائید قرار گرفت.
پرونده مقاله