تغییرات غیرعلمی و ناآگاهانه کاربری اراضی دارای اثراتی منفی بر ویژگیهای مطلوب فیزیکی و شیمیایی خاک میباشد. در این پژوهش تأثیر تغییر کاربری اراضی بر برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک ارزیابی شده است. بدین منظور در سه کاربری مرتع، جنگل و اراضی زراعی در منطقه بانه چکیده کامل
تغییرات غیرعلمی و ناآگاهانه کاربری اراضی دارای اثراتی منفی بر ویژگیهای مطلوب فیزیکی و شیمیایی خاک میباشد. در این پژوهش تأثیر تغییر کاربری اراضی بر برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک ارزیابی شده است. بدین منظور در سه کاربری مرتع، جنگل و اراضی زراعی در منطقه بانه استان کردستان سه ایستگاه بهطور تصادفی انتخاب شد. در هر ایستگاه با کاربری معین، از دو عمق 15-0 و 30-15 سانتیمتری خاک نمونههایی دستخورده و دستنخورده در سه تکرار برداشت شده و در آزمایشگاه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تأثیر تغییر کاربری اراضی بر درصد شن، سیلت و رس چندان مشخص و معنیداری نمیباشد. این در حالی است که تغییر کاربری اراضی سبب افزایش جرم مخصوص ظاهری، کاهش تخلخل، کاهش هدایت هیدرولیکی خاک و کاهش پایداری خاکدانهها شده است. بیشترین درصد خاکدانههای درشت (8-0.25 میلیمتر) در جنگل و بیشترین درصد خاکدانههای ریز (0.25-0.053 میلیمتر) نیز در اراضی زراعی مشاهده گردید. تغییر کاربری اراضی همچنین موجب افزایش هدایت الکتریکی و واکنش خاک شده و با افزایش عمق مقدار آنها نیز افزایش یافته است. نتایج این پژوهش همچنین نشان داد که تغییر کاربری اراضی دارای تأثیر معنیدار و کاهشی بر مقدار کربن آلی خاک می باشد. با توجه به نتایج بهدست آمده متوسط کربن آلی در کاربری جنگل معادل 4.99 درصد و در اراضی زراعی و مراتع بهترتیب معادل 2.26 و 1.79 درصد میباشد. در مجموع نتایج کلی بیانگر آن است تغییر کاربری اراضی میتواند با تغییر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک موجب کاهش کیفیت خاک و افزایش تخریب آن گردد.
پرونده مقاله
شیب رواناب و هدر رفت خاک از اساسی ترین معضلات زیست محیطی، کشاورزی و تولید غذا در جهان است که اثرات مخربی بر اکوسیستم های طبیعی و تحت مدیریت انسان دارد. یکی از مهم ترین عوامل کنترل کننده رواناب و هم چنین فرسایش استفاده از خاکپوش های آلی و غیرآلی است که نقش مهمی در چکیده کامل
شیب رواناب و هدر رفت خاک از اساسی ترین معضلات زیست محیطی، کشاورزی و تولید غذا در جهان است که اثرات مخربی بر اکوسیستم های طبیعی و تحت مدیریت انسان دارد. یکی از مهم ترین عوامل کنترل کننده رواناب و هم چنین فرسایش استفاده از خاکپوش های آلی و غیرآلی است که نقش مهمی در مهار رواناب و یا هدر رفت خاک دارند. از این رو در این تحقیق، به منظور بررسی تغییرات زمان شروع و ضریب رواناب از یک نوع خاکپوش آلی (کاه گندم) در شرایط آزمایشگاهی استفاده شد. آزمایش ها با استفاده از شبیهساز باران، در شیب 30 درصد و مقیاس کرت 0/5 مترمربع و سه تکرار، با دو درصد پوشش 50 و 90 درصد و شدت های بارش 50 و 100 میلی متر بر ساعت، به مدت 10 دقیقه انجام گرفت و سپس مقادیر زمان شروع و ضریب رواناب اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که در دو شدت 50 و 100 میلی متر بر ساعت این تیمار حفاظتی توانست زمان شروع و ضریب رواناب به ترتیب افزایش و کاهش دهد و پوشش 90 درصد بیش ترین تاثیر در افزایش زمان شروع رواناب و کاهش ضریب رواناب داشت. درصد افزایش زمان شروع رواناب در شدتهای 50 و 100 میلی متر بر ساعت (پوشش 90 درصد) به ترتیب 102/37 و 70/80 درصد بود. درصد کاهش ضریب رواناب در شدت های 50 و 100 میلی متر بر ساعت (پوشش 90 درصد) نیز به ترتیب 36/58 و 27/31 درصد بود. اثر متغیرهای شدت و تیمار حفاظتی به جز اثر توامان شدت × تیمار حفاظتی بر ضریب رواناب بر سایر مولفهها معنی دار ارزیابی شد.
پرونده مقاله