بروز رفتارهای مخاطره آمیز دورهی جوانی در دهه های اخیر، تهدیدی جدی علیه سلامت فردی و اجتماعی فرد است که می تواند چرخهی زندگی این قشر را با مشکلات اساسی روبه رو سازد. در تحقیق حاضر نیز براساس رویکرد نظری بوردیو به بررسی نقش مداخله گرایانهی سرمایه های فرهنگی و نمادین در چکیده کامل
بروز رفتارهای مخاطره آمیز دورهی جوانی در دهه های اخیر، تهدیدی جدی علیه سلامت فردی و اجتماعی فرد است که می تواند چرخهی زندگی این قشر را با مشکلات اساسی روبه رو سازد. در تحقیق حاضر نیز براساس رویکرد نظری بوردیو به بررسی نقش مداخله گرایانهی سرمایه های فرهنگی و نمادین در تأثیرگذاری سرمایهی اقتصادی بر بروز رفتارهای پرخطر در بین جوانان شهر تبریز پرداخته شده است. روش تحقیق این پژوهش پیمایش است و جامعهی آماری در این پژوهش، شامل کلیهی افراد واقع در سنین 34-15 سال شهر تبریز به تعداد 579694 نفر است، که از این تعداد، 630 نفر با استفاده از فرمول آماری کوکران و شیوهی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند، ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه محقق ساخته است، برای برآورد اعتبار پرسشنامه از اعتبار صوری و سازه ای و برای سنجش پایایی از تکنیک آلفای کرونباخ استفاده شده است که ضرایب پایایی به دست آمده برای تمامی متغیرها بالاتر از 7/0 است. همچنین برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزارهای SPSS 22 و Smart-PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که همبستگی بین مؤلفه های سرمایهی فرهنگی (بعد تجسدیافته و عینیت یافته)، سرمایهی نمادین و سرمایهی اقتصادی با بروز رفتارهای پرخطر در سطح معناداری کمتر از 01/0 به تأیید رسید، نوع رابطه نیز منفی و معکوس است. براساس مدل معادلات ساختاری پژوهش، متغیرهای حاضر در مدل توانسته اند 7/15 درصد از تغییرات متغیر وابستهی رفتارهای مخاطرهآمیز را به صورت مستقیم و غیرمستقیم تبیین نمایند.
پرونده مقاله
نوجوانان، سرمایه ی اصلی هر جامعه ای محسوب می شوند که در پویایی و تداوم حیات نظام اجتماعی و رشد و توسعه ی همه جانبه ی آن، نقش بسزایی دارند؛ از طرفی، مسأله ی بزهکاری این قشر می تواند یک مانع جدی در راه شکوفایی استعدادهای فردی و توسعه و ترقی قلمداد شود. بنابراین مطالعه ی ح چکیده کامل
نوجوانان، سرمایه ی اصلی هر جامعه ای محسوب می شوند که در پویایی و تداوم حیات نظام اجتماعی و رشد و توسعه ی همه جانبه ی آن، نقش بسزایی دارند؛ از طرفی، مسأله ی بزهکاری این قشر می تواند یک مانع جدی در راه شکوفایی استعدادهای فردی و توسعه و ترقی قلمداد شود. بنابراین مطالعه ی حاضر با هدف شناخت سهم عوامل ساختاری یادگیری اجتماعی در تبیین بزهکاری نوجوانان مناطق حاشیه نشین شهر تبریز نگاشته شده است.روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش حاضر پیمایش است و جامعه ی آماری پژوهش شامل نوجوانان پسر 14- 19 سال به تعداد 53866 نفر شهر تبریز بوده که از این تعداد 320 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه ی نهایی انتخاب شده اند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی متغیر بزهکاری نوجوانان با متغیرهای مستقل ساختاری یعنی آنومی اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی، سن، پایگاه اجتماعی و اقتصادی و ساختار خانواده معنادار نبوده است؛ اما با ابعاد یادگیری اجتماعی یعنی تعاریف مثبت از مذهب(18/0-= R)، تعاریف مثبت از قانون(17/0-= R) و شانس دستیابی به اهداف مثبت (18/0-= R) معکوس؛ ولی با تعاریف خنثی از عمل بزهکارانه (301/0r=)، بزهکاری دوستان (636/0= R)، افسردگی (14/0= R)، روابطی منفی با والدین (209/0= R) مثبت بوده است. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیونی بزهکاری نشان داد که از بین ابعاد یادگیری اجتماعی، بُعد بزهکاری دوستان بیشترین تأثیر را بر بزهکاری نوجوانان داشته است و تمام متغیرهای باقی مانده در این مدل، 32 درصد از واریانس این متغیر را تبیین نمودهاند؛ همچنین در مدل معادلات ساختاری، متغیرهای ساختاری نظری (آنومی اجتماعی و بی سازمانی اجتماعی) به عنوان علل دور، سبب فضاسازی بر روی یادگیری اجتماعی بزهکاری میشوند و فضای یادگیری اجتماعی نیز به عنوان علل نزدیک بزهکاری و کجروی تولید میکند.
پرونده مقاله