قدرت یک پدیده مختص به فضا است. بنابراین قدرت باید به طور مداوم در ارتباط با یک مکان خاص و تغییرات آن در طول زمان مورد تحلیل قرار گیرد. شهر یک فضای قابل دسترس و مهم برای بررسی رابطه بین فضا و قدرت است. شهرها از نیمه دوم قرن بیستم مکانهای مهمی برای مطالعه قدرتهای سیاسی چکیده کامل
قدرت یک پدیده مختص به فضا است. بنابراین قدرت باید به طور مداوم در ارتباط با یک مکان خاص و تغییرات آن در طول زمان مورد تحلیل قرار گیرد. شهر یک فضای قابل دسترس و مهم برای بررسی رابطه بین فضا و قدرت است. شهرها از نیمه دوم قرن بیستم مکانهای مهمی برای مطالعه قدرتهای سیاسی شدهاند که هم به طور آشکار و هم به طور ضمنی منعکسکننده استقرار نظم اجتماعی و سیاسی وسیعی هستند. فوکو از نخستین محققانی بود که شهرها را از آغاز قرن 17 به عنوان مکانی برای کنترل و سازگاری تلقی میکرد. در تحلیلهای فوکو فضا میانجی و تکنیک قدرت است و برنامهریزی شهری و معماری به عنوان یک دستگاه عادیسازی از طریق تولید یک فضای انضباطی جهت تنظیم هدفمند زندگی روزمره، تلقی میشود. برای نشان دادن این نقش میانجیگر، فوکو مفهوم دیسپوزیتیف را مطرح میکند. در این مقاله، با بررسی این مفهوم نشان داده شد که چگونه قدرت و عوامل آن در داخل و جریان فضاهایی که در آن ساکن میشوند پیشروی و اعمال فشار میکنند. همچنین مشخص شد که تبیینهای انضباطی در ارتباط با رابطه بین قدرت و فضای شهری کامل نیستند. به ویژه در تبیین مناطق فقیر و حاشینه نشین. بر همین اساس با بررسی مفهوم اَبجِکت در آراء کریستوا نشان داده شد که چیزی فراتر از قدرت انضباطی در شکلدهی بدن و فضای شهری دخالت دارد.
پرونده مقاله