این مطالعه با هدف بررسی نقش میانجی فرسودگی شغلی در رابطه بین احساسات با رضایت شغلی معلمان انجام شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد و جامعهی آماری این پژوهش را کلیه ی معلمان مدارس شهرستان خرمبید در سال تحصیلی 1400- 1399 تشکیل میدهند که تعداد آنها بر چکیده کامل
این مطالعه با هدف بررسی نقش میانجی فرسودگی شغلی در رابطه بین احساسات با رضایت شغلی معلمان انجام شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد و جامعهی آماری این پژوهش را کلیه ی معلمان مدارس شهرستان خرمبید در سال تحصیلی 1400- 1399 تشکیل میدهند که تعداد آنها برابر با 860 نفر میباشد. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران نمونه 266 نفری به شیوه تصادفی طبقه ای متناسب یا حجم انتخاب گردید. جهت اندازهگیری احساسات از پرسشنامه آتماکا و همکاران(2020)، رضایت شغلی(مینه سوتا، 2009) و فرسودگی شغلی شیروم و ملامد(2006) استفاده گردید. پایایی پرسشنامه به وسیله ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن توسط روایی سازه و محتوایی مورد بررسی و تایید قرار گرفت. با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری فرضیه های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق بیانگر آن بود که احساسات معلم رابطه مثبت و معناداری با فرسودگی شغلی و رضایت شغلی معلم دارد. همچنین فرسودگی شغلی نیز رابطه مثبت و معناداری با رضایت شغلی دارد و فرسودگی شغلی نقش میانجی در رابطه بین احساسات معلم با رضایت شغلی ایفا می کند.
پرونده مقاله
هدف: این مطالعه با هدف بررسی نقش میانجی خستگی عاطفی در رابطه بین مدیریت عملکرد با عملکرد معلم انجام گردید.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، روش تحقیق آن، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد و جامعه ی آماری این پژوهش را معلمان مدارس شهرستان بوانات تشکیل می دهن چکیده کامل
هدف: این مطالعه با هدف بررسی نقش میانجی خستگی عاطفی در رابطه بین مدیریت عملکرد با عملکرد معلم انجام گردید.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، روش تحقیق آن، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد و جامعه ی آماری این پژوهش را معلمان مدارس شهرستان بوانات تشکیل می دهند که تعداد آن ها 400نفر می باشد. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران نمونه 200 نفری به شیوه تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب گردید. جهت اندازه گیری خستگی عاطفی، عملکرد معلم و مدیریت عملکرد از پرسشنامه استاندارد ون ونبیرگ و همکاران (2020) استفاده گردید. اعتبار از نوع همسانی درونی پرسشنامه به وسیله ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن توسط روایی سازه و محتوایی مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری فرضیه های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحقیق بیانگر آن بود که مدیریت عملکرد تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد معلم و تأثیرمنفی و معناداری بر خستگی عاطفی دارد. همچنین نتایج نشان داد که خستگی عاطفی نقش میانجی در رابطه بین مدیریت عملکرد با عملکرد معلم را ایفا می کند. بنابراین وقتی معلمان از نظر عاطفی به مدرسه و آموزش و پرورش متعهد باشند، تلاش بیشتری می کنند و در نتیجه عملکرد بهتری دارند.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف: پیشرفت تحصیلی به دلیل آنچه آینده دانش آموزان در مسیر انتخاب درست شغل، موفقیت در مسیر زندگی و همچنین خدمات مناسب به یک کشور تلقی میشود بسیار ضروری است. بنابراین این پژوهش با هدف طراحی یک مدل عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجامشده چکیده کامل
مقدمه و هدف: پیشرفت تحصیلی به دلیل آنچه آینده دانش آموزان در مسیر انتخاب درست شغل، موفقیت در مسیر زندگی و همچنین خدمات مناسب به یک کشور تلقی میشود بسیار ضروری است. بنابراین این پژوهش با هدف طراحی یک مدل عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجامشده است.
روش شناسی پژوهش: شرکتکنندگان، 129 نفر از مدیران سازمان آموزش و پرورش و معلمان شاغل و بازنشسته در سطح استان فارس بودند که در قالب یک روش نمونهگیری تصادفی از نوع خوشهای انتخاب شدند. روش تحقیق مورداستفاده شیوه آمیخته کیفی (رویکرد فراترکیب) و کمی (توصیفی- همبستگی) بود. پس از تدوین مقولههای اثرگذار، 4 عامل آموزش- یادگیری، شرایط اقتصادی-اجتماعی، عوامل فردی و اهداف عملکردی، شاخصهای روانشناختی بهعنوان شاخصهای مؤثر مدل عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تعیین شدند. روایی در هر دو شیوه کیفی و کمی، بهصورت قابل قبولی مورد تائید قرار گرفت و پایایی در رویکرد فراترکیب بر مبنای شاخصهای لینکلن و گوبا (1985) و در مطالعه مقدماتی بخش کمی نیز، با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ تائید شدند. جهت تحلیل یافتههای این مطالعه در بخش کیفی از اسنادکاوی (با تأکید بر مطالعات داخلی و خارجی مرتبط) و در بخش کمی نیز از آمار توصیفی (شاخصهای جمعیت شناختی با استفاده از نرمافزار SPSS) و آمار استنباطی (حاصل از معیارهای مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار Smart PLS) استفاده شد.
یافته ها: نتایج در نهایت نشان داد، آموزش-یادگیری، شرایط اقتصادی-اجتماعی و شاخصهای روانشناختی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر معنادار دارد. اما اثرات عوامل فردی و اهداف عملکردی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استان فارس مورد تائید قرار نگرفت.
نتیجه گیری: به نظر میرسد آموزش و یادگیری در کنار توجه به اقتصاد در آموزش و همچنین تقویت برخی از مهمترین ویژگیهای روانشناختی میتواند نقشی حیاتی در تدوین و شکلگیری یک مدل جامعه اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر پیشرفت دانش آموزان در سطح استان فارس ایفا نماید.
پرونده مقاله