هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر خودشیفتگی مدیران بر استراتژیهای تجاری و عملکرد نوآوری با تاکید بر خوشبینی مدیران است. جامعه آماری تحقیق شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1394 تا 1398 میباشد که با استفاده از روش حذف سیستماتیک، تعداد 101 شرکت ب چکیده کامل
هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر خودشیفتگی مدیران بر استراتژیهای تجاری و عملکرد نوآوری با تاکید بر خوشبینی مدیران است. جامعه آماری تحقیق شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1394 تا 1398 میباشد که با استفاده از روش حذف سیستماتیک، تعداد 101 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار minitab و EViews انجام شده است. برای آزمون فرضیهها از مدل رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه معنیداری بین خودشیفتگی مدیران و استراتژیهای تهاجمی و استراتژیهای تدافی وجود دارد و متغیر خوشبینی مدیران، بر رابطه بین خودشیفتگی مدیران و استراتژیهای تهاجمی تاثیر معناداری ندارد. همچنین رابطه معنیداری بین خودشیفتگی مدیران و مولفههای عملکرد نوآوری شامل نوآوری فردی، نوآوری محیطی، نوآوری اجرایی و نوآوری فنی وجود دارد و متغیر خوشبینی مدیران در ارتباط بین خوشبینی مدیران با تمام مولفههای عملکرد نوآوری، به جز نوآوری فنی، تاثیرگذار میباشد. نتایج این مطالعه میتواند با هدایت و تأثیرگذاری در تصمیمگیریها، تأثیر مولفههای روانشناختی مانند خودشیفتگی بر عملکرد افراد را شناسایی کند.
پرونده مقاله
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مولفههای رفتار سرمایهگذاران بر رویکردهای مدیریت مالیات بود.روش: در این پژوهش رویکردهای مدیریت مالیات شامل فرار مالیاتی، اجتناب از مالیات و راهکار جسورانه مالیاتی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از روش دادههای ترکیبی (پانل دیتا)، براس چکیده کامل
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مولفههای رفتار سرمایهگذاران بر رویکردهای مدیریت مالیات بود.روش: در این پژوهش رویکردهای مدیریت مالیات شامل فرار مالیاتی، اجتناب از مالیات و راهکار جسورانه مالیاتی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از روش دادههای ترکیبی (پانل دیتا)، براساس دادههای سالانه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1393-1400 استفاده شده است. در نهایت تعداد 127 شرکت از طریق تکنیک حذف نظاممند به عنوان نمونه انتخاب و تجزیه و تحلیل دادههای مذکور با استفاده از نرمافزار استتا نسخه 16 در سطح اطمینان 95 درصد اجرا شد. برای اندازهگیری گرایش احساسی سرمایهگذاران و تودهواری، به ترتیب از شاخص EMSI و مدل هوانگ و سالمون (۲۰۰۶) استفاده شده است.یافتهها: شواهد و یافتههای تجربی پژوهش حاکی از آن است که رفتار سرمایهگذاران دارای اثر مثبت و معناداری بر رویکردهای مدیریت مالیات میباشد. به این معنی که با افزایش گرایش احساسی و رفتار تودهوار سرمایهگذاران، میزان مدیریت مالیات مدیران شرکتها نیز افزایش مییابد.نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که متغیرهای رفتاری سرمایهگذاران (رفتار تودهوار و گرایش احساسی) دارای تأثیر مستقیم و معناداری بر رویکردهای مدیریت مالیات شرکتها هستند. به این صورت که هرچه میزان رفتار تودهوار و همچنین گرایشهای احساسی سرمایهگذاران بیشتر باشد، میزان فرار، اجتناب و رویکرد جسورانه مالیاتی افزایش مییابد. لذا، رفتار سرمایهگذاران به عنوان یک عنصر مهم برهمزننده نظم بازارهای مالی تأیید شده است. نتایج این تحقیق میتواند در بهبود تصمیمگیری سیاستگذاران و سرمایهگذاران برای جهتدهی صحیح بازار سهام و مدیریت یکپارچه آن مثمرثمر باشد.
پرونده مقاله