هدف: آگاهی از وجود رابطه بین فرهنگسازمانی و انگیزش شغلی با رضایتمندی شغلی کتابداران کتابخانههای دانشگاه آزاد اسلامی استانهای مرکزی و همدان میباشد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی - تحلیلی انجامگرفت و با توجه به ماهیت اهداف و سؤالهای پژوهش چکیده کامل
هدف: آگاهی از وجود رابطه بین فرهنگسازمانی و انگیزش شغلی با رضایتمندی شغلی کتابداران کتابخانههای دانشگاه آزاد اسلامی استانهای مرکزی و همدان میباشد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی - تحلیلی انجامگرفت و با توجه به ماهیت اهداف و سؤالهای پژوهشی دارای رویکردی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کتابداران کتابخانههای دانشگاه آزاد اسلامی استانهای همدان و مرکزی است. ابزار مورد استفاده جهت جمعآوری اطلاعات پرسشنامه فرهنگسازمانی دفت، پرسشنامه انگیزش شغلی هَکمَن و اُلدهام و پرسشنامه رضایت شغلی میباشد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که از میان مؤلفههای 6 گانه فرهنگسازمانی در بین کتابداران کتابخانههای وابسته بهطور مشترک بیشترین میانگین مربوط به مؤلفه تأکیدهای استراتژی بود. از میان مؤلفههای 11 گانه انگیزش شغلی در بین کتابداران دانشگاه آزاد اسلامی استان همدان بیشترین میانگین مربوط به مؤلفه ارتباط بوده و در بین کتابداران دانشگاه آزاد اسلامی مرکزی بیشترین میانگین مربوط به مؤلفه ماهیت کار است. از میان مؤلفههای 6 گانه رضایتمندی شغلی در بین کتابداران کتابخانههای وابسته بهطور مشترک بیشترین میانگین مربوط به مؤلفه مسئول مستقیم بوده است. در بین متغیرهای فرهنگسازمانی و انگیزش شغلی از دیدگاه کتابداران کتابخانههای دانشگاهی استان همدان میانگین متغیر فرهنگسازمانی از میانگین انگیزش شغلی بیشتر است ولی در بین کتابداران کتابخانههای دانشگاهی استان مرکزی میانگین متغیر فرهنگسازمانی از میانگین انگیزش شغلی کمتر است. نتیجهگیری: بین فرهنگسازمانی و انگیزش شغلی با رضایتمندی شغلی و همچنین با سابقه خدمت کتابداران کتابخانه های وابسته رابطه مثبت و معنیداری به دست آمد. بین متغیرهای سن و تحصیلات با رضایتمندی شغلی از دید کتابداران کتابخانههای وابسته بهطور مشترک ارتباط معنی داری موجود نمیباشد.
پرونده مقاله
هدف: آگاهی از وجود رابطه بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی کتابداران کتابخانههای عمومی استان مرکزی میباشد.
روش پژوهش: پژوهش به شیوه پیمایشی، توصیفی انجامشده و جامعه آماری شامل 146 نفر از کارکنان شاغل در کتابخانههای وابسته به اداره کل کتابخانههای عمومی در استان م چکیده کامل
هدف: آگاهی از وجود رابطه بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی کتابداران کتابخانههای عمومی استان مرکزی میباشد.
روش پژوهش: پژوهش به شیوه پیمایشی، توصیفی انجامشده و جامعه آماری شامل 146 نفر از کارکنان شاغل در کتابخانههای وابسته به اداره کل کتابخانههای عمومی در استان مرکزی بودهاند. گردآوری دادهها به شیوه سرشماری بوده است. ابزار مورد استفاده جهت جمعآوری اطلاعات پرسشنامه توانمندسازی اسپریتزر و پرسشنامه یادگیری سازمانی نیف میباشد و در پژوهش حاضر مقدار آلفای کرونباخ بهدستآمده برای هر دو پرسشنامه 93/0 بوده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و فریدمن استفادهشده است.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که رابطه همبستگی قوی و مثبت بین احساس معناداری شغل با یادگیری سازمانی، بین احساس شایستگی و یادگیری سازمانی، بین احساس استقلال با یادگیری سازمانی، بین احساس مؤثر بودن در شغل با یادگیری سازمانی و بین احساس اعتماد به همکاران و یادگیری سازمانی در بین کتابداران کتابخانههای عمومی استان مرکزی وجود دارد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که یادگیری سازمانی بر توانمندسازی (معنیدار بودن شغل، احساس شایستگی در شغل، استقلال، مؤثر بودن در شغل و اعتماد به همکاران) مؤثر است و میتواند مبنایی برای تدوین راهبردهای مناسب منابع انسانی در زمینه یادگیری سازمانی و توانمندسازی کتابداران باشد و کتابخانههای عمومی با بهرهگیری از نتایج حاصله، میتوانند در دنیای نوین رقابتی که همواره در حال تغییر است به حیات خود ادامه دهند.
پرونده مقاله