چکیده: برخلاف دوران پیش از رضا شاه که دو قدرت روس و انگلیس نقش تعیین کننده در شکل گیری و جهت دهی به سیاست خارجی ایران را داشتند ، سیاست خارجی ایران در عصر رضا شاه در تمامی ابعاد تلاش برای کسب استقلال از قدرت های بزرگ به ویژه انگلستان بود. اینکه چه علل و عواملی در تغییر چکیده کامل
چکیده: برخلاف دوران پیش از رضا شاه که دو قدرت روس و انگلیس نقش تعیین کننده در شکل گیری و جهت دهی به سیاست خارجی ایران را داشتند ، سیاست خارجی ایران در عصر رضا شاه در تمامی ابعاد تلاش برای کسب استقلال از قدرت های بزرگ به ویژه انگلستان بود. اینکه چه علل و عواملی در تغییر جهت گیری سیاست خارجی ایران از وابستگی محض به قدرتهای بزرگ (روس و انگلیس) در سالهای پیش از کودتای 1299؛ به سمت استقلال از قدرتهای بزرگ (انگلستان) و تلاش برای تامین حداکثر منافع ملی به دور از نفوذ این قدرتها دخیل بوده است پرسش مهمی است که این مقاله قصد واکاوی و پاسخ به آن را دارد.فرضیه این مقاله آن است که افزایش سطح قدرت ملی ایران در مجموع در آن مقطع ، لاجرم نقش موثرتر و فعال تر و مستقل تری در سیاست خارجی را نیز طلب می کرد،که نهایتاً تلاش بازیگر نوظهور یعنی ایران عصر رضا شاه برای ایفای نقش جدید ، منجر به تنش در روابط ایران با کشور هژمون ( انگلستان) گردید. به زعم نگارنده با بهره گیری از نظریه چرخش قدرت ، نقش "چارلز دوران " بهتر میتوان این سوال مهم تاریخ دیپلماسی ایران را پاسخ گفت.همچنین روش تحقیق در این مقاله روش توصیفی – تحلیلی با استناد به داده های تاریخی است.
پرونده مقاله
یکی از شاخص های ضروری برای بقای یک نظام سیاسی، وفاداری سیاسی است که تابع مولفه های تأثیرگذار متعددی از جمله وضعیت اقتصادی و رفاه مردم، اعتماد به مسئولین، مشروعیت نظام، گروه های مرجعاست. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر گروههای مرجع بر وفاداری سیاسی است. روش مورد مطالعه در ای چکیده کامل
یکی از شاخص های ضروری برای بقای یک نظام سیاسی، وفاداری سیاسی است که تابع مولفه های تأثیرگذار متعددی از جمله وضعیت اقتصادی و رفاه مردم، اعتماد به مسئولین، مشروعیت نظام، گروه های مرجعاست. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر گروههای مرجع بر وفاداری سیاسی است. روش مورد مطالعه در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و بر اساس تکنیک دلفی صورت گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل 10 نفر از استانداری، فرمانداری، اساتید دانشگاه و فعالین سیاسی بودند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخت بود که توسط اعضای پانل تدوین شد. نتایج به دست آمده با استفاده از نرمافزار تحلیل دادهها SPSS مورد تجزیه و تحلیل قراگرفتند.برای تحلیل یافته ها از درصد فراوانی و میانگینها، سطح امتیاز هر شاخص و میزان آزمون ضریب همبستگی کندال استفاده شد که در راند سوم با مقدار آزمون کندال(۰/۸۷) و سطح معناداری ۰/۰۲۵ نتایج قابل قبولی به دست آمد. می توان استنباط کرد که در میان شاخصهای مورد تائید و نهایی در راند سوم با توجه به سطح امتیاز و میانگین رتبههای آنان میتوان شاخصهای پراهمیتتر را در وفاداری سیاسی اولویتبندی کرد. بهگونهای که شاخص روابط اجتماعی همتایان با سطح توافق 45 و میانگین رتبه ۱۵/۴۵ بالاترین درصد اهمیت را داشته است، در بخش مدرنیته اجتماعی و فرهنگی، شاخص باسوادی با سطح توافق 45 و میانگین رتبه ۱۵/۱۰ دومین شاخص پراهمیت پژوهش بوده است. سومین شاخص پراهمیت، شاخص موفقیت سیاسی کشور از گروه مدرنیته سیاسی با سطح توافق 45 و میانگین رتبه ۱۵/۰۵ بوده است.
پرونده مقاله