چکیده
فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، اهمیت ژئوپلتیک و منطقه گرایی را در نظام بین الملل دوچندان کرده، به طوری که بسیاری از کشورها در سیاست خارجی خود منطقه گرایی را به عنوان اصلی ثابت و اساسی جهت ﺗﺄمین منافع و امنیت ملی خود برگزیده اند. نگاه عملی و نظری در طول سال های گذ چکیده کامل
چکیده
فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، اهمیت ژئوپلتیک و منطقه گرایی را در نظام بین الملل دوچندان کرده، به طوری که بسیاری از کشورها در سیاست خارجی خود منطقه گرایی را به عنوان اصلی ثابت و اساسی جهت ﺗﺄمین منافع و امنیت ملی خود برگزیده اند. نگاه عملی و نظری در طول سال های گذشته در سیاست خارجی ایران عدم توجه به راهبرد نگاه به شرق و نگاه یک جانبه به غرب، باعث غفلت از سایر مراکز و منابع قدرت و ثروت جهانی به خصوص در نزدیکی مرزها گشته است، اما در سال های اخیر راهبرد نگاه به شرق، به راهبردی منطقه گرایانه از سوی جمهوری اسلامی ایران در منظومه نگاه ژئوپلتیک و جغرافیایی تبدیل شده است، چرا که ایران از جمله کشورهایی می باشد که به لحاظ موقعیت جغرافیایی و سیاسی، از مزیت ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک بهره مند می باشد. بر این اساس راهبرد نگاه به شرق که از منطق علمی و تاریخی؛ همچنین ریشه های جغرافیایی و سیاسی در سیاست خارجی کشور برخوردار است و هویت سازی جدیدی در گفتمان سیاست خارجی ایجاد می کند، از اهمیت مضاعفی برخوردار شده است.در این مقاله دنبال بررسی عوامل ژئوپلیتیک ﺗﺄثیر گذار بر تغییر نگاه سیاست خارجی ایران از غرب به شرق با ﺗﺄکید بر روسیه می باشیم.
پرونده مقاله
چکیده مقاله حاضر با هدف بررسی همکاری سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و شورای همکاری خلیج فارس و تأثیر آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران نگاشته شده است. در شرایط کنونی، فعالیتهای ناتو در منطقه با منافع ملی ایران سازگاری ندارد و نگاه رایج در ایران به سیاستهای ناتو به ع چکیده کامل
چکیده مقاله حاضر با هدف بررسی همکاری سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و شورای همکاری خلیج فارس و تأثیر آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران نگاشته شده است. در شرایط کنونی، فعالیتهای ناتو در منطقه با منافع ملی ایران سازگاری ندارد و نگاه رایج در ایران به سیاستهای ناتو به عنوان سازمانی که تحت نفوذ کامل آمریکا قرار دارد رویکردی تقابلی است. حضور نظامی کلیه اعضای درجه اول ناتو در خلیج فارس و دریای عمان و وجود پیمانهای دفاعی متعدد آنها با همسایگان جنوبی ایران و با کشورهای مستقل مشترکالمنافع در شمال ایران به ویژه روابط رو به گسترش ناتو با جمهوری آذربایجان، نمونههایی از حضور نظامی آشکار و پنهان ناتو و اعضای درجه یک آن در امتداد مرزهای ایران میباشد. این امر می تواند به عنوان تهدیدی علیه امنیت جمهوری اسلامی ایران تلقی شود. حضور در پیمانهای دفاعی و امنیتی منطقه را می توان به عنوان یکی از راهبردهای اصلی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با تهدیدات نوظهور و خنثی نمودن سیاستهایی که باعث به انزوا کشاندن و نادیده گرفتن ایران در مناسبات مختلف منطقه ارزیابی میشود، تلقی نمود.
پرونده مقاله
بررسی سیاستخارجی روسیه پس از مطرح شدن پرونده هستهای ایران در سال 2002 که در ابتدا با هرگونه شدت عمل و اعمال تحریمها علیه ایران مخالفت کرده بود و سپس در سال 2006 با تغییر رویکرد سیاستخارجی اش با ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل موافقت کرد هدف مقال چکیده کامل
بررسی سیاستخارجی روسیه پس از مطرح شدن پرونده هستهای ایران در سال 2002 که در ابتدا با هرگونه شدت عمل و اعمال تحریمها علیه ایران مخالفت کرده بود و سپس در سال 2006 با تغییر رویکرد سیاستخارجی اش با ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل موافقت کرد هدف مقاله حاضر است. این پژوهش ارائهگر پاسخ به این پرسش است که از منظر ژئوپلیتیک انتقادی، جهتگیریهای روسیه در قبال پرونده هستهای ایران به عنوان عضو دائم شورای امنیت، امضا کننده برجام و البته میانجی چگونه قابل تبیین است؟ فرضیه مقاله جهتگیریهای سیاستخارجی روسیه در قبال تهران را با محوریت چند جهتگرایی، فرصتطلبی و عملگرایی تبیین میکند. یافتههای مقاله ضمن به رسمیت شناختن ملاحظات ژئوپولیتیک و اقتصادی در مبانی سیاستخارجی روسیه، به این نتیجهگیری منجر میشود که این رویکردها به دلیل مبانی مادیگرایانه، دارای محدودیتهایی هستند. ژئوپلتیک عملی به عنوان یکی از چهار حوزه پژوهشی ژئوپلتیک انتقادی ارائهگر پاسخی به چرایی سیاستخارجی عملگرایانه و چندجهت‎گرایانه روسیه خواهد بود. روسیه با نقش میانجی ضمن آنکه تلاش کرده ایران را در مدار ارتباطی خود نگهدارد از پرونده هستهای هم در تنظیم روابطش با غرب بهره میگیرد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری دادهها کتابخانهای است. در این راستا از کتابها، مقالهها، اسناد، منابع اینترنتی و اظهارنظرهای کارشناسان و مقامهای مربوطه برای گردآوری دادهها استفاده شده است.
پرونده مقاله
چکیده حفظ یک رژیم از براندازی داخلی به طریق انقلاب یا شورش همیشه از مهمترین موضوعات نظامهای سیاسی بوده و ثبات سیاسی نیز وسوسه فکری کسانی است که به تداوم حیات نظام سیاسی علاقهمنداند. عوامل متعددی در ایجاد ثبات و یا تغییر سیاسی در حکومتها نقش دارند؛ از عوامل مهم در این چکیده کامل
چکیده حفظ یک رژیم از براندازی داخلی به طریق انقلاب یا شورش همیشه از مهمترین موضوعات نظامهای سیاسی بوده و ثبات سیاسی نیز وسوسه فکری کسانی است که به تداوم حیات نظام سیاسی علاقهمنداند. عوامل متعددی در ایجاد ثبات و یا تغییر سیاسی در حکومتها نقش دارند؛ از عوامل مهم در این زمینه سیاستگذاریهای اقتصادی نادرست و نبود امنیت اقتصادی ،نابرابری، شکاف ساختاری، تورم و... زمینه ایجاد بیثباتی سیاسی را در جامعه فراهم میکند. از سال ۲۰۰۲ به بعد با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، دولت ترکیه توانسته است با برنامهریزی مناسب در سیاستگذاری کلان اقتصادی بر مشکلات اقتصادی فائق آید. اما این ﺳﺆال مطرح است که نقش سیاستگذاریهای اقتصادی در ایجاد ثبات سیاسی در ترکیه چه بوده است؟ فرضیهای که میتواند مطرح شود این است که سیاستگذاریهای اقتصادی باعث ایجاد ثبات سیاسی در این کشور شده است؛ بر این اساس دولت در سطح کلان با بهرهگیری از گسترش بخش خصوصی و افزایش رقابت، کاهش تقاضای داخلی و توسعه صادرات، ایجاد ساز و کار و تشویق برای جذب سرمایه خارجی، افزایش بهرهوری و استفاده از تکنولوژی توانسته برنامه توسعه و رشد اقتصادی را تداوم بخشد. در بخش سیاستگذاری پولى نیز توانسته نرخ تورم را به زیر ۵ درصد کاهش دهد. در بخش ارزی نیز با تغییر از نظام ارزی ثابت به نظام ارزی شناور توانسته به احیای ارزش پول داخلی کمک کند. که این امر باعث رضایت مندی شهروندان و ایجاد ثبات سیاسی در این کشور شده است.
پرونده مقاله
چکیده شروع هر بحرانی بستر و ریشه های مختلفی از جمله عوامل تاریخی، ژئوپلتیکی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد. گاهی دولتها در مناسبات بینالمللی، در راستای دست یابی به منافع خود و یا جلوگیری از به خطر افتادن امنیت و ثبات کشور خود، اقدام به محدود کردن اثرپذیری خود از گروهه چکیده کامل
چکیده شروع هر بحرانی بستر و ریشه های مختلفی از جمله عوامل تاریخی، ژئوپلتیکی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد. گاهی دولتها در مناسبات بینالمللی، در راستای دست یابی به منافع خود و یا جلوگیری از به خطر افتادن امنیت و ثبات کشور خود، اقدام به محدود کردن اثرپذیری خود از گروههای تروریستی میکنند. داعش خشنترین تشکیلات تروریستی در بین همه گروههای مسلح برجسته در منطقه خاورمیانه است. پس از حمله آمریکا به عراق، شاخه القاعده در عراق پایه گذار داعش شد. پس از آنکه نا آرامیهای سوریه شدت گرفت، داعش از عراق به سوریه هم وارد شد. ظهور داعش در عراق و سوریه تبعات مختلفی در خاورمیانه و سپس در اغلب نقاط دنیا به همراه داشت. کشورهای گوناگونی نیز با پدیده داعش درگیر شده و به ناچار در مقابل آن به تدابیر مختلفی دست زدند. در این میان جمهوری اسلامی ایران به طور مستقیم با داعش در تقابل قرار گرفت زیرا داعش علاوه بر اینکه تمامیت ارضی و رژیمهای سیاسی متحدان منطقه ای ایران را به چالش کشید؛ تهدید امنیتی و ایدئولوژیکی برای ایران نیز به شمار می رفت. لذا سیاست خارجی ایران تحت تاثیر ظهور داعش ناچار به اعمال راهکارهایی برای مقابله با آن شد. این مقاله سعی دارد با استفاده از چارچوب سازه انگاری به بررسی ظهور پدیده داعش و تاثیر آن بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی در منطقه و سطح بینالملل بپردازد.
پرونده مقاله
چکیده
ترکیه نخستین کشور مسلمان خاورمیانه است که در سال 1949 اسرائیل را به رسمیت شناخت و روابط دیپلماتیک با آن کشور برقرار کرد. از روابط ترکیه و اسرائیل، همواره به عنوان یک رابطه استراتژیک نام برده می شود. روابط این دو کشور، یک رابطه عمیق است که با وجود تغییرات سیاسی در چکیده کامل
چکیده
ترکیه نخستین کشور مسلمان خاورمیانه است که در سال 1949 اسرائیل را به رسمیت شناخت و روابط دیپلماتیک با آن کشور برقرار کرد. از روابط ترکیه و اسرائیل، همواره به عنوان یک رابطه استراتژیک نام برده می شود. روابط این دو کشور، یک رابطه عمیق است که با وجود تغییرات سیاسی در ترکیه و روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه همچنان ادامه یافت. حزب عدالت و توسعه ترکیه که از بقایای حزب منحل شدة فضیلت، تشکیل شد و در انتخابات پارلمانی 2002 ترکیه، به قدرت رسید در واقع نسل تازه ای از اسلامگرایان به رهبری رجب طیب اردوغان هستند که هم روابط نزدیک تری با اسرائیل برقرار ساخته و هم حضور ترکیه در اتحادیه اروپا را متحمل تر ساختند. با آنکه رئیس جمهور و نخست وزیر ترکیه شخصیت های اسلام گرا بودند مناسبات دوستانه آن کشور با اسرائیل به طور فزاینده ای مستحکم تر شده و همکاری های بین دو کشور گسترش یافت.
در واقع تسخیر پست ریاست جمهوری و پیروزی مجدد در انتخابات پارلمانی توسط اسلام گرایان حزب عدالت و توسعه، به معنای تحولی اساسی در سیاست خارجی ترکیه نبود. اسلام گرایان درصدد بودند روابط خود را با غرب به خوبی حفظ نمایند و در عین حال روابط خود با جهان اسلام و مجموعه شرق را نیز گسترش دهند. در این میان روابط ترکیه و اسرائیل نیز در قالب سیاست خارجی و استراتژی کلان ترکیه برای ایفای نقش فعال و مؤثر منطقه ای و فرامنطقه ای نگریسته شده و در چارچوب منافع ملی ترکیه گسترش یافت.
این مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که روابط ترکیه و اسرائیل پس از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه را چگونه و از چه منظر تحلیلی ـ تئوریکی می توان تبیین نمود؟
پرونده مقاله
چکیده
سیاست خارجی، جهت گیری یک کشور را نسبت به نظام بین الملل مشخص می سازد. هر کشوری برای فعالیت در عرصه بین المللی نیازمند طراحی سیاست خارجی فعال و پویائی است.سیاست خارجی استراتژی طراحی شده به وسیله سیاست گزاران یک کشور در مقابل دولتها یا عناصر بین المللی دیگر برای رس چکیده کامل
چکیده
سیاست خارجی، جهت گیری یک کشور را نسبت به نظام بین الملل مشخص می سازد. هر کشوری برای فعالیت در عرصه بین المللی نیازمند طراحی سیاست خارجی فعال و پویائی است.سیاست خارجی استراتژی طراحی شده به وسیله سیاست گزاران یک کشور در مقابل دولتها یا عناصر بین المللی دیگر برای رسیدن به اهداف ملی و تامین منافع ملی است.منافع ملی، چارچوبی است که سیاست خارجی با توجه به آن رویه ها و ابزارهای خود را سازماندهی می کند. در حقیقت تامین منابع ملی خط قرمز سیاست خارجی کشورها است.
ایران به دلیل ماهیت خاص سیاست خارجی نظام خود که دارای ویژگی خاصی در ماهیت و شیوه اجرا بوده باید کلیه تصمیمات خود را با اسلام تطبیق دهد. لذا عملکردش در صحنه سیاست خارجی متفاوت از رژیم های دیگر می باشد. در این مقاله تصمیمات و اقدامات دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در سه منطقه مشخص بحرانی چچن، بوسنی و فلسطین از محضر منافع ملی و ایدئولوژی بررسی می گردد. از آنجا که نظام جمهوری اسلامی بر مبنای ایدئولوژی اسلام و قانون اساسی مبتنی بر آن ایدئولوژیست مقایسه تطبیقی از عملکرد سیاست خارجی ایران در سه منطقه فوق الذکر صورت خواهد گرفت. ضرورت هماهنگی و تطابق اقدامات نظام با این دو معیار ونیز منافع ملی موضوع اصلی مورد بحث این مقاله است. سوالی که این مقاله در پی پاسخ به آن است عبارت از این که، نظام جمهوری اسلامی در مقابل بحران های این مناطق چگونه رفتار کرده است؟ و اینکه این رفتار در مقابل بحرانهای فوق مبتنی بر ایدئولوژی بوده است و یا منافع ملی ؟و در نهایت اینکه آیا این رفتار مبتنی بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بوده است ؟
این بررسی با استفاده از چارچوب تئوریک نظریه ی سازه گرائی، صورت خواهد گرفت.
پرونده مقاله