نقش رسانه فارسي زبان خارجي ايران اينترنشنال در اعتراضات شهريور 1401 از منظر نظريه برجسته سازی
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی تحقیقات سیاسی و بین المللیعلیرضا سروستانی 1 , فرزاد نویدی نیا 2 , فریدون اکبرزاده 3
1 - دانشجوی دکتری گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، واحد بین المللی خرمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، خرمشهر، ایران
2 - استادیار و عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی ، واحد اندیمشک، دانشگاه آزاد اسلامی، اندیمشک، ایران
3 - استادیار و عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی ، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
کلید واژه: جنگ رسانه ای, رسانه های اجتماعی, جنگ روانی, امنیت ملی,
چکیده مقاله :
در سال 1401، کشور ایران شاهد موجی از اعتراضات اجتماعی بود که توجه جهانیان را به خود جلب کرد. هدف اصلی این پژوهش، پاسخ به این سوال بود که نقش رسانههای فارسیزبان خارجی، به ویژه شبکه بینالمللی اینترنشنال، در پوشش و تأثیرگذاری بر اعتراضات شهریور ماه 1401 در ایران چه بوده است؟ بر اساس فرضیه تحقیق، رسانه های فارسی زبان خارجی با هدف قرار دادن ارزش ها و باورهای مردمی و فرافکنی و انعکاس اخبار دروغین و اتخاذ شیوه استبداد خبری، درصدد تضعیف اقتدار و تغییر حکومت ایران می باشند. برای پاسخ به این سوال از نظریه برجسته سازی و نیز از روش توصیفی - تحلیلی و داده های ثانویه استفاده شد. یافته ها نشان داد فعالیت و تحریکات رسانه های فارسی زبان خارجی، بخصوص شبکه ایران اینترنشنال، نقش مستقیم و محوری در تشدید نارضایتی ها، کنشگری سیاسی، گسترش ویروس تجمعات، امنیت زدایی ذهنی افکار عمومی، خرابکاری ها، خدشه دار نمودن وجهه نظام و مسئولین و سازمان های امنیتی و نظامی داشت.
In 2022, Iran witnessed a wave of social protests that attracted the attention of the world. The main goal of this research was to answer the question, what was the role of foreign Persian language media, especially the international network, in covering and influencing the protests of Shahrivar month 2022 in Iran? According to the hypothesis of the research, foreign language Persian media are trying to weaken the authority and change the government of Iran by targeting people's values and beliefs and projecting and reflecting false news and adopting the method of news tyranny. To answer this question, highlighting theory and descriptive-analytical method and secondary data were used. The findings showed that the activities and provocations of the foreign language Persian media, especially the Iran International network, play a direct and central role in intensifying dissatisfaction, political activism, spreading the virus of gatherings, desecrating the mental security of public opinion, vandalism, tarnishing the image of the system and officials. and had security and military organizations.
اشرفی، سید محمد. (1396). رسانه ملی و جنگ نرم آمریکا (با تاکید بر اندیشه مقام معظم رهبری). پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روابط بین الملل، دانشگاه مازندران، دانشکده حقوق و علوم سیاسی.
افتخاری، اصغر؛ ذوالفقاری، مهدی. (1393). مدل مدرن عملیات روانی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران. مجله مجلس و راهبرد. 21 (78): 201-233.
افتخاری، اصغر؛ غلامعلیان، امیر؛ طاهری، سلیمان. (1398). پیامدهای جنگ نرم بر مشروعیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران. مجله مطالعات استراتژیک دفاعی. 17 (78): 159-178.
بابایی، محمود. (1391). رسانه های دیجیتال، مشارکتی و فناوری محور. انتشارات انجمن علمی مدیریت اطلاعات ایران. (1) 2:107-98.
باقری، سیامک؛ مقدم فر، حمید رضا. (1394). نقش ضدامنیتی رسانه های بیگانه در تکیه بر فتنه 88 (1388): راهبردهای متقابل، امنیت ملی. 4 (14)، 119.
برزوئی، محمدرضا؛ تمدن، امیر رضا؛ جانبازی گوجانی، رضا. 2021. دیپلماسی سایبری عربستان سعودی در قبال ایران در بستر شبکه اجتماعی توییتر؛ مطالعهموردی اغتشاشات دیماه 1396. دوفصلنامه علمی دین و ارتباطات. 28 (1) 59: 33-66.
بیچارانلو، عبدالله؛ طالبیان، حامد؛ زند وکیلی، سارا. ( 1394). بازنمایی حریم خصوصی در رسانه های اجتماعی: قوم نگاری کاربران ایرانی فیس بوک. مطالعات رسانه های جدید. دانشگاه علامه طباطبی. 1(1)1: 69-96.
حسنلو، محمد. (1388). رسانههای قدرت و قدرت رسانهها. قابل دریافت از آدرس اینترنتی https://farsi.khamenei.ir
حسینی، حسین؛ مقدم فر، حمیدرضا؛ قنبرپور، مصطفی. (1393). تحلیل نقش و کارکرد شبکه های اجتماعی مجازی در حوادث انتخابات 1397 جمهوری اسلامی ایران. مجله امنیت آفاق، 7(24)، 53-77.
حکیم، محمد علی؛ صباغی، مهدی؛ پورمحمد، احمد. (1399). بررسی نا آرامی های آبان سال ۹۸ با تاکید برنقش رسانه. دومین همایش ملی امنیت، اقتدار و پیشرفت.
دهقانی فیروز آبادی، سید جلال. (1390). فن آوری های قدرت در جنگ نرم فصلنامه مطالعات راهبردی. 14(51)51: 5-30.
رسوایی بزرگ برای 5 رسانه ضد انقلاب/ 17 هزار دروغ فقط در 25 روز!. (2022). رسانه اینترنتی NOURNEWS. قابل دریافت از https://nournews.ir/fa/news/110869/ (2022/10/10).
رفیع پور هفت خانی، شیرینعلی؛ محمد طاهری، محمودرضا؛ سلطانی فر، محمد. (1390). تاثیر رسانه های نوین بر تامین اجتماعی ایران. مجله سبک زندگی اسلامی، با محوریت سلامت. 5 (1): 246-256.
رنجبران، داود. 1388. جنگ نرم. انتشارات ساحل اندیشه تهران. 392 ص.
سلطانی فر، م. 1391. حقوق بین الملل، رسانه ها، صلح و امنیت بین المللی. تحقیقات حقوق خصوصی و کیفری (دانشنامه حقوق و سیاست)، 8(18)، 61-79.
سلطانی فر، محمد؛ هاشمی، شهناز. (1382). پوشش خبری، تهران: انتشارات سیمای شرق.
شیخ، رضا؛ شامبیاتی، هانیه. (1394). تحلیل محتوای شبکههای اجتماعی مجازی با رویکرد شبکهنگاری بر اساس اطلاعات ناقص. فصلنامه مطالعات رسانه های نوین. انتشارات دانشگاه تربیت مدرس. 1 (4) 4: 179-203.
صالحی، فریبا؛ شیرین کام، اسحق؛ مرادی، مریم؛ سیاهکویی، فائزه.(1393). تأثیر شبکه های اجتماعی بر جهانی شدن ارتباطات. کنفرانس بین المللی علوم و مهندسی.
عاصف، رضا. (1384). عملیات و جنگ روانی ۲. چاپ دفتر انتشارات اسلامی. معاونت ستاد مشترک سپاه پاسداران و معاونت فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح.
عبدالله خانی، علی. (1399). امنیت ملی. پژوهشکده مطالعات بین المللی ابرار معاصر تهران. دپارتمان تحقیقات. 430p.
غلامرضایی، علی اصغر.1394. ویژگی هدفمند جنگ نرم؛ تهاجم بر ساختار فرهنگی. فصلنامه رادیوتلویزیون، (27)11: 100-85.
کیا، علی اصغر؛ راشکیانی، مهدی. (1385). مبانی برجسته سازی رسانه ها. انتشارات سازمان معین ادارات. 188 ص.
گزارش شماره دو در مورد تحریک، تبلیغ و جهت دهی به خشونت، نفرت و هرج و مرج توسط شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال. 1391. ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران.
نصر، صلاح. (1397). جنگ روانی. ترجمه محمود حقیقت کاشانی، انتشارات سروش. 600ص.
Brown, Danielle K., and Harlow, Summer. (2019). Protests, Media Coverage, and a Hierarchy of Social Struggle. The International Journal of Press/Politics. 24(4). https://doi.org/10.1177/1940161219853517.
Cull, Nicholas J. (2023). The war for Ukraine: reputational security and media disruption. Place Branding and Public Diplomacy. 19:195–199.
Dal Lago, Alessandro, and Palidd, Salvatore. (2010). Conflict, Security and the Reshaping of Society(The civilization of war). Routledge, is an imprint of the Taylor & Francis Group, an informal business. 227p.
Hu, Shangui., GU, Jibao., Liu, Hefu. and Huang, Qian. (2017). The moderating role of social media usage in the relationship among multicultural experiences, cultural intelligence, and individual creativity. Information Technology and People. 30(2): 265-281.
Kamalipour, Yahya. R. (2017) . Power, and Politics in the Digital Age: The 2009 Presidential Election Uprising in Iran. Rowman & Littlefield Publishers. 314p.
Ngai, Eric, W. T., Tao, Spencer. S. C. & Moon, Karen. K. L .(2015). Social media research: Theories, constructs, and conceptual frameworks. International Journal of Information and Management. 35(1): 33-44.
Olaniran, Bolane. and Williams, Indi. (2020) . Platforms, Protests, and the Challenge of Networked Democracy. Part of the Rhetoric, Politics and Society book series (RPS): 77-94.
Revkin, Andrew. C., Carter, Sh., Ellis, J., F. Hossain, F., and Mclean, A. (2008). Election 2008. On the Issues: Climate Change.
Rubin, Michael. (2006). Can Iran be Trusted ? AEI, Middle Eastern out Look, 1 Sept 2006.
Shafinas Shafie, Rus. (2022). The Psychosemantic Realm of Social Media Warfare Affecting Public Diplomacy. Proceedings 2022, 82(1), 97; https://doi.org/10.3390/proceedings2022082097. Centre of Media and Information Warfare Studies, Faculty of Communication and Media Studies, Universiti Teknologi MARA (UiTM), Shah Alam 40450, Malaysia.
Sinha Palit, Parama. (2023). New Media and Public Diplomacy (Political Communication in India, the United States and China). 1st Edition. 194pp.
The Role of the Persian-Language Foreign Media Outlet "Iran International" in the September 2022 Protests in Iran from the Perspective of Agenda-Setting Theory
Alireza Sarvestani1, Farzad Navidinia2*, Fereydoun Akbarzade3 |
Received:2024/03/01 Accepted:2024/05/21 |
| Research Article |
Abstract In 2022, Iran witnessed a wave of social protests that captured global attention. The September 2022 protests in Iran were indicative of deep-seated societal grievances that were transformed into an international issue through extensive coverage by foreign Persian-language media. Among the most significant sources of news for the protesters were these foreign Persian-language media outlets and social networks, which, despite their seemingly attractive facade of advocating for free speech, free flow of information, and human rights, in practice, engaged in the distortion of realities due to their affiliations with dominant power structures. The main battlefield in these protests, referred to as the Fourth Wave Wars, was the media, which was spearheaded by foreign Persian-language outlets during the September 2022 protests. The primary objective of this research is to answer the question of what role foreign Persian-language media, particularly the international network Iran International, played in covering and influencing the September 2022 protests in Iran. According to the hypothesis of the research, foreign language Persian media are trying to weaken the authority and change the government of Iran by targeting people's values and beliefs, projecting and reflecting false news, and adopting the method of news tyranny. Since agenda-setting theory is a very suitable theory for understanding the pervasive and comprehensive role of the media, to address this question, the study employs the agenda-setting theory along with a descriptive-analytical method and secondary data. The findings demonstrate that the activities and provocations of foreign Persian-language media, especially Iran International, played a direct and central role in exacerbating dissatisfactions, political activism, spreading the virus of gatherings, undermining public mental security, sabotage, tarnishing the image of the regime, and security and military organizations. This network represented the protests of 2022 as national, ideological, and purposeful protests. Nonetheless, the pivotal role of leadership and the system of the Guardianship of the Islamic Jurist (Velayat-e Faqih) during crises prevented the enemies from achieving their goals. Through positioning and directing public opinion, emphasizing national security and the country's independence, supporting security and military institutions, emphasizing national unity, and advocating for internal reforms, the Supreme Leader played a crucial role in preventing insecurity and enhancing national unity.
Keywords: Agenda-setting theory, Soft warfare, Social media, National security |
Sarvestani, A., Navidinia, F., & Akbarzade, F. (2024). The Role of the Persian-Language Foreign Media Outlet "Iran International" in the September 2022 Protests in Iran from the Perspective of Agenda-Setting Theory. Journal of Political and International Research, 15(57), pp.59-78. |
[1] Ph.D. candidate, Department of Political Science and International Relations, Khorramshahr International Branch, Islamic Azad University, Khorramshahr, Iran. reza83.ali92@gmail.com
[2] Assistant Professor and Faculty Member, Department of Political Science, Andimeshk Branch, Islamic Azad University, Andimeshk, Iran. (corresponding Author). farzad.navid@gmail.com
[3] Assistant Professor of Political Science, Ahvaz Branch, Islamic Azad University, Ahvaz, Iran
drferedounnakbarzadeh2@gmail.com
نقش رسانه فارسي زبان خارجي ايران اينترنشنال در اعتراضات شهريور 1401 از منظر نظريه برجسته سازی
علیرضا سروستانی1، فرزاد نویدی نیا2*، فریدون اکبرزاده3
|
[1] دانشجوی دکتری، گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، واحد بین المللی خرمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، خرمشهر، ایران. reza83.ali92@gmail.com
[2] استادیار و عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی ، واحد اندیمشک، دانشگاه آزاد اسلامی، اندیمشک، ایران (نویسنده مسئول) farzad.navid@gmail.com
[3] استادیار و عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی ، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران drferedounnakbarzadeh2@gmail.com
چکیده در سال 1401، ایران شاهد موجی از اعتراضات اجتماعی بود که توجه جهانیان را به خود جلب کرد. اعتراضات شهریور 1401 در ایران، نشاندهنده بخشی از نارضایتیهای عمیق اجتماعی بود که با پوشش گسترده رسانههای فارسیزبان خارجی به یک موضوع بینالمللی تبدیل شد. در این میان، مهم ترین مرجع اخبار معترضان، رسانه های فارسی زبان خارجی و شبکه های اجتماعی بود و این رسانه ها به جهت وابستگی به نظام سلطه، بر خلاف ظاهر و ویترین جذاب در خصوص آزادی بیان، گردش آزاد اطلاعات و حقوق بشر، در عمل اقدام به وارونه نمایی واقعیت ها نمودند. زمین بازی اصلی در این اعتراضات، که با عنوان جنگ های موج چهارمی نام برده می شود، رسانه ها بود که در اعتراضات شهریور 1401 رسانه های فارسی زبان خارجی بر عهده گرفتند. هدف اصلی این پژوهش، پاسخ به این سوال بود که نقش رسانههای فارسیزبان خارجی، به ویژه شبکه بینالمللی اینترنشنال، در پوشش و تأثیرگذاری بر اعتراضات شهریور ماه 1401 در ایران چه بوده است؟ بر اساس فرضیه تحقیق، رسانه های فارسی زبان خارجی با هدف قرار دادن ارزش ها و باورهای مردمی و فرافکنی و انعکاس اخبار دروغین و اتخاذ شیوه استبداد خبری، درصدد تضعیف اقتدار و تغییر حکومت ایران می باشند. از آن جاییکه نظریه برجستهسازی، نظریهای بسیار مناسب برای فهم نقش نافذ و فراگیر رسانههاست، برای پاسخ به این سوال از نظریه برجسته سازی و نیز از روش توصیفی - تحلیلی و داده های ثانویه استفاده شد. یافته ها نشان داد فعالیت و تحریکات رسانه های فارسی زبان خارجی، بخصوص شبکه ایران اینترنشنال، نقش مستقیم و محوری در تشدید نارضایتی ها، کنشگری سیاسی، گسترش ویروس تجمعات، امنیت زدایی ذهنی افکار عمومی، خرابکاری ها، خدشه دار نمودن وجهه نظام و مسئولین و سازمان های امنیتی و نظامی داشت. این شبکه اعتراضات 1401 را اعتراضاتی سراسری، دارای ایدئولوژی و هدفمند بازنمایی نمود. با این وجود، نقش محوری رهبری و نظام ولایت فقیه در مواقع بحرانی، موجب شد که دشمنان در نیل به اهداف خود ناکام بمانند، زیرا رهبر معظم انقلاب از طریق موضعگیری و هدایت افکار عمومی، تأکید بر امنیت ملی و استقلال کشور، حمایت از نهادهای امنیتی و نظامی، تأکید بر وحدت ملی و اصلاحات درونزا نقش کلیدی در جلوگیری از ایجاد ناامنی و افزایش وحدت ملی ایفا نمایند. کلیدواژه: جنگ نرم، رسانههای اجتماعی، امنیت ملی، نظریه برجستهسازی |
سروستانی؛ علیرضا ، نویدی نیا؛ فرزاد ، اکبرزاده؛ فریدون (1402). نقش رسانه فارسي زبان خارجي ايران اينترنشنال در اعتراضات شهريور 1401 از منظر نظريه برجسته سازی. فصلنامه تحقیقات سیاسی و بینالمللی، شماره 57، صفحات 78-59. |
مقدمه
هویت اجتماعی یکی از کارکردهای اصلی وسایل ارتباطجمعی اطلاعرسانی و پخش اخبار است. خبر در جوامع مدنی امروز دارای قدرت بسیار عظیمی است تا آن جا که در عرصه روابط بینالملل، بر اساس تلفیق قدرت و رسانه مفهوم جدیدی به نام جنگ رسانهای پدید آمده که از مصادیق جنگ نرم به شمارمی رود. جنگ رسانهای یعنی استفاده از رسانهها برای تضعیف گفتمان کشور هدف و بهره گیری از توان و ظرفیت آن ها با استفاده از شیوه های جنگ روانی. در این جنگ هر کدام از جریان های خبری می کوشند با بهره گیری از تکنیک های عملیات روانی مانند انزوا و ایجاد تردید در افکار عمومی، تضعیف هر چه بیشتر گفتمان رقیب را موجب شوند. شاهد این مدعا، تلاش رسانههای غربی در پیشبرد راهبرد تبلیغی انزوای بینالمللی و ضعف دموکراسی در ایران است که با بهرهگیری از سوژهها و راهکارهای متنوع، این رویکرد تبلیغی را با جدیت دنبال میکنند. در دنیای امروز رسانه در جایگاه انتقال فکر و اندیشه مورد استفاده قرار گرفته است. ویژگیهای رسانهها سبب شده تا سیاستگذاران حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای دستیابی به اهداف خود از این ابزار استفاده کنند. مرگ مهسا امینی میتوانست یکی از مهمترین سوژههای رسانههای معاند برای بهتصویرکشیدن ضعف حقوق بشر در ایران باشد.
فضای مجازی یکی از مهمترین ابزارها برای نمود یافتن اثرات جهانیشدن است. در دنیای امروز شبکههای اجتماعی، با اینکه عمر خیلی زیادی ندارند، نقش بسیار مهمی را در روابط مردم سرتاسر جهان ایفا میکنند؛ به طوری که به جزئی جداییناپذیر از زندگی بشر تبدیل شدهاند. مردم بسیاری در سنين مختلف و از گروههای اجتماعی متفاوت در شبکههای اجتماعی مجازی کنار هم گرد آمدهاند و از فاصلههای بسیار دور در دنیای واقعی، از طریق شبکههای اجتماعی با هم ارتباط برقرار میکنند؛ با گسترش شبکههای ارتباطی مفهوم قلمروي جغرافیایی و حاکمیت دولتها بر مرزهاي فیزیکی خود رنگباخته و در شبکه جهانی، اجتماعات مجازي تشکیل شده و افراد بدون ملاقات با یکدیگر تشکیل جامعه مجازي میدهند.
انقلاب اطلاعاتی و ظهور رسانههای نوین به زندگی امروز ما شتابی بیسابقه داده که موجب جایگزینی فرهنگ رسانههای نوین با فرهنگ رسانههای سنتی مانند کتاب، روزنامه و ... شده است و از آن جایی که رسانههای نوین مبتنی بر دیدار و شنیدار (و نه تفکر عمیق) هستند و نحوه ساخت برنامه در آنها نیاز به تفکر عمیق را منتفی کرده است، با اقبال گسترده جهانی روبه رو شدهاند. هم چنین فناوریهای رسانهای، جنبههای مختلف زندگی بشر امروزی را تحت تأثیر خود قرار داده است؛ از طرفی نیز جنگ و نزاع به عنوان جزیی جداییناپذیر از نهاد جوامع بشری دستخوش دگرگونی عمیق شده است و با توجه به امکانات گسترده موجود در رسانههای نوین، از جنگ کلاسیک و نبرد واقعی به سمت جنگ نرم در عرصه مجازی سوق یافته است و رسانه ها به دو دسته دولتی (که در راستای اهداف هئیت حاکمه فعالیت می کنند) و خصوصی تقسیم می شوند.(Dal Lago and Palidd, 2010: 177).
راهاندازی رسانههای فارسیزبان را باید موج جدیدی از جنگ رسانهای نرم علیه ایران دانست گرچه در کوتاه مدت با رویکرد سیاسی خواهد بود ولی در بلند مدت عقاید، هویت ایرانی -اسلامی، فرهنگ، قومیت و باورهای مردم را هدف جنگ رسانهای خود قرار میدهند. این رسانهها برنامههای سیاسی گستردهای را با هدف جریانسازی و ایجاد شکاف میان ملت و دولت و تضعیف پایگاه مردمی پخش کردند.
در عصر کنونی روابط بین کشورها با عنوان دیپلماسی عمومی و اختصاصاً در حوزه فناوریهای ارتباطی با عنوان دیپلماسی رسانهای تعریف میشود، رسانهها ابزاری قدرتمند برای نفوذ و تأثیر بر فکر و اندیشه ملتها میباشند(2023 : 17 Sinha Palit,). در دنیای امروزی دارندگان قدرت رسانهای با بهرهگیری از آن اراده خود را بر یک ملت تحمیل میکنند امروزه جنگ رسانهای در دو بعد داخلی و بینالمللی زمینههای روانی فراوانی برای غلبه بر کشورهای هدف فراهم آورده است. رسانهها بر خلاف ویترین زیبا و فریبندهای که در مورد آزادی بیان و گردش آزاد اطلاعات نمایش میدهند، عملاً با اتخاذ شیوه «استبداد خبری» با تمام توان سعی در «وارونهنمایی» و سمت و سو دادن به درک و شناخت جامعه مخاطب بر اساس اهدافی تعیین شده دارند این کار ویژه در رفتار رسانهها و شبکههای اجتماعی حامی آنان در رخدادهای مختلف در سطح دنیا به روشنی مشهود است.
امروزه نقش رسانهها، نقشی فراتر از اطلاعرسانی صرف است. هم اینک رسانهها ابعاد امنیتی جدیدی در سطح ملی و بینالمللی ایجاد کردهاند و بسیاری از مفروضات و اصول پیشین را در ساختار روابط و حقوق بینالملل به چالش طلبیدهاند. رسانهها امروز به عنوان مکمل نیروی نظامی و تهدیدکننده امنیت در سطوح مختلف آن اعم از فردی، ملی، بینالمللی و جهانی به شمار میروند (سلطانیفر، 1391: 79).
جنگ نرم در واقع جنگی است کم هزینه، مبتنی بر نرمافزار رسانه و غیرمستقیم که در آن هدف تغییری نکرده و فروپاشی از درون و استحاله در حاکمیت دولتهای مخالف است، ولی ابزارها تغییر بنیادین کرده و رسانهها بهعنوان اصلیترین ابزار به کار گرفته میشوند.
با نگاه کلی به انقلابهای سیاسی سالهای اخیر میتوان فهمید که نظام سلطه با تکیه بر جنگ نرم و ابزار رسانه، ابتدا افکار و اذهان مردم کشورهای هدف را تحت تأثیر قرار داده سپس با مشروعیتزدایی از حکومت و ایجاد بیثباتی و هرج و مرج، قدرت سیاسی موجود را به نفع خود تغییر دادند. دشمن در جنگ نرم تلاش دارد با استفاده از ابزارهای فرهنگی و ارتباطاتی پیشرفته و با شایعه و دروغپراکنی و استفاده از برخی بهانهها میان آحاد مردم تردید، بدبینی و اختلاف ایجاد کند (اشرفی، 1396: 1). پس از پیروزی انقلاب اسلامی، غرب با بهکارگیری مؤلفههای گوناگون جنگ نرم در ابعاد سیاسی، فرهنگی با عنوانهای تضعیف اصل ولایتفقیه، بهرهبرداری تاکتیکی از حقوق بشر، وقوع انقلابهای رنگی در کشور، رواج نافرمانی مدنی، فرقهسازی دینی و تشکیل اپوزیسیونهای فرهنگی توسط بلوک غرب و گروههای فشار برای تضعیف نظام و مشروعیت سیاسی آن در سطح داخلی و هم چنین مجامع جهانی، برنامهریزی نموده و بعضاً بحرانهایی را برای نظام پدید آورده است (افتخاری و همکاران، : 1398 159).
شهریور 1401 و مرگ مهسا امینی در ایران زمینه سازی حوادث واتفاقات گسترده ای بوده که این حوادث دارای عمق اجتماعی بوده و سبب بروز تغییرات گسترده فرهنگی– اجتماعی در درون خانواده شد.
اعتراضات شهریور 1401 در ایران، نشاندهنده بخشی از نارضایتیهای عمیق اجتماعی بود که با پوشش گسترده رسانههای خارجی فارسیزبان به یک موضوع بینالمللی تبدیل شد. این رسانهها، بهویژه شبکههایی مانند شبکه اینترنشنال، با ارائه تصاویر، گزارشها و تحلیلهایی از این رویدادها، توانستند تأثیر قابل توجهی بر دیدگاهها و واکنشهای بینالمللی داشته باشند.
1-اهميت، ضرورت و پيشينه پژوهش
در عصر حاضر رسانهها بهعنوان تهدید یا فرصت از اهمیت بالایی برخوردارند. امروزه رسانهها در معادلات سیاسی، تحولات اجتماعی، تغییرات فرهنگی نقش و اهمیتی تعیینکننده دارند. جنگ رسانهای یکی از جنبههای جنگ نرم و روش جدید جنگهای بینالمللی است. در سالهای اخیر نظام های استکباری به خصوص آمریکا با استفاده از مهم ترین ابزار جنگ نرم که همان جنگ رسانه ای است، توانستند نظام سیاسی بعضی از کشورها مانند اوکراین و گرجستان را تغییر دهند. جنگ نرم را مي توان تلاشي دانست از طرف نيروهاي سلطه گر براي نابودي، تهي سازي و به ذلت كشاندن فرهنگ، آداب، ارزش ها و هنجارهايي كه جامعة هدف را در طي قرون متمادی، از هرگونه گزندي محفوظ كرده است. اين تلاش نيروهاي سلطه عموماً در عرصه هاي گوناگون فرهنگي اتفاق مي افتد و ابزار كاربردي آن تهاجم فرهنگي است كه در قالب ابزارهاي رواني و رسانه اي عمل مي كند(غلامرضایی، 1394: 91).
درخصوص کشور بزرگ و با عظمت ایران اسلامی نیز پس از ناامیدی دشمنان از پیروزی در جنگ سخت (جنگ تحمیلی ۸ساله عراق علیه ایران) و جنگ نیمهسخت (کودتاها و استفاده از گروههای تروریستی مثل منافقین)، دشمنان ایران و نظام اسلامی استفاده از جنگ نرم و فروپاشی از درون را مانند شوروی سابق برای براندازی در دستور کار خود قرار دادند.
با نگاه کلی به انقلاب های سیاسی سال های اخیر می توان استنباط نمود که نظام سلطه سعی نموده با تکیه بر جنگ نرم و ابزار رسانه، ابتدا افکار و اذهان مردم کشورهای هدف را تحت تاثیر قرار داده و سپس با مشروعیتزدایی از حکومت و ایجاد بی ثباتی و هرج و مرج، قدرت سیاسی موجود را به نفع خود تغییر دهد.
کشور ایران از سالها پیش، بخصوص پس از تصمیم کمیته خطر جاری در آمریکا که منجر به افتتاح شبکههای ماهوارهای شد، با پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی، تحت شدیدترین حملات جنگ رسانهای دشمن قرارگرفت تا دشمنان نظام علاوه بر دمیدن روح ناامیدی و ناتوانی در بین مردم و نخبگان بتوانند به ترویج سبک زندگی غربی، عادیسازی روابط نامشروع، قبحزدایی از پدیدههایی چون خیانت زن به شوهر، رابطه جنسی قبل از ازدواج، بارداری قبل از ازدواج، فرزند نامشروع، همجنس گرایی و... بپردازند.
اگر بگوییم در این جنگ رسانهای علیرغم تلاشها و مجاهدت های افراد حقیقی و حقوقی، فضای رسانه ای کشور مورد اشغال نظام سلطه قرار گرفته است ، سخنی به گزاف نگفته ایم. در این نبرد نابرابر دشمن با تمام توان رسانه ای و ارتباطی خود به افکار واذهان مردم ایران حمله نموده و تقریبا همه افراد جامعه، بخصوص جوانان و نوجوانان را، مورد آماج حملات رسانه ای خود قرار داده است. اشغال فضای رسانه ای کشور با بررسی میزان حضور رسانه های دشمن مانند دریافت برنامه های مختلف در ماهواره و هم چنین کانال ها و سایت های دشمن در تلفن همراه در دستان وخانه مردم به وضوح قابل مشاهده است.
دشمنان جمهوری اسلامی به منظور تحت تاثیر قرار دادن مخاطبان خود در ایران از طریق تغییر تاکتیک از حوزه سخت به حوزه نرم و گسترش فعالیت در فضای مجازی، سایبری و رسانهای (که اوج فعالیت آنها را میتوان در حوادث شهریورماه 1401 مشاهده نمود به گونه ای که اغلب فراخوان ها به تجمع و ناارامی ها توسط همین رسانه ها هدایت و مدیریت می شد)، تغییر ماهیت تهدید ها و استفاده از رسانه ها خصوصاً شبکه های ماهواره ای، تصویب بودجه های هنگفت برای این شبکه ها در جهت فعالیت در موضوعات مرتبط با جمهوری اسلامی ایران اقدام نموده اند. از آن جایی که جنگ نرم رسانه ای فریبنده دشمن که در راستای گمراه کردن افکار عمومی برنامه ریزی می کنند و به طور طبیعی به تسخیر افکار عمومی و حتی رسانه های یک کشور علاقمند هستند، شناخت این اقدامات، تشریح و تبیین منطقی آن ها متناسب با منافع ملی توسط پژوهشگران و اندیشمندان ضروری به نظر می رسد. لذا پژوهش حاضر با هدف موشکافی و تحلیل شکل و ماهیت تهدیدات جنگ نرم رسانه ای شبکه های فارسی زبان خارجی (با تاکید بر شبکه ایران اینترنشنال ) و راه های مقابله با آن ها طراحی و اجرا گردید.
2-پيشينه پژوهش
الف – تحقيقات داخلي
با توجه به اهمیت موضوع، پژوهشهای زیادی درباره واژگان کلیدی پژوهش انجام شده است و در تحقیق به مقالاتی که بر نقش رسانه های اجتماعی تأکید داشتند تاکید و توجه شده است. در ادامه به تعدادی از عناوین که نسبت به سایر موارد شاخص تر بوده و بیشتر از سایر منابع، اغتشاشات را مورد واکاوی قرار داده اند به اختصار اشاره می گردد:
نجفی و همکاران(1402: 263-262) بر اساس نتایج تحقیقی با هدف بازنمایی ناآرامی های شهریور و مهر ۱۰۴۱ ایران در شبکههای ماهوارهای فارسیزبان (مطالعه موردی: شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی) اظهار داشتند که این رسانه بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با استفاده از ابزارهای مختلف سعی بر دعوت معترضین به آشوب و اغتشاشات را داشته است. بیبیسی فارسی با استفاده از تکنیکهای تخریب مسئولین، القای نبود آزادی بیان، طرح گزاره ظلم سیستماتیک به زنان ایرانی، تبعیض و شکاف قومیتی، مخالفت جوانان و نخبگان با قوانین جمهوری اسلامی ایران و کاهش قدرت نیروهای امنیتی، مردم را به حضور در خیابانها دعوت نمود.
نتایج تحقیقی با هدف بررسی رابطه کاربری پیام های فضای مجازی با گرایش به اغتشاشات نشان داد حاکی از وجود رابطه معنی دار بین استفاده از پیام های فضای مجازی با گرایش به اغتشاشات در میان جوانان بود(عبدالرحمانی و همکاران، 1400 : 395).
یافتههای حسینی و همکاران (1393 : 53) در مطالعه ای تحت عنوان واکاوی نقش و کارکرد شبکه های اجتماعی مجازی در حوادث انتخابات سال 1388 جمهوری اسلامی ایران به نقش مخرب برخی شبکه های مجازی نظیر فیس بوک، توییتر و نقش سازنده شبکه های موافق اشاره نموده است.
نتایج تحقیقی با عنوان راهبردهای مقابله با نقش آفرینی های ضدامنیتی رسانه های بیگانه با تأکید بر فتنه ۸۸ نشان داد راهبرد نظام سلطه برای براندازی جمهوری اسلامی ایران از طریق تکیه دشمن بر عملیات و جنگ نرم به جای جنگ سخت قرار داشته و رسانه ها مهم ترین ابزار در تحقق راهبرد براندازی و قابل تکرار بودن فتنه سال ۸۸ بودهاند (باقری و مقدم فر، 1393: 120).
در تحقیقی نقش فضای مجازی در تحقق اغتشاشات سال ۱۴۰۱ بررسی و نتایج نشان داد که نقش و تأثیر رسانههای اجتماعی برای تصاحب افکار عمومی و رقمزدن مانورهای جمعیتی و خیابانی و آشوبهای به وقوع پیوسته بهویژه در تهران بیبدیل بود. انعکاس و انتشار با شیوه ای خام همراه با اغراق و بزرگنمایی، زمینه ساز فراهم شدن خوراک خبری برای محافل و رسانه های ماجراجو و معاند با نظام و کشور شد که تبعات سنگین و بعضا جبران ناپذیری به دنبال داشت(پور قهرمانی و نوری زاده خامنه، 1402: 1).
برزویی و همکاران (1400 : 33) در یافته های مقاله ای با عنوان دیپلماسی سایبری عربستان سعودی در قبال ایران در بستر شبکه اجتماعی توییتر، مطالعه موردی اغتشاشات دی ماه ١٣٩٦ بر واگرایی های قومی و منطقه ای، تخطئه کنش گری منطقه ای ایران، تخریب عملکرد سپاه اسلامی ایران تأکید داشتند .بر این اساس تخریب سپاه پاسداران و تخریب نوع نظام حاکم در ایران، محورهای اصلی دیپلماسی سایبری عربستان علیه جمهوری اسلامی ایران بودند.
نتایج تحقیقات علوی وفا و محمدی (1403: 128) در خصوص بررسی شیوه مدیریت مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) در مهار اغتشاشات سال 1401 با سبک خاص ایشان نشان داد در مدل مدیریت و رهبری حضرت آیت الله خامنه ای تاکید ویژه ای بر تبیین، روشنگری و جهاد تبیین و آن چه که توانسته آحاد جامعه را در شرایط فتنه نجات دهد، تشریح دقیق فضای حاکم بر کشور در داخل و سطح بین المللی همراه با ارائه راهکارها به عنوان نسخه ای نجات بخش شده است.
با توجه به پیشینه و جست وجوی مقالات، تاکنون پژوهشی در خصوص نقش رسانه فارسی زبان خارجی ایران اینترنشنال انجام نشده است. از این جهت این پژوهش از نوآوری لازم برخوردار بود.
ب- تحقيقات خارجي
شافی ناس شافی1 (2022: 8-7) در پژوهشی تحت عنوان قلمرو روانی معنایی جنگ رسانه های اجتماعی بر دیپلماسی عمومی بیان داشت قلمرو روانی - معنایی جنگ رسانه های اجتماعی یک زمینه نوظهور است که به روانشناسی زبان در جنگ مربوط می شود. کمبود ادبیات مرتبط با موضوع، علاقه این مطالعه را فراهم کرد. علاوه بر این، هدف آن پرداختن به اخبار جعلی، اطلاعات نادرست و اطلاعات نادرست، با جوهر درک معناسازی به عنوان تاکتیکی برای تأثیرگذاری بر جامعه دیجیتال و دیپلماسی عمومی است. تجزیه و تحلیل نشان داد که استنباط های معنیشده در روایتهای رسانههای اجتماعی به طور قابلتوجهی توسط قدرت سخت و قدرت نرم و بازتولید ایدئولوژی از طریق گفتمان تعیین میشوند. مفهوم قدرت و گفتمان در تأثیرگذاری و تأثیرگذاری بر دیپلماسی عمومی تأثیرگذار است. بدون شک استفاده دقیق از کلمات معنادار، ایجاد روان- معناشناسی مؤثر می تواند بر ادراک و دیپلماسی عمومی تأثیر بگذارد.
اطلاعات نادرست برای مدت طولانی بخشی از فرهنگ لغت نظامی بوده است، اما با فناوری، تأثیر رسانهها بسیار قویتر شده است. رسانهها اکنون ابزاری قدرتمند برای تأثیرگذاری اطلاعات نادرست هستند. به طور مشابه، عملیات روانی یک رویکرد آزمایش شده در زمان برای جنگ است. هدف گیج کردن و تأثیر نامطلوب بر روحیه است. باز هم رسانهها میتوانند نقش مهمی ایفا کنند.
برخي محققین به نقش تمام عيار رسانههای نوين در جنبشهای اجتماعي ترديد دارند و به نابرابري در دسترسي و عدم فراگيري در وسعتي كه جنبش گسترده شده، اشاره میکنند. کستلز2 (2009: 57 - 54) گسترش اينترنت را موجب پدیدارشدن شكل نويني از ارتباط تعاملي میداند و بر اين باور است كه ارتباط هم زمان و امكان ارسال پيام به طور محدود يا وسيع در درون شبكه ارتباطي اينترنت، مرزهاي نويني را در ارتباط تعاملي گشوده است. در فرايند اين ارتباط تعاملي، كاربران قادرند نوع پيام هايي كه مايلند دريافت كنند را تعريف كنند و به كنش بپردازند.
براون 3 (2022) بر اساس نتایج تحقیقی اظهار داشت پوشش خبری برای زنده ماندن یک اعتراض اساسی است، اما تحقیقات نشان میدهد که رسانهها، اعتراضات و معترضانی را که وضعیت موجود را به چالش میکشند (الگویی که به عنوان پارادایم اعتراض شناخته میشود) منفی نشان میدهند. این مطالعه اعتبار ادعاها در زمینه پوشش روزنامه های دیجیتال را زیر سوال می برد و بررسی می کند که چگونه موضوع و منطقه پوشش را شکل می دهد.
اولانیران و ویلیامز4(2020 : 77) نیز در پژوهشی تحت عنوان اثرات رسانههای اجتماعی: ربودن دموکراسی و مدنیت در مشارکت مدنی بیان داشتند که اهمیت شبکههای اجتماعی بهعنوان عوامل تغییر که بهعنوان نیرویی برابر برای افراد محروم از حق رأی بدون صدا در نظر گرفته میشود را نمیتوان نادیده گرفت .با این حال، در برخی از جوامع، شبکههای اجتماعی به بستری برای اخبار جعلی و تبلیغات تبدیل شدهاند که صداها، ایدئولوژیها و پیامهای مخرب را تقویت میکنند.
شبکههای اجتماعی مانند توییتر(شبکه ایکس)، فیسبوک و گوگل، پتانسیل تغییر مشارکت مدنی در نتیجه ربودن دموکراسی و تأثیرگذاری بر افراد به سمت یک طرز فکر خاص را دارند. بنا بر نتایج تحقیق کول5(2023 : 195) تحت عنوان جنگ برای اوکراین، امنیت، شهرت و استدلال در رسانهها، بر امنیت، شهرت و اختلال در رسانه به عنوان اولین مورد اصلاح قدرت نرم، بر تجربیات منفی کشورهایی که در ایجاد شهرت بینالمللی کافی ناکام هستند، تأکید میکند. مورد دوم به مشکلات سیستم بینالملل مرتبط با ظهور یک رسانه جمعی ناشناخته اشاره دارد که میتواند مخاطبان جهانی را فراتر از حد مرتبط با پلتفرمهای مستقر تحتتأثیر قرار دهد.
این مقاله به چگونگی ظهور ایده هر دو پدیده از بحران اوکراین در سال 2014 اشاره میکند. در ادامه تلاشهای موفقیتآمیز اوکراین و متحدان غربی آن برای رفع شکافهای مشهود در سال 2014 را ترسیم میکند و استدلال میکند که عملکرد متضاد قوی اوکراین در غرب در سال 2022 نشان میدهد که دیپلماسی عمومی هم میتواند امنیت شهرت را ایجاد کند و هم با اختلالات رسانهای مقابله کند. عناصر کلیدی تلاش اوکراین شامل جذابیت ولودیمیر زلنسکی است.
شواهد اثربخشی عبارتند از عقبنشینی خود به خودی مشاغل غربی از روسیه پس از تهاجم .این مقاله به محدودیتهای امنیت شهرت اوکراین از جمله عدم کشش آن در جامعه جهانی اشاره میکند: پدیدهای که برعکس قدرت اعتبار پایدار روسیه را نشان میدهد. این مقاله با این استدلال به پایان میرسد که جنگ اوکراین حاوی دستور کار برای مطالعه بیشتر با تأکید بر امنیت شهرت و اختلال در رسانه است.
2-1-سؤال اصلي پژوهش
هدف اصلی این پژوهش، پاسخ به این سؤال بود که نقش رسانههای فارسیزبان خارجی، بهویژه شبکه بینالمللی اینترنشنال، در پوشش و تأثیرگذاری بر اعتراضات شهریور ماه 1401 در ایران چه بوده است؟
2-2-روششناسی پژوهش
روش پژوهشی حاضر مبتنی بر روش توصیفی – تحلیلی میباشد که ضمن پرداخت به رابطه متغیرها به تحلیل آنها میپردازد و از آنجائی که تحقیق حاضر مطالعه پسارویدادی است روش مناسب با موضوع مطالعه تحلیلی اسنادی بوده و در این مطالعه بر مجموعه رسانههای فارسیزبان خارجی و شبکههای اجتماعی برای نمونه تمرکز شده است.
3-2-تعريف مفاهيم و نحوه سنجش يافته های پژوهشي
1-3-2-جنگ
جنگ نوعی منازعه خشونتآمیز سیاسی است که بین گروههای انسانی رخ میدهد. این منازعه سیاسی – اجتماعی با توجه به ماهیت، اهداف و ابزارهای آن به انواع مختلفی تقسیم میشود. یکی از انواع جنگ که بر مبنای ابزار و ماهیت از انواع دیگر متمایز میشود، جنگ نرم است. با وجود این همه اشکال، جنگ مصداق و تجلی روابط قدرت و متضمن اعمال قدرت میباشد. از این رو مهمترین وجه تمایز انواع مختلف جنگ، ماهیت قدرت و چگونگی اعمال آن است. به طوری که دو نوع جنگ سخت ونرم قابلتصور و تحقق میباشد. در جنگ سخت، قدرت ماهیتی سختافزاری دارد که بهصورت قهرآمیز، مستقیم و آشکار اعمال میگردد. در حالی که در جنگ نرم ماهیت قدرت، نرمافزاری است که به شیوه غیر قهرآمیز، غیرمستقیم و نهان اعمال می شود(دهقانی فیروز آبادی، 1390 :6).
2-3-2-جنگ رسانه ای
رسانه به عنوان ابزاری فراگیر، قدرتمند و تأثیرگذار همواره مورد توجه ابرقدرتان بوده است، به طوری که رسانهها در تمامی جنگهای قرن بیستم، به عنوان ابزاری جهت جنگ روانی و تبلیغات جنگی از سوی بسیاری از کشورها مورد استفاده قرار گرفته است (قنبری سلحشور و آقارضایی، 1397: 1).
بنیادیترین تعریف از جنگ رسانهای استفاده از رسانهها برای تضعیف کشور هدف و بهرهگیری از توان و ظرفیت رسانهها (اعم از مطبوعات، خبرگزاریها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و اصول تبلیغات) به منظور دفاع از منافع ملی است. جنگ رسانهای یکی از برجستهترین جنبههای جنگ نرم و جنگهای جدید بینالمللی است. اگرچه جنگ رسانهای عمدتاً به هنگام جنگهای نظامی کاربرد بیشتری پیدا میکند اما این به مفهوم آن نیست که در سایر مواقع جنگ رسانهای در جریان نبوده و یا مورد استفاده قرار نمیگیرد(Rubin, 2006).
جنگ رسانهای تنها جنگی است که حتی در شرایط صلح نیز بین کشورها بهصورت غیررسمی ادامه داشته و هر کشوری از حداکثر توان خود برای پیشبرد اهداف سیاسیاش از رسانهها بهرهگیری میکند(رنجبران، 1389: 193).
3-3-2-رسانههای اجتماعی
شبکهها و رسانههای اجتماعی به عنوان مؤثرترین فضای ارتباطجمعی در دنیای امروز محسوب میشوند(شیخ و شامبیاتی، 2015). ظهور این نوع محیط رسانهای باعث شده که میزان اطلاعات در دسترس افراد به شکل خارج از تصوری افزایش یابد و بیش از هر زمان دیگر به جریان تولید، ذخیره، پردازش، بازیابی و مصرف اطلاعاتی پرداخته شود(بیچارنلو و همکاران، 2015). رسانههای اجتماعی به محیطی مشارکتی تبدیل شدهاند و به افراد اجازه میدهند تا خود به عنوان یک رسانه عمل نموده و به انتشار و تسهیم اطلاعات بپردازند. امروزه سیاستمداران به طور گسترده از رسانههای اجتماعی برای ارسال پیامهای سیاسی استفاده مینمایند(Steinveg and Bjørnå, 2023: 299). رسانههای اجتماعی، به سیاستمداران اجازه میدهند تا مستقیماً با گروههای وفادارتر و متنوعتری از حامیان خود بدون دخالت روزنامهنگاران ارتباط برقرار کنند (Sandberg et al., 2019: 49)؛ بنابراین، منافع بالقوه استفاده از این پلتفرمها، بحثهایی هستند که مشارکت و نفوذ را تشویق میکنند (Bode et al., 2014: 416). هم چنین مشخص شده که رسانههای اجتماعی شهروندان را در مقابل سیاستمداران توانمند میکنند Gilardi et al., 2022:40)).
یکی از نیازهای بنیادین در هر جامعه در درجه اول امنیت است و جستجوی امنیت از مهمترین انگیزههای انسانی است که مسئولیت پیگیری و تأمین آن بر عهده حکومتها و دولتهاست. عوامل بسیاری بر امنیت عمومی اثرگذار هستند که از بین آنها میتوان به رسانههای اجتماعی اشاره کرد (رفیعپور هفت خوانی و همکاران، ۱۴۰۰: 250). رسانه ها در سراسر جهان منتشر می شوند و تأثیرات شگرفی بر به اشتراک گذاری اطلاعات و ایجاد ارتباط بین افراد، جوامع و جوامع در دنیای مجازی دارند(Ngai et al., 2015: 34). به طور خاص، زمانی که کاربران از رسانه های اجتماعی برای اهداف اطلاعاتی استفاده می کنند، بر اساس ارزش سودمندی که بر آمادگی شناختی افراد تمرکز دارد هدایت می شوند (266 :Hu et al., 2017). دسترس پذیری همگانی اینترنت و گسترش امکانات فنی آن، پدیده نوینی را وارد عرصه رسانه ها کرد که لحاظ قالب انتشار محتوا، ساز و کارهای انتشار و چگونگی مشارکت مخاطبان در فرایند تولید و انتشار محتوای پیام هم تمایز آشکاری با رسانه های سنتی داشت. با حضور رایانه ها و اینترنت و دیگر رسانه ها امکان انتقال و تبادل اطلاعات ساده تر و ارزان تر شد و این عصر به عصر کهکشان رقومی معروف شد(بابایی و فهیمی فر، 1392 : 176-175).
4-3-2-جنگ روانی
ﺟﻨگ روانی اﺳﺘﻔﺎده ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰي ﺷﺪه از ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت و ﺳﺎﯾﺮ اﻋﻤﺎلی اﺳﺖ که ﻗﺒﻞ از ﻫﺮ چیز باهدف ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺑﺮ ﻧﻈﺮﯾﺎت، اﺣﺴﺎﺳﺎت، ﻣﻮاﺿـﻊ و رﻓﺘـﺎر ﺟﻮاﻣـﻊ دﺷﻤﻦ، بیطرف ﯾﺎ دوﺳﺖ ﺑﻪ شیوهای ﺧﺎص ﺑﺮاي دﺳت ﯿﺎبی ﺑـﻪ اﻫـﺪاف ﻣﻠـیﺻﻮرت میگیرد.
صلاح نصر از نويسندگان مصري در تعريف عمليات رواني ميگويد: عمليات رواني همان جنگ كلمه و عقيده است، خواه بهصورت مخفي، آشكار، شفاهي و يا كتبي باشد. اساساً سلاحي است كه به انسان و عقل او توجه دارد و هرگاه امكان برقراري ارتباط عاطفي با مخاطب را داشته باشد ميتواند به اعماق او نفوذ كند (شيرازي، 1376: 14).
جنگ روانی بهعنوان یک پدیده اجتماعی ریشه در اعصار گذشته داشته و با گذشت زمان تکامل یافته و امروز به یکی از پیچيده ترین و خطرناک ترین پدیده ها (سلاح ها) مبدل شده است. در واقع هدف از جنگ روانی، بر هم زدن تعادل روانی جامعه است. تعادل روانی افراد جامعه از طریق پخش اکاذیب، شایعات، اشاعه یاس و ناامیدی، رعب و وحشت برهم می خورد (صفری نژاد، 1400 : 100).
ﺟﻨـگ روانی، اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت ﺿﺪ دﺷﻤﻦ، ﻫﻤـﺮاه ﺑـﺎ اﻗـﺪاﻣﺎت ﻋﻤﻠـی اﺳـﺖ کـﻪ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻧﻈﺎمی، اﻗﺘﺼﺎدي ﯾﺎ ﺳﯿﺎسی دارد( سلطانی فر و هاشمی (1382 : 120) به نقل از پل ﻻﯾﻨﺒﺮگر ، 1954).
5-3-2-امنيت، امنيت ملي
امنیت، در نگاه نخست بهعنوان مفهومی ساده که به اطمینان از حفظ، دوام و بقای داشتهها، و تضمین منافع و تأمین علایق، اطلاق میشود، کلید واژه مانوسی است که همگان هم چون آب و اکسیژن نیازی مستمر بدان داشته و داریم. امنیت به لحاظ گستره مفهومی، دامنه وسیعی از حوزههای حیات اجتماعی را در برمیگیرد و از جنبههای متعدد قابل برسی است. از این رو تعاریف متعددی نیز از واژه و مفهوم امنیت ارائه شده که به برخی از این تعاریف اشاره میکنیم.
برخی امنیت را به صورت «ایجابی» و «سلبی» تقسیم میکنند. در معنای ایجابی امنیت، وجود احساس رضایت و اطمینان خاطر نزد دولت مردان و شهروندان و در معنای سلبی امنیت، نبود ترس، اجبار و تهدید را به عنوان یک شاخص در نظر میگیرند (افتخاری، 1392: 58-57).
پرفسور «باری بوزان» بهعنوان یکی از بنیانگذاران مکتب کپنهاک (مکتبی نظری در زمینه امنیت) بر این عقیده است که تحلیل امنیت در سه سطح جهانی، منطقهای و داخلی میتواند صورت گیرد که در سطح جهانی بیشتر به تحلیل عملکرد و سیاستهای قدرتهای بزرگ، در سطح منطقهای به حیطه قلمرو تحلیل محدود شده و روندها و قدرتهای منطقهای بیشتر مد نظر هستند و سرانجام سطح داخلی که در آن شرایط، سیاستها و عملکرد داخلی و تأثیر آن بر امنیت درنظر گرفته می شود(عبداله خانی، 1383 : 160- 136).
3-چهارچوب نظری
این پژوهش بر مبنای نظریه برجسته سازی، به عنوان چارچوب نظری پژوهش طراحی و اجرا شد. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و از نوع روش توصیفی تحلیلی است. در روش توصیفی از مطالعه اسناد و کتابخانهای استفاده شده است.
1-3-نظريه برجستهسازی
برجستهسازی واژه Agenda در لغت به معنای برنامه کار، دستور جلسه و اولویتبندی است و واژه Setting در معانی متفاوتی همچون سمت، جهت مجموعه، قراردادن و آغازکردن آمده است. می توان گفت نظریه برجسته سازی جزء نظریاتی است که به تاثیر پیام های ارتباطی با توجه به محتوا می پردازد. این دیدگاه، نوعی بازگشت به تاثیرات قوی رسانه ها و طرح این نظریه است که رسانه ها با بزرگ نمایی رویداد، به مردم نمی گویند چگونه فکر کنند اما می توانند به آن ها بگویند در مورد چه فکر کنند؟ (کیا و رشکیانی، 19:1385).
شناخت نسبت، زبان، ایدئولوژی، قدرت و گفتمان، با متون رسانهای میتواند به فهم چرایی، استفاده از روش تحلیل گفتمان کمک کند. هر عملی که میان عناصر پراکنده در درون یک گفتمان، رابطه برقرار کند، بهگونهای که هویت و معنای عناصر یادشده اصلاح و تعدیل شود، مفصلبندی نامیده میشود، در نتیجه کلیت و فرآورده عمل مفصلبندی را گفتمان میگویند. چنان که گفتمان لیبرالیسم مفاهیمی چون آزادی، دموکراسی، انتخابات، فردیت و عقلانیت را باهم مفصلبندی میکند؛ بنابراین بر اساس نظریه برجستهسازی رسانهها با تأکید بر برخی موضوعات، افکار عمومی را تحتتأثیر قرار میدهند، مک کامبز چهارچوب سازی را نسخهای پالایش شده برجستهسازی میداند. نظریه برجستهسازی اشاره به تأثیر رسانهها بر شناخت و نگرش ما و تعیین اولویتهای ذهنی با بزرگ کردن بعضی از رویدادها در قالب خبر و گزارش دارد. رسانهها (چه صوتی و تصویری از نوع رادیو و تلویزیون و چه نوشتاری مثل روزنامهها و سایتهای اینترنتی و…) با تمرکز بر بعضی از رویدادها، تلاش میکنند بر آگاهی و اطلاعات مردم تأثیر بگذارند و یک موضوع را برجسته کنند.
فرضیه برجسته سازی از اوایل دهه ۱۹۷۰ یکی از مفاهیم اصلی در نظریههای ارتباطات بوده است. این فرضیه مهم است، زیرا حاکی از شیوهای است که رسانهها میتوانند بر جامعه اثر داشته باشند و این جایگزینی به منظور تغییر نگرش صورت میگیرد. هم چنین شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه رسانهها، دیدگاه افراد را در خصوص مشکلات مهمی که جامعه با آن مواجه است، شکل میدهند. ممکن است مسائل و مشکلاتی که در رسانهها مورد تأکید قرار گرفته است همانهایی نباشد که در واقعیت بارز است. هم چنین شواهدی وجود دارد دال بر این که هر چند رسانهها تغییر نگرشی که ایجاد میکنند اندک است، با استفاده از مفهوم زمینهچینی، میتوانند نفوذ مهمی اعمال کنند (مانند نفوذ بر انتخابات ریاست جمهوری). به اعتقاد محققین تاثیر برجسته سازی بر تصمیمات مخاطبین در مقایسه با عواملی چون دانش قبلی، وابستگی های سیاسی و احساسات می تواند بیشتر و موثرتر باشد(Buyanza-Mwidima,2024:26). شواهد مربوط به برجسته سازی قطعی و فراگیر نیست، اما شواهد تأیید کننده کافی وجود دارد که بگوییم این مفهوم را باید جدی بگیریم.
رسانهها البته نمیتوانند «چگونه فکرکردن» را به مخاطبین تحمیل کنند. مخاطبان هوشیار از این توان برخوردارند که بر مبنای منطق و دیدگاه انتقادی خود دست به انتخاب بزنند اما میتوانند (و توانستهاند) تعیین کنند که مردم درباره «چه موضوعی» فکرشان مشغول باشد و چه چیز مسئله ما بشود. توجه داشته باشیم که اولویتها، همیشه توسط زمینهها و موقعیتهای اجتماعی تعیین نمیشود. برجستهسازی یعنی این اندیشه که رسانههای خبری با ارائه خبرها، موضوعاتی را که عامه راجع به آنها فکر میکنند، تعیین مینمایند. با برجستهسازی و تکرار اخباری که بخشی از واقعیت را دارد و نیمه پنهانش از نظرها محو است، افکار عمومی مهندسی و مسائل اولویتبندی میشوند (Revkin et al., 2008).
شاو و مک کومبز که واضع نظریه برجستهسازی هستند در مقاله ای کارکرد برجستهسازی مطبوعات مهندسی افکار عمومی توسط رسانهها را تشریح کرده و نشان دادهاند رسانهها در قالب گزارشهای خبری، خط خودشان را پیش میبرند. در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری و رقابت بین جیمی کارتر و رونالد ریگان در سال ۱۹۸۰، مطبوعات چند روز قبل از انتخابات، توانستند با برجستهسازی موضوع آزادی گروگانهای آمریکایی در ایران، آن را به اولویت ذهنی مردم آمریکا و نمونهای از بزرگترین شکستهای مدیریتی کارتر تبدیل کنند و باعث شکست وی و پیروزی ریگان در انتخابات شوند. افزودن آگاهی عمومی از موضوع گروگانگیری در جریان انتخابات یکی از شیوههایی است که از طریق آن رسانههای جمعی میتوانند بر عامه تأثیر بگذارند. مفهوم برجستهسازی صرفاً تدوین و تنظیم اخبار که امری بدیهی و لازم است، نیست. نباید آن را در انتخاب و اولویت اخبار در قالب تیتر اول مطبوعات یا عناوین اول اخبار رادیو و تلویزیون تقلیل داد. برجستهسازی فراتر از این و دارای شیوهها و پیچیدگیهای خاص خود است
نظریه برجستهسازی مربوط به رسانهها و سوءاستفاده صاحبان قدرت از افکار عمومی است. وجوه مختلف نظريه برجستهسازی را مي توان بر اساس الگوي ارتباطات خلاصه كرد: به لحاظ رسانه اي، برجسته سازي فرايندي است كه طي آن رسانه ها سعي مي كنند تا بر ذهنيت مخاطبان به نحوه دلخواه تأثير گذارند و افكار عمومي را به جهات مورد نظر سوق دهند و اين امر از طريق دروازه باني و رده بندي اهميت رويدادها، صورت عملي به خود مي گيرد. درواقع در اين فرايند، اولويت هاي رسانه ميزان نوع رويدادها را در بخش هاي خبري مشخص مي سازد.
به لحاظ محتوايي، تكرار بيش از حد رويدادها، برجستهسازی را مشخص میسازد، رويدادهايي كه نه از ارزش خبري برخوردارند و نه براي مخاطبان مهم تلقي مي شوند. در اين موارد تكرار به اندازه اي است كه رويداد مورد نظر وجه خبري خود را از دست داده و جنبه تبليغي پيدا مي كند.
به لحاظ تأثير بر مخاطبان، در فرايند برجستهسازی تصاويري كه از رسانه ارائه میشود با تصاوير جهان واقعي هم خواني ندارد و از آنجا كه مخاطب از طريق رسانه با جهان بيروني در ارتباط است، تصوير ذهني وي از واقعيات، متفاوت از واقعيات است و در واقع تصويري رسانهای است. از آن جایی که نظریه برجستهسازی، نظریهای بسیار مناسب برای فهم نقش نافذ و فراگیر رسانههاست، و به معنای اولویتگذاری بر برنامه ای خاص اطلاق می شود، لذا در بررسی نقش رسانه فارسیزبان اینترنشنال در اعتراضات سال 1401 در ایران (با اولویتگذاری بر مرگ مهسا امینی) از این نظریه استفاده شد.
4-فعاليت شبکه ايران اينترنشنال در اعتراضات سال 1401 در ايران
4-1-ارزيابی ايران اينترنشنال در 9 مقطع زمانی
ارزیابی عملکرد ایران اینترنشنال از 27 شهریور تا پایان آبان ماه نشان دهنده وضعیت مواجهه و تاکتیک های آن در دامن زدن، تدارک دیدن نظری و عملی و ارائه پیشنهادات علمی ترویج خشونت با ادعای مقابله به مثل و دفاع مشروع و توجیه حمله به پلیس، کلانتری ها و پاسگاه های انتظامی، حمله، آتش زدن و واژگون کردن خودروهای پلیس در اغتشاشات بوده است. در این مدت، این شبکه از تاکتیک های اجرایی-عملیاتی هم چون استقبال از حمله به ماشین های نیروی انتظامی، تغییر روال عادی برنامه های تلویزیونی خود و تمرکز بر اغتشاشات، انتشار و تبلیغ فراخوان های متعدد برای تجمع و اعتراض، انتشار خبرهای دروغین نظیر این که پلیس به سر مهسا امینی ضربه زده است، خبرسازی و انتشار ادعای استعفای دانشگاهیان ایران، آموزش غیرمستقیم شعارنویسی و طرح اعتصابات، تاکید بر شعار دادن در خیابان ها و تخریب تابلوهای شهری، ترویج و آموزش قانون شکنی، تاکید و تکرار انتشار محتوا برای تهییج بر پیوستن دانش آموزان به معترضان، تبلیغ جریانی مجعول به عنوان جنبش اعتراض دانش آموزان دختر، طرح سوژه دروغین بازداشت ها استفاده نمود. آموزش غیرمستقیم ابتکارات نیز شامل اقداماتی نظیر نافرمانی مدنی در ایران، طرح سوژه اهمیت حمایت هنرمندان و چهره های سرشناس از خیزش به اصطالح مردمی علیه نظام، پیگیری و طرح ایده اعتراض های شبانه، طرح ایده همبستگی ورزشکاران با اعتراضات، آموزش غیرمستقیم و تغییر شعارهای بیلبوردها، طرح سوژه کارزارهای بین المللی برای قطع روابط دیپلماتیک غرب با ایران، پیگیری سوژه تعطیلی بازار تهران، طرح سوژه اعتصابات گسترده کسبه، آموزش تخریب و اغتشاش براساس گزارش های شهروند- خبرنگار، آموزش کورکردن دوربین های شهری و بستن خیابان ها با موانع و مسدودسازی خیابان با سطل زباله و آتش زدن لاستیک در خیابان بودند
4-2-پانزده هزار دقيقه تلاش برای روشن نگهداشتن آتش ناآرامی و اعتراض در ايران
شبکه ماهواره ایران اینترنشنال طی 26 روز، 250 ساعت معادل 15 هزار دقیقه محتوا درباره اغتشاشات ایران منتشر کرد. این شبکه ماهوارهای علاوه بر تلویزیون، در نسخه های وب و شبکه های اجتماعی توییتر و اینستاگرام و پیام رسان تلگرام نیز به انتشار این محتواها در قالب های متناسب با این بسترها پرداخت. این بررسی هم زمان با انتشار اولین خبر درباره مهسا امینی در تاریخ 23 شهریور برابر با 14 سپتامبر ساعت12:34 در کانال تلگرام آغاز شد. بر اساس یافته های این پژوهش، در روز چهارشنبه 23 شهریور از مجموعه 120 محتوای منتشر شده در کانال تلگرام ایران اینترنشنال، 1 خبر درباره مهسا امینی بود. این نسبت روز پنج شنبه 24 شهریور، از 102 محتوای منتشره به 10 محتوا شامل خبر، مصاحبه و گزارش درباره مهسا امینی افزایش یافت. در میان این مطالب، مصاحبه ایران اینترنشنال با یکی از فیلمسازان ایرانی مقیم خارج بنام بهمن قبادی قابل توجه بود. قبادی در این مصاحبه گفت: خشم باید منجر به سقوط شود. حمایت ایرانیان خارج از کشور و جهانی کردن مواجهه ایرانیان با موضوع گشت ارشاد و قضیه مهسا امینی، محور اصلی این مصاحبه بود. او در این مصاحبه از برخی چهره های تلویزیونی و هنرمندان خواست که موضع گیری کنند. این مصاحبه یکی از نقطه های آغاز تمرکز ایران اینترنشنال برای روایت گری واکنش سلبریتی هاست. در روز جمعه 25 شهریور(16 سپتامبر) که خبر فوت مهسا امینی منتشر شد، تعداد محتوای منتشر شده در کانال تلگرام ایران اینترنشنال نسبت به روز قبل فقط یک واحد افزایش داشت، اما 67 محتوای منتشره صرفاً درباره موضوع مهسا امینی و موضوعات مرتبط با آن بود. روز شنبه 26 مهرماه (17 سپتامبر) 120 محتوا در کانال تلگرامی ایران اینترنشنال منتشر شد. از این تعداد، 81 محتوا در قالب مصاحبه، تولید خبر از پست های اینستاگرامی سلبریتی ها و گزارش درباره موضوع فوت مهسا امینی بود. یکشنبه 27 شهریور (18 سپتامبر) از 105 محتوای منتشر شده، 67 محتوا درباره موضوع فوت مهسا امینی بوده است. دوشنبه 28 شهریور (19 سپتامبر) نیز از 103 محتوای منتشره، 83 محتوا درباره رویدادها و موضوعات پس از خاکسپاری خانم امینی بود و سیر افزایشی این محتواها با 16 واحد بیشتر افزایش یافت. انتشار ویدئویی که در آن شعار این آخرین پیامه، هدف اصل نظامه سر داده شده بود، برای اولین بار در این روز در ایران اینترنشنال منتشر شد. سه شنبه 29 شهریور (20 سپتامبر) از 127 محتوای منتشره، ۸۸ محتوا درباره تجمعات و مسائل مرتبط با فوت مهسا امینی بود. ایران اینترنشنال مانند هر شبکه خبری دیگری از ابزارها و قالب های تصویری استفاده نمود، با این تفاوت که در بازه زمانی هفته آخر شهریور به بعد از این ابزارها صرفاً برای اطلاع رسانی بهره برداری نمی کند بلکه ابزارها، قالب ها، مدیوم ها و آیتم های مختلف و تکرار آن ها بستری برای انتقال هوشمندانه پیام با هدف تحریک، تهییج و همراه سازی مخاطبان هم زمان با تولید محتواهای خالف واقع، جانبدارانه و محتوای خشونت آمیز بوده است.
4-3-زيرنويس
بر همین اساس، خبر فوری در زیرنویس این شبکه خبری صرفاً اختصاص به تجمعات و یا ترافیک و حضور یافتن مردم در یک شهر و یک خیابان در تهران و شهرهای بزرگ داشته است؛ رویکردی که بیشتر اطلاعرسانی تهییج به شمار میآید تا خبررسانی. در این روش، خبر فوری عمدتاً اخباری درباره تجمع در برخی خیابانهای شهرها بود که با قصد تعمیم آن به کلانشهر و منطقه پخش میشود.
4-4-ترند سازی و جهتدهی به ترندها
انتشار متن توییتهای هشتگهای مهسا امینی در 15 روز ابتدایی اغتشاشات، یکی از ترفندهای ایران اینترنشنال برای تهیه و محتواسازی های زیرنویس بود. با استفاده از این ترفند حجم بالایی از فحش و ناسزا، قبح شکنی، توهین، ادعاهای خلاف واقع در قالب بازنشر توئیت ها در زیرنویس منتشر شد.
4-5-آموزشهای حضور در تجمعات و اعتراضات
علاوه بر آموزشهای غیرمستقیمی که در جریان مصاحبه با افراد مختلف در این شبکه در زمینه آموزش مهارتهای حضور و تأثیرگذاری، هدایت و انجام اقدامات عملیاتی به مخاطبان داده میشد، محتواسازیهای گرافیکی و ویدئویی نیز برای آموزش حضور در اغتشاشات و ناآرامیها آموزش داده شد. در کنار این محتواها نباید از نقش آموزش مستقیم و غیرمستقیم، تکرار ویدئوهای بینظمی، آشوب گری و هرج و مرج در خیابان ها غافل بود؛ محتواهای ویدئویی که هر کدام به تنهایی به طور میانگین در هر روز حداقل 30 بار در فواصل زمانی مختلف تکرار شده است.
4-6-مصاديق پرتکرار در برنامه های شبکه
شبکه ماهواره ای ایران اینترنشنال، وجه غالب محتواهایش بر تکنیک تکرار و پیگیری قرار دارد. به طور مثال، در یک فاصله 30 روزه حداقل روزی 15 تیزر پخش شده است، یعنی 450 تیزر تحریککننده با شعارهای ضد نظام جمهوری اسالمی ایران، ترویج بی نظمی و خشونت در این شبکه در طول یک ماه پخش شده است. این فقط بخش بسیار ناچیزی از محتواهای ناقض بی طرفی رسانه است .بر اساس بررسی انجام شده بهمنظور تطابق محتوای پخش شده در ایران اینترنشنال در بازه زمانی 30 روزه 24 شهریور تا 24 مهر، مصادیق پرتکرار که نقض کدهای پخش آفکام نیز است، در دستهبندی زیر قابل ارائه است.
1. برنامههایی که نمایشگر خشونت، پیامدهای آن و توصیفات خشونت، اعم از کلامی یا فیزیکی است،
2. برای کودکان؛ برنامههای حاوی مطالبی که رفتار خشونتآمیز، خطرناک یا شدیداً ضداجتماعی را مورد تأیید قرار داده یا ترویج میکند و دیگران را به کپی کردن چنین رفتاری تشویق میکند.
3. مطالبی که باعث تشویق یا تحریک ارتکاب جرم یا منجر به بینظمی میشود یا سخنان نفرتانگیز که احتمالاً فعالیت مجرمانه را تشویق می کند یا منجر به اختلال می شود؛
4. اخبار و برنامه هایی که الزامات بی طرفی در آن ها رعایت نشده است.
4-7-پرتکرارهای خشونت آفرين در برنامه های شبکه ايران اينتر نشنال
1. حمله به پلیس
2. آتش زدن اموال عمومی
3. آتش روشن کردن در خیابان و وسط اتوبان
4. آتش زدن خودرو و اماکن پلیس
5. آتش زدن فضای سبز
6. آتش زدن آمبولانس
7. آتش زدن پرچم ملی جمهوری اسلامی ایران
8. مطالب حاوی تنفر در قالب شعار و فحاشی
9. مسدودسازی خیابان
10. دعوت و تشویق به بی نظمی
11. توهین به افراد و مذهب
12. اعتصاب
13. تصاویر حمله به پلیس و آتش زدن خودروی پلیس
14. صوت: پلیس را آتش می زنیم
15. تصاویر روی مصاحبه
16. تخریب اموال عمومی و آتش زدن ماشین پلیس
4-8-توجيه سازی ها برای ترويج خشونت و اعتراض
1. اغتشاش نیست، مردم نمادهای حاکمیت را به آتش میکشند؛
2. ورود آمبولانس به پاسگاه پلیس جهت انتقال اغتشاشگران و همین امر بهعنوان مجوز آتشزدن آمبولانسها مطرح میشود؛
3. آموزش سبک حضور در اغتشاشات؛
4. توصیه های امنیتی به اغتشاشگران؛
5. درخواست از جامعه جهانی برای حمایت از اغتشاشگران، انتشار اخبار نادرست بدون ارائه سند؛
6. دعوت به اعتصاب، حمایت از اغتشاشگران؛
7. ابراز نظر شخصی، دعوت به اعتصاب، حمایت از اغتشاشگران
4-9-اخبار جعلی و خلاف واقع
1. ابراز نظر شخصی به عنوان خبر، انتشار اخبار نادرست بدون ارائه سند
2. خبر جعلی (شلیک تک تیرانداز به مردم)
3. خبر جعلی قتل مهسا امینی و قتل معترضان توسط ماموران امنیتی و پلیس
4. خبر جعلی)تعمیم دادن اغتشاشات به سراسر ایران(
5. خبر جعلی (اظهارات شاهد برای ضربه خوردن مهسا امینی توسط پلیس)
6. خبر جعلی (حمله به غیرنظامیان توسط سپاه پاسداران به خاطر هدفی دیگر) و تشویق مردم به اغتشاشات
7. خبر جعلی زیر گرفتن مردم توسط پلیس (گزارش ستاد حقوق بشر ایران، 1401).
در پژوهشی عملکرد ۵ رسانه بیبیسی فارسی، ایران اینترنشنال، صدای آمریکا و رادیو فردا و منو تو و صفحات مجازی آنها نشان داد این رسانهها در فاصله زمانی میان ۲۳ شهریور تا ۱۶ مهر 1401، مجموعاً ۱۷۳۱۲ دروغ را درباره ناآرامی های شهریور منتشر کردهاند که نتایج در نمودارهای 1 تا 5 نشان داده شده است..
در این پژوهش صرفاً وبسایت، کانال تلگرام، صفحات توییتر و اینستاگرام رسمی این ۵ رسانه بررسی شده و شبکههای تلویزیونی آنها مورد بررسی قرار نگرفت.
بر مبنای این پژوهش، به نسبت حجم اخبار و تولیدات، بیبیسی بیشترین میزان اخبار خلاف واقع و ایران اینترنشنال و رادیو فردا در ردههای بعدی قرار داشتند. مصادیق اخبار خلاف واقع شامل جعل خبر، تقطیع، تحریف، وارونهسازی، بزرگنمایی و کوچکنمایی بود.
مطابق رتبهبندی بیشترین انتشار اخبار خلاف واقع نسبت به حجم خبر بدین شرح بود:
1. شبکه بیبیسی با مجموع ۵۸ در صد دروغ (تعداد کل اخبار ۵۳۴۳. تعداد اخبار خلاف واقع: ۳۱۰۱)
2. ایران اینترنشنال با مجموع ۵۳ درصد دروغ (تعداد کل اخبار ۱۱۴۲۶. تعداد اخبار خلاف واقع: ۶۰۲۶)
3. شبکه من وتو (من و تو) با مجموع ۴۹ درصد دروغ (تعداد کل اخبار ۳۷۳۹. تعداد اخبار خلاف واقع: ۱۸۳۵)
4. صدای آمریکا با مجموع ۴۳ درصد دروغ (تعداد کل اخبار ۸۵۵۵. تعداد اخبار خلاف واقع: ۳۶۵۶)
5. رادیو فردا با مجموع ۴۱ درصد دروغ (تعداد کل اخبار ۶۵۰۲. تعداد اخبار خلاف واقع: ۲۶۹۴)
بدین ترتیب در این ایام به طور متوسط ۴۸.۸ درصد اخبار منتشر شده این رسانهها خلاف واقع بوده؛ یعنی تقریباً از هر ۲ خبر یک خبر صحت نداشته است.
نکته قابلتأمل کثرت ادبیات تهییجی، تبلیغی و آموزشی برای ایجاد اغتشاش بود که در نوع خود بینظیر و خلاف همه پروتکلهای رسانهای در دنیاست که البته در این پژوهش به آن پرداخته نشد. مطابق این پژوهش شبکه سعودی ایران اینترنشنال با ۱۱۴۲۶ مطلب، بیشترین میزان تولید را داشته و صدای آمریکا و رادیو فردا رتبه بعدی را به خود اختصاص دادند. از لحاظ میزان بازنشر تولیدات در فضای مجازی، ایران اینترنشنال با ۲۰ درصد، من وتو با ۱۷ درصد و بیبیسی با ۱۴ درصد بیشترین سهم را در توزیع اخبار اغتشاشات در فضای مجازی داشتهاند. یعنی حدود ۵۱ درصد اخبار بازنشر شده اغتشاشات در فضای مجازی مربوط به این ۳ رسانه بوده است (نور نیوز، 1401).
نمودار 1: تعداد کل دروغ های منتشره نسبت به کل توتییت ها در شبکه رسمی توییتر 5 رسانه مورد بررسی
توییتر |
نمودار 2: تعداد کل دروغ های منتشره نسبت به کل مطالب منتشره در وبسایت رسمی 5 رسانه مورد بررسی
سایت |
تلگرام |
نمودار 4 : تعداد کل دروغ های منتشره نسبت به کل پست های منتشر شده در شبکه رسمی اینستاگرام 5 رسانه مورد بررسی
اینستاگرام |
نظریه برجستهسازی بیان میکند که رسانهها با انتخاب و تمرکز بر رویدادها یا موضوعات خاص، دستور کار عمومی را شکل میدهند و بر دیدگاهها و اولویتهای مخاطبین خود تأثیر میگذارند. رسانههای خارجی فارسیزبان با استفاده از این نظریه، توانستند اعتراضات ایران را به یک موضوع مهم و برجسته در افکار عمومی تبدیل کنند. رسانههای خارجی فارسیزبان با استفاده از نظریه برجستهسازی، توانستند تأثیرات عمیقی بر نحوه درک و واکنش به اعتراضات شهریور 1401 در ایران داشته باشند. این امر نه تنها بر افکار عمومی و اعتراضات تأثیر گذاشت بلکه چالشهای جدیدی را به وجود آورد.
5-نتيجه گيری
جنگ رسانهای یکی از جنبههای جنگ نرم و روش جدید جنگهای بینالمللی است. در سالهای اخیر نظام استکباری بهخصوص آمریکا با استفاده از مهمترین ابزار جنگ نرم که همان جنگ رسانهای است، توانستند نظام سیاسی بعضی از کشورها مانند اوکراین و گرجستان را تغییر دهد. در خصوص کشور بزرگ و باعظمت ایران اسلامی نیز پس از ناامیدی از پیروزی در جنگ سخت (8سال جنگ تحمیلی) و جنگ نیمه سخت(کودتاها و گروه های تروریستی مثل منافقین) به این نتیجه رسیدند که راههای نرم و فروپاشی از درون را مانند شوروی سایق برای براندازی مورد استفاده قرار دهند. از این رو جنگ نرم و جنگ رسانه ای را در دستور کار خود قرار دادند.
با نگاه کلی به انقلابهای سیاسی سالهای اخیر میتوان فهمید که نظام سلطه با تکیه بر جنگ نرم و ابزار رسانه، ابتدا افکار و اذهان مردم کشورهای هدف را تحت تأثیر قرار داده سپس با مشروعیتزدایی از حکومت و ایجاد بیثباتی و هرج و مرج ، قدرت سیاسی موجود را به نفع خود تغییر داده است.
نا آرامی های پاییز 1401 نوع خاصی از نا آرامی با نمودی جدید در کشور بود که حکایت از جنگ ترکیبی علیه جمهوری اسلامی ایران داشت. سبک رفتاری پیچیده، هوشمند، غیر متمرکز شبکه ای و اتکا با ضریب بسیار بالا بر رسانه های خارجی و شبکه های اجتماعی هم نشانی از توسعه رفتار اغتشاشگران و اتکای آنان به دلارهای بی حد و حساب و کمک های گسترده خارجی داشت. یکی از تفاوت های این مرحله از اقدام با مراحل قبل، محله محور نمودن اقدامات خرابکارانه است که با ترفند هزار خنجر و هدف زدن ضربه های متعدد به پیکره نظام انجام شد. رسانههای فارسیزبان بهویژه ایران اینترنشنال، بیبیسی و منوتو در بحران اخیر برای ترغیب هواداران غرب به خشونت، ایجاد تردید در مردم به « انتحار رسانهای »، امیددهی کاذب و انکار و کوچک نمایی آرامش موجود در بیشتر مناطق کشور و بزرگنمایی اعتراضات و اغتشاشات روی آوردند. عملیات رسانهای دشمنان در مراحل مختلف این دوره از اغتشاشات، پرحجم، پیچیده، مجازی، دارای مغایرتهای زیاد با واقعیتهای صحنه و بیسابقه بوده است. این رسانهها با اتخاذ راهبردهای بزرگنمایی خشونت و اعتراضات، انکار زندگی عادی مردم، بحرانزایی و بحرانافزایی و تاکتیکهای بمباران اطلاعات، نقلقول، گزینش گری، هزینه از سرمایه، تحریف، دروغ، صدای مردم و کارشناسان همسو، تقدم و تاخر و مقایسه، افکار عمومی و امنیت ایران را هدف قرار دادهاند. داشتن سناریو و برنامه و آمادگی قبلی، قضاوت و صدور حکم قبل از اعلام نتایج بررسی، استفاده از تمام ظرفیتهای رسانهای، تحریک زنان، تشویق به خشونت و حرمتشکنی، القای حس نارضایتی، هراس، خشم و بدبینی مردم به پلیس و مسئولان و القای امید کاذب و هم چنین شادی و رضایتمندی مردم از ضرب و شتم پلیس، برخورد دوگانه و نقد کل سیستم بهجای فرد حقیقی و حقوقی، مهمترین محورهای جنگ رسانهای دشمن در پوشش اعتراضات و اغتشاشات بود.
بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، شبکه فارسیزبان ایران اینترنشنال جهت بازنمایی اعتراضات سال 1401 اقدامات و راهبردهای زیر را محور اصلی فعالیت های رسانه ای خود قرار داده است:
1. این شبکه هدف اصلی اعتراضات را برچیدهشدن حکومت جمهوری اسلامی میداند و نه کنار گذاشتن مسئولین، گشت ارشاد یا حجاب.
2. این رسانه سعی به تصویر کشاندن حمایت اقشار مختلف جامعه از اغتشاشات را داشته است.
3. معرفی کردن جمهوری اسلامی بهعنوان عامل اصلی بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در کشور.
4. تمرکز بازنمایی بر روی نقاط مرزی و حساس کشور و تأکید بر گستردگی جغرافیایی اعتراضات از کردستان تا سیستان و بلوچستان.
5. شاخص و متمایز نشان دادن اعتراضات در مقایسه با اعتراضات قبلی، در مواردی چون بالارفتن آگاهی مردم در این اعتراضات نسبت به اعتراضات مدنی پیشین، بیبدیل و بیسابقه بودن اعتراضات و تشدید و تداوم یافتن اعتراضات و تأکید بر محله محور بودن اعتراضات
6. تشجیع معترضان با استفاده از شگردهای مختلف خبری، از یکسو با تمرکز بر ویژگیهای معترضان و از سویی دیگر، متکثر و متنوع بودن معترضان
7. این شبکه با بازنمایی اخبار جعلی نظیر سرپیچی برخی از نیروهای امنیتی برای مقابله با معترضین، فروپاشی دستگاههای امنیتی و خارج شدن کنترل شهرها از دست مأموران سعی در ناتوان جلوه دادن حاکمیت در کنترل اعتراضات داشت.
با این وجود، نقش محوری آیتالله خامنهای و نظام ولایت فقیه در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران در مواقع بحرانی، موجب شد که رسانههای مخالف جمهوری اسلامی در نیل به اهداف خود ناکام بمانند، زیرا رهبری در ایران، فراتر از یک مقام سیاسی، به عنوان یک رکن اصلی در تداوم ایدئولوژیک و سیاسی کشور مطرح است. این نقش محوری و کلیدی در مواجهه با اعتراضات و بحرانهای داخلی، از جمله اعتراضات شهریور 1401، از طریق موضعگیری و هدایت افکار عمومی، تأکید بر امنیت ملی و استقلال کشور، حمایت از نهادهای امنیتی و نظامی، تأکید بر وحدت ملی و اصلاحات درونزا ایفا گردید.
6-پيشنهادات
جلوگیری از تکرار حوادث مشابه اعتراضات شهریور 1401 در ایران، نیازمند یک رویکرد چندبعدی و جامع است که میتواند شامل موارد زیر باشد:
1. گفتگو و تعامل بیشتر دولت با جامعه: ایجاد کانالهای ارتباطی مؤثر و شفاف بین دولت و شهروندان برای درک بهتر نیازها و مشکلات مردم. تشویق به مشارکت مردمی در تصمیمگیریها و ایجاد فضای باز برای بیان دیدگاهها و انتقادات.
2. اصلاحات اقتصادی و اجتماعی: پیادهسازی اصلاحات اقتصادی برای کاهش فقر، بیکاری و نابرابری اجتماعی. توجه به اصلاح ساختاری در نظام آموزشی، بهداشتی و رفاه اجتماعی برای افزایش رضایتمندی عمومی.
3. تقویت حقوق بشر و آزادیهای فردی: احترام به حقوق بشر و تقویت آزادیهای فردی و مدنی به عنوان اصول اساسی حکومتداری، به منظور ایجاد اعتماد بین دولت و مردم.
4. شفافیت و مبارزه با فساد: افزایش شفافیت در عملکرد دولتی و مبارزه جدی با فساد اقتصادی و اداری بهمنظور افزایش اعتماد عمومی.
5. تقویت رسانههای داخلی و آموزش رسانهای: سرمایهگذاری در رسانههای داخلی و افزایش کیفیت محتوای تولیدی بهمنظور کاهش تأثیر رسانههای خارجی. هم چنین، آموزش رسانهای برای شهروندان بهمنظور افزایش آگاهی و توانایی تحلیل انتقادی اخبار و اطلاعات.
6. تقویت نهادهای مدنی و سازمانهای غیردولتی: تقویت نقش نهادهای مدنی و سازمانهای غیردولتی بهعنوان پلی بین دولت و مردم برای افزایش مشارکت مدنی و نظارت بر عملکرد دولت.
7. دیپلماسی فعال و کاهش تنشهای بینالمللی: کار بر روی دیپلماسی فعال بهمنظور کاهش تنشهای بینالمللی و تحریمها که میتواند به بهبود اقتصاد کشور و کاهش نارضایتیهای داخلی کمک کند.
8. افزایش سواد رسانه ای کاربران در داخل کشور: برای جلوگیری از باور زودهنگام محتواها، به ویژه رسانه های غیر رسمی.
9. جهاد تبیین و بیان رسالت این گفتمان جدید: توسط رسانه های رسمی و مجازی کشور برای مخاطبان جهان.
این رویکردها نیازمند تعهد و همکاری گسترده بین دولت، نهادهای مدنی، احزاب سیاسی و جامعه مدنی هستند تا از طریق گفتگو و همکاری مؤثر، راهحلهای پایدار و اساسی برای جلوگیری از تکرار حوادث مشابه در آینده ایجاد شود.
منابع
-اشرفی، سید محمد. (1396). رسانه ملی و جنگ نرم آمریکا (با تاکید بر اندیشه مقام معظم رهبری). پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روابط بین الملل، دانشگاه مازندران، دانشکده حقوق و علوم سیاسی.
-افتخاری، اصغر. (1392). امنیت اجتماعیشده. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. ص618.
-افتخاری، اصغر؛ ذوالفقاری، مهدی. (1393). مدل مدرن عملیات روانی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران. مجله مجلس و راهبرد. 21 (78): 233-201.
-افتخاری، اصغر؛ غلامعلیان، امیر؛ طاهری، سلیمان. (1398). پیامدهای جنگ نرم بر مشروعیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران. مجله مطالعات استراتژیک دفاعی. 17 (78): 159-178.
-بابایی، محمود؛ فهیمی فر، سپیده. (1391). ویژگی های رسانه های نوین و الگوهای ارتباطی. فصلنامه مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات. شماره 96 : 193-174.
-باقری، سیامک؛ مقدم فر، حمیدرضا. (1394). نقش ضدامنیتی رسانه های بیگانه در تکیه بر فتنه 88 (1388): راهبردهای متقابل، امنیت ملی. 4 (14)، 150-119.
-برزویی، محمدرضا؛ تمدن، امیررضا؛ جانبازی گوجانی، رضا. (1400). دیپلماسی سایبری عربستان سعودی در قبال ایران در بستر شبکه اجتماعی توییتر؛ مطالعه موردی اغتشاشات دیماه 1396. دوفصلنامه علمی دین و ارتباطات. 28 (1) 59: 66-33.
-بیچارانلو، عبدالله؛ طالبیان، حامد؛ زند وکیلی، سارا. (1394). بازنمایی حریم خصوصی در رسانههای اجتماعی: قومنگاری کاربران ایرانی فیسبوک. مطالعات رسانههای جدید. دانشگاه علامه طباطبی. 1(1)1: 69-96.
-پور قهرمانی، بابک؛ نوریزاده خامنه، زهرا. (1402). نقش فضای مجازی در تحقق اغتشاشات سال ۱۴۰۱. چهارمین کنفرانس ملی پدافند سایبری.
-حسینی، حسین؛ مقدم فر، حمیدرضا؛ قنبرپور، مصطفی. (1393). تحلیل نقش و کارکرد شبکه های اجتماعی مجازی در حوادث انتخابات 1397 جمهوری اسلامی ایران. مجله امنیت آفاق، 7(24)، 53-77.
-دهقانی فیروزآبادی، سید جلال. (1390). فن آوری های قدرت در جنگ نرم فصلنامه مطالعات راهبردی. 14(51)51: 30-5.
-رسوایی بزرگ برای 5 رسانه ضد انقلاب/ 17 هزار دروغ فقط در 25 روز! (1401). رسانه اینترنتی NOURNEWS. (قابل دریافت از https://nournews.ir/fa/news/110869/ 2022/10/10).
-رفیعپور هفتخانی، شیرینعلی؛ محمدطاهری، محمودرضا؛ سلطانی فر، محمد. (1390). تأثیر رسانههای نوین بر تامین اجتماعی ایران. مجله سبک زندگی اسلامی، با محوریت سلامت. 5 (1): 246-256.
-رنجبران، داود. 1388. جنگ نرم. انتشارات ساحل اندیشه تهران. 392 ص.
-سلطانیفر، م. 1391. حقوق بین الملل، رسانه ها، صلح و امنیت بین المللی. تحقیقات حقوق خصوصی و کیفری (دانشنامه حقوق و سیاست)، 8(18)، 61-79.
-سلطانیفر، محمد؛ هاشمی، شهناز. (1382). پوشش خبری، تهران: انتشارات سیمای شرق.
-شیخ، رضا؛ شامبیاتی، هانیه. (1394). تحلیل محتوای شبکههای اجتماعی مجازی با رویکرد شبکهگذاری بر اساس اطلاعات ناقص. فصلنامه مطالعات رسانههای نوین. انتشارات دانشگاه تربیت مدرس. 1 (4) 4: 179-203.
-شيرازي، محمد (1376). عمليات رواني و تبليغات [مفاهيم و كاربردها]؛ انتشارات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي.
-صفرینژاد، احمد. (1400). چگونگی تأثير جنگ روانی حریفان بر امنيت آجا و ارایه راهکارهای مقابله ای با آن. فصلنامه مطالعات جنگ. سال سوم، شماره دهم، 125-99.
-عبدالرحمانی، رضا؛ حسینپور، جعفر؛ جباری، میثم. (1400). بررسی رابطه کاربری پیام های فضای مجازی با گرایش به اغتشاشات. فصلنامه علمی امنیت ملی. 11(40)40: 418-395.
-عبدالله خانی، علی. (1399). امنیت ملی. پژوهشکده مطالعات بین المللی ابرار معاصر تهران. دپارتمان تحقیقات. 430p.
-علوی وفا، حمید؛ محمدی، شعیب. (1403). واکاوی نقش مدیریت رهبری امام خامنه ای(مدظله العالی) در مهار اغتشاشات سال 1401. فصلنامه مطالعات مدیریت بحران. سال شانزدهم، شماره یک: 129-77.
-غلامرضایی، علیاصغر.1394. ویژگی هدفمند جنگ نرم؛ تهاجم بر ساختار فرهنگی. فصلنامه رادیوتلویزیون، (27)11: 100-85.
-قنبری سلحشور، محمدرضا؛ آقارضایی، نادیا. (1397). جنگ نرم علیه کشورهای مخالف هژمونی آمریکا (ویژه جنگ رسانه ای علیه ایران). پژوهش های راهبردی انقلاب اسلامی. سال اول، شماره سه: 40-1.
-کیا، علیاصغر؛ راشکیانی، مهدی. (1385). مبانی برجسته سازی رسانه ها. انتشارات سازمان معین ادارات. 188 ص. گزارش شماره دو در مورد تحریک، تبلیغ جهتدهی به خشونت، نفرت و هرجومرج توسط شبکه تلویزیونی ایران. اینترنشنال. 1391. ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران.
-نجفی، سید حسین؛ زرین کلاه، علیرضا؛ هرمزی زاده، محمدعلی. (1402). بازنمایی ناآرامی های شهریور و مهر ۱۰۴۱ ایران در شبکه های ماهواره ای فارسی زبان (مطالعه موردی: شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی). پژوهش های سیاست اسلامی، سال یازدهم، شماره 24: 264-239.
Bode, L., Vraga, E. K., Borah, P., & Shah, D. V. (2014). A new space for political behavior Political, social networking and its democratic consequences. Journal of Computer-Mediated Communication, 19(3): 414-429. https://doi.org/10.1111/jcc4.12048
Brown, D. K. (2022). Media Models for Nonviolence: Instagram Representations of the #Womens March Mass Mobilization News and Audience Engagement. International Journal of Communication. 16: 1669-1687
Buyanza-Mwidima, C. (2024). Rethinking the Influence of Agenda Setting Theory: An Assessment of the Influence of Agenda Setting Theory in the Voting Decisions during the 2020 General Election in Tanzania. International Journal of Geopolitics and Governance. 3(1): 26-37.
Castells, M. (2009). Communication power. Oxford University Press. 592p.
Cull, N. J. (2023). The war for Ukraine: reputational security and media disruption. Place Branding and Public Diplomacy. 19:195–199.
Dal Lago, A., & Palidd, S. (2010). Conflict, Security and the Reshaping of Society (The civilization of war). Routledge is an imprint of the Taylor & Francis Group, an informal business. 227p.
Gilardi, F., Gessler, T., Kubli, M., & Müller, S. (2022). Social media and political agenda setting. Political Communication, 39(1), 39-60. https:// doi. org/ 10. 10 80/1 0584 609. 2021. 19103 90
Hu, Sh., GU, J., Liu, H., & Huang, Q. (2017). The moderating role of social media usage in the relationship among multicultural experiences, cultural intelligence, and individual creativity. Information Technology and People. 30(2): 265-281.
Kamalipour, Y. R. (2017). Power and Politics in the Digital Age: The 2009 Presidential Election Uprising in Iran. Rowman & Littlefield Publishers. 314p.
Ngai, E., W. T., Tao, Spencer. S. C., & Moon, Karen. K. L. (2015). Social media research: Theories, constructs, and conceptual frameworks. International Journal of Information and Management. 35(1): 33-44.
Olaniran, B., & Williams, I. (2020). Platforms, Protests, and the Challenge of Networked Democracy. Part of the Rhetoric, Politics, and Society book series (RPS): 77-94.
Revkin, A. C., Carter, Sh., Ellis, J., F. Hossain, F., & Mclean, A. (2008). Election 2008. On the Issues: Climate Change.
Rubin, M. (2006). Can Iran be Trusted? AEI, Middle Eastern out Look, 1 Sept 2006. https://www.aei.org/research-products/report/can-iran-be-trusted/
Sandberg, L. A. C., Bjereld, U., Bunyik, K., Forsberg, M., & Johansson, R. (2019). Issue Salience on Twitter Swedish Party Leaders’ Debates. Nordicom Review.40(2): 49-61.
Shafinas Shafie, R. (2022). The Psychosemantic Realm of Social Media Warfare Affecting Public Diplomacy. Proceedings 2022, 82(1), 97: 1-10. https:// doi. org/ 10. 3390/ proceedings2 022082097. Centre of Media and Information Warfare Studies, Faculty of Communication and Media Studies, Universiti Teknologi MARA (UiTM), Shah Alam 40450, Malaysia.
Sinha Palit, P. (2023). New Media and Public Diplomacy (Political Communication in India, the United States, and China). 1st Edition. 194pp.
Steinveg, B., & Bjørnå, H. (2023). Social media as an agenda-setting instrument in local politics. Nordicom Review, 44(2), 299–314. https://doi.org/10.2478/nor-2023-0016
[1] Shafinas Shafie
[2] Castells
[3] Brown
[4] Olaniran and Williams
[5] Cull