مهمترین بنمایة محوری در کلّ شاهنامه، شخصیت شاه است که از دو خاستگاه تاریخ و اسطوره منبعث شده است. عناصری که در شکلگیری حکومت پادشاهان در شاهنامه مؤثر بودهاند، عبارتند از: فرّه ایزدی، فرّه شاهی (وراثت)، ثروت و سیاست، قدرت وداشتن پشتوانه وپایگاه اجتماعی. از پنجاه و چه چکیده کامل
مهمترین بنمایة محوری در کلّ شاهنامه، شخصیت شاه است که از دو خاستگاه تاریخ و اسطوره منبعث شده است. عناصری که در شکلگیری حکومت پادشاهان در شاهنامه مؤثر بودهاند، عبارتند از: فرّه ایزدی، فرّه شاهی (وراثت)، ثروت و سیاست، قدرت وداشتن پشتوانه وپایگاه اجتماعی. از پنجاه و چهار پادشاه در شاهنامه، سه نفر زن و بقیه مرد بوده اند. زنان شاهنامه نقش کلیدی در حکومت دارند زیرا از طریق وراثت، ناقل خون پادشاهیاند و در امور کشوری (حکومت) و لشکری نقش بسزایی ایفا میکنند. آنان گاه به عنوان مادر و زنِ پادشاه و گاه به عنوان ملکه و شهبانو ظاهر میشوند. این جستار با روش تحلیلی - توصیفی به بررسی حکومت و پایههای فرمانروایی شهبانوهای ایرانی و انیرانی و مقایسة میان جهانداری پادشاهان مرد با شهبانوها پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سه شهبانوی ایرانی(همای چهرآزاد، پوران دخت وآزرم دخت) از طریق فرّه شاهی به حکومت رسیده اند و مشروعیت حکومتشان بر پایۀ داد و دهش بوده است به غیر از همای که برپایۀ بیدارگری وقدرت منفی بود و دو شهبانوی انیرانی(قیدافه و مادر تلخند وگو) زنانی با درایت وخردمند بوده اند که با ویژگی های شاهانه و حماسی ایرانی بر تخت نشسته اند.
پرونده مقاله