در بخش روان انسان، ناخودآگاه نقش مهمی در رفتار و عملکرد و نهایتأ سرنوشت او ایفا میکند و این ناخودآگاه است بیآنکه بدانیم ما را پیش میبرد. مجموعهای از کهنالگوها، عقدههای مثبت و منفی و سایه و پرسونا به طرز شگفتآوری ناخودآگاه فردی و جمعی بشر را در تسخیر خود دارد چکیده کامل
در بخش روان انسان، ناخودآگاه نقش مهمی در رفتار و عملکرد و نهایتأ سرنوشت او ایفا میکند و این ناخودآگاه است بیآنکه بدانیم ما را پیش میبرد. مجموعهای از کهنالگوها، عقدههای مثبت و منفی و سایه و پرسونا به طرز شگفتآوری ناخودآگاه فردی و جمعی بشر را در تسخیر خود دارد. ارتباط همۀ رفتارهای انسانی با ناخودآگاه مورد اتفاق روانشناسان است. شعر از ناخودآگاه بر میخیزد. در این میان نظریههای یونگ راهگشای این مسیر بوده تا با استفاده از این نظریات بسیاری از رفتارهای ناخودآگاه را در شعر «درد نام دیگر من است» اثر قیصر امینپور مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد. پژوهش حاضر به روش توصیفی– تحلیلی و به شیوۀ کتابخانهای است. هدف پژوهش بررسی و تحلیل نقش ناخودآگاه جمعی در این شعر قیصر امینپور است. یافتههای پژوهش نشان میدهد از میان نظریات یونگ نقش ناخودآگاه جمعی و شخصی در این شعر بسامد بالایی داشته است.
پرونده مقاله
رمان مدرن شکل نوینی از نوشتار است که همواره در پی یافتن احساسات، تاثرات روحی مبهم و فرار انسانها و سپس انتقال آنها از زاویۀ دید عینی و بیطرفانهای که نه به روایتگر و نه به خواننده تعلق دارد. نوشتاری که شفافیت، تبیین ارزشها، اصول دستور سنتی، توصیفهای انسان مدارانه، چکیده کامل
رمان مدرن شکل نوینی از نوشتار است که همواره در پی یافتن احساسات، تاثرات روحی مبهم و فرار انسانها و سپس انتقال آنها از زاویۀ دید عینی و بیطرفانهای که نه به روایتگر و نه به خواننده تعلق دارد. نوشتاری که شفافیت، تبیین ارزشها، اصول دستور سنتی، توصیفهای انسان مدارانه، سیاست و... از ساحت آن رخت بربسته باشد. عواملی مانند عدم قطعیت، نبود روابط علی معلولی، ارائه موضوعات جدید، آشناییزدایی از مفاهیم سنتی متن، ابهام و پیچیدهگویی، حضور جدی خواننده مولفههایی است که در ساختار و ساختمان این فرم ادبی نوین وجود دارد که تعدادی از این مولفهها قابل مقایسه در رمان تنگسیر صادق چوبک است. به نوعی زبان و نوشتار چوبک در تنگسیر به قصد مفهومسازی جدید است که رویکردی آمیخته دارد تا اصالت زبان سنتی را به چالش بکشد. فرم و تکنیکهای منحصر به فرد چوبک در تنگسیر اعم از زمان ترکیبی، پیرنگ خطی و گسسته، شروع چند ابزاری، فرجامی بسته، شخصیتهای تحول یافته، ارائه مفهوم جدید، گفتوگوهای تک نفره مؤلفههایی است که میتوان آن را در دو ساختمان کلاسیک و نوین داستان نویسی مقایسه کرد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مولفههای رمان مدرن و کلاسیک در تنگسیر صادق چوبک به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوۀ کتابخانهای است. یافتههای پژوهش نشان میدهد چوبک نویسندهای نوگراست چون با تاثیر از ادبیات نوین جهان و نبوغ ذاتی خویش توانسته است فرم جدیدی از نوشتار را ارائه دهد که تا آن زمان مسبوق به سابقه نیست. همچنین یافتههای پژوهش نشان میدهد چوبک در رمان تنگسیر گاهی از زمان ترکیبی بهره جسته و آنرا به سیلان ذهن نزدیک کرده است که شیوهای کاملا جدید است و حتی سعی بر آن داشته است که پیرنگ خطی را در بخشهائی از رمان شکسته و آنرا به صورت گسسته و هنری ارائه نماید.
پرونده مقاله