این پژوهش در دو آزمایش ارزیابی صفات کیفی و برخی فراسنجه های خونی روی 128 قطعه مرغ تخمگذار در سن 46 هفتگی انجام شد. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی متعادل با چهار تیمار و در چهار تکرار و در هر واحد آزمایشی 8 قطعه طی 12هفته انجام گرفت شامل 1- جیره شاهد بدون آویشن و سیر، چکیده کامل
این پژوهش در دو آزمایش ارزیابی صفات کیفی و برخی فراسنجه های خونی روی 128 قطعه مرغ تخمگذار در سن 46 هفتگی انجام شد. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی متعادل با چهار تیمار و در چهار تکرار و در هر واحد آزمایشی 8 قطعه طی 12هفته انجام گرفت شامل 1- جیره شاهد بدون آویشن و سیر، 2- جیره با 5/0 درصد آویشن و 1 درصد سیر، 3- جیره با 1 درصد آویشن و 1 درصد سیر، 4- جیره با 5/1 درصد آویشن و 1 درصد سیر ، در جیره بر پایه ذرت و کنجاله سویا و در هر واحد آزمایشی تعداد 8 قطعه مرغ وجود داشت. پارامترهای مورد ارزیابی شامل صفات کیفی(وزن تخم مرغ ، ارتفاع سفیده غلیظ، درصد پوسته و ارتفاع زرده) و صفات خونی شامل مالون دی آلدئید، سوپر اکسید دیسموتاز، لیپو پروتئین سبک ، لیپو پروتئین خیلی سبک و و لبپو پروتئین سنگین بودند. بررسی نتایج برای صفات کیفی نشان داد که بین تیمارها از نظر ارتفاع سفیده و زرده اختلاف معنی داری وجود دارد(05/0>p) و این برتری تیمارهای آزمایشی نسبت به شاهد از هفته دهم آزمایش بیشتر شده است. در خصوص صفات خونی تیمار حاوی یک درصد آویشن برای صفات آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز، HDL برتری بسیار معنی دارینسبت به سایر تیمارها و شاهد نشان داد(01/0>p)، میزان مالون دی آلدئید(شاخص اکسیداسون خون) در تیمارهای آزمایشی بطور معنی داری کاهش یافته و کمترین مقدار را در تیمار حاوی 1 درصد آویشن نشان داد(01/0>p).
پرونده مقاله
به منظور بررسی تأثیر نانو سلنیوم و سلنیت سدیم بر عملکرد، خصوصیات لاشه و برخی فاکتور های بیوشیمیایی خون بلدرچین های تحت تنش گرمایی تحقیقی انجام شد. در این پژوهش از 300 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی استفاده و جوجه ها تا 21 روزگی در شرایط یکسان پرورش یافتند. آزمایش در قالب طرح ب چکیده کامل
به منظور بررسی تأثیر نانو سلنیوم و سلنیت سدیم بر عملکرد، خصوصیات لاشه و برخی فاکتور های بیوشیمیایی خون بلدرچین های تحت تنش گرمایی تحقیقی انجام شد. در این پژوهش از 300 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی استفاده و جوجه ها تا 21 روزگی در شرایط یکسان پرورش یافتند. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با استفاده از 3 تیمار و 5 تکرار و هر تکرار شامل 20 قطعه جوجه، به انجام رسید. پرندگان در سه گروه، شاهد (1) از جیره پایه (بدون استفاده از مکمل سلنیوم) و گروه های آزمایشی 2 و 3 به ترتیب از جیره پایه به همراه 2/0میلی گرم در کیلوگرم نانو سلنیوم و جیره پایه به همراه 2/0 میلی گرم در کیلوگرم سلنیت سدیم استفاده نمودند. جوجه ها روزانه به مدت 8 ساعت در دمای o C5/0±34 قرار گرفتند. نتایج نشان داد که افزایش وزن و مصرف غذای جوجه های تغذیه شده با جیره های حاوی نانو سلنیوم نسبت به دو گروه دیگر معنی دار بود (05/0p <) و بین ضریب تبدیل غذایی گروه های مختلف، اختلاف معنی داری مشاهده نگردید (05/0p>). استفاده از تیمار های مختلف تأثیری بر اجزای لاشه نداشت (05/0p>). نتایج این تحقیق نشان داد که فعالیت آنزیم های گلوتاتیون پر اکسیداز و سوپر اکسید دیسموتاز در گروه آزمایشی 2 با استفاده کننده از منابع سلنیومی به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل افزایش یافت )05/0 (p . از یافته های این تحقیق مشخص شد که نانوسلنیوم می تواند جایگزین مناسب تری برای سلنیت سدیم باشد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر گذاری دو پروبیوتیک متفاوت از نظر سویه باکتریایی بر عملکرد رشد و مورفولوژی دئودنوم در جوجه خروس های گوشتی آرین طی مرحله آغارین انجام شد. از اینرو 378 قطعه جوجه یک روزه˓ به سه گروه آزمایشی با 6 تکرار برای هر گروه˓ تقسیم شدند. گروه آزمایشی شام چکیده کامل
این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر گذاری دو پروبیوتیک متفاوت از نظر سویه باکتریایی بر عملکرد رشد و مورفولوژی دئودنوم در جوجه خروس های گوشتی آرین طی مرحله آغارین انجام شد. از اینرو 378 قطعه جوجه یک روزه˓ به سه گروه آزمایشی با 6 تکرار برای هر گروه˓ تقسیم شدند. گروه آزمایشی شامل : 1) گروه کنترل که از جیره مرسوم بدون استفاده از پروبیوتیک تغذیه شدند.. 2) جوجه هایی که از جیره کنترل حاوی پروبیوتیک برپایه یک سویه باکتریایی˓ شامل باسیلوس سوبتیلیس تغذیه نمودند. 3) جوجه هایی که از جیره کنترل حاوی پروبیوتیک برپایه چند سویه باکتری مولد اسید لاکتیک تغذیه شدند. در پایان دوره آزمایش پس از ثبت صفات عملکردی شامل میزان مصرف دان˓ رشد و ضریب تبدیل خوراک˓ یک جوجه از هر تکرار کشتار و 1 سانتی متر از بخش میانی دئودنوم به عنوان نمونه جهت مطالعات بافت شناسی با میکروسکوپ نوری به آزمایشگاه ارسال شد. در این آزمایش تفاوت معنی داری تحت تاثیر مصرف پروبیوتیک بر صفات عملکردی مشاهده نگردید. طول˓ عرض و مساحت پرز˓ عمق کریپت و نسبت طول پرز به عمق کریپت دئودنوم تحت تاثیر مصرف پروبیوتیک قرار نگرفت. نتایج این بررسی نشان می دهد که استفاده از پروبیوتیک بر پایه باسیلوس سوبتیلیس و یا باکتری مولد اسید لاکتیک طی دوره آغازین تاثیر قابل مشاهده ای روی مورفولوژی دئودنوم و عملکرد جوجه خروس های آرین نداشتند.
پرونده مقاله
این پژوهش به منظور تعیین سطح بهینه انرژی قابل متابولیسم جیره های غذایی بر عملکرد جوجههای گوشتی تجاری انجام شد. براین اساس در قالب طرح کاملا تصادفی، آزمایشی به مدت 42 روز روی420 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 یک روزه که آن هم بهطور تصادفی به 20 قفس شامل 5 تیمار و 4 تکرار چکیده کامل
این پژوهش به منظور تعیین سطح بهینه انرژی قابل متابولیسم جیره های غذایی بر عملکرد جوجههای گوشتی تجاری انجام شد. براین اساس در قالب طرح کاملا تصادفی، آزمایشی به مدت 42 روز روی420 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 یک روزه که آن هم بهطور تصادفی به 20 قفس شامل 5 تیمار و 4 تکرار اختصاص داده شدند و هر تکرار دارای یک فقس زمینی21 قطعه جوجه ای بود. تیمارهای آزمایشی شامل جیره های غذایی با 5 سطح انرژی قابل متابولیسم 2900، 2950، 3000، 3050 و 3100 کیلوکالری در کیلوگرم بودند. درطول آزمایش صفات عملکرد به صورت دوره ای اندازه گیری شدند، براساس مقایسه میانگین دانکن افزایش وزن، در میانگین افزایش وزن تیمارها در دوره آغازین، اختلاف معنیداری مشاهده نشد. اما برتری معنیداری در افزایش وزن سطح 3100 (کیلوکالری در کیلوگرم) نسبت به سایر تیمارها در دورههای رشد و پایانی مشاهده شد. هرچند اختلاف معنی داری بین میانگین مصرف دان بین تیمار ها در هیج یک از دوره ها دیده نشد اما آنالیز واریانس ضریب تبدیل غذایی نشان داد که در کلیه مقاطع سنی، تیمار 3100 نسبت به سایر تیمار ها به طور معنی داری کمترین میزان را داشته است(p <0.05). همچنین نتایج مربوط به صفات لاشه نشان داد که در جوجه هایی که با جیره حاوی سطح انرژی 3100 کیلوکالری تغذیه شدند بازده سینه نسبت به سایر تیمار ها بیشتر بود .
پرونده مقاله
این آزمایش بهمنظور بررسی امکان استفاده از کاه کمپوست باقیمانده از بستر پرورش قارچ خوراکی آگاریکوس بیسپوروس در تغذیه گوسالههای پرواری اجرا گردید. ابتدا بستر باقیمانده پرورش قارچ از خاک پوششی جدا و کاه حاصله در آفتاب، خشک و ترکیبات شیمیایی آن شامل: ماده خشک، ماده آلی، چکیده کامل
این آزمایش بهمنظور بررسی امکان استفاده از کاه کمپوست باقیمانده از بستر پرورش قارچ خوراکی آگاریکوس بیسپوروس در تغذیه گوسالههای پرواری اجرا گردید. ابتدا بستر باقیمانده پرورش قارچ از خاک پوششی جدا و کاه حاصله در آفتاب، خشک و ترکیبات شیمیایی آن شامل: ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، الیاف خام، دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز، کلسیم و فسفر تعیین شدند. تعداد 50 راس گوساله نر هلشتاین با میانگین وزن 18± 321 کیلوگرم در دو گروه شاهد و آزمایشی به صورت تصادفی تقسیم شدند. جیره های غذایی بر اساس میانگین وزن گوسالهها، و بر اساس جداول استاندارد احتیاجات غذایی انجمن ملی تحقیقات ایالات متحده تنظیم و در جیره غذایی گروه آزمایشی، 10درصد کاه کمپوست مورد استفاده قرار گرفت. مدت آزمایش 180 روز بود که طی آن، خوراک روزانه به شکل جیره کاملا مخلوط در سه نوبت و تا حد اشتها در اختیار دامها قرار داده شد و میزان خوراک مصرفی، افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل غذایی و هزینه خوراک به ازای هر کیلوگرم افزایش وزن، تعیین و مورد مقایسه قرار گرفت. اثرات تغذیه با کاه کمپوست بر افزایش وزن روزانه ، میزان خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی گوساله های پرواری معنیدار نبود. میانگین افزایش وزن روزانه در گروههای شاهد و آزمایشی به ترتیب 1204 و 1150 گرم در روز، میانگین مصرف خوراک روزانه در دو گروه شاهد و آزمایشی به ترتیب 8/9 و 1/10 کیلوگرم در روز و میانگین ضریب تبدیل غذایی نیز برای گروه شاهد و آزمایشی به ترتیب 2/8 و 8/8 بود. استفاده از کاه کمپوست، قیمت تمام شده جیره را به مقدار جزئی افزایش داد. همچنین قیمت خوراک به ازای هر کیلوگرم افزایش وزن زنده در گروه آزمایشی افزایش یافت. با توجه به یافته های پژوهش حاضر، کاه کمپوست به میزان 10درصد در جیره گوساله های پرواری قابل استفاده می باشد لیکن مزیت اقتصادی آن تابع دسترسی و قیمت تمام شده آن می باشد.
پرونده مقاله
ژنهای کمپلکس اصلی سازگاری بافتی (MHC) بهواسطه ارتباط با پاسخهای ایمنی و مقاومت و یا حساسیت به بیماریها اهمیت ویژهای در پرورش اسب دارند. هدف از این تحقیق شناسایی چندشکلیهای موجود در ناحیهای ازاگزون این ژن و مطالعهی جمعیتی در این جایگاه میباشد. برای این منظور تعد چکیده کامل
ژنهای کمپلکس اصلی سازگاری بافتی (MHC) بهواسطه ارتباط با پاسخهای ایمنی و مقاومت و یا حساسیت به بیماریها اهمیت ویژهای در پرورش اسب دارند. هدف از این تحقیق شناسایی چندشکلیهای موجود در ناحیهای ازاگزون این ژن و مطالعهی جمعیتی در این جایگاه میباشد. برای این منظور تعداد ١٢٠ رأس اسب بهطور تصادفی از 4 نژاد تروبرد، الدنبرگ، اسبچه خزر و عرب مطالعه گردید. استخراج DNA ژنومی از نمونههای خون انجام و واکنش زنجیرهای پلیمراز برای تکثیر قطعه 309 جفت بازی ژن MHC انجام شد. محصول واکنش زنجیرهای پلیمراز برای انجام واکنش PCR-RFLP و تعیین ژنوتیپ بهوسیله آنزیم برشی RsaI تحت هضم قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشاندهنده وجود سه آلل A، Bو Cو شش نوع ژنوتیپAA ،AB ،AC، BB ، BCوCC به ترتیب با فراوانیهای آللی 3208/0، 3208/0و 3584/0 و فراوانیهای ژنوتیپی05/0، 25/0، 2917/0، 1333/0، 125/0 و 15/0 درمجموع نژادهای مورد مطالعه بوده است. بیشترین و کمترین فراوانی آللی در نژادهای تروبرد، الدنبرگ، اسبچه خزر و عرب به ترتیب متعلق به آلل های B، A، A، C و A، B، B، A بوده است. نتایج بررسی برقراری تعادل هاردی واینبرگ در این تحقیق با استفاده از آزمونهای G2 و X2 نشاندهنده برقراری تعادل هاردی واینبرگ در نژادهای الدنبرگ و اسبچه خزر و عدم تعادل در نژادهای تروبرد و عرب بوده است. با استفاده از یافتههای این تحقیق میتوان از تنوع ژنتیکی موجود در نژادهای مورد مطالعه بهعنوان یک منبع قابلاستفاده در برنامههای اصلاح نژادی استفاده نمود.
پرونده مقاله