هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی سرمایه اجتماعی در تأثیرگذاری سیستم شیوههای مدیریت منابع انسانی دانشبنیان بر عملکرد شغلی نوآورانه (مطالعه موردی: ادارههای برق غرب استان مازندران) میباشد. روش پژوهش به لحاظ ماهیت توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوه چکیده کامل
هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی سرمایه اجتماعی در تأثیرگذاری سیستم شیوههای مدیریت منابع انسانی دانشبنیان بر عملکرد شغلی نوآورانه (مطالعه موردی: ادارههای برق غرب استان مازندران) میباشد. روش پژوهش به لحاظ ماهیت توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را کارکنان ادارههای برق غرب استان مازندران به تعداد 187 نفر تشکیل دادهاند که از این تعداد، 124 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقهای به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه های شیوههای مدیریت منابع انسانی دانشبنیان لپاک و اسنل (2002)، سرمایه اجتماعی پوتنام (1999) و عملکرد شغلی نوآورانه اسکات و براس (1994) میباشد. به منظور تحلیل داده‎ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. یافته‎های پژوهش نشان میدهد که شیوههای مدیریت منابع انسانی دانشبنیان بر عملکرد شغلی نوآورانه تأثیر مثبت و معناداری دارند و مؤلفه سرمایه اجتماعی بیشترین تأثیر را بر عملکرد شغلی نوآورانه داشته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که سرمایه اجتماعی در تأثیرگذاری سیستم شیوههای مدیریت منابع انسانی دانشبنیان بر عملکرد شغلی نوآورانه بطور فزایندهای نقش میانجی داشته است.
پرونده مقاله
مطالعه حاضر به تحلیل نقش حلقوی احیاء خدمات در تأثیرگذاری بازاریابی اخلاقی بر وفاداری نگرشی مشتریان پرداخته است. نتایج از طریق بررسی نظرات مشتریان فروشگاههای پوشاک ال سی من در شهر تهران بدست آمده است. روش تحقیق توصیفی بوده که به روش پیمایشی اجرا شد. حجم نمونه تحقیق تعدا چکیده کامل
مطالعه حاضر به تحلیل نقش حلقوی احیاء خدمات در تأثیرگذاری بازاریابی اخلاقی بر وفاداری نگرشی مشتریان پرداخته است. نتایج از طریق بررسی نظرات مشتریان فروشگاههای پوشاک ال سی من در شهر تهران بدست آمده است. روش تحقیق توصیفی بوده که به روش پیمایشی اجرا شد. حجم نمونه تحقیق تعداد 384 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران مبتنی بر جامعه آماری نامعلوم بدست آمد. روش نمونهگیری، غیراحتمالی در دسترس بود. گردآوری دادهها بر اساس پرسشنامههای بازاریابی اخلاقی صفری و همکاران (1396)، احیای خدمات سنگوپتا و همکاران (2014) و وفاداری نگرشی ایوانچیتزکی و همکاران (2006) انجام شد. روایی پرسشنامهها براساس روایی محتوایی با استفاده از نظر صاحب نظران، روایی صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و روایی سازه با روش تحلیل عاملی مورد بررسی و تأیید قرار گرفت.پ ایایی پرسشنامهها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای بازاریابی اخلاقی 82/0، وفاداری نگرشی 84/0 و احیاء خدمات77/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی مشتمل بر الگوسازی معادلات ساختاری توسط نرمافزار آماری اسمارت پی.ال.اس انجام گرفت. نتایج نشان داد بازاریابی اخلاقی و احیاء خدمات به ترتیب با ضرایب تأثیر 336/0 و 355/0 بر وفاداری نگرشی تأثیر دارند و بازاریابی اخلاقی با ضریب تأثیر 413/0 بر احیاء خدمات تأثیر داشته است. در نهایت میتوان گفت که بازاریابی اخلاقی بهطور مستقیم و غیر مستقیم بر وفاداری نگرشی مشتریان تأثیر داشته است؛ به عبارتی احیاء خدمات در تأثیرگذاری بازاریابی اخلاقی بر وفاداری نگرشی مشتریان نقش میانجی داشته است.
پرونده مقاله