پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویتبندی عارضههای بهرهوری شرکت پالایش نفت آبادان بر اساس مدل سه شاخگی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش آمیخته اكتشافي (كيفي- كمي) میباشد. جامعه آماري در بخش کیفی شامل مدیران سطح میانی پالایشگاه نفت آبادان میباشد که چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویتبندی عارضههای بهرهوری شرکت پالایش نفت آبادان بر اساس مدل سه شاخگی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش آمیخته اكتشافي (كيفي- كمي) میباشد. جامعه آماري در بخش کیفی شامل مدیران سطح میانی پالایشگاه نفت آبادان میباشد که از طریق نمونهگیری هدفمند بر اساس اشباع نظری 15 نفر انتخاب شدند. در بخش کمّی نیز براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 219 نفر از کارکنان پالایشگاه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختمند و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از مصاحبههای بخش کیفی بود. جهت تأیید روایی ابزار پژوهش، از روایی محتوایی استفاده شد و روایی پرسشنامه خوب ارزیابی شد. جهت تعیین پایایی مصاحبهها، از پایایی بین دو کدگذار و برای پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزيه و تحليل دادهها در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون و در بخش کمّی، آمارهای توصیفی (درصد و فراوانی) استفاده شده است. براساس یافتههای بخش کیفی 22 عارضه به دست آمد که 8 عارضه مربوط به عارضههای ساختاری، 7 عارضه مربوط به عارضههای رفتاری و 5 عارضه مربوط به عارضههای محیطی میباشد. یافتههای بخش کمّی با استفاده از آزمون فریدمن جهت رتبهبندی نشان داد که در بین عارضههای ساختاری، عامل قوانین و مقررات؛ در بین عارضههای رفتاری، عامل دانش، آگاهی و مهارت؛ و از بین عارضههای محیطی، عامل باور و نگرش جامعه، مهمترین عارضهها بودند و در اولویت اول قرار دارند.
پرونده مقاله