کارآفرینی در مقیاس کوچک در قالب کسب و کار در منزل و کارهای خانگی به عنوان راهکاری مهم برای ایجاد اشتغال و درآمد در سراسر جهان محسوب می گردد و در کشور ما می تواند مسیری میانبر برای تحقّق اقتصاد مقاومتی باشد. لیکن اگر چه مشاغل خانگی یکی از زمینه های مناسب فعالیّت اقتصادی چکیده کامل
کارآفرینی در مقیاس کوچک در قالب کسب و کار در منزل و کارهای خانگی به عنوان راهکاری مهم برای ایجاد اشتغال و درآمد در سراسر جهان محسوب می گردد و در کشور ما می تواند مسیری میانبر برای تحقّق اقتصاد مقاومتی باشد. لیکن اگر چه مشاغل خانگی یکی از زمینه های مناسب فعالیّت اقتصادی زنان، به ویژه در مناطق روستایی به شمار می رود، توسعۀ آن با موانع و محدودیت های متعدّدی رو به رو است. بر همین اساس پژوهش حاضر، با هدف واکاوی موانع فراروی کارآفرینی خانگی با تأکید بر اقتصاد مقاومتی انجام شده است. رویکرد غالب تحقیق، کمّی و روش آن مبتنی بر پیمایش بود. جامعۀ آماری این تحقیق در بردارندۀ 150 نفر از دانشجویان جهادگر بسیجی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بودند که با استفاده از روش تمام شماری مطالعه شدند. در نهایت 126 پرسش نامه جمع آوری و تجزیه و تحلیل شد. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه بود. روایی پرسش نامه با نظر کارشناسان و متخصصان تأیید شد. به منظور تعیین پایایی ابزار تحقیق، پیش آزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مقیاس اصلی پرسش نامه (794/0=α) محاسبه شد، که نشان دهندۀ مناسب بودن ابزار پژوهش است. داده های حاصل به وسیلۀ نرم افزارهای SPSSwin22 و LISREL 8.80 تجزیه و تحلیل گردید. جهت تحلیل عاملی موانع فراروی کارآفرینی خانگی با تأکید بر اقتصاد مقاومتی از تحلیل عاملی اکتشافی و به منظور بررسی شاخص نیکویی مدل تحقیق از تحلیل عاملی تأئیدی و مدل معادلات ساختاری بهره گرفته شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی مربوط به موانع فراروی کارآفرینی خانگی نشان داد که متغیرها در شش عامل ضعف حمایتی، موانع اقتصادی، موانع فرهنگی و اجتماعی، ضعف دانشی و اطلاع رسانی، موانع خانوادگی و نبود قوانین مرتبط قرار گرفته اند. مجموع این شش عامل، 521/70 درصد از واریانس موانع فراروی کارآفرینی خانگی با تأکید بر اقتصاد مقاومتی را تبیین کرده اند. در پایان بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهاداتی ارائه شد.
پرونده مقاله
مقدمه: مشارکت همیشه از دغدغههای مهم برنامهریزان و مدیران شهری بوده است. با پیشرفت تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و ظهور مدیریت هوشمند شهری، مشارکت معنی و مفهوم تازهای پیدا کرده است. هدف: هدف پژوهش تحلیل نقش مدیریت هوشمند در ارتقاء مشارکت اجتماعی شهروندان به منظور بازآفر چکیده کامل
مقدمه: مشارکت همیشه از دغدغههای مهم برنامهریزان و مدیران شهری بوده است. با پیشرفت تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و ظهور مدیریت هوشمند شهری، مشارکت معنی و مفهوم تازهای پیدا کرده است. هدف: هدف پژوهش تحلیل نقش مدیریت هوشمند در ارتقاء مشارکت اجتماعی شهروندان به منظور بازآفرینی بافت تاریخی در منطقه 12 شهر تهران است. روششناسی: این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن به صورت توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری، کارشناسان فعال در حوزه بازآفرینی شهری محدوده مورد مطالعه و واحدهای تابعه آن بودهاند. حجم نمونه با استفاده از روش اشباع نظری تعیین گردیده است. در این روش 31 نفر کارشناس به عنوان نمونه مورد مطالعه تعیین گردیده است. روش نمونهگیری به صورت تکنیک گلوله برفی بوده است. روش جمعآوری داده و اطلاعات به صورت مرور اسنادی، پرسشنامه، مصاحبه نیمه ساختاریافته با برخی از افراد نمونه بوده است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از جداول فراوانی، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی بوده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده جغرافیایی پژوهش، منطقه 12 کلانشهر تهران بوده است.یافتهها: یافتههای پژوهش گویای آن است که مدیریت هوشمند با مؤلفههای اشتراکگذاری اطلاعات، فراهم ساختن بسترهای مشارکت و همکاری، هماهنگی داخلی، حکمرانی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات و راهبردهای پشتیبان تصمیمگیری میتواند راهحلهای نوآورانه در ارتقاء مشارکت و بازآفرینی شهری در اختیار مدیران شهری قرار دهد. ضرایب عاملهای پنجگانه که بیشتر از 05/0 به دست آمد، گویای آن است که سازهی حکمرانی هوشمند منجر به مدلسازی خط مشی حاکمیت شهری به منظور بازآفرینی شهری شده و فرآیندهای سازمانی و روابط بین شهروندان با مدیران شهری را تسهیل میکند. بیش از 85 درصد افراد مطالعه شده با سازه مورد نظر موافق هستند.نتایج: نتایج حاصل حاکی از آن است که حکمرانی هوشمند باعث مدلسازی خطمشی حاکمیت شهری شده و در نتیجه به همکاری و مشارکت اعضای گروههای درگیر در بازآفرینی شهری کمک میکند و در نتیجه تعامل بین مدیریت شهری با مردم به صورت آنلاین افزایش پیدا میکند.
پرونده مقاله
در اکثر کشورهای در حال توسعه، بخش کشاورزی نقش مهمی در ایجاد درآمد و فرصتهای شغلی جهت رفع نیازهای مناطق روستایی ایفا میکند. به طوری که فقدان تنوع در بسترهای اقتصادی و فرصتهای شغلی از مهمترین ویژگیهای روستاهای کشور است. در این راستا؛ رویکرد متنوعسازی فعالیتهای اقتص چکیده کامل
در اکثر کشورهای در حال توسعه، بخش کشاورزی نقش مهمی در ایجاد درآمد و فرصتهای شغلی جهت رفع نیازهای مناطق روستایی ایفا میکند. به طوری که فقدان تنوع در بسترهای اقتصادی و فرصتهای شغلی از مهمترین ویژگیهای روستاهای کشور است. در این راستا؛ رویکرد متنوعسازی فعالیتهای اقتصادی روستایی بایستی به عنوان راهکاری مفید مورد توجه قرار گیرد. تحقیق حاضر با هدف شناخت چالش های متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی در روستاهای شهرستان لنگرود انجام شد. در این مطالعه، از روش دلفی در دو مرحله استفاده شد که جهت انجام این پژوهش تعداد 15 کارشناس به صورت هدفمند انتخاب شدند. با توجه به اینکه در این مقاله، مهمترین چالشها از دیدگاه کارشناسان مورد تحلیل قرار میگیرد در مرحله اول برای 16 نفر از کارشناسان از سوالات باز استفاده شد. در راند دوم با استفاده از تحلیل محتوای نتایج مرحله اول، پرسشنامه مرحله دوم با استفاده از طیف لیکرت طراحی شد، پنل متخصصان در این پژوهش 113 مشکل را در مسیر توسعه و تنوع بخشی اشتغال روستایی مطرح کردند. نتایج نشان داد که مهمترین مشکلات عبارتند از: نبود رابطه نزدیک بین صاحبان علم و دانش با تولیدکنندگان و صاحبان مشاغل روستاها(میانگین: 69/8 انحراف معیار: 31/1)، فقدان انگیزه لازم برای انجام فعالیتهای کشاورزی(میانگین: 61/8 انحراف معیار: 39/1)، عدم شناخت دقیق، علمی و طبقهبندی شده مسئولین مرتبط با اشتغال از مفهوم تنوع بخشی در جوامع روستایی (میانگین: 54/8، انحراف معیار: 71/1) و فقدان ثبات در برنامهها و سیاستهای اجرایی در روستاهای شهرستان لنگرود(میانگین: 31/8 انحراف معیار: 06/2) که عدم تنوع شغلی را به همراه داشتند.
پرونده مقاله