چکیده داستان رستم و سهراب فردوسی یکی از مشهورترین داستان های حماسی جهان است. این داستان با همة زیبایی و ارزش هنری و ادبی، از سهوهای هنری و داستانی برکنار نمانده است. این سهوها خواه از منابع فردوسی، خود فردوسی یا نساخان شاهنامه بوده باشد، تفاوتی ندارد. در این مقاله مشخ چکیده کامل
چکیده داستان رستم و سهراب فردوسی یکی از مشهورترین داستان های حماسی جهان است. این داستان با همة زیبایی و ارزش هنری و ادبی، از سهوهای هنری و داستانی برکنار نمانده است. این سهوها خواه از منابع فردوسی، خود فردوسی یا نساخان شاهنامه بوده باشد، تفاوتی ندارد. در این مقاله مشخصاً به نحوة پرسش سهراب از مادرش تهمینه، دربارة اصل و نسب خود، پرداخته شده است. سهراب بدون مقدّمه و درنهایت خشم، نام پدرش را از مادر می پرسد و با بی شرمی او را به قتل تهدید می کند. در نسخ مختلف شاهنامه جواب قانع کننده ای برای این پرسش نیامده است. امّا در روایت نقّالان و شاهنامة کُردی به بایستگی، دلیل اصلی این سؤال مطرح شده است. زور و توانایی فوق العادة سهراب در بین هم سالان، باعث می شود که هم بستری یک شبه و نامرسوم رستم و تهمینه را بهانه کنند و او را مولودی نامشروع بخوانند، سهراب از این انتساب به خشم میآید و با عصبانیّت و تهدید، راز تولّد خود را از مادر جویا می شود. کلیدواژهها رستم، سهراب، فردوسی، روایت نقّالان، شاهنامة کُردی.
پرونده مقاله
چکیده
شاهنامۀ فردوسی دربردارندۀ باورها، اعتقادات و اندیشههای مردمان ایران است و می توان هویت ایرانی را در آن بخوبی جستوجو کرد. یکی از مسایل با اهمیّت، رابطۀ زشترویی و ویرانگری در شاهنامه است. از آن جا که این باور در شاهنامه بارها آمده است، نمیتوان بسادگی از آن گذش چکیده کامل
چکیده
شاهنامۀ فردوسی دربردارندۀ باورها، اعتقادات و اندیشههای مردمان ایران است و می توان هویت ایرانی را در آن بخوبی جستوجو کرد. یکی از مسایل با اهمیّت، رابطۀ زشترویی و ویرانگری در شاهنامه است. از آن جا که این باور در شاهنامه بارها آمده است، نمیتوان بسادگی از آن گذشت. با توجّه به اهمیّت این موضوع، در این مقاله سعی شده است ابتدا ژرف ساخت این رابطه بیان گردد، سپس بازتاب آن در شاهنامه بررسی شود. توأم بودن زشتی و ویرانگری، ریشه در دینها و کیشهای مختلف ایران باستان دارد، زیرا وقتی اهریمنِ تیره و بدبو، در جایگاه خالق موجودات معرّفی می شود - آن هم موجودات موذی و مضر- به تبع آن، هر آنچه زشتی، بدی، نقص، کژی و کاستیست، به او بازمیگردد. بنابراین چون اهریمن ویرانگر است، مخلوق او نیز ویرانگر است. این بن مایه در شاهنامه بارها آمده است و در همه جا افراد زشت روی، اهریمنی و ویرانگر شناسانده شده اند. این اندیشه آن چنان در شاهنامه عمیق است که در بسیاری از موارد ویرانگران نیز زشت رو و اهریمنی معرّفی شده اند.
پرونده مقاله