چکیده
رستم یکی از اسطورههای نام دار شاهنامۀ فردوسی است که به لقب پلنگینه پوش نیز شهرت دارد. فردوسی در شاهنامه، خفتانی به نام ببر بیان بر تن رستم میکند و در کنار آن در روایات حماسی غرب ایران نیز کلاهی از پوست سر دیو سفید (کلاه کله پلنگی) بر سر رستم مینهند. بدینسان چکیده کامل
چکیده
رستم یکی از اسطورههای نام دار شاهنامۀ فردوسی است که به لقب پلنگینه پوش نیز شهرت دارد. فردوسی در شاهنامه، خفتانی به نام ببر بیان بر تن رستم میکند و در کنار آن در روایات حماسی غرب ایران نیز کلاهی از پوست سر دیو سفید (کلاه کله پلنگی) بر سر رستم مینهند. بدینسان ببر بیان و کلاه کله پلنگی نماد تصویری رستم میشود که در اکثر نگارههای نسخ مصور از شاهنامه، شناسنامۀ تصویری وی است. در میان نسخ مصور، نسخۀ شاهنامۀ دست نویس953هـ.ق پاریس متعلق به مکتب دوم تبریز و قزوین عصر صفوی به جهت داشتن تصاویری واضح از پوشاک، منبعی مناسب برای پژوهش در این حوزه است. از آنجا که نمادهای فرهنگی اسطورهها در آثار هنری بازنمود پیدا میکنند، این پژوهش گامی در جهت شناسایی و ریشهیابی نمادهای یاد شده است و از اینرو میزان پای بندی به نمادهای اسطورهای در نگارههای تاریخی را میتوان سنجید. پرسشِ پژوهش این است: نگارگر نسخۀ 953 هـ.ق پاریس از پوشاک تا چه میزان در نمایش رستم به عنوان یک اسطوره ـحماسه استفاده کرده است؟ با توجه به مطالعات و بررسیهای صورت گرفته، نگارگر نسخۀ 953 هـ.ق پاریس، با آگاهی از متن شاهنامه و تحت تأثیر نگارگری روایی، در ترسیم رستم به هنگام نبرد، از پوشاک در جهت القای اسطورهوار بودن این شخصیت بهره برده و هم چنین به الگویِ مرسوم زمان خود (صفوی) نیز وفادار بوده است. نویسنده در پژوهش انجام شده بر این نکته اذعان دارد که هنرمند قرن دهم هجری، به جهت وجود بسترهای مناسب علمی و هنری و دست رسی به نسخ مصور قرون ماقبل خود، چنان پرورانده شده که در هنرنمایی، با درایت و به طور آگاهانه از پوشاک در جهت نمایش بهتر قدرت و نیروی خارقالعاده رستم در شاهنامۀ953 هـ .ق بهره برده است.
پرونده مقاله