با بررسی و دقت در آثار ادبی، به خصوص اشعارتعلیمی و عرفانی، میتوان دریافت که ادبیات وعرفان به نوعی هم زادند وزبان ادبیات را، نسخه بدلی اززبان دین دانست که هر دو سرزمینی آسمانی دارند.
صوفیه همواره درجهت تبیین عقاید و ترویج اعتقادات خویش- چه دربُعد تعلیمی و چه در بُعد تو چکیده کامل
با بررسی و دقت در آثار ادبی، به خصوص اشعارتعلیمی و عرفانی، میتوان دریافت که ادبیات وعرفان به نوعی هم زادند وزبان ادبیات را، نسخه بدلی اززبان دین دانست که هر دو سرزمینی آسمانی دارند.
صوفیه همواره درجهت تبیین عقاید و ترویج اعتقادات خویش- چه دربُعد تعلیمی و چه در بُعد توجیدی (به وجد آوردن)- از ادبیات، بهخصوص شعر و بهویژه رباعی بسیار بهره بردهاند. آنها برای تبیین تجربیات عرفانی و مفاهیم کاملاً مجرد و ماورایی و نیز حالات خویش، به زبان رمزی سخن گفتهاند. در این راستا، عین القضات همدانی نیز به عنوان یک نویسنده والبته شاعرعارف، درآثار منثورش، از شعر، خصوصاً رباعیاتی بهره جسته که خود سروده است. وی به عنوان یکی ازپیشگامان عرصة رمز، با استفاده از شبکههای رمزی موجود، به ویژه رمزینههای اندامی انسان، در رباعیاتش که درواقع مکمل مباحث عرفانی اویند، زبان رمزی را درعالیترین سطح به کاربسته است.
پرونده مقاله