• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات زهره حاجیها

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بررسی ارتباط جنجال‌های شرکتی و خلق ارزش بر اساس نقش تعدیل‌کننده پایداری محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی
        مهدی ارشادی زهره حاجیها مژگان صفا حسین مقدم
        امروزه شناسایی عوامل مؤثر بر خلق ارزش شرکت‌ها از نظر مقایسه یک بنگاه اقتصادی با بنگاه‌های اقتصادی دیگر و هم ازنظر رقابت‌پذیری بنگاه اقتصادی، اهمیت ویژه‌ای دارد. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط جنجال‌های شرکتی و خلق ارزش بر اساس نقش تعدیل‌کننده پایداری محیطی، اجتماعی و راه چکیده کامل
        امروزه شناسایی عوامل مؤثر بر خلق ارزش شرکت‌ها از نظر مقایسه یک بنگاه اقتصادی با بنگاه‌های اقتصادی دیگر و هم ازنظر رقابت‌پذیری بنگاه اقتصادی، اهمیت ویژه‌ای دارد. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط جنجال‌های شرکتی و خلق ارزش بر اساس نقش تعدیل‌کننده پایداری محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی به اجرا درآمده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391 لغایت 1400 است. جهت آزمون فرضیه‌های پژوهش از الگوی داده‌های ترکیبی استفاده شد. نرم‌افزار مورداستفاده برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها نرم‌افزار استاتا نسخه 14 می‌باشد. نتایج آزمون فرضیه‌های پژوهش نشان می‌دهد که خلق ارزش، تأثیرپذیری نامطلوبی از جنجال‌های شرکتی دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد، شرکت‌هایی که رویکرد پایداری در عوامل زیست‌محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی دارند عموماً سطح اعتماد سرمایه‌گذاران، اعتباردهندگان و سهامداران را به دست می‌آورند که این خود منجر به کاهش تأثیر منفی جنجال شرکتی بر خلق ارزش توسط شرکت می‌گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی تأثیر ریسک عدم بازپرداخت بدهی‌ها بر رتبه‌بندی اعتباری با توجه به نقش تعدیلی محدودیت مالی
        زهره حاجیها ایوب قربانی
        امروزه شناسایی عوامل مؤثر بر رتبه اعتباری ازنظر مقایسه ریسک اعتباری یک بنگاه اقتصادی با بنگاه‌های اقتصادی دیگر و هم ازنظر رقابت‌پذیری بنگاه اقتصادی، اهمیت ویژه‌ای دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر ریسک عدم بازپرداخت بدهی‌ها بر رتبه‌بندی اعتباری با توجه به نقش تعدیلی مح چکیده کامل
        امروزه شناسایی عوامل مؤثر بر رتبه اعتباری ازنظر مقایسه ریسک اعتباری یک بنگاه اقتصادی با بنگاه‌های اقتصادی دیگر و هم ازنظر رقابت‌پذیری بنگاه اقتصادی، اهمیت ویژه‌ای دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر ریسک عدم بازپرداخت بدهی‌ها بر رتبه‌بندی اعتباری با توجه به نقش تعدیلی محدودیت مالی به اجرا درآمده است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. همچنین در این پژوهش با توجه به نوع داده‌ها و روش‌های تجزیه‌وتحلیل موجود، از روش داده‌های ترکیبی استفاده شده است. روش گردآوری داده‌ها، روش اسناد کاوی و مراجعه به بانک‌های اطلاعاتی؛ و روش تحلیل داده‌ها از نوع استنباطی است. در پژوهش حاضر داده‌های موردنیاز از نرم‌افزار ره‌آورد نوین، صورت‌های مالی شرکت‌ها و سندکاوی و همچنین سایت کدال استخراج شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390 تا 1399 است و نرم‌افزار بکار رفته برای آماده‌سازی داده‌ها و تخمین مدل‌ها ایویوز 10 است. جهت آزمون فرضیه‌های پژوهش از الگو داده‌های ترکیبی استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه‌های پژوهش نشان می‌دهد که شرکت‌هایی که در بازپرداخت اصل و بهره تعهدات مالی خود ضعیف عمل می‌کنند باعث بی‌اعتمادی اعتباردهندگان می‌گردند که این امر درنتیجه، رتبه اعتباری شرکت را کاهش می‌دهد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد، محدودیت مالی دارای تأثیر مثبت بر رابطه بین ریسک عدم بازپرداخت بدهی‌ها و رتبه‌بندی اعتباری شرکت است. بدین ترتیب شرکت‌هایی که دارای محدودیت مالی هستند، ریسک عدم بازپرداخت بدهی‌ها بالایی دارند و درنتیجه آن بی‌اعتمادی اعتباردهندگان افزایش می‌یابد که این امر منجر به کاهش رتبه اعتباری شرکت‌ها می‌گردد.سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان علاقه دارند به شرکت‌های که محدودیت مالی کمتری دارند، اهمیت بیشتری دهند. این امر منجر می‌گردد که این شرکت‌ها نزد سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان اعتبار بالاتری به‌واسطه تأمین‌مالی آسان بیابند. همچنین افزایش ریسک عدم بازپرداخت بدهی‌ها، باعث بدبینی اعتباردهندگان به شرکت نسبت به عدم پرداخت تعهدات مالی‌شان می‌گردد؛ درنتیجه در چنین شرایطی تأمین‌مالی آسان و متنوع تأثیر بسزایی بر کاهش ریسک عدم بازپرداخت بدهی‌ها خواهد داشت و اعتباردهندگان اقدام به افزایش رتبه اعتباری شرکت‌ها می‌نمایند. سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان با استفاده از نتایج این پژوهش می‌توانند دست به انتخاب شرکت‌های مناسب جهت سرمایه‌گذاری بزنند. همچنین سازمان‌هایی که اقدام به رتبه‌بندی شرکت‌ها می‌کنند می‌توانند از ریسک عدم بازپرداخت بدهی‌ها و محدودیت مالی به‌عنوان دو عامل بسیار مهم و تعیین‌کننده در رتبه‌بندی استفاده نمایند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی عوامل موثر در تخصیص زمان آموزش استانداردهای گزارشگری مالی بین‌المللی
        زهره حاجیها حسین رجب دُری علی خلیفه شریفی
        هدف این پژوهش، بررسی عوامل موثر در تخصیص زمان آموزش استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی است. مطالعه پیش رو از نوع پیمایشی- کاربردی است. بررسی موضوع از طریق پرسشنامه و نمونه گیری از 126 نفر از مدرسان حسابداری سطح کشور صورت گرفت. برای تحلیل یافته ها در قالب 1 فرضیه اصلی چکیده کامل
        هدف این پژوهش، بررسی عوامل موثر در تخصیص زمان آموزش استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی است. مطالعه پیش رو از نوع پیمایشی- کاربردی است. بررسی موضوع از طریق پرسشنامه و نمونه گیری از 126 نفر از مدرسان حسابداری سطح کشور صورت گرفت. برای تحلیل یافته ها در قالب 1 فرضیه اصلی و 6 فرضیه فرعی از رگرسیون حداقل مربعات معمولی و شیوه مقطعی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل نگرش نسبت به استاندارد گزارشگری بین المللی، تعداد اعضای هیئت علمی، تجربه مدرسان و کیفیت منابع آموزشی مورد تایید قرار گرفت، اما تاثیر ساعت تدریس مدرسان و نوع موسسه آموزشی در زمان تخصیص داده شده به آموزش استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی مورد تایید قرار نگرفته است. این پژوهش نشان داد که برای افزایش کیفیت و اثربخشی آموزش استانداردهای گزارشگری بین المللی باید به موارد موثر در تخصیص زمان بیش از پیش توجه نموده تا با توجه به اهمیت موضوع، کیفیت آموزش این مقوله افزایش یابد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسی مقایسه‌ای قابلیت اتکاء اطلاعات مالی بر اساس تئوری چرخه عمر
        زهره حاجیها مالک بهادری
        بر اساس تئوری رقابتی و تئوری علامت دهی، شرکت ها طی مراحل مختلف چرخة عمرشان دارای ویژگی ها و شرایط متفاوتی هستند که ممکن است بر نحوة گزارشگری مالی آنها اثرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف اثر پذیری قابلیت اتکا اطلاعات مالی از چرخة عمر شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور چکیده کامل
        بر اساس تئوری رقابتی و تئوری علامت دهی، شرکت ها طی مراحل مختلف چرخة عمرشان دارای ویژگی ها و شرایط متفاوتی هستند که ممکن است بر نحوة گزارشگری مالی آنها اثرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف اثر پذیری قابلیت اتکا اطلاعات مالی از چرخة عمر شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور بررسی قابلیت اتکا اطلاعات مالی بر اساس مفاهیم نظری گزارشگری مالی از دو مولفة بیان صادقانه و بی طرفی اطلاعات استفاده شده است. همچنین به منظور اندازه گیری این دو مولفه از شاخص مدیریت سود به عنوان عامل کاهنده قابلیت اتکای اطلاعات، به صورت معکوس و از دو معیار بی طرفی بر مبنای سودهای هرسهم گزارش شده دوره قبل و جاری به صورت معکوس برای ارزیابی ویژگی بی طرفی استفاده شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 127 شرکت بورس اوراق بهادار تهران در بازة زمانی 1390_1395 می باشد. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از تجزیه واریانس و به منظور مقایسه میانگین متغیرها از روش حداقل اختلاف معنی دار(LSD) و نرم افزار spss کمک گرفته شده است. یافته ها حاکی از آن است که بین بیان صادقانه شرکت ها در طی چرخه عمر تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج بررسی حاکی از آن است که بی طرفی اطلاعات ارائه شده در دوره های بلوغ و افول تفاوت معنی داری با هم ندارند؛ در حالی که بی طرفی اطلاعات ارائه شده در دوره رشد تفاوت معنی داری با دوره بلوغ و افول دارد. براساس نتایج می توان بیان کرد که سیاست های به کارگیری اطلاعات مالیدر طی عمر شرکت متفاوت نمی باشد. همچنین نتایج این پژوهش مطابق تئوری علامت دهی است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - ارتقای سطح اعتماد اجتماعی با شناسایی و رتبه‌بندی راهبردهای بهبودکیفیت حسابرسی از دیدگاه ذینفعان به روش فازی ذوزنقه ای
        اصغر کرمی رضا غلامی جمکرانی یوسف تقی پوریان زهره حاجیها
        از آنجاییکه دو ویژگی اساسی حرفه حسابرسی خدمت به جامعه و جلب اعتماد عموم مردم می باشد، مسئولیت اجتماعی حسابرسان در ارتقای اعتماد اجتماعی، شفاف سازی اطلاعات و اعتمادبخشی به عموم، نقش و مسئولیتی خطیر است. لیکن با توجه به این‌که محصول نهایی حسابرسی مورداستفاده سرمایه‌گذاران چکیده کامل
        از آنجاییکه دو ویژگی اساسی حرفه حسابرسی خدمت به جامعه و جلب اعتماد عموم مردم می باشد، مسئولیت اجتماعی حسابرسان در ارتقای اعتماد اجتماعی، شفاف سازی اطلاعات و اعتمادبخشی به عموم، نقش و مسئولیتی خطیر است. لیکن با توجه به این‌که محصول نهایی حسابرسی مورداستفاده سرمایه‌گذاران، اعتباردهندگان، تدوین‌کنندگان مقررات، دولت‌ها و به‌طور اعم جامعه هست، برداشت از کیفیت حسابرسی در میان ذینفعان متفاوت است. پژوهش های پیشین برای تعیین مولفه های موثر بر کیفیت حسابرسی صرفاً گروه های محدود از ذینفعان را مدنظر قرار داده بودند؛ و از طرفی با توجه به شرایط محیطی حرفه حسابرسی در ایران بسیاری از حوزه هایی که می توانند بر کیفیت حسابرسی تاثیرگذار باشند نادیده گرفته شده، این پژوهش با درک این موضوع به دنبال ارتقای سطح اعتماد اجتماعی با شناسایی و رتبه بندی راهبردهای بهبود کیفیت حسابرسی از دیدگاه ذینفعان می باشد. در این پژوهش براساس حوزه های زنجیره تامین گزارشگری مالی و از طریق مصاحبه با ذینفعان کلیدی و به کمک روش دلفی و آنتروپی فازی ذوزنقه ای، جنبه های گوناگون کیفیت حسابرسی و رتبه بندی راهبردهای بهبود آن، موردپژوهش قرار گرفتند. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-پیمایشی است. از دیدگاه خبرگان راهبردهایی نظیر" افزایش مسئولیت پاسخگویی مدیران، اعمال نظارت قوی بر فعالیت مؤسسات حسابرسی در جهت رعایت کامل استقلال حرفه‌ای؛ نظارت و مراقبت حرفه‌ای؛ آموزش و کنترل کیفیت، اظهارنظر بر اساس شواهد بدون در نظر گرفتن فشارها، اعمال دستورالعمل‌های مطمئن برای ارجاع کار و نرخ‌بندی قراردادها بر اساس تعرفه مصوب، افزایش مسئولیت قانونی حسابرسان نسبت به گزارش‌های حرفه ای، به‌کارگیری مدیران مالی متعهد و متخصص، و ...." در راستای بهبود کیفیت حسابرسی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - تبیین مفهومی هزینه‌یابی هدف مبتنی بر دیدگاه انتقادی
        محمد نمازی زهره حاجیها حسن چناری
        هدف از این پژوهش، پیشبرد نظریه‌ی مربوط به عوامل تعیین کننده‌ی پذیرش سیستم هزینه‌یابی هدف توسط شرکت‌های تولیدی و صنعتی است. مطالعات منابع علمی موجود در راستای شناسایی عوامل متعدد منجر به مطرح شدن شرایطی شده است که پذیرش هزینه‌یابی هدف منجر به ارزش آفرینی برای شرکت می‌شود چکیده کامل
        هدف از این پژوهش، پیشبرد نظریه‌ی مربوط به عوامل تعیین کننده‌ی پذیرش سیستم هزینه‌یابی هدف توسط شرکت‌های تولیدی و صنعتی است. مطالعات منابع علمی موجود در راستای شناسایی عوامل متعدد منجر به مطرح شدن شرایطی شده است که پذیرش هزینه‌یابی هدف منجر به ارزش آفرینی برای شرکت می‌شود. این پژوهش از نوع‌شناسی راهبرد مایلز و اسنو (1978) برای بررسی جهت‌گیری هزینه‌ی پذیرش هزینه‌یابی هدف، بهره می‌‌برد و در راستای پاسخ به این پرسش است که چرا شرکت‌ها حتی زمانی‌که منابع علمی موجود به مزایای پذیرش هزینه‌یابی هدف اشاره دارد را، مورد استفاده قرار نمی‌دهند. استدلال بر این است که مدیران با راهبرد اکتشافی، از مزایای عدم تقارن اطلاعاتی بالا برای اجتناب از پذیرش هزینه‌یابی هدف استفاده می‌کنند، زیرا پاداش بر مبنای سهام آن‌ها با نوسان در سود و بازده سهام ارتباطی مستقیم دارد. در مقابل، مدیران با راهبرد تدافعی با اتخاذ هزینه‌یابی هدف، سبب افزایش سود می‌شوند که موجبات افزایش منافع شرکتی را فرآهم می‌آورند. به عبارتی اتخاذ راهبرد تدافعی توسط مدیران در شرکت‌ها منجر به ارزش آفرینی در راستای کلیه‌ی منافع ذی‌نفعان درون‌سازمانی و برون‌سازمانی می‌گردد. پرونده مقاله