صنعت بانکداری در دنیا و به ویژه در ایران ،جزو آن دسته از سازمانهای رقابتی هستندکه در آنها فعالیتهایی به صورت موازی و سری در جهت تحقق اهداف صورت می گیرد. جهت نیل به این اهداف ، هدف گذاری برای دوره بعدی فعالیت از موضوعات بسیار حساس و با اهمیت می باشد. تصمیماتى که مدیران چکیده کامل
صنعت بانکداری در دنیا و به ویژه در ایران ،جزو آن دسته از سازمانهای رقابتی هستندکه در آنها فعالیتهایی به صورت موازی و سری در جهت تحقق اهداف صورت می گیرد. جهت نیل به این اهداف ، هدف گذاری برای دوره بعدی فعالیت از موضوعات بسیار حساس و با اهمیت می باشد. تصمیماتى که مدیران اجرائى شرکتها در زمینه افزایش ثروت سهامداران مىگیرند تا حدى در گرو پیشبینىهائى است که از وقایع آینده مىکنند. آنان با پیشبینىهاى کوتاهمدت و بلندمدت، برنامههاى مالى شرکت را تهیه مىکنند.
این مقاله یک روش برای طراحی تولید و تخصیص بهینه منابع برای یک واحد تصمیم گیرنده مرکزی با چندین واحد تولیدی که هریک شامل خطوط موازی تولید هستند را مورد مطالعه قرار می دهد. برای این منظور، میزان ورودی مصرف شده و خروجی تولید شده در فصل قبلی تولید و همچنین ظرفیت ورودی و خروجی ها مفروض هستند. به عبارت دیگر ، برنامه ارائه شده جدید باید به گونه ای تدوین گردد که میزان کارایی نسبی همه خطوط تولید در فصل بعدی تولید بهبود یابند. در این مقاله، فرض شده است که با افزایش مقادیر ورودی ، خروجی های هریک از خطوط تولید در فصل بعدی تولید ، افزایش بیابند. در انتها به منظور نشان دادن قابلیتهای روش اشاره شده ، یک مثال کاربردی روی داده های یکی از بانکهای تجاری کشور ارائه خواهد شد.
پرونده مقاله