دانش، اطلاعات و تجربه را که جمعاً سرمایه فکری مینامند، اصل و مبنای موفقیت در قرن بیست و یکم هستند. این منابع نامشهود، کلید ایجاد و حفظ مزیت رقابتی میباشند. بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش تعدیل کننده عدم اطمینان محیطی و وجود روابط تجاری بررابطه بین سرمایه اجتما چکیده کامل
دانش، اطلاعات و تجربه را که جمعاً سرمایه فکری مینامند، اصل و مبنای موفقیت در قرن بیست و یکم هستند. این منابع نامشهود، کلید ایجاد و حفظ مزیت رقابتی میباشند. بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش تعدیل کننده عدم اطمینان محیطی و وجود روابط تجاری بررابطه بین سرمایه اجتماعی و ارزش واقعی شرکتها و کارکرد مالی آنهاست؛ مسئلهای که اهمیت و جایگاه تعیین کنندهای در موفقیت یا شکست شرکتها دارد. نکته قابل توجه این پژوهش بررسی موضوعات سرمایه اجتماعی و عملکرد شرکت ها تحت شرایط عدم اطمینان محیطی و نیز وجود روابط تجاری متأثر از داراییهای دانشی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را تعداد 488 نفر از مدیران، مسئولان و سرپرستان شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل میدهند که از بین آنها 215 نفر با تخصیص متناسب شده از جدول برآورد حجم نمونه مورگان به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از روش آمار توصیفی دستهبندی میشود. سپس از روش مدل معادلات ساختاری (SEM) و برای تعیین روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده می شود. تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیات بااستفاده از AMOS انجام شد. نتایج نشان داد که روابط تجاری و عدم اطمینان محیطی بعنوان متغیرهای میانجی در رابطه میان سرمایه اجتماعی و عملکرد کلی اعم از عملکرد سازمانی و عملکرد بازاری نقش ایفا میکنند با این تفاوت که تأثیر روابط تجاری به شکل مثبت ولی عدم اطمینان محیطی به شکل منفی است.
پرونده مقاله
تئوری مالی رفتاری نشان میدهد که تغییرات قیمت اوراق بهادار، هیچ دلیل بنیادی نداشته و تمایلات رفتاری سرمایهگذاران، نقش مهمی در تعیین قیمتها ایفا میکند. در مطالعات اخیر، منطقی بودن سرمایهگذاران به طور جدی به چالش کشیده شده و نتایج مطالعات حاکی از آن است که قیمتها بی چکیده کامل
تئوری مالی رفتاری نشان میدهد که تغییرات قیمت اوراق بهادار، هیچ دلیل بنیادی نداشته و تمایلات رفتاری سرمایهگذاران، نقش مهمی در تعیین قیمتها ایفا میکند. در مطالعات اخیر، منطقی بودن سرمایهگذاران به طور جدی به چالش کشیده شده و نتایج مطالعات حاکی از آن است که قیمتها بیشتر توسط نگرشها و فاکتورهای روانی تعیین میشوند تا متغیرهای بنیادی، به همین دلیل مطالعه روانشناسی بازار سهام اهمیت بیشتری پیدا کرده است. از این رو هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تمایلات رفتاری سرمایه گذاران بر نقدشوندگی بازار سهام در بازار سرمایه کشورهای منتخب اسلامی است. نمونه آماری متشکل از بازار سرمایه 14 کشور منتخب اسلامی طی دوره زمانی 2008 تا 2020 است. جهت برآورد مدل پژوهش از روش رگرسیون کوانتایل با استفاده از نرم افزار Eviews 9.0 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تمایلات رفتاری سرمایه گذاران بر نقدشوندگی بازار سهام تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین از بین متغیرهای کلان اقتصادی، نرخ رشد حجم پول و نرخ رشد تولیدات صنعتی تأثیر مثبت و معناداری بر نقدشوندگی بازار سهام دارند و نرخ تورم تأثیر منفی بر نقدشوندگی بازار سهام دارد. بر اساس نتایج تمایلات رفتاری سرمایه گذاران حجم معاملات و نقدشوندگی بازار سهام را افزایش می دهد. در واقع نتایج پژوهش این استدلال را تقویت می کند که تمایلات رفتاری سرمایه گذاران می تواند منشأ تغییرات نقدشوندگی باشد.
پرونده مقاله