• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - برآورد شاخص زیستی و کیفیت آب دریاچه سد درودزن با استفاده از فون حشرات آبزی
        هادی استوان
        گونه های مختلف بی مهرگان بزرگ (از جمله حشرات) که در کف آب ها زندگی می کنند از نظر حساسیت شان به فاکتورهای زنده و غیرزنده متفاوت عمل می کنند. شاخص زیستی (Biotic Index) که توسط Hilsenhoff (1988) ارایه شده است براساس شناسایی بندپایان، ناجورپایان (Amphipods) و جورپایا چکیده کامل
        گونه های مختلف بی مهرگان بزرگ (از جمله حشرات) که در کف آب ها زندگی می کنند از نظر حساسیت شان به فاکتورهای زنده و غیرزنده متفاوت عمل می کنند. شاخص زیستی (Biotic Index) که توسط Hilsenhoff (1988) ارایه شده است براساس شناسایی بندپایان، ناجورپایان (Amphipods) و جورپایان (Isopods) آبزی در سطح خانواده عمل می نماید و در این ارتباط یکی از استدلال های اصلی برای مطالعه حشرات آبزی پی بردن به کیفیت محیط زیست آن ها در آب های مختلف (رودخانه ها، دریاچه ها، چشمه ها و غیره) می باشد. فن آوری به کارگیری جمعیت حشرات آبزی برای نشان دادن درجه آلودگی توده آب های مختلف بیش از نیم قرن است که وجود دارد و این موضوع براساس توانمندی های زیستی موجودات زنده ای که به عنوان شاخص آلودگی و سطوح مختلف آن به کار می روند بنا شده است. درسال های 1389 تا 1390 تحقیقاتی به منظور برآورد شاخص زیستی دریاچه سد درودزن با به کارگیری فون حشرات آبزی صورت گرفت که در مجموع 23 خانواده حشره از 12 کد زیستگاهی این سد جمع آوری و شناسایی شدند و در نهایت شاخص زیستی این دریاچه محاسبه گردید. تحمل حشرات آبزی به آلودگی ها بر اساس تحقیقات Hilsenhoff (1987)بین عدد 0 تا 10 رتبه بندی شده است که این اعداد بر اساس عکس العمل های این موجودات به مواد آلی آلوده کننده آب در شرایط مختلف آزمایشگاهی و صحرایی به دست می آید. عدد صفر نشان دهنده تحمل ناپذیری، اعداد بین 2 تا 9 درجه های متفاوت تحمل و عدد 10 تحمل بالا به غلظت های پایین اکسیژن و بقای موجود زنده را در آلودگی های بالای آب نشان می دهد. در تحقیق صورت گرفته روی دریاچه سد درودزن، شاخص زیستی این دریاچه عدد 92/3 به دست آمد که با استفاده از جدول مربوط به برآورد کیفیت آب براساس شاخص زیستی، کیفیت آب این دریاچه خیلی خوب و امکان آلودگی آب به مواد آلی خیلی ناچیز به دست آمد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی اثر کشندگی حشره کش های دیازینون و ایمیداکلوپرید روی مرحله لارو سن 4 و بالغ کفشدوزک Cryptolaemus montrouzieri Mulsant (Col., Coccinellidae) در شرایط آزمایشگاه
        سمیرا آقابگلو شیلا گلدسته زهرا رفیعی کرهرودی
        کفشدوزک Cryptolaemus montrouzieri Mulsant یکی از شکارگرهای مهم شپشک آردآلود می باشد. در این تحقیق اثر کشندگی حشره کش های دیازینون و ایمیداکلوپرید در روش مستقیم و غیرمستقیم (تیمار طعمه با حشره کش) روی حشرات ماده بالغ و لاروهای سن چهار مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش ها چکیده کامل
        کفشدوزک Cryptolaemus montrouzieri Mulsant یکی از شکارگرهای مهم شپشک آردآلود می باشد. در این تحقیق اثر کشندگی حشره کش های دیازینون و ایمیداکلوپرید در روش مستقیم و غیرمستقیم (تیمار طعمه با حشره کش) روی حشرات ماده بالغ و لاروهای سن چهار مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش ها در دمای 2±25 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 5±65 درصد در پنج تیمار (دز کشنده دیازینون 1000 پی پی ام، دز زیرکشنده دیازینون 500 پی پی ام، دز کشنده ایمیداکلوپرید 500 پی پی ام، دز زیرکشنده ایمیداکلوپرید 250 پی پی ام و آب مقطر) و چهار تکرار انجام شد. در هر تکرار 25 عدد حشره برای هر غلظت استفاده شد. مرگ و میر بعد از 72 ساعت از آغاز زمان در معرض سم قرار گرفتن ثبت شد. درصد مرگ و میر حشرات با استفاده از فرمول اصلاحی ابوت برای تلفات شاهد محاسبه شد. نتایج حاصل از بررسی ها نشان داد که سمیت دیازینون و ایمیداکلوپرید در روش مستقیم روی حشرات بالغ کفشدوزک کریپتولموس بین 33-66 درصد بوده که بر اساس روش استاندارد سازمان جهانی مبارزه بیولوژیک جزء حشره کش های با سمیت متوسط بودند. درصد مرگ و میر لاروهای سن چهار کفشدوزک کریپتولموس با آفت کش های مورد استفاده با دزهای متداول کمتر از 30 درصد بوده، که بر اساس همین روش استاندارد جزء حشره کش های با سمیت کم تعیین گردیدند. درصد مرگ و میر لاروهای سن چهار کفشدوزک کریپتولموس نسبت به دزهای متغیر آفت کش ها کمتر از 10 درصد بود (بدون خطر). در ادامه بررسی ها، اثر سمیت دیازینون روی مرحله بالغ کفشدوزک کریپتولموس در آزمایش تماس غیرمستقیم بین 66-100 درصد بوده و اثر سمیت ایمیداکلوپرید کمتر از 30 درصد تعیین گردید. درصد مرگ و میر مرحله بالغ کفشدوزک کریپتولموس نسبت به دزهای متغیر آفت کش ها کمتر از 20 درصد بوده که بر اساس روش استاندارد سازمان جهانی مبارزه بیولوژیک جزء سموم بدون خطر تعیین گردیدند. اثر سمیت آفت کش های آزمایش شده روی مرحله لارو سن چهار کفشدوزک کریپتولموس کمتر از 20 درصد بود که بر اساس روش استاندارد مذکور جز سموم بدون خطر تعیین شدند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی اثر تنش خشکی بر خسارت مگس Acanthophilus helianthi Rossi (Dip., Tephritidae) روی سه رقم گلرنگ، .Carthamus tinctorius L در منطقه تهران
        غلامحسین حسن شاهی علیرضا عسکریان زاده
        در این مطالعه، اثر تنش خشکی بر خسارت مگس Acanthophilus helianthi Rossi (Dip., Tephritidae) روی سه رقم گلرنگ، .Carthamus tinctorius L در سال 1390 در منطقه تهران بررسی شد. این آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه کاملا تصادفی اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل آب چکیده کامل
        در این مطالعه، اثر تنش خشکی بر خسارت مگس Acanthophilus helianthi Rossi (Dip., Tephritidae) روی سه رقم گلرنگ، .Carthamus tinctorius L در سال 1390 در منطقه تهران بررسی شد. این آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه کاملا تصادفی اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل آبیاری کامل، تنش متوسط خشکی و تنش شدید خشکی به عنوان کرت اصلی و ارقام گلرنگ مورد بررسی گلدشت، پدیده و C44 به عنوان کرت فرعی بودند. درصد قوزه های آلوده و وزن دانه ها در کرت های آزمایشی نمونه برداری شد. نتایج نشان داد که درصد قوزه های آلوده در تنش های خشکی در سطح 1% اختلاف معنی داری داشتند. همچنین بین درصد آلودگی قوزه در ارقام مختلف اختلاف معنی داری وجود داشت. بیشترین درصد آلودگی قوزه در تیمار تنش شدید خشکی (44/69) و کمترین درصد آلودگی قوزه در تنش متوسط خشکی (94/56) به دست آمد. بیشترین درصد آلودگی قوزه در رقم پدیده (05/68) و کمترین درصد آلودگی قوزه در رقم گلدشت (09/50) مشاهده گردید. بر اساس نتایج این آزمایش در شرایط بدون تنش رقم گلدشت نسبت به دو رقم دیگر برتری داشت در حالی که رقم پدیده برای کاشت در شرایط تنش خشکی گزینه بهتری می باشد. اما به طورکلی رقم گلدشت به عنوان مقاوم ترین رقم در بین سه رقم شناخته شد. همچنین در این رقم آلودگی قوزه باعث افزایش وزن دانه های سالم شده زیرا وزن هزار دانه سالم در قوزه آلوده بیشتر از وزن هزار دانه سالم در قوزه سالم بود. لذا احتمال پدیده جبران در این رقم نسبت به خسارت مگس گلرنگ دیده می شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - مقایسه برخی پارامترهای بیولوژیکی پروانه جوانه خوار زیتون Palpita unionalis Hubner روی زیتون و برگ نو در شرایط آزمایشگاهی
        نجمه عظیمی زاده مرتضی موحدی فاضل عباس پرور
        پروانه جوانه خوار زیتون Palpita unionalis Hubner (Lep., Pyralidae) یکی از مهم ترین آفات گیاهان خانواده زیتون از جمله برگ نو Ligustrum ovalifolium Hassk و زیتون L. Olea europea می باشد. این حشره در سال های اخیر وارد ایران شده است و به همین جهت انجام تحقیقات وسیع، متنا چکیده کامل
        پروانه جوانه خوار زیتون Palpita unionalis Hubner (Lep., Pyralidae) یکی از مهم ترین آفات گیاهان خانواده زیتون از جمله برگ نو Ligustrum ovalifolium Hassk و زیتون L. Olea europea می باشد. این حشره در سال های اخیر وارد ایران شده است و به همین جهت انجام تحقیقات وسیع، متناسب با شرایط اکولوژیکی ایران روی آن ضرورت دارد. از آن جایی که انجام چنین تحقیقاتی نیاز به میزبان آزمایشگاهی دارد، لذا تحقیق حاضر نیز در همین راستا صورت گرفته است. بیولوژی این حشره روی دو میزبان زیتون و برگ نو در شرایط آزمایشگاهی مقایسه شد. ابتدا شفیره های این آفت از روی درختان و نهالستان های زیتون منطقه طارم جمع آوری گردید. ضمن پرورش حشره در شرایط آزمایشگاهی با دمای 5/0±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±65 درصد و رژیم نوری 12: 12 (تاریکی: روشنایی) داخل اتاقک رشد، مراحل مختلف زیستی، تعداد نسل، میزان تخم ریزی، میزان تغذیه و تلفات لاروی آفت روی دو گیاه زیتون و برگ نو بررسی و مقایسه شد. این حشره 5 سن لاروی دارد. با توجه به کوتاه بودن دوره لاروی روی برگ نو، تغذیه آفت روی این گیاه در مقایسه با زیتون بیشتر است. میانگین درصد تلفات لاروی روی دو میزبان تفاوت معنی داری نداشت. این حشره روی زیتون و برگ نو به ترتیب 8 و 10 نسل کامل ایجاد کرد. طبق بررسی های انجام شده، مطلوبیت میزبانی برگ نو و زیتون یکسان است. علاوه بر این برگ نو جهت پرورش آزمایشگاهی آفت در دسترس تر و نیز ارزان تر است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - اثر تلفیقی خاک دیاتومه و ژنوتیپ ذرت بر تلفات حشرات کامل شپشه قرمز آرد Tribolium castaneum (Herbst) (Col., Tenebrionidae) در شرایط آزمایشگاهی
        مرضیه قاسم زاده فرشید شخصی زارع آزیتا ثابت قدم نادیا بقایی
        طی سال های 1388-1389 به منظور بررسی اثرات تلفیقی خاک دیاتومه (DE) و سه ژنوتیپ مختلف ذرت روی تلفات حشرات کامل شپشه قرمزآرد Tribolium castaneum (Herbst) در فواصل زمانی‌ مختلف در شرایط آزمایشگاهی (دمای ‍C°‍27، رطوبت %5±60 و شرایط تاریکی) مطالعاتی انجام چکیده کامل
        طی سال های 1388-1389 به منظور بررسی اثرات تلفیقی خاک دیاتومه (DE) و سه ژنوتیپ مختلف ذرت روی تلفات حشرات کامل شپشه قرمزآرد Tribolium castaneum (Herbst) در فواصل زمانی‌ مختلف در شرایط آزمایشگاهی (دمای ‍C°‍27، رطوبت %5±60 و شرایط تاریکی) مطالعاتی انجام شد. حشرات کامل هم سن شپشه قرمز آرد تحت تیمارهای سه غلظت 5/0، 1 و 5/1 گرم بر کیلوگرم خاک دیاتومه و سه ژنوتیپ مختلف ذرت در 4 تکرار قرارگرفتند و درصد تلفات آن ها پس از گذشت زمان های 2، 7 و 14 روز ثبت شد و با شاهد مقایسه گردید. نتایج حاصل از تجزیه واریانس حاکی از تفاوت معنی‌داری بین ژنوتیپ‌ها و غلظت‌های مختلف خاک دیاتومه بود. در مقایسه میانگین غلظت‌های مختلف خاک دیاتومه و ژنوتیپ‌ها با استفاده از آزمون دانکن، مقدار غلظت یک گرم بر کیلوگرم خاک دیاتومه و ژنوتیپ KE1728/8 به طور جداگانه به عنوان بهترین غلظت و ژنوتیپ معرفی گردیدند. در بررسی اثر تلفیقی غلظت های مختلف (DE) و ژنوتیپ‌ها، درصد مرگ و میر تنها پس از 14 روز معنی دار بود، به طوری که بالاترین میزان مرگ و میر در این زمان مربوط به غلظت 5/0 گرم بر کیلوگرم خاک دیاتومه همراه با ژنوتیپ ذرت KE 720/12 به ثبت رسید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - اثرات دوزهای زیرکشندگی حشره‏ کش ‏های اتیون و ایمیداکلوپراید روی پارامترهای تولیدمثلی کفشدوزک Cryptolaemus montrouzieri Mulsant (Col., Coccinellidae) در شرایط آزمایشگاهی
        مرضیه کشتکار شیلا گلدسته زهرا رفیعی کرهرودی سعید چاوشی
        در این تحقیق تاثیر غلظت های زیرکشنده حشره کش های اتیون و ایمیداکلوپراید روی پارامترهای تولدمثلی کفشدوزکCryptolaemus montrouzieri Mulsant (Col., Coccinellidae)، در شرایط ثابت آزمایشگاهی که در 24 ساعت اولیه زندگی خود در معرض غلظت LC30 حشره کش ها قرار گرفتند، مورد ارز چکیده کامل
        در این تحقیق تاثیر غلظت های زیرکشنده حشره کش های اتیون و ایمیداکلوپراید روی پارامترهای تولدمثلی کفشدوزکCryptolaemus montrouzieri Mulsant (Col., Coccinellidae)، در شرایط ثابت آزمایشگاهی که در 24 ساعت اولیه زندگی خود در معرض غلظت LC30 حشره کش ها قرار گرفتند، مورد ارزیابی قرار گرفت. مقادیر LC30 و LC50 اتیون به ترتیب 58/244 و 13/385 پی‌پی‌ام و برای ایمیداکلوپراید به ترتیب 83/130 و 45/221 پی‌پی‌ام محاسبه شد. متوسط طول عمر در شاهد و تیمار با اتیون و ایمیداکلوپراید به ترتیب 24/41، 12/31، 69/26 روز بود. کل دوره پیش از بلوغ حشرات ماده در شاهد، تیمارهای اتیون و ایمیداکلوپراید به ترتیب 89/30، 88/33، 86/36 روز محاسبه شد. نسبت جنسی نتاج در شاهد و تیمارهای اتیون و ایمیداکلوپراید به ترتیب 33/74، 54، 67/46 بود. نرخ خالص باروری در شاهد و تیمارهای اتیون و ایمیداکلوپراید به ترتیب 482/449، 56/248، 451/182 تخم و نرخ خالص زادآوری به ترتیب 63/394، 37/224، 73/166 تخم بود. نرخ ناخالص تفریخ در شاهد و تیمارهای اتیون و ایمیداکلوپراید به ترتیب 87/0، 90/0، 90/0 تخم محاسبه شد. میانگین تعداد تخم در روز در شاهد و تیمارهای اتیون و ایمیداکلوپراید به ترتیب 82/11، 58/9، 53/9 تخم به دست آمد. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) در شاهد و تیمارهای اتیون و ایمیداکلوپراید به ترتیب 13/0، 10/0 و 091/0 نتاج ماده به ازای هر فرد در یک روز به دست آمد. به طور کلی سموم به کاربرده شده در غلظت های زیرکشنده پارامترهای زیستی کفشدوزک Cryptolaemusmontrouzieri را کاهش می دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسی فون کنه های خانواده های Ascidae ، Blattisociidae و Ameroseiidae در منطقه استهبان
        مریم نقیبی نژاد هادی استوان کریم کمالی علی احدیت
        کنه های خانواده های Ascoidea، Ameroseiidae و Blattisociidae از مهم ترین کنه های شکارگر هستند. نمونه برداری هایی در فصول مختلف از خاک، برگ، پوست درخت، خاک برگ و پیاز زعفران در سال های 87-89 در استهبان انجام شد. در این بررسی 8 جنس و 9 گونه متعلق به 3 خانواده جمع آو چکیده کامل
        کنه های خانواده های Ascoidea، Ameroseiidae و Blattisociidae از مهم ترین کنه های شکارگر هستند. نمونه برداری هایی در فصول مختلف از خاک، برگ، پوست درخت، خاک برگ و پیاز زعفران در سال های 87-89 در استهبان انجام شد. در این بررسی 8 جنس و 9 گونه متعلق به 3 خانواده جمع آوری و شناسایی شدند. اسامی گونه های شناسایی شده به شرح زیر می باشد: Ascidae: Gamasellodes bicolor (Berlese, 1918) Protogamasellus scuticalis Genis, Loots & Ryke, 1967 Antennoseius masoviae Sellnick, 1943 Antennoseius bacatosimilis Karg, 1965 Arctoseius cetratus Sellnick Iphidozercon gibbus (Berlese, 1903) Blattisociidae: Lasioseius qianensis Gu & Wang, 1990 Ameroseiidae: Ameroseius ornatus Womersley Kleemannia sp. (Oudemans) پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - بررسی تاثیر پنج رژیم غذایی مختلف روی رشد و زادآوری کفشدوزک یازده نقطه‌ای Coccinella undecimpunctata aegyptica Reiche (Col., Coccinellidae) در شرایط کنترل شده
        فاطمه گروهی محمدرضا مهرنژاد کریم کمالی
        در تحقیق حاضر تاثیر 5 رژیم غذایی شامل پوره پسیل معمولی پسته، پوره شته سیاه یونجه Aphis craccivora Koch (شته غالب علف های هرز در باغ های پسته رفسنجان)، گرده ذرت و رژیم های غذایی مخلوط پوره پسیل+پوره شته و پوره پسیل+گرده ذرت روی رشد و زادآوری کفشدوزک 11 نقطه ای C. und چکیده کامل
        در تحقیق حاضر تاثیر 5 رژیم غذایی شامل پوره پسیل معمولی پسته، پوره شته سیاه یونجه Aphis craccivora Koch (شته غالب علف های هرز در باغ های پسته رفسنجان)، گرده ذرت و رژیم های غذایی مخلوط پوره پسیل+پوره شته و پوره پسیل+گرده ذرت روی رشد و زادآوری کفشدوزک 11 نقطه ای C. undecimpunctata aegyptica در شرایط کنترل شده (دمای C°5/0±5/27، رطوبت نسبی 5±55 درصد و دوره روشنایی 16 ساعت) مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج این تحقیق لارو و حشره کامل کفشدوزک با تغذیه از گرده ذرت قادر به رشد نبودند و تلف شدند، اما چهار رژیم غذایی دیگر مناسب برای رشد و زادآوری این حشره بودند. میانگین دوره رشد کفشدوزک از تخم تا ظهور حشره کامل روی رژیم های غذایی پسیل، شته، پسیل+ شته و پسیل+گرده به ترتیب 9/14، 9/11، 2/12 و 6/14 روز به دست آمد. کم ترین میزان مرگ و میر حشره در این دوره مربوط به رژیم غذایی پسیل+ شته (4/3 درصد) و بیشترین تلفات در رژیم غذایی پسیل+گرده (3/13 درصد) به دست آمد. طول عمر کفشدوزک های ماده با تغذیه از پسیل، شته، پسیل+ شته و پسیل+گرده به طور متوسط به ترتیب 3/52، 1/61، 4/41 و 2/56 روز به دست آمد. نتایج نشان داد این کفشدوزک به طور متوسط در طول عمر با تغذیه از رژیم های مورد بررسی به ترتیب 826، 1974، 1281 و 727 تخم می گذارد. با توجه به مطالعات انجام گرفته و نتایج تحقیق حاضر استفاده از کفشدوزک 11 نقطه ای همراه با سایر عوامل کنترل بیولوژیک آفت پسیل معمولی پسته در چارچوب یک برنامه مدیریت تلفیقی کنترل آفات و به منظور کاهش جمعیت این آفت به ویژه در فصول بهار و پاییز قابل توصیه است. پرونده مقاله