ارائه الگوی ارتقاء مسئولیت پذیری دانش آموزان مدارس دوره ابتدایی براساس آسیب شناسی وضعیت موجود
محورهای موضوعی : مدیریت آموزشیغلامرضا رئیسی خیرآبادی 1 , فریبا کریمی 2 , نرگس سعیدیان 3
1 - دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) اصفهان، ایران.
2 - دانشیار دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران.
3 - عضو هیات علمی و استادیار گروه مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) ،اصفهان ،ایران
کلید واژه: برنامه ریزی درسی, خانواده, فضای مجازی, مسئولیت پذیری, ویژگیهای دانشآموز,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ارتقاء مسئولیت پذیری دانش آموزان مدارس دوره ابتدایی براساس آسیب شناسی وضعیت موجود بود. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان بخش کیفی، متخصصان آموزش ابتدایی و روانشناسان آموزش و پرورش بودند که به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. مصاحبه با مشارکت کنندگان به روش مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفت و تا رسیدن به اشباع دادهها به تعداد 15 نفر ادامه یافت. جامعه آماری در بخش کمی کلیه مدیران، معلمان و کارشناسان دوره ابتدایی کشور بودند که از بین آنها به صورت تصادفی چند مرحله ای تعداد 480 نفر انتخاب گردید. ابتدا با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل محتوای کیفی، آسیبها در زمینه مسئولیت پذیری دانشآموزان ابتدایی شناسایی و پس از تأیید روایی محتوایی لاوشه، پرسشنامه 77 گویهای برمبنای آن طراحی و با روش پیمایشی و استفاده از تحلیل عامل تأییدی الگوی مسئولیت پذیری دانش آموزان دوره ابتدایی اعتباریابی گردید. جهت روایی گویههای پرسشنامه از دو معیار روایی همگرا و روایی افتراقی و برای پایایی ابزارها از دو معیار آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده گردید. تجزیه و تحلیل یافتهها با استفاده از تحلیل عامل تاییدی و نرمافزارSmart PLS استفاده شده است با توجه به کدگذاری یافتههای حاصل از مصاحبه با اساتید و صاحبنظران، مسئولیت پذیری دانشآموزان دوره ابتدایی در شش بعد شناسایی شد. شاخصهای الگو از برازش مطلوبی برخوردار بودند.
The aim of the current research was to provide a model for improving the responsibility of elementary school students based on the pathology of the existing situation. This research is practical in terms of purpose and has been done in two parts, qualitative and quantitative. In the qualitative part, the qualitative content analysis method was used, and in the quantitative part, the survey method was used. The participants of the qualitative part were primary education specialists and educational psychologists who were selected through purposive sampling. Interviews with the participants were conducted using a semi-structured interview method and continued until data saturation was reached with the number of 15 people. The statistical population in the quantitative section was all managers, teachers and experts of the elementary school in the country, from which 480 people were randomly selected in a multi-stage manner. First, by using semi-structured interview and qualitative content analysis method, the damage in the field of responsibility of primary school students was identified, and after confirming the content validity of Lavosheh a 77-item questionnaire was designed based on it and using survey method and factor analysis. According to the coding of the findings obtained from the interviews with professors and experts, the responsibility of elementary school students was identified in six dimensions. The model indices had a good fit.
_||_