خط مشی فرصتهای کارآفرینانه در صنعت گردشگری استان آذربایجان شرقی
محورهای موضوعی : خطمشیگذاری عمومی در مدیریتروحاله مهدیلوی 1 , سلیمان ایرانزاده 2 , فرزین مدرس خیابانی 3 , ناصر فقهی فرهمند 4
1 - گروه مدیریت، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
2 - گروه مدیریت، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
3 - گروه ریاضی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
4 - گروه مدیریت صنعتی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
کلید واژه: فرصتهای کارآفرینی, روش آمیخته, صنعت گردشگری,
چکیده مقاله :
زمینه و هدف: : هدف این تحقیق طراحی الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی در صنعت گردشگری استان آذربایجان شرقی در راستای توسعه خطمشی کارآفرینی بوده است.روشها: روش تحقیق از منظر هدف کاربردی- توسعهای و از منظر روش انجام کار آمیخته اکتشافی بوده است. در بخش کیفی پژوهش از تحلیل تم در جهت شناسایی تمهای اصلی و فرعی الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی در صنعت گردشگری استفاده شده است. ابزار اصلی گردآوری دادهها در این بخش مصاحبه بوده است. در گام دوم بخش کمی نیز بر اساس تمهای اصلی از روش مدلسازی ساختاری- تفسیری(ISM) در جهت طراحی الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی در صنعت گردشگری استفاده شده است. جامعه آماری این بخش شامل کلیه مدیران صنایع وابسته به صنعت گردشگری بوده است. حجم نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی- مورگان 234 نفر تعیین شده است.یافتهها: یافتههای تحقیق در بخش کیفی نشان دهنده هشت تم اصلی و سی و سه تم فرعی بوده است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان دهنده تأیید تمهای اصلی از طریق تمهای فرعی بوده است.نتیجهگیری: نتایج مدلسازی ساختاری- تفسیری نشان میدهد که الگوی بدست آمده در شش سطح روابط بین محرکهای تشخیص فرصتهای کارآفرینی در صنعت گردشگری را نشان میدهد که در آن فرایندهای شناختی فعالان بخش گردشگری تأثیرگذارترین عامل بوده است.
Objective: The purpose of this study was to design a model for identifying entrepreneurial opportunities in the tourism industry of East Azerbaijan province in order to develop the entrepreneurial policy.Methods: The research method was from the point of view of practical-developmental goal and from the point of view of the method of mixed method,. The main data collection tool in this section was interview. In this section, a group of experts is used for interviews. Sampling in this section is done theoretically and sampling is continued until the theoretical saturation is reached. In the quantitative part, based on confirmatory factor analysis, the validation of the main themes has been done through sub-themes based on experimental data. In the second step, the quantitative part, based on the main themes, the structural-interpretive modeling (ISM) method has been used to design a pattern for identifying entrepreneurial opportunities in the tourism industry. The data collection tool in this section was a questionnaire. The statistical population of this section includes all managers of industries related to the tourism industry. The statistical sample size was determined using the Krejcie-Morgan table of 234 people.
_||_
خط مشی فرصتهای کارآفرینانه در صنعت گردشگری استان آذربایجان شرقی
چکیده
زمینه و هدف: : هدف این تحقیق طراحی الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی در صنعت گردشگری استان آذربایجان شرقی در راستای توسعه خطمشی کارآفرینی بوده است.
روشها: روش تحقیق از منظر هدف کاربردی- توسعهای و از منظر روش انجام کار آمیخته اکتشافی بوده است. در بخش کیفی پژوهش از تحلیل تم در جهت شناسایی تمهای اصلی و فرعی الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی در صنعت گردشگری استفاده شده است. ابزار اصلی گردآوری دادهها در این بخش مصاحبه بوده است. در این بخش از گروه خبرگان برای مصاحبهها استفاده شده است. نمونهگیری در این بخش به صورت نظری انجام شده و نمونهگیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است. در بخش کمی، بر اساس تحلیل عاملی تأییدی، تأیید تمهای اصلی از طریق تمهای فرعی بر اساس دادههای تجربی انجام گرفته است. در گام دوم بخش کمی نیز بر اساس تمهای اصلی از روش مدلسازی ساختاری- تفسیری(ISM) در جهت طراحی الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی در صنعت گردشگری استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها در این بخش پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این بخش شامل کلیه مدیران صنایع وابسته به صنعت گردشگری بوده است. حجم نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی- مورگان 234 نفر تعیین شده است.
یافتهها: یافتههای تحقیق در بخش کیفی نشان دهنده هشت تم اصلی و سی و سه تم فرعی بوده است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان دهنده تأیید تمهای اصلی از طریق تمهای فرعی بوده است.
نتیجهگیری: نتایج مدلسازی ساختاری- تفسیری نشان میدهد که الگوی بدست آمده در شش سطح روابط بین محرکهای تشخیص فرصتهای کارآفرینی در صنعت گردشگری را نشان میدهد که در آن فرایندهای شناختی فعالان بخش گردشگری تأثیرگذارترین عامل بوده است.
واژههای کلیدی: فرصتهای کارآفرینی، صنعت گردشگری، روش آمیخته
مقدمه
فعالیت کارآفرینی کاتالیزور مهمی برای ترویج انواع جدید اقتصاد، رونق توسعه جامعه و ایجاد اثرات مثبت بر ثروت ملی است(فو و همکاران، 20191). شرکتهای کارآفرین تاثیر مثبتی بر تولید ثروت و اشتغال در یک کشور دارند(لی و همکاران، 20202). در زمینه گردشگری، کارآفرینان به عنوان موتور رشد در نظر گرفته میشوند(راسل و فالکنر، 20183) و اعتقاد بر این است که گردشگری منبع نوآوری در صنایع مربوطه است(توماس و همکاران، 20114)؛ لاوه بر این، کارآفرینان میتوانند شغل ایجاد کنند(وانحیل، 20005)، به افزایش قدرت رقابتی یک مقصد گردشگری کمک کنند(لی و همکاران6، 2020)، منجر به رشد اقتصادی شده(هی و همکاران، 20207)، به ترویج سبک زندگی پایدار و سبز کمک کرده(شاو و ویلیامز، 20138) و منافع اجتماعی را برای مردم محلی به ارمغان آورند(لی و همکاران، 2020).
شین و ونکاتارامن9 (2000) در مقاله خود در مورد کارآفرینی بیان میکنند که برای داشتن کارآفرینی، ابتدا باید فرصتهای کارآفرینی داشته باشید" (ص 220). فرصتها بخشی از مرحله تعیین کننده و اولیه فرآیند کارآفرینی هستند، زیرا تحقق تجدید و تغییر همیشه با شناسایی یک فرصت بالقوه آغاز میشود. بر این اساس، مطالعه شناسایی فرصتها به موضوعی برجسته در ادبیات کارآفرینی تبدیل شده است(باگن، 201710). مطالعات اخیر نشان می دهد که این موضوع همچنان در دستور کار تحقیقات کارآفرینی قرار دارد(سودابی و همکاران، 201511).
فرصتهای کارآفرینی برای کارآفرینان به عنوان راهی برای پاسخگویی به محیط کسب و کار در حال تغییری است که باید با آن سروکار داشته باشند(کوربت و همکاران، 201312؛ رویز پالومینو و مارتینز کاناس، 202113). در ادبیات کارآفرینی، دیدگاههای متفاوتی درباره فرصتها و فرآیند شناسایی فرصتها وجود دارد. دو دیدگاه اصلی عبارتند از دیدگاه عینی (یعنی کشف) و ذهنی (یعنی خلقت) (رنکو و همکاران، 201214). طرفداران دیدگاه عینی استدلال می کنند که فرصتها میتوانند توسط افراد هوشیار در محیط اقتصادی کشف شوند. طرفداران دیدگاه ذهنی معتقدند که فرصت ها توسط افراد ایجاد می شوند. در دیدگاه کشف، فرصتها توسط محیط تعیین میشوند(باگن و همکاران، 201815). در حالی که فرصتها در دیدگاه خلقت توسط فرد تعیین میشود(سودابی و همکاران، 2015).
دیدگاه غالب محققان از کارآفرینی این است که فرصتها توسط کارآفرینان "کشف" می شوند. این دیدگاه محققان مبتنی بر یک معرفت شناسی پوزیتیویستی است و استدلال می کند که فرصت ها واقعیت های عینی هستند که در محیط وجود دارند و در نتیجه ویژگی های منحصر به فرد کارآفرینان فردی "کشف" می شوند (شان، 201216).
یک دیدگاه جایگزین نوظهور این است که فرصتهای کارآفرینی به شیوهای عینی وجود ندارند، و نه قبل از آگاهی کارآفرینان وجود دارند. در عوض، «فرصتهای ایجاد ساختارهای اجتماعی هستند که مستقل از ادراک کارآفرینان وجود ندارند» (آلوارز و بارنی، 200717). این دیدگاه تصدیق می کند که شرایط عینی خاص در محیط، مانند پیشرفت های تکنولوژیکی، جو سیاسی یا نظارتی و تغییرات جمعیتی، به فرصت های کارآفرینی کمک می کند. با این حال، این دیدگاه استدلال میکند که فرصتهای کارآفرینی در نهایت، نه به شیوهای برونزا توسط محیط بیرونی، بلکه به روشی درونزا، از طریق تخیل خلاق و مهارت اجتماعی کارآفرین تعیین میشوند. بنابراین، زمانی که استیو جابز آیفون را ایجاد کرد، شکافی از قبل در فضای رقابتی یا در تقاضای مصرف کنندگان برای پر کردن ندید. در عوض، او تشخیص داد که می تواند محصولی را ایجاد و تبلیغ کند که مصرف کنندگان حتی متوجه نمی شوند که می خواهند. به طور مشابه، زمانی که ادیسون لامپ برق را ایجاد کرد، تلاش های نوآوری را با تلاشی عظیم برای مشروعیت بخشیدن به محصول تکمیل کرد - به عنوان مثال، ایجاد شرایط اجتماعی برای پذیرش مشتری از محصولی که هیچ درک زمینه ای یا آگاهی قبلی در بازار نداشت(هارگادون و داگلاس، 200118). از این منظر، فرصت کارآفرینی فراتر از شناسایی و پر کردن شکافهای موجود در بازار است. فرصت کارآفرینی در یک زمینه اجتماعی یا فرهنگی گسترده تر وجود دارد و از طریق تعامل ادراکات منحصر به فرد و خلاق یک کارآفرین و خواسته های بازار بیان می شود. بنابراین، فرصت کارآفرینی محصول تخیل خلاق و اثربخشی است(ساراسواتی، 200119).
به گفته مکمولن20 (2016)، گردشگری در کشورهای در حال توسعه که نیروی کار زیادی دارند، با ایجاد شغل و در نتیجه کاهش شدید سطح بیکاری همراه بوده است. گردشگری اغلب به عنوان فعالیتی در نظر گرفته می شود که فرصتهای شغلی بیشتری را در هر واحد سرمایهگذاری نسبت به سایر بخشهای اقتصاد فراهم میکند. علاوه بر این امکانات و جاذبههای مورد نظر گردشگران نیز در دسترس مردم محلی است. بسیاری از مغازهها، و رستورانها نمیتوانستند بدون گردشگران دوام بیاورند. بسیاری از خانهها و مکانهای تاریخی توسط گردشگری نگهداری میشوند(کویتامت و جاگونگو، 2018). شورای جهانی سفر و گردشگری(WTTC) از سال 1991 اثرات اقتصادی سفر و گردشگری را برای مناطق مختلف جهان اندازهگیری میکند. در سال 1992 آنها اولین تخمینهای خود را منتشر کردند که نشان میدهد سفر و گردشگری یکی از بزرگترین صنایع جهان است و به طور مستقیم 2/4 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی(GDP) را در سال 2001 به خود اختصاص داده است (ریتچی و همکاران، 201321). در سالهای گذشته نیز این مقدار به طور قابل توجهی رشد کرده است. آمارهای مربوط به ایران حاکی از آن است که با وجود آنکه نسبت گردشگری در تولید ناخالص داخلی کشورها و اشتغال در سالهای گذشته برای کشورهای مختلف رو به افزایش بوده، ولی درآمدهای ایران از این منبع بسیار دور است. در واقع ایران کشوری با ظرفیت های بالای جذب گردشگری است اما متاسفانه این حوزه به طور جدی مورد توجه قرار نگرفته است. اقتصاد ایران به شدت به ایجاد فرصت های شغلی جدید نیاز دارد که صنعت گردشگری میتواند بخشی از آن را ایجاد نماید. بنابراین حداقل برای تنوع بخشیدن به منابع رشد اقتصادی و درآمدهای ارزی و همچنین ایجاد فرصتها، توسعه گردشگری حائز اهمیت است. (نیک رفتار و حسینی، 201622). بحث شناسایی فرصتهای کارآفرینی یکی از مهمترین موضوعات در حوزه کارآفرینی است(انور و همکاران، 202123). بر همین اساس نیز برای اینکه بتوان در دوران پس از همهگیری کرونا، از ظرفیتهای موجود در صنعت گرشگری برای توسعه اقتصادی و افزایش اشتغال به خوبی استفاده نمود، شناخت عوامل موثر در تشخیص فرضتهای کارآفرینی در حوزه گردشگری در قالب یک الگو میتواند منجر به برنامهریزی مناسب و توسعه قابلیتهای کارآفرینان در جهت استفاده از فرصتهای موجود در حوزه گردشگری گردد.
بررسی تحقیقات قبلی در این حوزه نشان میدهد که بیشتر کارهای انجام شده در حوزه تشخیص فرصتهای کارآفرینی در کشورهای توسعه یافته انجام شده و تحقیقات انجام یافته در کشورهای در حال توسعه نیز فقط بر بخشی از حوزه گردشگری مانند گردشگری روستایی و یا حوزه سلامت تمرکز کردهاند. این موضوع نشان دهنده یک شکاف تحقیقاتی در بحث تشخیص فرصتهای کارآفرینی است. از طرفی نیز استان آذربایجان شرقی با توجه به اینکه هم دارای جاذبههای طبیعی، تاریخی و روستایی است و هم در بخش سلامت میزبان کشورهای همسایه از جمله جمهوری اذربایجان بوده، لذا با توجه به ظرفیتهای بالای استان در زمینه گردشگری، این استان هرگز جایگاه واقعی خود را در جذب گردشگر پیدا نکرده است. لذا بررسی فرصتهای کارآفرینی و تشخیص آنها میتواند منجر به افزایش کسب و کارهای گردشگری شده و با حضور بیشتر گردشگران در این استان به گردش بهتر اقتصادی و ایجاد اشتغال منجر گردد.
تخقیقات مختلفی در داخل و خارجی از کشور در خصوص تشخیص فرصتهای کارآفرینی انجام شده که در این قسمت به برخی از آنها اشاره میگردد.
انوار24 و همکاران(2022) در پژوهشی به بررسی نقش گرایش به کارآفرینی و عملکرد سرمایهگذاری جدید در بازارهای نوظهور با در نظر گرفتن نقش واسطهای تشخیص فرصت پرداختهاند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که شرکتهایی با گرایش کارآفرینی بالا میتوانند فرصتهای جدید را شناسایی و از آنها بهرهبرداری کنند و همچنین از عملکرد برتر بهرهمند شوند.
کارامتی و عبد-مولا25(2022) در تحقیقی با عنوان یافتن فرصتهای کارآفرینی در زمان بحران: شواهدی از تونس به این نتیجه رسیده-اند که محرکهای تشخصی فرصتهای کارافرینی که در نظریههای غربی توصیف شدهاند، نباید به طور یکسان در اقتصادهای کمتر توسعهیافته، که دارای زمینهها و چالشهای سیاسی و اقتصادی منحصربهفردی هستند، اعمال شوند. کرسنت26 و همکاران(2021) در تحقیقی با عنوان سیاست تغییر اقلیم و فرصتهای کارآفرینی به این نتیجه رسیدهاند که کارآفرینی پایدار در اروپا از یک الگوی منحصر به فرد پیروی نمیکند، زیرا فرصتهای تغییر اقلیم به صورت یکسان برای همه کشورها پیش نمیرود.
کلارک و راماچاندران27 (2019) در تحقیقی تحت عنوان کارآفرینی فرعی و فرصت کارآفرینی: یک دیدگاه نهادی اظهار داشتند که توانایی یک شرکت خارجی در شناسایی فرصتها در یک کشور میزبان و استفاده از این فرصتها، میتواند مزایای رقابتی برای شرکت هایچند ملیتی ایجاد کند.
فوتلساز و همکاران 28(2019) در تحقیقی تحت عنوان موسسات رسمی و کارآفرینی فرصت: نقش احتمالی موسسات غیررسمی، اظهار داشتند که، کارآفرینی فرصت از طریق تعامل بین نهادهای رسمی و غیر رسمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
آسانته و اوسی 29(2019) در تحقیقی تحت عنوان کارآفرینی به عنوان یک انتخاب شغلی: تأثیر موقعیت کنترل بر شناخت فرصت فرصت کارآفرینان اظهار داشتند که توانایی افراد در تشخیص فرصتهای کارآفرینی عامل تعیین کننده تصمیم آنها برای دنبال کردن کارآفرینی به عنوان شغل می باشد.
شو و همکاران30 (2018) در تحقیقی تحت عنوان پیوند بین توانایی شبکه کارآفرین و کشف فرصت کارآفرینی اظهار داشتند که شبکه های اجتماعی برای کارآفرینان به طور فزایندهای اهمیت دارد زیرا میتواند در تشخیص فرصتهای ارزشمند کارآفرینی به آنها کمک کند.
سولول و همکاران31 (2015) در تحقیقی تحت عنوان کارآفرینی گردشگری- بررسی و دستورالعملهای آینده اظهار داشتند که کارآفرینی در تحقیقات گردشگری مورد توجه بیشتری قرار گرفته است و این نشان دهنده نقش مهم کارآفرینان و شرکتهای نوپا در صنعت گردشگری برای نوآوری و ایجاد ارزش است.
دیویدسون32 (2015) در تحقیقی با عنوان فرصتهای کارآفرینی و پیوند کارآفرینی: مفهوم سازی جدید، بیان داشتند که پیشرفت نظری و تجربی کارآفرینی را محدود به جنبههای مهم نقش "فرصت ها" و تعامل آنها با محیط، یعنی "رابطه" مورد بررسی قرار دادهاند.
در داخل کشور نیز عادل رستخیز و همکاران (1398) در پژوهشی اقدام به معرفی مدلی برای ارزشیابی فرصتهای کارآفرینی با رویکرد فازی نمودهاند.
سخدری و همکاران(1398) در تحقیقی اقدام به شناسایی عوامل نهادی موثر بر بهره برداری از فرصتهای کارآفرینانه گردشگری سلامت کردهاند.
دیانتی و همکاران(1397) در پژوهشی تاثیر خودکارآمدی کارآفرینانه بر تشخیص فرصتها: با ملاحظه نقش اشتیاق کارآفرینانه شرکتهای دانش بنیان مستقر در پارکهای علم و فناوری شهر تهران را بررسی نمودهاند.
نیک رفتار و نصرتیفر(1396) در تحقیقی اقدام به تحلیل فرصتهای کارآفرینی در گردشگری روستایی استان البرز نمودهاند.
خوش مرام و همکاران(1396) در پژوهشی اقدام به طراحی و تبیین الگویی برای تشخیص فرصتهای کارآفرینی در بخش کشاورزی استان کرمانشاه کردهاند.
فرجی سبکبار و همکاران(1393) در تحقیقی اقدام به شناسایی و تحلیل بسترهای مناسب فرصتهای کارآفرینی در گردشگری نواحی روستایی نمودهاند.
روش پژوهش
این تحقیق از منظر هدف، کاربردی- توسعهای بوده و از منظر روش انجام کار آمیخته اکتشافی محسوب میگردد.
بخش کیفی
در قسمت کیفی پژوهش از تحلیل تم در جهت شناسایی تمهای اصلی و فرعی الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی در صنعت گردشگری استفاده شده است. ابزار اصلی گردآوری دادهها در این بخش مصاحبه بوده است. برای مصاحبهها از افراد خبره استفاده شده است. خبرگان این تحقیق دارای این ویژگیها بودهاند. 1- مدیران هتلها، رستورانها و آژانسهای مسافرتی فعال در حوزه گردشگری استان آذربایجانشرقی با تجربه مدیریتی بالای 20 سال و آشنا با مباحث کارآفرینی و 2- اساتید دانشگاه با سابقه تدریس دروس مرتبط با کارآفرینی و کسب و کار. نمونهگیری در این بخش به صورت نظری انجام شده است؛ به این معنی که تعداد نمونهها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است. در این تحقیق اشباع نظری در فرد 12 بدست آمده، ولی برای اطمینان بیشتر مصاحبهها تا نفر 15 ادامه پیدا کرده است.
بخش کمی
در بخش کمی، ابتدا تأیید تمهای اصلی از طریق تمهای فرعی بر اساس دادههای تجربی انجام گرفته است. برای این منظور از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. جامعه آماری این بخش شامل کلیه مدیران صنایع وابسته به صنعت گردشگری( مدیران دفاترخدماتی مسافرتی و گردشگری، هتلها، هتل آپارتمانها، مهمانپذیرها، و رستورانها و پذیراییهای بین راهی) بوده است. تعداد این مدیران بر اساس آمارهای موجود 594 نفر تعیین گردیده است. حجم نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی- مورگان 234 نفر تعیین شده است. شیوه نمونهگیری نیز در این تحقیق تصادفی ساده بوده است كه در آن شانس هر يك از نمونهها در جامعه برای انتخاب شدن در نمونه یکسان میباشد.
به منظور جمعآوری دادهها در این بخش از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس تمهای فرعی استخراجی استفاده شده است. روایی پرسشنامه بر اساس روایی ظاهری و سازه(تحلیل عاملی تأییدی) و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی شده که نتایج آن در جدول(2) نشان داده شده است. نتایج بدست آمده برای روایی و پایایی پرسشنامه نشان دهنده مناسب بودن روایی و پایایی پرسشنامه بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها در این بخش از تحلیل عاملی تأییدی بهره گرفته شده است.
در گام دوم از بخش کمی، بر اساس تمهای اصلی از روش مدلسازی ساختاری- تفسیری(ISM) در جهت طراحی الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی در صنعت گردشگری استفاده شده است. برای این منظور از خبرگان بخش کیفی خواسته شد تا روابط علی بین هر یک از تمهای اصلی را مشخص کنند. هدف این مرحله طراحی الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی در صنعت گردشگری بوده است. به منظور گردآوری دادهها در این مرحله از پرسشنامه مخصوص روش ISM که به صورت مقایسات زوجی بوده، بهره گرفته شده است. روش ISM به ایجاد نظم و جهتدادن بر پیچیدگی روابط بین عناصر یک سیستم کمک میکند. برای بررسی روابط از گروه تصمیمگیری استفاده میشود و گروه تصمیمگیری است که مشخص میکند که آیا بین متغیرها رابطه وجود دارد و یا خیر.
یافتهها
تحلیل تم
بر اساس مراحل تحلیل تم، پس از بررسی مجموعه دادههای بدست آمده، کدگذاری اولیه انجام شده و در مجموع 378 کد اولیه از درون مصاحبهها استخراج گردید. در انجام کدگذاری از کدگذاری بر اساس نکات کلیدی استفاده شده است. در مرحله بعدی، کدگذاری گزینشی انجام گرفته که طی آن محقق سعی میکند به این مسئله توجه کند که چگونه کدهای مختلف از مرحله قبلی میتوانند یک تم کلی را شکل دهند. در این مرحله مضامین یا تمهای اولیهای شکل گرفت که مجموع آنها 59 تم اولیه بوده است. در مرحله چهارم مضامین اولیهای که در مرحله 3 مشخص شده بودند، مرور و اصلاح شده و در نهایت 33 تم فرعی نهایی بدست آمد. در نهایت در مرحله نهایی، تمهای اصلی مشخص گردید و ماهیت آنچیزی که تمهای فرعی در رابطه با آن صحبت میکنند، مشخص گردید. جدول(1) نشان دهنده تمهای فرعی و تمهای اصلی تحقیق میباشد.
جدول(1): نتایج تحلیل تم به تفکیک تمهای اصلی و فرعی | |
تم اصلی(نماد) | تم فرعی |
دولت(EOT1) | سیاستهای کارآفرینی بخش گردشگری |
مشوقهای کارآفرینی دولت | |
قوانین و مقررات بخش گردشگری | |
توسعه زیرساختهای اطلاعاتی در بخش گردشگری | |
منابع کارآفرینی(EOT2) | منابع مالی |
سرمایه انسانی بخش گردشگری | |
دسترسی به اطلاعات | |
منابع محیطی بخش گردشگری | |
دانش و آگاهی(EOT3) | تجربه کاری و مرتبط(وابستگی قبلی کاری) در بخش گردشگری |
تجربه مدیریتی در بخش گردشگری | |
سطح تحصیلات و مرتبط | |
دانش قبلی در رابطه با بخش گردشگری | |
بازار(EOT4) | دانش بازار گردشگری |
شناسایی بازارهای جدید در بخش گردشگری | |
آگاهی قبلی از مشکلات مشتری | |
ورود به بازارهای جدید | |
فرایندهای شناختی فعالان بخش گردشگری(EOT5) | حل مسئله جدید |
بینش فردی و یادگیری تدریجی | |
شهود و احساس | |
خلاقیت ادراک شده | |
علایق ویژه | |
شبکه و ارتباطات(EOT6) | مشاورههای کارآفرینی در بخش گردشگری |
تعاملات اجتماعی | |
اعتماد و سرمایه اجتماعی | |
شبکههای ارتباطی | |
مهارتهای فردی(EOT7) | آیندهنگری |
مدلهای ذهنی | |
قصد کارآفرینی در بخش گردشگری | |
مهارتهای تخصصی گردشگری | |
شکلدهی به فرصت(EOT8) | آمادگی |
نهفتگی | |
ارزیابی | |
بسط ایده |
تحلیل عاملی تأییدی
پس از شناخت تمهای اصلی و فرعی، در این بخش به جهت تأیید تمهای اصلی از طریق تمهای فرعی از طریق دادههای تجربی و تأیید نتایج بخش کیفی از تحلیل عاملی تأییدی به تفکیک هر تم اصلی استفاده شده است. نتایج در جدول(2) نشان داده شده است.
جدول(2): نتایج تحلیل عاملی تأییدی | ||||||||||
تم اصلی(نماد) | تم فرعی | بار عاملی | مقدار t |
|
|
|
|
|
|
|
دولت(EOT1) | EOT11 | 70/0 | 22/11 | 000/0 | 0046/0 | 00/1 | 00/1 | 00/1 | 17/0 | 985/0 |
EOT12 | 83/0 | 95/13 | ||||||||
EOT13 | 62/0 | 63/9 | ||||||||
EOT14 | 77/0 | 83/12 | ||||||||
منابع کارآفرینی(EOT2) | EOT21 | 72/0 | 81/11 | 000/0 | 0015/0 | 00/1 | 00/1 | 00/1 | 015/0 |
|
EOT22 | 80/0 | 45/13 | ||||||||
EOT23 | 79/0 | 37/13 | ||||||||
EOT24 | 72/0 | 69/11 | ||||||||
دانش و آگاهی(EOT3) | EOT31 | 81/0 | 60/13 | 000/0 | 0025/0 | 00/1 | 00/1 | 00/1 | 035/0 |
|
EOT32 | 63/0 | 92/9 | ||||||||
EOT33 | 76/0 | 42/12 | ||||||||
EOT34 | 74/0 | 06/12 | ||||||||
بازار(EOT4) | EOT41 | 82/0 | 03/14 | 000/0 | 0075/0 | 00/1 | 00/1 | 99/0 | 255/0 |
|
EOT42 | 69/0 | 11/11 | ||||||||
EOT43 | 80/0 | 50/13 | ||||||||
EOT44 | 67/0 | 70/10 | ||||||||
فرایندهای شناختی فعالان بخش گردشگری(EOT5) | EOT51 | 78/0 | 58/13 | 000/0 | 0087/0 | 00/1 | 00/1 | 99/0 | 244/0 |
|
EOT52 | 72/0 | 11/12 | ||||||||
EOT53 | 88/0 | 37/16 | ||||||||
EOT54 | 67/0 | 14/11 | ||||||||
EOT55 | 76/0 | 17/13 | ||||||||
شبکه و ارتباطات(EOT6) | EOT61 | 69/0 | 32/11 | 000/0 | 010/0 |
00/1 |
00/1 | 99/0 | 475/0 |
|
EOT62 | 79/0 | 51/13 | ||||||||
EOT63 | 72/0 | 98/11 | ||||||||
EOT64 | 88/0 | 71/15 | ||||||||
مهارتهای فردی(EOT7) | EOT71 | 78/0 | 95/12 | 000/0 | 0091/0 |
00/1 |
00/1 | 00/1 | 14/0 |
|
EOT72 | 77/0 | 36/13 | ||||||||
EOT73 | 83/0 | 23/14 | ||||||||
EOT74 | 72/0 | 92/11 | ||||||||
شکلدهی به فرصت(EOT8) | EOT81 | 84/0 | 67/15 | 000/0 | 0072/0 | 00/1 | 00/1 | 99/0 | 465/0 |
|
EOT82 | 75/0 | 52/12 | ||||||||
EOT83 | 79/0 | 27/13 | ||||||||
EOT84 | 73/0 | 78/11 |
طراحی الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی در صنعت گردشگری
برای این منظور از خبرگان بخش کیفی خواسته شده است تا روابط بین تمهای اصلی موثر بر تشخیص فرصتهای کارآفرینی در صنعت گردشگری تأیید شده در مرحله تحلیل عاملی تأییدی را به صورت دو به دو از لحاظ تأثیرگذاری(دستیابی) بر روی هم مقایسه نمایند. پس از قضاوتهای خبرگان، بر اساس نظر اکثریت، ماتریس ساختاری خود تعاملی ایجاد شده است. بر اساس گامهای روش ISM، پس از ماتریس ساختاری خودتعاملی، ابتدا ماتریس دستیابی اولیه از طریق تبدیل نمادها به اعداد صفر و یک محاسبه شده است. در ادامه با محاسبه روابط غیر مستقیم، ماتریس دستیابی نهایی بدست آمده است. ماتریس دستیابی نهایی در جدول(4) نشان داده شده است.
جدول(4): ماتریس دستیابی نهایی | ||||||||
EOT8 | EOT7 | EOT6 | EOT5 | EOT4 | EOT3 | EOT2 | EOT1 |
|
1 | 0 | 1 | 0 | 1 | 0 | 1 | 1 | EOT1 |
1 | 0 | 0 | 0 | 1 | 0 | 1 | 0 | EOT2 |
1 | 1 | 1 | 0 | 1 | 1 | 1 | 0 | EOT3 |
1 | 0 | 0 | 0 | 1 | 0 | 0 | 0 | EOT4 |
1 | 1 | 1 | 1 | 1 | 1 | 1 | 0 | EOT5 |
1 | 0 | 1 | 0 | 1 | 0 | 0 | 0 | EOT6 |
1 | 1 | 1 | 0 | 1 | 0 | 1 | 0 | EOT7 |
1 | 0 | 0 | 0 | 0 | 0 | 0 | 0 | EOT8 |
طبق گامهای روش مدلسازی ساختاری- تفسیری، پس از محاسبه ماتریس دستیابی نهایی میتوان سطحبندی عوامل را انجام داد.
نتایج خلاصه شده در جدول(6) نشان داده شده است.
جدول(6): نتایج نهایی سطحبندی | ||||
مشترک | پیشنیاز | دستیابی | متغیر خروجی | مرحله |
EOT8 | EOT1, EOT2, EOT3, EOT4, EOT5, EOT6, EOT7, EOT8 | EOT8 | شکلدهی به فرصت | اول |
EOT4 | EOT1, EOT2, EOT3, EOT4, EOT5, EOT6, EOT7 | EOT4
| بازار | دوم |
EOT2 | EOT1, EOT2, EOT3, EOT5, EOT7 | EOT2 | منابع کارآفرینی | سوم |
EOT6 | EOT1, EOT3, EOT5, EOT6, EOT7 | EOT6 | شبکه و ارتباطات | |
EOT1 | EOT1 | EOT1 | دولت | چهارم |
EOT7 | EOT3, EOT5, EOT7
|
EOT7 | مهارتهای فردی | |
EOT3 | EOT3, EOT5
| EOT3
| دانش و اگاهی | پنجم |
EOT5 | EOT5 | EOT5 | فرایندهای شناختی | ششم |
نتایج جدول(6) نشان میدهد که فرایندهای شناختی در سطح ششم الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی در صنعت گردشگری قرار گرفته و به عنوان تأثیرگذارترین متغیر در الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی در این صنعت میباشد. این متغیر به عنوان اساس و پایه تشخیص فرصتهای کارآفرینی برای یک کارآفرین در بخش گردشگری محسوب میگردد. در سطحی بالاتر(سطح پنجم)، دانش و آگاهی قرار دارد که از فرایندهای شناختی اثر مستقیم گرفته و بر سطوح بالاتر خود تأثیرگذار است. در سطح چهارم، دو متغیر مهارتهای فردی و دولت قرار گرفته است. مهارتهای فردی به شکل مستقیم از دانش و آگاهی تأثیر میگیرد ولی تم اصلی دولت از هیچ متغیری اثر مستقیم نگرفته و به عنوان یک متغیر مستقل در الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی قلمداد میشود. در سطح سوم، دو متغیر منابع کارآفرینی و شبکه و ارتباطات قرار دارند. منابع کارآفرینی به شکل مستقیم از دو متغیر دولت و مهارتهای فردی تأثیر میگیرد. شبکه و ارتباطات نیز از سه متغیر مهارتهای فردی، دانش و آگاهی و دولت اثر مستقیم میگیرد. در سطح دوم، متغیر بازار قرار دارد که از چهار متغیر فرایندهای شناختی، شبکه و ارتباطات، دانش و آگاهی و منابع کارآفرینی اثر مستقیم میگیرد. در نهایت در سطح اول که تأثیرپذیرترین بخش الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی در صنعت گردشگری میباشد، متغیر شکلدهی به فرصت قرار گرفته است. این سطح با توجه به تأثیرپذیری در الگوی طراحی شده، به عنوان نتیجه نهایی تشخیص فرصت تلقی میگردد.
در گام آخر، نمودار مستقیم بین متغیرها با حذف روابط انتقالی(غیرمستقیم) ترسیم میشود. این نمودار در شکل(2) نشان داده شده است. این نمودار نشان دهنده روابط علی و الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی در صنعت گردشگری میباشد.
شکل(1): الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی در صنعت گردشگری |
بحث و نتیجهگیری
هدف این مطالعه طراحی الگوی خط مشی فرصتهای کارآفرینانه در صنعت گردشگری استان آذربایجان شرقی بوده است. در این راستا این مطالعه سعی داشته تا با رویکرد آمیخته کیفی و کمی، از دیدگاهی بومی به بحث فرصتهای کارآفرینی و شناسایی و تشخیص فرصت توجه نماید. نتایج مطالعه نشان میدهد که فرایندهای شناختی به عنوان یک عامل مهم و تأثیرگذار تشخیص فرصت در صنعت گردشگری است. این یافته تحقیق با نتایج مطالعات بارون و انسلی(2006) همسو بوده است. دانش و آگاهی دومین متغیری در الگوی طراحی شده است که قدرت تأثیرگذاری بالاتری به نسبت بقیه دارد. نتایج بدست آمده برای این متغیر با نتایج مطالعات بنآمارا و همکاران(2020)، کوبرک و همکاران(2020)، جورج و همکاران(2016) و پاتزلد و شفارد(2011) همسو بوده است. این محققان بر نقش دانش پیشین و دانش جدید در زمینه تشخیص و شناسایی فرصت تأکید شده است. در سطح چهارم از الگوی طراحی شده، دو متغیر مهارتهای فردی و دولت قرار گرفتهاند که به نوعی متغیرهای ارتباطی تلقی میشوند. مهارتهای فردی از طریق آیندهنگری، مدلهای ذهنی و مهارتهای تخصصی گردشگری میتوانند شناخت مناسبی از فضای گردشگری و ابعاد مختلف آن را در اختیار افراد و کارآفرینان قرار دهد. این مهارتها وظیفه ساختاردهی به تفکر فردی کارآفرین را درباره چگونگی کار در دنیای واقعی را به عهده دارند که به شکل مستقیم میتواند بر شکلدهی فرصتها تأثیر داشته باشند. در سطح چهارم متغیر دولت نیز به عنوان یکی از محرکهای تشخیص فرصتهای کارآفرینی در بخش گردشگری قرار گرفته است که به عنوان یک متغیر مستقل بوده و از هیچ متغیری تأثیر نمیگیرد. با این همه جایگاه این متغیر در بخشی میانی الگو نشان میدهد که نگاه صرف به دولت برای ایجاد فرصت در بخش گردشگری نمیتواند صحیح باشد و دولت فقط با وجود سایر عوامل قادر خواهد بود که نقش تأثیرگذاری بر سایر متغیرها و ایجاد فرصت را بر عهده داشته باشد. نتایج بدست آمده در این بخش با نتایج مطالعات کوین، وال و لیو (2011) و استروبل و پیترز (2013) همسو بوده است. در سطح سوم دو عامل شبکه و ارتباطات و منابع کارآفرینی به عنوان عوامل تأثیرپذیر از سطوح بالاتر قرار گرفتهاند که میتوانند بر بازار و شکلدهی به فرصت تأثیر مستقیم داشته باشند. نتایج بدست آمده در این بخش با نتایج مطالعات شو و همکاران(2018) و چیکوک و برسان(2018) همسو بوده است. این محققان اعتقاد دارند که شبکه و ارتباطات به طور فزایندهای برای کارآفرینان مهم هستند زیرا میتوانند به آنها در شناسایی فرصتهای ارزشمند کمک کنند در سطح دوم، متغیر بازار قرار گرفته است که در واقع بر اساس الگوی بدست آمده سطحی است که بیشترین تأثیرپذیری را پس از متغیر شکلدهی به فرصت دارد. نتایج بدست آمده برای این متغیر با نتایج مطالعات باگن(2017) و تانگ و همکاران(2012) همسو بوده است. این محققان معتقد هستند که حضور کارآفرین در بازار نشان دهنده در جریان بودن فرایند کارآفرینی است. کارآفرین پس از اینکه بر اساس سایر عوامل توانست کسب و کار خود را ایجاد و توسعه دهد، میتواند فرصتهای جدیدی را نیز از طریق حضور در بازار شناسایی نماید. مسائلی مانند دانش بازار حوزه گردشگری، آگاهی از مشکلات مشتریان این بخش و شناسایی بازارهای جدید در بخش گردشگری، موضوعاتی هستند که با حضور کارآفرین در مرکز این موضوعات میتواند به شناسایی و تشخیص فرصت کارآفرینی در بخش گردشگری کمک نماید. در نهایت، متغیر شکلدهی به فرصت به عنوان تأثیرپذیرترین محرک تشخیص فرصتهای کارآفرینی مطرح است که در واقع نتیجه یک فرایند تشخیص فرصتهای کارآفرینی در بخش گردشگری محسوب میگردد. نتایج بدست آمده برای این متغیر با نتایج مطالعات هانسن و همکاران(2011) و لومپکین و همکاران(2003) همسو بوده است.
References
خوش مرام، مژگان؛ زرافشانی، کیومرث؛ میرک زاده، علی اضغر و علی بیگی، امیر حسین(1396)، طراحی و تبیین الگویی برای تشخیص فرصتهای کارآفرینی در بخش کشاورزی استان کرمانشاه، پژوهشهای روستایی، 8(3)، 403-388.
دیانتی، مژگان؛ کریمی، آصف و اکبری، مرتضی(1397). تاثیر خودکارآمدی کارآفرینانه شرکتهای دانش بنیان مستقر در پارکهای علم و فناوری شهر تهران، فصلنامه توسعه کارآفرینی، 11(1)، 80-61.
سخدری، کمال؛ سیدامیری،نادر؛ رجائیان، علی رضا و سخدری جواد(1398). شناسایی عوامل نهادی موثر بر بهره برداری از فرصتهای کارآفرینانه گردشگری سلامت در ایران، مطالعات اجتماعی گردشگری، 7(13)، 100-81.
عدال رستخیز، سیده الهه؛ مبینی دهکردی، علی و یداللهی فارسی، جهانگیر(1398). معرفی مدلی برای ارزشیابی فرصتهای کارآفرینی با رویکرد فازی، فصلنامه مدرس علوم انسانی، 23(1)، 97-75.
فرجی سبکبار،حسنعلی؛ مطیعی لنگرودی، سیدحسن؛ یدالهی فارس، جهانگیر و کریم زاده، حسین (1393). شناسایی و تحلیل فضایی بسترهای مناسب فرصتهای کارآفرینی در گردشگری نواحی روستایی، فصلنامه فضای جغرافیایی، 14(45)، 46-19.
نیک رفتار، طیبه و نصرتی فر، زهرا(1396). تحلیل فرصتهای کارآفرینی در گردشگری روستایی استان البرز، فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی، 6(1)، 58-45.
Alvarez, S. A., & Barney, J. B. (2007). Discovery and creation: Alternative theories of entrepreneurial action. Strategic entrepreneurship journal, 1(1‐2), 11-26.
Anwar, M., Clauss, T., & Issah, W. B. (2021). Entrepreneurial orientation and new venture performance in emerging markets: the mediating role of opportunity recognition. Review of Managerial Science, 1-28.
Anwar, M., Clauss, T., & Issah, W. B. (2022). Entrepreneurial orientation and new venture performance in emerging markets: the mediating role of opportunity recognition. Review of Managerial Science, 16(3), 769-796.
Asante, E. A., & Affum-Osei, E. (2019). Entrepreneurship as a career choice: The impact of locus of control on aspiring entrepreneurs' opportunity recognition. Journal of Business Research.
Baggen, Y. (2017). Opportunity identification competence: Explaining individual and exploring team opportunity identification by employees (Doctoral dissertation, Wageningen University and Research).
Baggen, Y., Kampen, J. K., Naia, A., Biemans, H. J., Lans, T., & Mulder, M. (2018). Development and application of the opportunity identification competence assessment test (OICAT) in higher education. Innovations in Education and Teaching International, 55(6), 735-745.
Ben Amara, D., Chen, H., & Hafeez, M. (2020). Role of entrepreneurial opportunity identification factors in the eco‐innovation of agribusiness. Business Strategy & Development, 3(4), 435-448.
Clark, K., & Ramachandran, I. (2019). Subsidiary entrepreneurship and entrepreneurial opportunity: An institutional perspective. Journal of International Management, 25(1), 37-50.
Corbett, A., Covin, J. G., O'Connor, G. C., & Tucci, C. L. (2013). Corporate entrepreneurship: State-of-the-art research and a future research agenda. Journal of Product Innovation Management, 30(ARTICLE), 812-820.
Crecente, F., Sarabia, M., & del Val, M. T. (2021). Climate change policy and entrepreneurial opportunities. Technological Forecasting and Social Change, 163, 120446.
Davidsson, P. (2015). Entrepreneurial opportunities and the entrepreneurship nexus: A re-conceptualization. Journal of Business Venturing, 30(5), 674-695.
Fu, H., Okumus, F., Wu, K., & Köseoglu, M. A. (2019). The entrepreneurship research in hospitality and tourism. International Journal of Hospitality Management, 78, 1-12.
Fuentelsaz, L., González, C., & Maicas, J. P. (2019). Formal institutions and opportunity entrepreneurship. The contingent role of informal institutions. BRQ Business Research Quarterly, 22(1), 5-24.
He, J., Nazari, M., Zhang, Y., & Cai, N. (2020). Opportunity-based entrepreneurship and environmental quality of sustainable development: A resource and institutional perspective. Journal of Cleaner Production, 256, 120390.
Karamti, C., & Abd-Mouleh, N. W. (2022). Finding Entrepreneurial Opportunities in Times of Crisis: Evidence from Tunisia. Journal of the Knowledge Economy, 1-30.
Koitamet, L. K., & Jagongo, A. (2018). Entrepreneurial Opportunities in Tourism Environment And Entrepreneurship Development of Host Community In Maasai Mara National Game Reserve in Narok County, Kenya. Journal of Business and Management, 20(1), 68-78.
Li, Y., Huang, S. S., & Song, L. (2020). Opportunity and necessity entrepreneurship in the hospitality sector: Examining the institutional environment influences. Tourism Management Perspectives, 34, 100665.
McMullen, J. S., Wood, M. S., & Kier, A. S. (2016). An embedded agency approach to entrepreneurship public policy: Managerial position and politics in new venture location decisions. Academy of Management Perspectives, 30(3), 222-246.
Nikraftar, T., & Hosseini, E. (2016). Factors affecting entrepreneurial opportunities recognition in tourism small and medium sized enterprises. Tourism Review.
Renko, M., Shrader, R. C., & Simon, M. (2012). Perception of entrepreneurial opportunity: a general framework. Management Decision.
Ritchie, J. R., Goeldner, C. R., & McIntosh, R. W. (2003). Tourism: principles, practices, philosophies. John Wiley & Son (New Jersey).
Ruiz-Palomino, P., & Martínez-Cañas, R. (2021). From opportunity recognition to the start-up phase: the moderating role of family and friends-based entrepreneurial social networks. International Entrepreneurship and Management Journal, 1-24.
Russell, R., & Faulkner, B. (2004). Entrepreneurship, chaos and the tourism area lifecycle. Annals of tourism research, 31(3), 556-579.
Sarasvathy, S. D. (2001). Causation and effectuation: Toward a theoretical shift from economic inevitability to entrepreneurial contingency. Academy of management Review, 26(2), 243-263.
Shane, S. (2000). Prior knowledge and the discovery of entrepreneurial opportunities. Organization science, 11(4), 448-469.
Shane, S. (2012). Reflections on the 2010 AMR decade award: Delivering on the promise of entrepreneurship as a field of research. Academy of Management Review, 37(1), 10-20.
Shane, S., & Venkataraman, S. (2000). The promise of entrepreneurship as a field of research. Academy of management review, 25(1), 217-226.
Shaw, G., & Williams, A. M. (2013). From lifestyle consumption to lifestyle production: Changing patterns of tourism entrepreneurship. In Small firms in tourism (pp. 109-124). Routledge.
Shu, R., Ren, S., & Zheng, Y. (2018). Building networks into discovery: The link between entrepreneur network capability and entrepreneurial opportunity discovery. Journal of Business Research, 85, 197-208.
Solvoll, S., Alsos, G. A., & Bulanova, O. (2015). Tourism entrepreneurship–review and future directions. Scandinavian Journal of Hospitality and Tourism, 15(sup1), 120-137.
Suddaby, R., Bruton, G. D., & Si, S. X. (2015). Entrepreneurship through a qualitative lens: Insights on the construction and/or discovery of entrepreneurial opportunity. Journal of Business venturing, 30(1), 1-10.
Tang, J., Kacmar, K. M. M., & Busenitz, L. (2012). Entrepreneurial alertness in the pursuit of new opportunities. Journal of business venturing, 27(1), 77-94.
Thomas, R., Shaw, G., & Page, S. J. (2011). Understanding small firms in tourism: A perspective on research trends and challenges. Tourism management, 32(5), 963-976.
Wanhill, S. (2000). Small and medium tourism enterprises. Annals of Tourism Research, 27(1), 132-147.
Designing a model for identifying entrepreneurial opportunities in the tourism industry of East Azerbaijan province based on a mixed method
Abstract
Background and Objective: The purpose of this study was to design a model for identifying entrepreneurial opportunities in the tourism industry of East Azerbaijan province.
Methods: The research method was a mixture of qualitative and quantitative. In the qualitative part of the research, theme analysis has been used to identify the main and secondary themes of the pattern of identifying entrepreneurial opportunities in the tourism industry. The main data collection tool in this section was interview. In this section, a group of experts is used for interviews. Sampling in this section is done theoretically; This means that the number of samples has continued until the theoretical saturation is reached. In this study, theoretical saturation was obtained in 12 people, but to be more sure, the interviews continued up to 15 people. In the quantitative part, based on confirmatory factor analysis, the validation of the main themes has been done through sub-themes based on experimental data. In the second step, based on the main themes, the structural-interpretive modeling (ISM) method has been used to design a pattern for identifying entrepreneurial opportunities in the tourism industry. The data collection tool in this section was a questionnaire. The statistical population of this section includes all managers of industries related to the tourism industry. The statistical sample size was determined using the Krejcie-Morgan table of 234 people. The research findings in the qualitative section show eight main themes and thirty-three sub-themes.
Findings: The results of confirmatory factor analysis also showed the confirmation of the main themes through the sub-themes.
Conclusion: the results of structural-interpretive modeling show that the model obtained at six levels of relationships between drivers of entrepreneurial opportunities in the tourism industry shows that the cognitive processes of tourism actors have been the most influential factor.
Keywords: Entrepreneurship Opportunities, Tourism Industry, Mixed Method
[1] Fu et al
[2] Li et al
[3] Russell & Faulkner
[4] Thomas et al
[5] Wanhill
[6] Li et al
[7] He
[8] Shaw & Williams
[9] - Shane and Venkataraman
[10] Baggen
[11] Suddaby et al
[12] Corbett rt al
[13] Ruiz-Palomino, & Martínez-Cañas
[14] Renko et al
[15] Baggen et al
[16] Shane
[17] Alvarez & Barney
[18] Hargadon & Douglas
[19] Sarasvathy
[20] - McMullen
[21] Ritchie et al
[22] Nikraftar & Hosseini
[23] Anwar et al
[24] - Anwar
[25] - Karamti & Abd-Mouleh
[26] - Crecente
[27] - Clark & Ramachandran
[28] - Fuentelsaz, & et al
[29] - Asante & Osei
[30] - Shu et al
[31] - Solvoll et al
[32] - Davidsson et al