نقش واسطهگری گری تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین شیوه های مقابله ای و سلامت اجتماعی در مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه
محورهای موضوعی : مطالعات اسلامی ایرانی خانواده
1 - کارشناس ارشد روان شناسی عمومی، دانشگاه پیام نور نوشهر، نوشهر، ایران.
2 - استادیار گروه روان شناسی، دانشگاه پیام نور نوشهر، نوشهر، ایران
کلید واژه: تنظیم شناختی هیجان, سلامت اجتماعی, شیوه های مقابله ای, مادران دارای کوکان با نیازهای ویژه,
چکیده مقاله :
هدف: تنظیم شناختی هیجان در مناسبات اجتماعی نقش مهمی دارد و می تواند سلامت اجتماعی جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان در رابطة بین شیوه های مقابله ای و سلامت اجتماعی در مادران کودکان با نیازهای ویژه بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری این تحقیق تمام مادران دارای کودک با نیازهای ویژه شهرستان نوشهر بود. حجم نمونه 148 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامة شیوه ای مقابله ای لازاروس و فولکمن (۱۹۸۸)، پرسشنامة تنظیم شناختی هیجان گراس و جان (2003) و پرسشنامة سلامت اجتماعی کییز (۲۰۰۴) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی و تحلیل مسیر با نرم افزارهای SPSS نسخه 24 و Amos نسخه 23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تنظیم شناختی هیجان در ارتباط بین شیوه های مقابله ای و سلامت اجتماعی، نقش واسطه ای دارد (01/0 >p). نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد، تنظیم شناختی هیجان در رابطة بین شیوه های مقابله ای و سلامت اجتماعی نقش واسطه ای دارد.
Aim: Cognitive regulation of emotion plays an important role in social relationships and can affect the social health of society. The aim of the present study was to investigate the mediating role of cognitive emotion regulation in the relationship between coping methods and social health in mothers of children with special needs. Method: The present research was applied in terms of purpose and correlational in terms of descriptive method, and the statistical population of this research was all mothers with children with special needs in Nowshahr city. The sample size was 148 people who were selected by simple random sampling based on Morgan's table. In order to collect research data, Lazarus and Folkman (1988) Coping Style Questionnaire, Gross and John (2003) Cognitive Emotion Regulation Questionnaire and Keyes Social Health Questionnaire (2004) were used. In order to analyze the data, mean, standard deviation, correlation coefficient and path analysis were used with SPSS version 24 and Amos version 23 software. Findings: The results showed that the cognitive regulation of emotion has a mediating role in the relationship between coping methods and social health (p<0.01). Conclusion: It can be concluded that the cognitive regulation of emotion plays a mediating role in the relationship between coping methods and social health.
_||_